در روزهای اخیر، خبرهای متعددی از مقامهای افغانستان و همچنین از رسانههای این کشور و رسانههای بینالمللی انتشار یافته است که حاکی از دخالتهای گسترده رژیم حاکم بر ایران در افغانستان و ارسال سلاح و مهمات از جانب نظام ولایت فقیه برای طالبان و القاعده در این کشور است.
تازهترین اظهارات مربوط به رئیس ستاد ارتش افغانستان است که اعلام کرده اسناد حمایت تسلیحاتی رژیم ایران از طالبان در غرب افغانستان به دست آمده است (سایت رصد افغانستان-20شهریور). این نظامی ارشد افغانستانی گفته است این موضوع توسط اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان در مراسم تحلیف روحانی با او در میان گذاشته شده، اما جزییاتی از این مذاکره ارائه نشده است.
چند روز پیش هم وزیر دفاع افغانستان از ارسال تسلیحات و تجهیزات نظامی از ایران برای طالبان شکایت کرده بود.
البته این اولین بار نیست که موضوع حمایت تسلیحاتی رژیم آخوندی از طالبان و القاعده در رسانهها مطرح شده است، اما علنی شدن آن توسط مقامهای رسمی افغانستان موضوع قابل توجهی است.
دخالتهای رژیم در افغانستان به ارسال سلاح محدود نمیشود. روزنامه افغانستانی «اطلاعات روز» در تاریخ 23مرداد 96، طی مقالهیی به نام «ایران و فاجعة میرزا اولنگ» نشان داده بود که رژیم آخوندی چطور در قتلعام روستای شیعه نشین میرزا اولنگ دست داشته است، اما برای آن تحت عنوان «نسلکشی شیعیان افغانستان» در روزنامههایش اشک تمساح میریخته است. این روزنامه با درج صفحات اول شماری از روزنامههای حکومتی ایران پس از حمله تروریستی به میرزا اولنگ این سؤال را مطرح کرده بود که چرا «روزنامههای ایران هیجان اولیه در مورد قتلعام وحشیانه و سلاخی دویست نفر را ناگهان فراموش کردند و سکوت پیشه کردند و در این سکوت ناگهانی چه رازی نهفته بود، روزنامه افغانستانی «اطلاعات روز» همچنین فاش کرد که: «(رژیم) ایران قصد داشته که منطقهٴ میرزا اولنگ را به کانون طالبان هوادار خویش بدل کند. با توجه به جمعیت پانصدخانواری آن که شیعهمذهب هستند، به تدریج آن را به کانونی برای سپاه فاطمیون، سپاهیان اجیری که اکنون تحت هدایت پاسداران ایران در سوریه به حمایت از رژیم بشار اسد میجنگند، تبدیل کند».
و برای آن که این منطقه را خالی از سکنه کند به تروریستهای مزدور خود دست باز داده تا اهالی آنجا را قتلعام کنند.
مقاله روزنامه افغانستانی اطلاعات روز خیلی مفصل و با شرح و بسط مکفی این موضوع را توضیح داده است.
اما این سؤال مطرح میشود در حالی که الآن رژیم بهخاطر دخالتهای تروریستیاش در کشورهای منطقه در معرض تحریمهای بیشتر از جانب آمریکا و سایر کشورهاست، چرا در افغانستان هم دست به این کارها میزند؟
پاسخ در به تنگنا افتادن رژیم است؛ رژیم مثل جانوری که در یک بنبست یا در یک گام گرفتار شده باشد برای رهایی خودش را به در و دیوار میکوبد تا شاید راه نجاتی پیدا بکند، فعالتر شدنش در افغانستان هم میتواند به این منظور باشد که چون با حضور روسیه، دستش در سوریه خیلی خالی است میخواهد از افغانستان و حضورش در آنجا بهعنوان برگی در مذاکرات سوریه استفاده بکند. اما قضیه میتواند معکوس بشود و افغانستان هم به باتلاق دیگری برایش تبدیل بشود.
تازهترین اظهارات مربوط به رئیس ستاد ارتش افغانستان است که اعلام کرده اسناد حمایت تسلیحاتی رژیم ایران از طالبان در غرب افغانستان به دست آمده است (سایت رصد افغانستان-20شهریور). این نظامی ارشد افغانستانی گفته است این موضوع توسط اشرف غنی رئیسجمهور افغانستان در مراسم تحلیف روحانی با او در میان گذاشته شده، اما جزییاتی از این مذاکره ارائه نشده است.
چند روز پیش هم وزیر دفاع افغانستان از ارسال تسلیحات و تجهیزات نظامی از ایران برای طالبان شکایت کرده بود.
البته این اولین بار نیست که موضوع حمایت تسلیحاتی رژیم آخوندی از طالبان و القاعده در رسانهها مطرح شده است، اما علنی شدن آن توسط مقامهای رسمی افغانستان موضوع قابل توجهی است.
دخالتهای رژیم در افغانستان به ارسال سلاح محدود نمیشود. روزنامه افغانستانی «اطلاعات روز» در تاریخ 23مرداد 96، طی مقالهیی به نام «ایران و فاجعة میرزا اولنگ» نشان داده بود که رژیم آخوندی چطور در قتلعام روستای شیعه نشین میرزا اولنگ دست داشته است، اما برای آن تحت عنوان «نسلکشی شیعیان افغانستان» در روزنامههایش اشک تمساح میریخته است. این روزنامه با درج صفحات اول شماری از روزنامههای حکومتی ایران پس از حمله تروریستی به میرزا اولنگ این سؤال را مطرح کرده بود که چرا «روزنامههای ایران هیجان اولیه در مورد قتلعام وحشیانه و سلاخی دویست نفر را ناگهان فراموش کردند و سکوت پیشه کردند و در این سکوت ناگهانی چه رازی نهفته بود، روزنامه افغانستانی «اطلاعات روز» همچنین فاش کرد که: «(رژیم) ایران قصد داشته که منطقهٴ میرزا اولنگ را به کانون طالبان هوادار خویش بدل کند. با توجه به جمعیت پانصدخانواری آن که شیعهمذهب هستند، به تدریج آن را به کانونی برای سپاه فاطمیون، سپاهیان اجیری که اکنون تحت هدایت پاسداران ایران در سوریه به حمایت از رژیم بشار اسد میجنگند، تبدیل کند».
و برای آن که این منطقه را خالی از سکنه کند به تروریستهای مزدور خود دست باز داده تا اهالی آنجا را قتلعام کنند.
مقاله روزنامه افغانستانی اطلاعات روز خیلی مفصل و با شرح و بسط مکفی این موضوع را توضیح داده است.
اما این سؤال مطرح میشود در حالی که الآن رژیم بهخاطر دخالتهای تروریستیاش در کشورهای منطقه در معرض تحریمهای بیشتر از جانب آمریکا و سایر کشورهاست، چرا در افغانستان هم دست به این کارها میزند؟
پاسخ در به تنگنا افتادن رژیم است؛ رژیم مثل جانوری که در یک بنبست یا در یک گام گرفتار شده باشد برای رهایی خودش را به در و دیوار میکوبد تا شاید راه نجاتی پیدا بکند، فعالتر شدنش در افغانستان هم میتواند به این منظور باشد که چون با حضور روسیه، دستش در سوریه خیلی خالی است میخواهد از افغانستان و حضورش در آنجا بهعنوان برگی در مذاکرات سوریه استفاده بکند. اما قضیه میتواند معکوس بشود و افغانستان هم به باتلاق دیگری برایش تبدیل بشود.