مجلس نمایندگان آمریکا با تصویب ۴طرح قانونی (در روزهای 3و ۴آبان) حلقه محاصره سیاسی و اقتصادی رژیم را با اعمال تحریمهای همه‌جانبه علیه آن، تکمیل کرد. سه لایحه از این لوایح، حزب‌الله لبنان نیروی اصلی تروریستهای برون مرزی رژیم را هدف قرار می‌دهد:
لایحه و طرح اول، «متمم قانون ممانعت مالی بین‌المللی حزب‌الله» است که شبکهٴ تأمین منابع مالی این گروه تروریستی را متلاشی می‌کند؛ طرح دوم، «قانون تحریم استفاده حزب‌الله از غیرنظامیان به‌عنوان سپرهای بی‌دفاع». است و لایحه یا طرح سوم، از اتحادیه اروپا می‌خواهد کلیت حزب‌الله را سازمانی تروریستی اعلام کند.
دو لایحه با اکثریت مطلق و مخالفانی کمتر از شمار انگشتان یک دست و یکی از لوایح به‌اتفاق آرا و بدون هیچ رأی مخالف به‌تصویب رسید.
لایحه یا طرح قانونی چهارم نیز مانند سه لایحهٴ دیگر یک لایحهٴ دو حربی است که برنامه موشکی رژیم را هدف قرار می‌دهد. این طرح با 423رأی در برابر فقط 2رأی مخالف به‌تصویب رسید. در این طرح از جمله آمده است: «این سیاست ایالات متحده است که از دست‌زدن (رژیم) ایران به‌هرگونه فعالیت مرتبط با موشکهای بالستیک که برای حمل تسلیحات اتمی طراحی شده‌اند، جلوگیری کند؛ از جمله (جلوگیری از) پرتابهایی که با به‌کارگیری از این تکنولوژی موشک بالستیک طراحی شده‌اند».
در این لایحه تمام شخصیتهای حقیقی و حقوقی که به‌نحوی با برنامه موشکی رژیم ارتباط داشته باشند، مورد تحریم قرار می‌گیرند و این تحریم هم شامل افراد و ارگانهای رژیم می‌شود و هم شامل شخصیتهای حقیقی و حقوقی خارجی مانند شرکتها و بانکها و دامنه‌اش آن قدر وسیع است که چندان تفاوتی نمی‌کرد، اگر رژیم در تمامیتش مورد تحریم قرار می‌گرفت یا فرضاً در لیست تروریستی نامگذاری می‌شد. این سخن هنگامی هم که خزانه‌داری آمریکا در بیانیه‌یی که دقایقی بعد از اعلام استراتژی جدید ایالات متحدهٴ آمریکا توسط رئیس‌جمهور صادر کرد، مصداق دارد؛ بر اساس آن بیانیه سپاه پاسداران مورد تحریم قرار گرفت و سپاه در لیست دستور اجرایی 13224خزانه‌داری برای مقابله با تروریسم نامگذاری شد.
در آن هنگام برخی مهره‌ها و رسانه‌های حکومتی این دلخوشی را به‌نیروهای رژیم می‌دادند که این فقط اعمال تحریم است و سپاه هنوز نامگذاری نشده، یا می‌گفتند این نامگذاری وزارت خزانه‌داری است و نامگذاری اصلی مربوط به‌وزارت‌خارجه است و امثالهم... اما بعداً کارشناسان حکومتی ناچار شدند در تلویزیون رژیم اعتراف کنند که تحریمهای سپاه به‌موجب قانون «کاتسا» و قرار گرفتن در لیست وزارت خزانه‌داری خطرناکتر است و بر اساس آن نه تنها سپاه پاسداران، بلکه حتی ارتش رژیم هم به‌دلیل ارتباط تنگاتنگی که با سپاه و برنامه موشکی و سایر پروژه‌های جنگ‌افروزانه و تروریستی رژیم دارد، مشمول همان تحریمها و نامگذاری قرار می‌گیرد. چرا که هدف استراتژی جدید آمریکا این است که «همهٴ اهرمهای قدرت را از دست (رژیم) ایران بگیرد... و همان کاری را که با هسته‌یی (رژیم) کرد در حوزه‌های دیگر مانند موشکی و نفوذ منطقه‌یی انجام بدهد.. که در این صورت از برجام جز پوسته‌یی باقی نمی‌ماند». (1)
به این ترتیب اکنون اگر سؤالی مطرح باشد این است که پس از قانون کاتسا و نامگذاری سپاه و فراگیری آن، چه نیازی به‌لایحهٴ اخیر و تحریم جداگانهٴ برنامه موشکی سپاه پاسداران بود؟ به‌نظر می‌رسد که پاسخ را بایستی در پیام سیاسی این اقدام جستجو کرد. این پیام که آمریکا و تمامی هیأت حاکمه ایالات متحده، اعم از دولت و کاخ سفید و کنگره و هر دو حزب اصلی این کشور، در استراتژی و سیاست جدیدی که روز 13اکتبر 2017 توسط رئیس‌جمهور اعلام شد اتفاق‌نظر دارند و به‌رغم وجود اختلافهای بسیار بین دو حزب و بین کنگره و کاخ سفید در موارد مختلف، در استراتژی و سیاست اعلام شده در قبال ایران، هیچ اختلاف و شکافی وجود ندارد. به‌نظر می‌رسد این پیام را، هم اروپا و هم رژیم ولایت فقیه به‌خوبی گرفته‌اند. کمااین‌که از یک سو اروپا نیز به‌رغم حمایتش از برجام (بخوانید پوستهٴ بی‌خاصیت برجام) قویاً خواستار پایان دادن به‌آزمایشهای موشکی و توقف دخالتهای رژیم در کشورهای منطقه شده است. (2)
از سوی دیگر پهلوان‌پنبه‌های سپاه رجزخوانیهای قبلی خود مبنی بر این‌که اگر تحریمهای سپاه پاسداران تصویب شود، آمریکا باید تا شعاع 2هزار کیلومتری از مرزهای ایران را برچیند، فرو خورده و بر جای خود نشسته‌اند. (3) ولی‌فقیه ارتجاع نیز در سخنان اخیر خود در دانشکدهٴ افسری ارتش (3مهر 96) ماستهای موشکی را کیسه کرده و هیچ اسمی از موشک به‌زبان نیاورد و تنها از «امکانات» و «ابزارهای دفاعی کشور» حرف زد.
هم‌چنین برخلاف آن که رژیم و به‌خصوص باند روحانی درباره وجود شکاف بین اروپا و آمریکا و ضرورت استفاده از این شکاف داد سخن می‌دادند، اما اکنون سخن غالب در رژیم، اذعان به‌اعمال یک محاصره همه جانبهٴ سیاسی و اقتصادی از جانب جامعه بین‌المللی علیه نظام «تقسیم نقش بین آمریکا و اروپا» و «بازی پلیس بد و پلیس خوب» و «دست چدنی آمریکا در دستکش اروپا» می‌باشد.
به این ترتیب دولت آمریکا مصمم است به‌همگان تفهیم کند سیاست مماشات با رژیم که طی ۴دهه بر واشینگتن سایه افکنده بود، کنار نهاده شده و پرونده‌هایی که به‌دلیل مماشات با فاشیسم مذهبی تروریستی حاکم بر ایران مسکوت گذاشته شده بود، باز شده و مورد بازخوانی قرار گرفته است. برگزاری مراسم یادبود قربانیان انفجار مقر تفنگداران آمریکا در بیروت با حضور و سخنرانی «مایک پنس» معاون رئیس‌جمهور آمریکا پس از 34سال حاوی چنین پیامی بود.
البته این به‌آن معنا نیست که سیاست مماشات به‌کلی مرده و دیگر هیچ تحرکی ندارد، بدیهی است تا وقتی که دلارهای بی‌حساب نفتی که آخوندها خرج لابی‌های خود در خارجه از اروپا تا آمریکا می‌کنند، وجود دارد؛ و تا وقتی خوان یغمای نفت و گاز و سایر منابع ایران که حسن روحانی به‌طور چندش‌آوری همگان را برای بهره بردن از آن فرامی‌خواند گسترده است، سیاست مماشات هم به‌حیات خود ادامه خواهد داد؛ اما بی‌تردید به‌یمن مقاومت مردم ایران و رزم بی‌امان و خستگی‌ناپذیر مجاهدین و کادرهای این مقاومت، دوران جدیدی فرا رسیده که مضمون آن اذعان به‌ارادهٴ مردم ایران برای به‌زیر کشیدن دیکتاتوری منحوس ولایت فقیه است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ گفتگوی شبکة1تلویزیون رژیم با فؤاد ایزدی از کارشناسان باند خامنه‌ای ـ 3آبان 96
2ـ ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه روز 28شهریور 96 دراولین سخنرانی خود در اجلاس سالانه مجمع عمومی ملل‌متحد گفت: «من می‌خواهم روی توقف فعالیت موشکهای بالستیک رژیم ایران کار کنیم».
3ـ محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران: قبلاً هم بارها اعلام کرده‌ایم که در صورتی که قانون تحریمهای جدید آمریکا اجرا شود این کشور باید پایگاههای منطقه‌یی خود تا شعاع 2هزار کیلومتری برد موشکهای ایران را منتقل کند... در صورتی که اخبار پراکنده موجود در خصوص حماقت دولت آمریکا مبنی بر در نظر گرفتن سپاه به‌عنوان گروه تروریستی صحیح باشد، سپاه نیز ارتش آمریکا را در سراسر جهان به‌ویژه منطقه خاورمیانه، همسنگ داعش در نظر خواهد گرفت». خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) 16مهر 96.
لایحه و طرح اول، «متمم قانون ممانعت مالی بین‌المللی حزب‌الله» است که شبکهٴ تأمین منابع مالی این گروه تروریستی را متلاشی می‌کند؛ طرح دوم، «قانون تحریم استفاده حزب‌الله از غیرنظامیان به‌عنوان سپرهای بی‌دفاع». است و لایحه یا طرح سوم، از اتحادیه اروپا می‌خواهد کلیت حزب‌الله را سازمانی تروریستی اعلام کند.
دو لایحه با اکثریت مطلق و مخالفانی کمتر از شمار انگشتان یک دست و یکی از لوایح به‌اتفاق آرا و بدون هیچ رأی مخالف به‌تصویب رسید.
لایحه یا طرح قانونی چهارم نیز مانند سه لایحهٴ دیگر یک لایحهٴ دو حربی است که برنامه موشکی رژیم را هدف قرار می‌دهد. این طرح با 423رأی در برابر فقط 2رأی مخالف به‌تصویب رسید. در این طرح از جمله آمده است: «این سیاست ایالات متحده است که از دست‌زدن (رژیم) ایران به‌هرگونه فعالیت مرتبط با موشکهای بالستیک که برای حمل تسلیحات اتمی طراحی شده‌اند، جلوگیری کند؛ از جمله (جلوگیری از) پرتابهایی که با به‌کارگیری از این تکنولوژی موشک بالستیک طراحی شده‌اند».
در این لایحه تمام شخصیتهای حقیقی و حقوقی که به‌نحوی با برنامه موشکی رژیم ارتباط داشته باشند، مورد تحریم قرار می‌گیرند و این تحریم هم شامل افراد و ارگانهای رژیم می‌شود و هم شامل شخصیتهای حقیقی و حقوقی خارجی مانند شرکتها و بانکها و دامنه‌اش آن قدر وسیع است که چندان تفاوتی نمی‌کرد، اگر رژیم در تمامیتش مورد تحریم قرار می‌گرفت یا فرضاً در لیست تروریستی نامگذاری می‌شد. این سخن هنگامی هم که خزانه‌داری آمریکا در بیانیه‌یی که دقایقی بعد از اعلام استراتژی جدید ایالات متحدهٴ آمریکا توسط رئیس‌جمهور صادر کرد، مصداق دارد؛ بر اساس آن بیانیه سپاه پاسداران مورد تحریم قرار گرفت و سپاه در لیست دستور اجرایی 13224خزانه‌داری برای مقابله با تروریسم نامگذاری شد.
در آن هنگام برخی مهره‌ها و رسانه‌های حکومتی این دلخوشی را به‌نیروهای رژیم می‌دادند که این فقط اعمال تحریم است و سپاه هنوز نامگذاری نشده، یا می‌گفتند این نامگذاری وزارت خزانه‌داری است و نامگذاری اصلی مربوط به‌وزارت‌خارجه است و امثالهم... اما بعداً کارشناسان حکومتی ناچار شدند در تلویزیون رژیم اعتراف کنند که تحریمهای سپاه به‌موجب قانون «کاتسا» و قرار گرفتن در لیست وزارت خزانه‌داری خطرناکتر است و بر اساس آن نه تنها سپاه پاسداران، بلکه حتی ارتش رژیم هم به‌دلیل ارتباط تنگاتنگی که با سپاه و برنامه موشکی و سایر پروژه‌های جنگ‌افروزانه و تروریستی رژیم دارد، مشمول همان تحریمها و نامگذاری قرار می‌گیرد. چرا که هدف استراتژی جدید آمریکا این است که «همهٴ اهرمهای قدرت را از دست (رژیم) ایران بگیرد... و همان کاری را که با هسته‌یی (رژیم) کرد در حوزه‌های دیگر مانند موشکی و نفوذ منطقه‌یی انجام بدهد.. که در این صورت از برجام جز پوسته‌یی باقی نمی‌ماند». (1)
به این ترتیب اکنون اگر سؤالی مطرح باشد این است که پس از قانون کاتسا و نامگذاری سپاه و فراگیری آن، چه نیازی به‌لایحهٴ اخیر و تحریم جداگانهٴ برنامه موشکی سپاه پاسداران بود؟ به‌نظر می‌رسد که پاسخ را بایستی در پیام سیاسی این اقدام جستجو کرد. این پیام که آمریکا و تمامی هیأت حاکمه ایالات متحده، اعم از دولت و کاخ سفید و کنگره و هر دو حزب اصلی این کشور، در استراتژی و سیاست جدیدی که روز 13اکتبر 2017 توسط رئیس‌جمهور اعلام شد اتفاق‌نظر دارند و به‌رغم وجود اختلافهای بسیار بین دو حزب و بین کنگره و کاخ سفید در موارد مختلف، در استراتژی و سیاست اعلام شده در قبال ایران، هیچ اختلاف و شکافی وجود ندارد. به‌نظر می‌رسد این پیام را، هم اروپا و هم رژیم ولایت فقیه به‌خوبی گرفته‌اند. کمااین‌که از یک سو اروپا نیز به‌رغم حمایتش از برجام (بخوانید پوستهٴ بی‌خاصیت برجام) قویاً خواستار پایان دادن به‌آزمایشهای موشکی و توقف دخالتهای رژیم در کشورهای منطقه شده است. (2)
از سوی دیگر پهلوان‌پنبه‌های سپاه رجزخوانیهای قبلی خود مبنی بر این‌که اگر تحریمهای سپاه پاسداران تصویب شود، آمریکا باید تا شعاع 2هزار کیلومتری از مرزهای ایران را برچیند، فرو خورده و بر جای خود نشسته‌اند. (3) ولی‌فقیه ارتجاع نیز در سخنان اخیر خود در دانشکدهٴ افسری ارتش (3مهر 96) ماستهای موشکی را کیسه کرده و هیچ اسمی از موشک به‌زبان نیاورد و تنها از «امکانات» و «ابزارهای دفاعی کشور» حرف زد.
هم‌چنین برخلاف آن که رژیم و به‌خصوص باند روحانی درباره وجود شکاف بین اروپا و آمریکا و ضرورت استفاده از این شکاف داد سخن می‌دادند، اما اکنون سخن غالب در رژیم، اذعان به‌اعمال یک محاصره همه جانبهٴ سیاسی و اقتصادی از جانب جامعه بین‌المللی علیه نظام «تقسیم نقش بین آمریکا و اروپا» و «بازی پلیس بد و پلیس خوب» و «دست چدنی آمریکا در دستکش اروپا» می‌باشد.
به این ترتیب دولت آمریکا مصمم است به‌همگان تفهیم کند سیاست مماشات با رژیم که طی ۴دهه بر واشینگتن سایه افکنده بود، کنار نهاده شده و پرونده‌هایی که به‌دلیل مماشات با فاشیسم مذهبی تروریستی حاکم بر ایران مسکوت گذاشته شده بود، باز شده و مورد بازخوانی قرار گرفته است. برگزاری مراسم یادبود قربانیان انفجار مقر تفنگداران آمریکا در بیروت با حضور و سخنرانی «مایک پنس» معاون رئیس‌جمهور آمریکا پس از 34سال حاوی چنین پیامی بود.
البته این به‌آن معنا نیست که سیاست مماشات به‌کلی مرده و دیگر هیچ تحرکی ندارد، بدیهی است تا وقتی که دلارهای بی‌حساب نفتی که آخوندها خرج لابی‌های خود در خارجه از اروپا تا آمریکا می‌کنند، وجود دارد؛ و تا وقتی خوان یغمای نفت و گاز و سایر منابع ایران که حسن روحانی به‌طور چندش‌آوری همگان را برای بهره بردن از آن فرامی‌خواند گسترده است، سیاست مماشات هم به‌حیات خود ادامه خواهد داد؛ اما بی‌تردید به‌یمن مقاومت مردم ایران و رزم بی‌امان و خستگی‌ناپذیر مجاهدین و کادرهای این مقاومت، دوران جدیدی فرا رسیده که مضمون آن اذعان به‌ارادهٴ مردم ایران برای به‌زیر کشیدن دیکتاتوری منحوس ولایت فقیه است.
پانویس: ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ گفتگوی شبکة1تلویزیون رژیم با فؤاد ایزدی از کارشناسان باند خامنه‌ای ـ 3آبان 96
2ـ ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه روز 28شهریور 96 دراولین سخنرانی خود در اجلاس سالانه مجمع عمومی ملل‌متحد گفت: «من می‌خواهم روی توقف فعالیت موشکهای بالستیک رژیم ایران کار کنیم».
3ـ محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران: قبلاً هم بارها اعلام کرده‌ایم که در صورتی که قانون تحریمهای جدید آمریکا اجرا شود این کشور باید پایگاههای منطقه‌یی خود تا شعاع 2هزار کیلومتری برد موشکهای ایران را منتقل کند... در صورتی که اخبار پراکنده موجود در خصوص حماقت دولت آمریکا مبنی بر در نظر گرفتن سپاه به‌عنوان گروه تروریستی صحیح باشد، سپاه نیز ارتش آمریکا را در سراسر جهان به‌ویژه منطقه خاورمیانه، همسنگ داعش در نظر خواهد گرفت». خبرگزاری نیروی تروریستی قدس (تسنیم) 16مهر 96.
