هفته گذشته خانم عاصمه جهانگیر گزارشگر ویژه حقوقبشر در مورد ایران بهرغم جیغ و داد و آه و نالهٴ رسانههای حکومتی رژیم همچنان از گزارشش در خصوص وضعیت حقوقبشر در ایران دفاع کرد. گزارشی که اخیراً توسط دبیرکل منتشر گردیده است وی به صراحت گفت حقوقبشر در ایران سرکوب شده و مسئولان نظام هیچ حرکتی در این مسیر انجام نمیدهند. خانم جهانگیر ضمن دفاع از گزارشش در خصوص قتلعام زندانیان سیاسی در سال 67 و اشاره به تلاش رژیم برای از بین بردن آثار جنایت در گورهای جمعی اهواز و مشهد و... به مغایرت ساختاری نظام ولیفقیه با مبانی حقوقبشر اشاره کرد. این نخستین بار است که یک مقام رسمی و مسئول در سازمان ملل به تناقضات ساختاری نظام ولایت فقیه با مبانی حقوقبشر اشاره میکند و به ریشهیابی جنایت و عوامل پایهیی آن در قانون اساسی و ریشه ها میپردازد و معتقد است هیچ تفاوتی بین باندهای نظام نیست...
در عمل هم دیدیم اصلاحطلبان قلابی که بیش از همه دستشان در غارت و فساد و قتل و جنایت و کشتار جوانان آلوده بود تلاش کردند با فرافکنی، تمامی جرم و جنایت و فساد 38ساله کلیت نظام را به گردن جناح رقیب انداخته تا شاید بتوانند با فریبکاری از این طریق برای خود آبرو و اعتباری دست و پا کنند.
اما در جایی که به سرکوب و اعدام و شکنجه، و بالاخص به نسلکشی مبارزین و مجاهدین در سال 67میرسد، نقاب از چهره کریه آنها بر داشته میشود و بهاصطلاح دستشان رو میشود. بهعنوان مثال وزیر امور خارجه آخوندها، ظریف که همواره سعی میکند با خندههای مشمئز کننده از خود آدم رئوف، منطقی و عادلی را به نمایش بگذارد، وقتی به مسائلی از قبیل حقوقبشر و سرکوب و اعدام میرسد اثبات میکند که هیچ تفاوتی با بقیه اراذل و اوباش ندارد و همگی سر و ته یک کرباسند. همانطوریکه پس از هلاکت لاجوردی جلاد، نقاب از چهره روباه مکار خاتمی برداشته شد و به صراحت بیان کرد که همگی از یک قماش هستند، فقط لاجوردی در جلوی صف بود. اینجاست که باید گفت بین رئیسی و اژهای و نیری و اشراقی جلاد با امثال ظریف و روحانی و جهانگیری و بقیه اراذل و اوباش هیچ تفاوتی وجود ندارد و همگی در جرم و جنایت شریک و سهیمند.
به این ترتیب میبینیم که گزارشگر ویژه سازمان ملل با پرداختن به این قضیه یعنی نقض حقوقبشر و تأکید بر جنایت هولناک سال 67توسط رژیم ولایت فقیه، دست آخوندهای دجال را بیشازپیش باز کرده و سراب اصلاح طلبی در ایران را به چالش کشیده است.
جنبش دادخواهی 67 به کابوس رژیم دیکتاتوری آخوندی تبدیل شده و فعالیت بیشتر در این راستا و افشای جنایتهای آن تمام رشتههای مشروعیت ولایت فقیه را پنبه کرده و ادامه آن، قطعاً به سرنگونی کلیت نظام منجر خواهد شد.
آری ظلم و ستم آخوندی با سرنگونی تمام و عیار این رژیم خونخوار به پایان خواهد رسید. در این روزها که رژیم در مرحله سرنگونی قرار گرفته است، جنبش دادخواهی 67 نقش بنیادی در این زمینه دارد، و دیر نیست که منجر به سرنگونی کلیت نظام گردد. روزی فرا میرسد که عزت و شرف و احترام به ایران و ایرانی باز گردد. روز رستاخیز بزرگ مردم ایران نزدیک است. دیر نیست توسط مردم ایران و به همت اشرفنشانان در سراسر جهان، این رژیم ددمنش برای همیشه به زباله دادن تاریخ فرستاده شود.
به امید آن روز. ف-ت از آلمان.
در عمل هم دیدیم اصلاحطلبان قلابی که بیش از همه دستشان در غارت و فساد و قتل و جنایت و کشتار جوانان آلوده بود تلاش کردند با فرافکنی، تمامی جرم و جنایت و فساد 38ساله کلیت نظام را به گردن جناح رقیب انداخته تا شاید بتوانند با فریبکاری از این طریق برای خود آبرو و اعتباری دست و پا کنند.
اما در جایی که به سرکوب و اعدام و شکنجه، و بالاخص به نسلکشی مبارزین و مجاهدین در سال 67میرسد، نقاب از چهره کریه آنها بر داشته میشود و بهاصطلاح دستشان رو میشود. بهعنوان مثال وزیر امور خارجه آخوندها، ظریف که همواره سعی میکند با خندههای مشمئز کننده از خود آدم رئوف، منطقی و عادلی را به نمایش بگذارد، وقتی به مسائلی از قبیل حقوقبشر و سرکوب و اعدام میرسد اثبات میکند که هیچ تفاوتی با بقیه اراذل و اوباش ندارد و همگی سر و ته یک کرباسند. همانطوریکه پس از هلاکت لاجوردی جلاد، نقاب از چهره روباه مکار خاتمی برداشته شد و به صراحت بیان کرد که همگی از یک قماش هستند، فقط لاجوردی در جلوی صف بود. اینجاست که باید گفت بین رئیسی و اژهای و نیری و اشراقی جلاد با امثال ظریف و روحانی و جهانگیری و بقیه اراذل و اوباش هیچ تفاوتی وجود ندارد و همگی در جرم و جنایت شریک و سهیمند.
به این ترتیب میبینیم که گزارشگر ویژه سازمان ملل با پرداختن به این قضیه یعنی نقض حقوقبشر و تأکید بر جنایت هولناک سال 67توسط رژیم ولایت فقیه، دست آخوندهای دجال را بیشازپیش باز کرده و سراب اصلاح طلبی در ایران را به چالش کشیده است.
جنبش دادخواهی 67 به کابوس رژیم دیکتاتوری آخوندی تبدیل شده و فعالیت بیشتر در این راستا و افشای جنایتهای آن تمام رشتههای مشروعیت ولایت فقیه را پنبه کرده و ادامه آن، قطعاً به سرنگونی کلیت نظام منجر خواهد شد.
آری ظلم و ستم آخوندی با سرنگونی تمام و عیار این رژیم خونخوار به پایان خواهد رسید. در این روزها که رژیم در مرحله سرنگونی قرار گرفته است، جنبش دادخواهی 67 نقش بنیادی در این زمینه دارد، و دیر نیست که منجر به سرنگونی کلیت نظام گردد. روزی فرا میرسد که عزت و شرف و احترام به ایران و ایرانی باز گردد. روز رستاخیز بزرگ مردم ایران نزدیک است. دیر نیست توسط مردم ایران و به همت اشرفنشانان در سراسر جهان، این رژیم ددمنش برای همیشه به زباله دادن تاریخ فرستاده شود.
به امید آن روز. ف-ت از آلمان.