728 x 90

وقتی زمین سفت می‌شود

یک زمانی بود که آقایان سینه جلو داده و فخر میفروختند که بله «… هم تی.ان.تی و هم ایدئولوژیِ انفجاری که ۴۰۰افسر و سرباز آمریکایی را در مقر فرماندهی تفنگداران آمریکا در بیروت به جهنّم فرستاد، از ایران رفته بود». (1)
چرا راه دور برویم همین یک‌ماه قبل به گزارش خبرگزاری ایسنا محمدعلی جعفری، سرکرده کل سپاه پاسداران ایران با اشاره به قانون کاتسا در آمریکا اظهار داشت: «در صورتی که قانون تحریم‌های جدید آمریکا اجرا شود این کشور باید پایگاههای منطقه‌یی خود تا شعاع دو هزار کیلومتری برد موشکهای ایران را منتقل کند.» (2)

حدود یک‌سال قبل، حسن نصرالله مزدور قلاده‌دار خامنه‌ای گلو پاره می‌کرد که: «شفاف بگویم و خیال‌تان را راحت کنم. تمام پول و بودجه و سلاح و موشک ما از جمهوری اسلامی ایران می‌رسد». (4تیر 95)
در رابطه با قدرت‌نمایی و هارت و پورت تا دلتان بخواهد پهلوان پنبه‌های سپاه کم نگذاشتند.
حرفهای احمدی‌نژاد هم که یادمان نرفته که می‌گفت این تحریمها کاغذ‌پاره‌هایی بیش نیست.

این فاکت ها را باین دلیل گفتم که ببینیم تا وقتی بیرق مماشات در اهتزاز است آقایان هم شیر می‌شوند، ولی وای به‌حال وقتیکه زمین سفت شود. آنوقت است که «نرمشهای قهرمانانه» ببخشید شکر خوردن ها شروع می‌شود، انگار نه انگار که 24ساعت قبل چی گفته‌اند.

به این موضع جعفری سرکرده سپاه ضدخلقی بعد از جریان موشک‌پرانی حوثی‌ها توجه کنید:
«امکان انتقال موشک از ایران به یمن وجود ندارد و 'این موشکهایی که شلیک می‌شود متعلق به خود یمن است که آنها را بازسازی کرده‌اند و با افزایش برد آنها در پی انتقام خون شهدای یمن هستند». (3)

به همین سیاق موضع حاتمی وزیر دفاع روحانی را ببینیم: «بنا نیست هر اتفاقی در منطقه رخ داد آمریکا ایران را متهم کند». که در واقع می‌گوید ما به یمن موشک نداده‌ایم.

در گفتگو با ایسنا فلاحت‌پیشه نماینده مجلس: «ساخت موشک با برد دو هزار کیلومتر فتوای رهبری نیست.» آدم میمونه که چی شد که این تغییر لحن و بقول معروف دیالوگ های مهاجمانه به دفاعی و «من نبودم» تبدیل شد؟

همین چند سال پیش که ملوانهای انگلیسی را با آن دبدبه و کبکبه در خلیج‌فارس دستگیر کرده بودند ولی به‌محض این‌که انگلستان ضرب‌الاجل آزادی آنها را تعیین کرد، جناب احمدی‌نژاد ملوانها را کت و شلوار و کروات پوشانده و با عزت و احترام در حالی که دست هر کدام سوغاتی بود به‌طور رسمی بدرقه کرد.

بد نیست بدانید که ملوانان آمریکایی هم که جهت نیاز مفرط رژیم به قدرت نمای دستگیر شده بودند بلافاصله و در کمتر از 24ساعت آزاد شدند.

نمونه‌های این شکر خوردن ها توسط رهبران نظام آن‌قدر زیاد است که در حوصله این گفتار نمیگنجد

البته این «نرمشهای قهرمانانه» در نظام سابقه تاریخی دارد و خود خمینی شاخص همین جازدن‌ها است از آزادی گروگانهای آمریکایی گرفته که در نهایت به هر یک از ۵۳دیپلوماتی که ۴۴۴روز در تهران گروگان گرفته شده بودند حدود ۴میلیون و چهارصد هزار دلار غرامت پرداخت شد که معادل حدوداً روزی ۱۰هزار دلار خواهد بود. فقط به این دلیل که ریگان، کارتر نبود که با او از این شوخیها بکنند. (۴)

تا زندان رفتن آخوندها در زمان شاه و همکاری و توبه و «سپاس شاهنشاه ها» گفتن و آزاد شدن از زندان. همین‌طور پذیرش آتش‌بس که حضرت آقا می‌خواستند از راه کربلا به قدس بروند ولی این آخریها جاده کربلا به قدس کمی زمینش سفت شده بود و ارتش آزادیبخش داشت کار دست خمینی می‌داد، لذا آقا جام‌زهر را یک نفس رفت بالا و همه چیز را گفت جز حرف اصلی را که گفت بعداً می‌گویم.

سؤال: ریشه این جازدن‌ها و بی‌پرنسیبیها در چیست و کجاست؟
فصل مشترک تمام این خفت و خواری آخوندها چیزی نیست جز ایدئولوژی تعادل قوا. تا وقتی که خطری آنها را تهدید نمی‌کند –مثلاً پرچم مماشات و حمایت غرب در اهتزاز است – آقایان شیرند ولی همین‌که اوضاع قمر در عقرب می‌شود و تعادل‌قوا بچرخد آخوندها از بالا تا پایین موش می‌شوند، و هیچ ارزش و پرنسیبی را به‌رسمیت نمی‌شناسند.

درسی که ما باید از این ویژگی آخوندها باید بگیریم این است که گول دود و دم و قدرت‌نمایی ژیم و مزدوران آنها را چه در داخل با اعدامها و کتک زدن زن و بچه‌های مردم در خیابان و چه در باتلاق منطقه که در واقع بلحاظ نیرویی و استراتژیکی دست و پا می‌زند نخوریم، به‌محض این‌که اوضاع کمی جدی شود بالا تا پایین نظام دنبال سوراخ موش می‌گردند.

در پایان بد نیست این را مقایسه کنید با موقعیت 14ساله مقاومت بعد از جنگ و اشغال عراق، که به‌رغم بمباران و خلع‌سلاح و سیاست انحلال نرم مقاومت و انداختن اشرفیها در دهان گرگی مثل مالکی و حملات نظامی و موشک‌باران و بیش از 2سال جنگ روانی با بلندگوی 24ساعته و ماجرای کودتای 17ژوئن و... ... . و انبوهی شهید و مجروح ولی هیچگاه ذره‌یی از اصول و پرنسیپهای خود کوتاه نیامدند. آری این است شوریدن بر تعادل قوا، برعکس آخوندها که افسارشان دست تعادل‌قوای موجود می‌باشد.

پاورقی:
(1) محسن رفیق دوست (روزنامه حکومتی رسالت- ۳۰تیر ۱۳۶۶ -۲۰ژوییه ۱۹۸۷)
(2) ایسنا 8اکتبر 2017
(3) 14آبان 96
(4) 19ژانویه 1981
(لینک قرارداد الجزایرhttps://goo.gl/x4pTm8)
 
م - ایمان
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f5d4ba0b-bc64-4f0e-8cb6-ac2cb689fe59"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات