در عنوانهای صفحات اول روزنامههای حکومتی قتل علی عبدالله صالح موضوع تناقضگویی شده است. برخی روزنامهها تلاش کردهاند این قتل را متوجه عربستان بکنند و برخی هم مستقیم و غیرمستقیم اذعان کردهاند که این قتل کار متحد رژیم ایران یعنی حوثیها بوده است:
آرمان: عبدالله صالح قربانی توطئه ریاض
بهار: اتحادی که رنگ خون گرفت علی عبدالله صالح توسط حوثیها کشته شد- فرجام شوم آخرین معامله، بازنده قتل صالح کیست
خراسان: فرجام صالح به سبک قذافی؛ انصارالله: حزب صالح شریک ماست، مشکل ما با خائنانی بود که با عربستان تبانی کرده بودند
کیهان: مهره امارات و آل سعود کشته شد فتنه صنعا ناکام ماند
وطن امروز: با هلاکت علی عبدالله صالح هنگام فرار از صنعا کودتای مزدوران سعودی و امارات به شکست انجامید، عاقبت فتنه – عبدالملک الحوثی: ملت یمن توطئهیی بزرگ را پشت سر گذاشت
روزنامههای باند روحانی، هشدار دادهاند که تحولات یمن و قتل علی عبدالله صالح به نفع رژیم و حوثیها نخواهد بود:
آرمان: تمام مسائل خاورمیانه به این برمیگردد که عربستان، مصر، امارات، اردن، بخشهایی در لبنان و البته معارضان دولت بشار اسد در سوریه، خواهان حل و فصل مسائل جهان عرب با رژیم صهیونیستی هستند، اما ایران و جریان مقاومت را در مسیر مواجهه با این رژیم میبینند. به نظر من ایران در این زمینه میتواند دو اقدام را در دستور کار قرار دهد تا شلوغکاریهای رسانهیی عربستان را تحتالشعاع خود قرار دهد: 1. با توجه به اینکه وقایع یمن دستمایه جدیدی برای جریانسازی رسانهیی در اختیار عربستان قرار داده است، بهتر است که ایران، حتیالمقدور نسبت به اتهامپراکنیهای عربستان سکوت در پیش گیرد
2. نسبت به مسائل مرتبط با یمن، بحرین، فلسطین، قطر، عراق، سوریه و لبنان، قائل به یک نقش معادلاتی باشد. ایران باید با هوشمندی و البته خویشتنداری، تنور آتشین جنگ در خاورمیانه را از مرزهای خود دور نگه دارد و نگذارد که روابط ایران و بخشهای مهم جهان عرب تیره شود. ما باید مراقب باشیم تا در زمین تنشآمیز سیاستهای منطقهیی عربستان بازی نکنیم.
آرمان: عبدالله صالح قربانی توطئه ریاض
بهار: اتحادی که رنگ خون گرفت علی عبدالله صالح توسط حوثیها کشته شد- فرجام شوم آخرین معامله، بازنده قتل صالح کیست
خراسان: فرجام صالح به سبک قذافی؛ انصارالله: حزب صالح شریک ماست، مشکل ما با خائنانی بود که با عربستان تبانی کرده بودند
کیهان: مهره امارات و آل سعود کشته شد فتنه صنعا ناکام ماند
وطن امروز: با هلاکت علی عبدالله صالح هنگام فرار از صنعا کودتای مزدوران سعودی و امارات به شکست انجامید، عاقبت فتنه – عبدالملک الحوثی: ملت یمن توطئهیی بزرگ را پشت سر گذاشت
روزنامههای باند روحانی، هشدار دادهاند که تحولات یمن و قتل علی عبدالله صالح به نفع رژیم و حوثیها نخواهد بود:
آرمان: تمام مسائل خاورمیانه به این برمیگردد که عربستان، مصر، امارات، اردن، بخشهایی در لبنان و البته معارضان دولت بشار اسد در سوریه، خواهان حل و فصل مسائل جهان عرب با رژیم صهیونیستی هستند، اما ایران و جریان مقاومت را در مسیر مواجهه با این رژیم میبینند. به نظر من ایران در این زمینه میتواند دو اقدام را در دستور کار قرار دهد تا شلوغکاریهای رسانهیی عربستان را تحتالشعاع خود قرار دهد: 1. با توجه به اینکه وقایع یمن دستمایه جدیدی برای جریانسازی رسانهیی در اختیار عربستان قرار داده است، بهتر است که ایران، حتیالمقدور نسبت به اتهامپراکنیهای عربستان سکوت در پیش گیرد
2. نسبت به مسائل مرتبط با یمن، بحرین، فلسطین، قطر، عراق، سوریه و لبنان، قائل به یک نقش معادلاتی باشد. ایران باید با هوشمندی و البته خویشتنداری، تنور آتشین جنگ در خاورمیانه را از مرزهای خود دور نگه دارد و نگذارد که روابط ایران و بخشهای مهم جهان عرب تیره شود. ما باید مراقب باشیم تا در زمین تنشآمیز سیاستهای منطقهیی عربستان بازی نکنیم.
شرق: با فروریختن اتحاد میان زیدیها، اتحاد بین حوثیها و طرفداران عبدالله صالح، ممکن است که برخی از قبایل زیدی از حوثیها جدا شده و به قبایل سنی با محوریت عربستان بپیوندند. این دقیقاً همان شکاف جدیدی است که در یمن ظهور و بروز دارد و در نهایت به سود عربستان سعودی است. برای همین برخی معتقدند که حوثیها در کشتن صالح اشتباه استراتژیک را مرتکب شدهاند.
شرق: باید احتیاط کنیم
با فروریختن اتحاد میان زیدیها، اتحاد بین حوثیها و طرفداران عبدالله صالح، ممکن است که برخی از قبایل زیدی از حوثیها جدا شده و به قبایل سنی با محوریت عربستان بپیوندند. این دقیقاً همان شکاف جدیدی است که در یمن ظهور و بروز دارد و در نهایت به سود عربستان سعودی است. برای همین برخی معتقدند که حوثیها در کشتن صالح اشتباه استراتژیک را مرتکب شدهاند.
گفته میشود شرایط حوثیها در یمن بهبود یافته و توانستهاند به فرودگاه ریاض و ابوظبی موشک پرتاب کنند؛ اما هیچکدام از این رفتارها در نهایت به نفع حوثیها نیست و آنها را در صحنه بینالمللی منزوی خواهد کرد.
آنها در ابوظبی منطقه هستهیی را نشانه گرفتهاند و این منطقه در قواعد بینالمللی جزء مناطق محافظتشده است. برای اینکه این شلیکها آثار زیستمحیطی دارد؛ هیچ کشوری نمیتواند این اقدام آنها را تأیید کند. این اقدام حوثیها در سازمانهای بینالمللی و در میان کشورها به ماجراجویی تعبیر شده است.
واقعیت سیاسی یمن بسیار پیچیده است؛ باید در مداخله حوادث یمن جانب احتیاط را نگه داشت. یمن کشوری فرسوده و فقیر است که به سمت وقوع فاجعه انسانی پیش میرود. از سوی دیگر حوثیها قادر نیستند در صحنه سیاسی داخلی، منطقهیی و بینالمللی جایگاهی مناسب داشته باشند. این همان ابعاد منطقهیی و بینالمللی بحران است. حوثیها جایگاهی در بین کشورهای متعدد جهانی ندارند و این وضعیت را برای کشورهای همسو با یمن دشوار میکند.
حوثیها امکان پیروزی قطعی را در یمن ندارند.
اگر کشوری بخواهد از حوثیها حمایت کند نه در عرصه کشورهای اسلامی و نه در منطقه و نه در بین کشورهای اروپایی متحد نخواهد داشت.
اگر پیروزی حوثیها در یمن بعید نباشد، دشوار و پرهزینه خواهد بود. توجه کنید که درآمد سرانه یمن هزار دلار و درآمد سرانه عربستان سعودی ٤٠ هزار دلار است؛ اقتصاد عربستان سالانه ٧٠٠ میلیارد دلار و اقتصاد یمن قبل از جنگ حدود ٢٠ میلیارد دلار است.
تصور پیروزی حوثیها بعید است.
ابتکار: حالا این شیعیان یمن هستند که با حمله به منزل صالح در خط اول اتهام «تندروی»، «رادیکالیزم» و «بنیادگرایی» قرار میگیرند.
این اتهام میتواند زمینههای فراوانی را برای حمله همهجانبه به شیعیان منطقه، ایجاد کند. بیگمان این مسأله آزمونی سخت برای سیاستورزان شیعه منطقه خاورمیانه محسوب میشود. حالا این شیعیان منطقه هستند که باید سعی کنند خود را از اتهام بنیادگرایی و رادیکالیزم برهانند. به هر روی، موقعیت ویژه و خطرناک یمن بعد از مرگ علی عبدالله صالح، زمینه را برای بحرانی فراگیر در خاورمیانه با محوریت مخالفت جدی با شیعیان پدید آورده است. موقعیتی که تهدیدی بزرگ برای همه شیعیان محسوب میشود. تجمیع کلیه نیروها و ظرفیتهای شیعی موجود در منطقه، توجه اصولی به دیپلماسی، خروج از فاز تصمیمهای هیجانی و اتکا به گفتگوهای منطقهیی و فرامنطقهای، ضرورتی اجتنابناپذیر برای رهایی از این دام است.
جهان صنعت: مرحله تازه رقابت تهران- ریاض
کشته شدن علی عبدالله صالح بدون تبعات نخواهد بود. در سطح داخلی مهمترین پیآمد مرگ وی گسترش بحران در این کشور خواهد بود. آنگونه که برخی منابع اعلام کردهاند، علی عبدالله صالح به وسیله حوثیها کشته شده است و مرگ او در حقیقت تاوان نزدیکیاش در پیوستن به جبهه ائتلاف به رهبری عربستان است. در این ارتباط گسترش و تزاید ابعاد بحران در یمن قبل از هر چیز متوجه حوثیهای این کشور است. در گام نخست، مرگ عبدالله صالح موجب شکاف در وحدت حوثیهای این کشور خواهد شد، بهویژه آن که در روزهای اخیر عربستان توانست با جدا کردن علی عبدالله صالح و نزدیک کردن به ائتلاف، وضعیت حوثیها را بیثبات و دستخوش ضربهپذیری و آسیب کند... بنابراین حیات و ادامه فعالیت سیاسی حوثیها در ساختار شکننده یمن از طرف طرفداران سنتی علی عبدالله صالح با چالش مواجه میشود و چه بسا موجب خواهد شد که بخشی از تداوم بحران در یمن از جدالی و منازعهای باشد که قرار است از سوی طرفداران علی عبدالله صالح علیه حوثیها پیگیری شود.
اما تبعات مرگ عبدالله صالح بیشتر در سطح منطقهیی نمود مییابد. در این ارتباط مرگ عبدالله صالح فاز تازهیی برای تداوم رقابتهای ایران و عربستان است. این وضعیت بهمعنای آن است که رقابت منطقهیی ریاض و تهران در کنار سایر کانونهای جنگهای نیابتی تشدید میشود. به واقع تبعات مرگ عبدالله صالح فرصتی را برای مقامات ریاض فراهم میکند که آنها بخواهند رقابت با ایران را از طریق منازعه نظامی پیگیری کنند.
روزنامههای باند علی خامنهای، از قتل علی عبدالله صالح استقبال کرده و ضمن اذعان تلویحی به نقش رژیم در اجرای این واقعه با دود و دم آن را به نفع جریان وابسته به رژیم ارزیابی کردهاند:
وطن امروز: نوبت بعدی کیست؟ سرگیجه استراتژیک
تحولات در خاورمیانه شدت گرفته است. علت اصلی، تلاش مشترک آمریکا، سعودی و اسراییل برای جلوگیری از هژمونیک شدن قدرت منطقهیی ایران و رسیدن آن به نقطه غیرقابل بازگشت است.
گروههای مقاومت اتاق کنترل و فرمان واحد پیدا کردهاند و امروز مقاومت به راهبرد و الگوی عمل یکپارچه در منطقه رسیده است. ارتش فرامرزی مقاومت، درست است که بهدلیل مبارزه با داعش شکل گرفت اما اکنون ماموریتهای فرامرزی برای خود قائل است و با موفقیت هم آنها را به سرانجام میرساند.
مقاومت توانسته میان قدرت موشکی و منطقهیی خود تلفیق مناسبی شکل دهد که این امر منجر به ارتقای بیسابقه توان عملیاتی آن از راه دور و با هزینه انسانی اندک شده است.
بدل شدن کل منطقه به پایگاه مقاومت – نه لزوما این یا آن نقطه خاص - این جمعبندی را در ذهن آمریکا، اسراییل و سعودی ایجاد کرده است که زیرساخت عملیاتی مقاومت علیه آن به نحو بیسابقهای توسعه یافته و با مرزهای آن مماس شده است.
این صحنه مهیب، جریان سازش را به گرفتن تصمیمهایی بهشدت عجولانه و گاه احمقانه واداشته و اضطرار ناشی از شکست، برای سعودی و اسراییل شرایط خردکنندهای ایجاد کرده است. نخستین اشتباه در لبنان انجام شد،
اشتباه بزرگتر اما در یمن انجام شد. قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که امروز هیچ مسالهای برای سعودی فوریتر از یمن نیست... اکنون دیگر علی عبدالله صالح در یمن حضور ندارد، قدرت به نفع انصارالله یکپارچه شده و روی زمین، کاری را که ائتلاف سعودی در 3سال گذشته قادر به انجام آن نشده بود، انصارالله در 48ساعت انجام داده است.
یمن نه نقطه آسیبپذیری مقاومت، بلکه نقطه قوت بیسابقه برای آن است و کسی که باید باخت در این بازی بزرگ را بپذیرد سعودی است نه مقاومت... نوبت بعدی از آن کیست، خدا میداند!
کیهان: سرانجام فتنه چند روزه صنعا دیروز با کشته شدن «علی عبدالله صالح»، عامل فتنه که به گفته الحوثیها «مهره امارات و آلسعود بود» خاموش شد.
فتنهای که باعث ذوقزدگی عجیب سعودیها هم شده بود. کار به جایی رسید که درگیریهای هواداران صالح و انصارالله از سوی آلسعود « انقلاب مبارک» نامیده شد و به رسانههای سعودی نیز اعلام گردید، از این پس حق ندارند او را «رئیسجمهور مخلوع یمن» بنامند! این اقدام «صالح» اما از سوی انقلابیون یمن به «خیانت» تعبیر شد چرا که در سه سال گذشته صالح اعلام کرده بود در کنار نیروهای انقلابی باقی خواهد ماند اما سرانجام این خیانت به قیمت جان وی تمام شد.
روزنامههای باند روحانی مواضع احمدینژاد را بر سر باند خامنهای میزنند و روزنامههای باند خامنهای هم متقابلاً به آن دو حمله کردهاند:
آرمان:ابطحی: چرا مقدسات را خرج احمدینژاد کردید
کیهان: منطق «نه این و نه آن»، پاسخی به همه سیاست بازانی است که بخواهند سلوک اموی یا بنیالعباسی با جریان اسلام اصیل داشته باشند یا با برجسته کردن انحرافات رقیب سابق (و همپوشان فعلی)، جفاهای خود را بپوشانند.
برجام و پیامدهای تحریمها موضوع برخی از عنوانها و مطالب روزنامه شده است:
کیهان:دنده عقبتر از تجاری در پسابرجام
شرق: باید احتیاط کنیم
با فروریختن اتحاد میان زیدیها، اتحاد بین حوثیها و طرفداران عبدالله صالح، ممکن است که برخی از قبایل زیدی از حوثیها جدا شده و به قبایل سنی با محوریت عربستان بپیوندند. این دقیقاً همان شکاف جدیدی است که در یمن ظهور و بروز دارد و در نهایت به سود عربستان سعودی است. برای همین برخی معتقدند که حوثیها در کشتن صالح اشتباه استراتژیک را مرتکب شدهاند.
گفته میشود شرایط حوثیها در یمن بهبود یافته و توانستهاند به فرودگاه ریاض و ابوظبی موشک پرتاب کنند؛ اما هیچکدام از این رفتارها در نهایت به نفع حوثیها نیست و آنها را در صحنه بینالمللی منزوی خواهد کرد.
آنها در ابوظبی منطقه هستهیی را نشانه گرفتهاند و این منطقه در قواعد بینالمللی جزء مناطق محافظتشده است. برای اینکه این شلیکها آثار زیستمحیطی دارد؛ هیچ کشوری نمیتواند این اقدام آنها را تأیید کند. این اقدام حوثیها در سازمانهای بینالمللی و در میان کشورها به ماجراجویی تعبیر شده است.
واقعیت سیاسی یمن بسیار پیچیده است؛ باید در مداخله حوادث یمن جانب احتیاط را نگه داشت. یمن کشوری فرسوده و فقیر است که به سمت وقوع فاجعه انسانی پیش میرود. از سوی دیگر حوثیها قادر نیستند در صحنه سیاسی داخلی، منطقهیی و بینالمللی جایگاهی مناسب داشته باشند. این همان ابعاد منطقهیی و بینالمللی بحران است. حوثیها جایگاهی در بین کشورهای متعدد جهانی ندارند و این وضعیت را برای کشورهای همسو با یمن دشوار میکند.
حوثیها امکان پیروزی قطعی را در یمن ندارند.
اگر کشوری بخواهد از حوثیها حمایت کند نه در عرصه کشورهای اسلامی و نه در منطقه و نه در بین کشورهای اروپایی متحد نخواهد داشت.
اگر پیروزی حوثیها در یمن بعید نباشد، دشوار و پرهزینه خواهد بود. توجه کنید که درآمد سرانه یمن هزار دلار و درآمد سرانه عربستان سعودی ٤٠ هزار دلار است؛ اقتصاد عربستان سالانه ٧٠٠ میلیارد دلار و اقتصاد یمن قبل از جنگ حدود ٢٠ میلیارد دلار است.
تصور پیروزی حوثیها بعید است.
ابتکار: حالا این شیعیان یمن هستند که با حمله به منزل صالح در خط اول اتهام «تندروی»، «رادیکالیزم» و «بنیادگرایی» قرار میگیرند.
این اتهام میتواند زمینههای فراوانی را برای حمله همهجانبه به شیعیان منطقه، ایجاد کند. بیگمان این مسأله آزمونی سخت برای سیاستورزان شیعه منطقه خاورمیانه محسوب میشود. حالا این شیعیان منطقه هستند که باید سعی کنند خود را از اتهام بنیادگرایی و رادیکالیزم برهانند. به هر روی، موقعیت ویژه و خطرناک یمن بعد از مرگ علی عبدالله صالح، زمینه را برای بحرانی فراگیر در خاورمیانه با محوریت مخالفت جدی با شیعیان پدید آورده است. موقعیتی که تهدیدی بزرگ برای همه شیعیان محسوب میشود. تجمیع کلیه نیروها و ظرفیتهای شیعی موجود در منطقه، توجه اصولی به دیپلماسی، خروج از فاز تصمیمهای هیجانی و اتکا به گفتگوهای منطقهیی و فرامنطقهای، ضرورتی اجتنابناپذیر برای رهایی از این دام است.
جهان صنعت: مرحله تازه رقابت تهران- ریاض
کشته شدن علی عبدالله صالح بدون تبعات نخواهد بود. در سطح داخلی مهمترین پیآمد مرگ وی گسترش بحران در این کشور خواهد بود. آنگونه که برخی منابع اعلام کردهاند، علی عبدالله صالح به وسیله حوثیها کشته شده است و مرگ او در حقیقت تاوان نزدیکیاش در پیوستن به جبهه ائتلاف به رهبری عربستان است. در این ارتباط گسترش و تزاید ابعاد بحران در یمن قبل از هر چیز متوجه حوثیهای این کشور است. در گام نخست، مرگ عبدالله صالح موجب شکاف در وحدت حوثیهای این کشور خواهد شد، بهویژه آن که در روزهای اخیر عربستان توانست با جدا کردن علی عبدالله صالح و نزدیک کردن به ائتلاف، وضعیت حوثیها را بیثبات و دستخوش ضربهپذیری و آسیب کند... بنابراین حیات و ادامه فعالیت سیاسی حوثیها در ساختار شکننده یمن از طرف طرفداران سنتی علی عبدالله صالح با چالش مواجه میشود و چه بسا موجب خواهد شد که بخشی از تداوم بحران در یمن از جدالی و منازعهای باشد که قرار است از سوی طرفداران علی عبدالله صالح علیه حوثیها پیگیری شود.
اما تبعات مرگ عبدالله صالح بیشتر در سطح منطقهیی نمود مییابد. در این ارتباط مرگ عبدالله صالح فاز تازهیی برای تداوم رقابتهای ایران و عربستان است. این وضعیت بهمعنای آن است که رقابت منطقهیی ریاض و تهران در کنار سایر کانونهای جنگهای نیابتی تشدید میشود. به واقع تبعات مرگ عبدالله صالح فرصتی را برای مقامات ریاض فراهم میکند که آنها بخواهند رقابت با ایران را از طریق منازعه نظامی پیگیری کنند.
روزنامههای باند علی خامنهای، از قتل علی عبدالله صالح استقبال کرده و ضمن اذعان تلویحی به نقش رژیم در اجرای این واقعه با دود و دم آن را به نفع جریان وابسته به رژیم ارزیابی کردهاند:
وطن امروز: نوبت بعدی کیست؟ سرگیجه استراتژیک
تحولات در خاورمیانه شدت گرفته است. علت اصلی، تلاش مشترک آمریکا، سعودی و اسراییل برای جلوگیری از هژمونیک شدن قدرت منطقهیی ایران و رسیدن آن به نقطه غیرقابل بازگشت است.
گروههای مقاومت اتاق کنترل و فرمان واحد پیدا کردهاند و امروز مقاومت به راهبرد و الگوی عمل یکپارچه در منطقه رسیده است. ارتش فرامرزی مقاومت، درست است که بهدلیل مبارزه با داعش شکل گرفت اما اکنون ماموریتهای فرامرزی برای خود قائل است و با موفقیت هم آنها را به سرانجام میرساند.
مقاومت توانسته میان قدرت موشکی و منطقهیی خود تلفیق مناسبی شکل دهد که این امر منجر به ارتقای بیسابقه توان عملیاتی آن از راه دور و با هزینه انسانی اندک شده است.
بدل شدن کل منطقه به پایگاه مقاومت – نه لزوما این یا آن نقطه خاص - این جمعبندی را در ذهن آمریکا، اسراییل و سعودی ایجاد کرده است که زیرساخت عملیاتی مقاومت علیه آن به نحو بیسابقهای توسعه یافته و با مرزهای آن مماس شده است.
این صحنه مهیب، جریان سازش را به گرفتن تصمیمهایی بهشدت عجولانه و گاه احمقانه واداشته و اضطرار ناشی از شکست، برای سعودی و اسراییل شرایط خردکنندهای ایجاد کرده است. نخستین اشتباه در لبنان انجام شد،
اشتباه بزرگتر اما در یمن انجام شد. قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کرد که امروز هیچ مسالهای برای سعودی فوریتر از یمن نیست... اکنون دیگر علی عبدالله صالح در یمن حضور ندارد، قدرت به نفع انصارالله یکپارچه شده و روی زمین، کاری را که ائتلاف سعودی در 3سال گذشته قادر به انجام آن نشده بود، انصارالله در 48ساعت انجام داده است.
یمن نه نقطه آسیبپذیری مقاومت، بلکه نقطه قوت بیسابقه برای آن است و کسی که باید باخت در این بازی بزرگ را بپذیرد سعودی است نه مقاومت... نوبت بعدی از آن کیست، خدا میداند!
کیهان: سرانجام فتنه چند روزه صنعا دیروز با کشته شدن «علی عبدالله صالح»، عامل فتنه که به گفته الحوثیها «مهره امارات و آلسعود بود» خاموش شد.
فتنهای که باعث ذوقزدگی عجیب سعودیها هم شده بود. کار به جایی رسید که درگیریهای هواداران صالح و انصارالله از سوی آلسعود « انقلاب مبارک» نامیده شد و به رسانههای سعودی نیز اعلام گردید، از این پس حق ندارند او را «رئیسجمهور مخلوع یمن» بنامند! این اقدام «صالح» اما از سوی انقلابیون یمن به «خیانت» تعبیر شد چرا که در سه سال گذشته صالح اعلام کرده بود در کنار نیروهای انقلابی باقی خواهد ماند اما سرانجام این خیانت به قیمت جان وی تمام شد.
روزنامههای باند روحانی مواضع احمدینژاد را بر سر باند خامنهای میزنند و روزنامههای باند خامنهای هم متقابلاً به آن دو حمله کردهاند:
آرمان:ابطحی: چرا مقدسات را خرج احمدینژاد کردید
کیهان: منطق «نه این و نه آن»، پاسخی به همه سیاست بازانی است که بخواهند سلوک اموی یا بنیالعباسی با جریان اسلام اصیل داشته باشند یا با برجسته کردن انحرافات رقیب سابق (و همپوشان فعلی)، جفاهای خود را بپوشانند.
برجام و پیامدهای تحریمها موضوع برخی از عنوانها و مطالب روزنامه شده است:
کیهان:دنده عقبتر از تجاری در پسابرجام
کیهان: کمالوندی: حفظ همزمان برجام و ادامه تحریمها شدنی نیست
همدلی:جهانگیری: اتحادیه اروپا در برابر نقض برجام مقاومت بیشتری نشان دهد
جمهوری اسلامی: دبیرکل ناتو: شاهد بودهایم که ایران به توسعه تواناییهای موشکی و آزمایش موشکهای جدید ادامه میدهد و این البته موجب نگرانی همه متحدان ناتو بهخصوص متحدان اروپایی ما است
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع وضعیت بنبست نظام در مواجهه با جام های زهر بعدی بهروشنی تصویر شده است. در صدر مطالب سوز و گداز از مقاومت مردم ایران قرار دارد.
رسالت: چرا جواب فرانسویها را قاطع نمیدهید؟
فرانسویها میزبان (سازمان مجاهدین) در پاریس هستند. همه گونه سرویس سیاسی و لجستیک به آنها میدهند. فرانسویها با نادیده گرفتن خون 17هزار شهید ترور به (سازمان مجاهدین) اجازه برگزاری میتینگ سیاسی میدهند و از (تبلیغات) این گروه علیه ملت ایران نیز حمایت میکنند.
فرانسویها در دوران مذاکرات برجام نقش پلیس بد را ایفا میکردند و هر وقت مذاکرات به نقاط مثبتی برای امتیازدهی به ایران میرسید بازی درمیآوردند.
اما پس از توافق برجام این نقش را به آمریکاییها واگذار کردند و شدند مدافع برجام و همواره از برجام دفاع نمودند آن هم از آن نیمهای که مربوط به اجرای تعهدات هستهیی ایران است نه از نیمهای که مربوط به تعهدات خود یا آمریکاییها میباشد!
از وقتی که اعلام شد ماکرون، رئیسجمهور فرانسه به تهران میآید آب از لب و لوچه برخی در داخل و خارج کشور آویزان شد که گویی او میخواهد به تهران بیاید شق القمر کند!
اخیراً ماکرون گفته است؛ «ایران شریک ما نیست.» مفهوم این سخن چیست؟ اگر ایران شریک شما نیست پس این همه قراردادهای نفتی و گازی توتال و آن قراردادهای خودروسازی و قراردادهای مربوط به خرید هواپیما و... چیست؟
شنیده شده است اخیراً وزیر خارجه فرانسه نامهای به وزیر خارجه کشورمان نوشته و در آن سفر ماکرون به تهران را منوط به چند شرط کرده است؛
1- شما در سوریه به ما امتیاز بدهید تا عربستان حملات هوایی در یمن را کاهش یا متوقف کند.
2- در مورد محدود کردن برد موشکهای به توافق برسیم.
3- مذاکره با عربستان را در دستور کار بگذارید و اجازه دهید آمریکاییها هم در این مذاکرات شرکت کنند.
4- با کنگره صحبت کردم آنها اجرای برجام را منوط به گفتگوهای موشکی و مذاکرات منطقهای کردهاند
لذا برای اجرای برجام تندادن به مذاکرات منطقهای و گفتگوهای موشکی ضروری است.
برخی از این شروط در اظهارات مقامات فرانسوی و نیز مسائلی که در رسانههای غربی مطرح بوده درز پیدا کرده است. البته اینکه همه شروط فرانسویها همین باشد که گفته آمد، بعید است چون آنها اشتهای سیری ناپذیری دارند.
جوان: سرمقاله: کاتسا قاتل برجام خواهد شد
آمریکاییها از آزمایشهای موشکی جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان نقض برجام یاد کرده، آن را محکوم میکنند. این در حالی است که برجام هیچ ارتباطی با برنامه موشکی ایران ندارد و صرفاً موضوع هستهیی را شامل میشود.
وضع قانون جدید تحریمها از سوی کنگره به بهانه مقابله با اقدامات ثباتزدای ایران تحت عنوان قانون «کاتسا»، نمونهای از رفتار و اقدامات آنان در این خصوص است. همه صاحبنظران مسائل راهبردی و بینالمللی، بر این اعتقاد هستند که قانون کاتسا، نقض فاحش برجام خواهد بود. نقض فاحش برجام، معنایی جز بیخاصیت کردن برجام برای ایران نخواهد داشت.
آمریکاییها مصمم هستند تا نگذارند برجام، گرهی از مشکلات اقتصادی ایران بگشاید. پذیرش برجام از سوی ایران و عمل به تعهدات از سوی جمهوری اسلامی طبق این توافق بینالمللی، با این هدف راهبردی بود که تحریمها و فشارهای اقتصادی از روی ملت ایران برداشته شود.
به عبارت دیگر برجام، راهی برای تأمین منافع ملی است. ایران تا زمانی به این توافق باید متعهد باشد که منافع ملی تأمین گردد. اگر شرایط بهگونهیی پیش برود که برجام، نه تنها تأمینکننده منافع ملی و خصوصاً امنیت ملی نباشد، بلکه به یک توافق آسیبرسان به منافع ملی تبدیل گردد، لحظهای نباید در خروج از آن تردید کرد. آمریکاییها مسیری را در پیش گرفتهاند که برجام را به یک اهرم فشار بر ملت ایران تبدیل کنند. آمریکاییها با چنین توجیههایی، قانون کاتسا را وضع کرده و بهدنبال تحریمهای جدید و شدید علیه جمهوری اسلامی با هدف تحمیل برجامهای دیگر به ایران هستند.
اروپاییها هم در این مسیر همراه آمریکاییها هستند.
در واقع اروپاییها هم برای محدودسازی برنامه موشکی و ایجاد تغییر در موقعیت منطقهیی جمهوری اسلامی با آمریکاییها اشتراک نظر دارند. مواضع آقای مکرون، رئیسجمهور فرانسه در خصوص برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران، دقیقاً همان مواضع دولت ترامپ است.
در قانون کاتسا، نقطه هدف فشار بر ملت ایران برای واداشتن جمهوری اسلامی به پذیرش برجامهای موشکی و منطقهیی است. به عبارت دیگر این قانون عوامل اقتدار ملت ایران خصوصاً در حوزه دفاعی و امنیت ملی را نشانهروی کرده است. پرواضح است که اگر آمریکاییها، در عمل بخواهند این قانون را پیادهسازی نمایند، کارشان جز شلیک تیر خلاص بر پیکر نیمهجان برجام نخواهد بود. برجام نقض شده و مرده، دیگر موضوعیتی ندارد که ملت ایران بخواهد به آن پایبند باشد.
جوان: سکوت و موج جدید تحریمهای برجامی
گستردگی اقدامات ضدایرانی توسط اروپا و دولت و کنگره آمریکا در حالی است که سه مرجع مجلس شورای اسلامی، دولت (دستگاه دیپلماسی) و شورای عالی امنیت ملی (کمیته نظارت بر اجرای برجام) تحرک حداقلی برای پاسخ دهی متقابل نداشته و اگر جلساتی را برگزار کرده، نتایج و تصمیمات این جلسات در هالهای از ابهام قرار دارد. این عدم تحرک سه مرجع مورد نظر میتواند به دو دلیل صورت گرفته باشد؛ نخست، تصمیمگیران حاضر در مجلس، دولت و شورای عالی امنیت ملی حفظ برجام با وضعیت کنونی را یک اولویت دانسته و ضرورتی نمیبینند تا نسبت به نقض آن واکنش مناسبی از خود نشان دهند، دلیل دوم اشراف تصمیمگیران به این مسأله که با توجه به متن برجام و روند حل و فصل اختلافات ناشی از برجام (چهارگانه حل و فصل اختلافات) ایران نه تنها نمیتواند شکایت از نقض و عدم اجرای تعهدات را از مسیر، کمیسیون مشترک برجام (سطح معاونین وزرا)، کمیسیون برجام (سطح وزرا)، هیأت سه نفره و شورای امنیت سازمان ملل، به نتیجه برساند بلکه طرح شکایت در این چهارگانه میتواند منجر به بازگشت پذیری تحریمها و احیای شش قطعنامه گذشته شورای امنیت بینجامد.
مکانیسم موسوم به ماشه از دلایلی مهم است که در صورت شکایت ایران به مراجع چهارگانه علیه ایران بهکار گرفته خواهد شد و به همین دلیل است که مراجع سهگانه داخلی رغبتی برای طرح شکایت از خود نشان نمیدهند. در فقدان نقش پذیری مراجع سهگانه، دستگاه دیپلوماسی تلاش دارد به افکار عمومی القا نماید که وزارت امور خارجه در حال پیگیری موارد نقض برجام و احقاق حقوق جامعه ایرانی از مسیر کمیسیون مشترک برجام است... در این میان نباید از عنصر مهم «فقدان اراده کافی در طرف ایرانی برای پیگیریهای مستمر حقوقی در قالب چهارگانه حل و فصل اختلافات نیز چشمپوشی کرد که چنانچه این اراده در وزارت امور خارجه وجود داشت از کمیسیون مشترک و کمیسیون وزرا درخواست رسمی میکردند تا نسبت به صدور رأی اهتمام کرده و زمینه را برای برداشتن گامهای بعدی (هیأت سه نفره و شورای امنیت سازمان ملل) هموار سازد.
بحرانهای اقتصادی اجتماعی مضمون بسیاری از عنوانهای روزنامههای سهشنبه است:
آرمان:رواج اتاق نشینی نماد خط فقر
آفتاب یزد: وضعیت نامناسب دانشآموزان یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان؛ کلاس درس نداریم در بیابان درس میخوانیم!
جوان: 100هزار فارغالتحصیل بیکار دکترا، فرصت یا تهدید؟
روزان: فاجعه بیمارستانهای پلاسکویی در تهران
همدلی:جهانگیری: اتحادیه اروپا در برابر نقض برجام مقاومت بیشتری نشان دهد
جمهوری اسلامی: دبیرکل ناتو: شاهد بودهایم که ایران به توسعه تواناییهای موشکی و آزمایش موشکهای جدید ادامه میدهد و این البته موجب نگرانی همه متحدان ناتو بهخصوص متحدان اروپایی ما است
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع وضعیت بنبست نظام در مواجهه با جام های زهر بعدی بهروشنی تصویر شده است. در صدر مطالب سوز و گداز از مقاومت مردم ایران قرار دارد.
رسالت: چرا جواب فرانسویها را قاطع نمیدهید؟
فرانسویها میزبان (سازمان مجاهدین) در پاریس هستند. همه گونه سرویس سیاسی و لجستیک به آنها میدهند. فرانسویها با نادیده گرفتن خون 17هزار شهید ترور به (سازمان مجاهدین) اجازه برگزاری میتینگ سیاسی میدهند و از (تبلیغات) این گروه علیه ملت ایران نیز حمایت میکنند.
فرانسویها در دوران مذاکرات برجام نقش پلیس بد را ایفا میکردند و هر وقت مذاکرات به نقاط مثبتی برای امتیازدهی به ایران میرسید بازی درمیآوردند.
اما پس از توافق برجام این نقش را به آمریکاییها واگذار کردند و شدند مدافع برجام و همواره از برجام دفاع نمودند آن هم از آن نیمهای که مربوط به اجرای تعهدات هستهیی ایران است نه از نیمهای که مربوط به تعهدات خود یا آمریکاییها میباشد!
از وقتی که اعلام شد ماکرون، رئیسجمهور فرانسه به تهران میآید آب از لب و لوچه برخی در داخل و خارج کشور آویزان شد که گویی او میخواهد به تهران بیاید شق القمر کند!
اخیراً ماکرون گفته است؛ «ایران شریک ما نیست.» مفهوم این سخن چیست؟ اگر ایران شریک شما نیست پس این همه قراردادهای نفتی و گازی توتال و آن قراردادهای خودروسازی و قراردادهای مربوط به خرید هواپیما و... چیست؟
شنیده شده است اخیراً وزیر خارجه فرانسه نامهای به وزیر خارجه کشورمان نوشته و در آن سفر ماکرون به تهران را منوط به چند شرط کرده است؛
1- شما در سوریه به ما امتیاز بدهید تا عربستان حملات هوایی در یمن را کاهش یا متوقف کند.
2- در مورد محدود کردن برد موشکهای به توافق برسیم.
3- مذاکره با عربستان را در دستور کار بگذارید و اجازه دهید آمریکاییها هم در این مذاکرات شرکت کنند.
4- با کنگره صحبت کردم آنها اجرای برجام را منوط به گفتگوهای موشکی و مذاکرات منطقهای کردهاند
لذا برای اجرای برجام تندادن به مذاکرات منطقهای و گفتگوهای موشکی ضروری است.
برخی از این شروط در اظهارات مقامات فرانسوی و نیز مسائلی که در رسانههای غربی مطرح بوده درز پیدا کرده است. البته اینکه همه شروط فرانسویها همین باشد که گفته آمد، بعید است چون آنها اشتهای سیری ناپذیری دارند.
جوان: سرمقاله: کاتسا قاتل برجام خواهد شد
آمریکاییها از آزمایشهای موشکی جمهوری اسلامی ایران، بهعنوان نقض برجام یاد کرده، آن را محکوم میکنند. این در حالی است که برجام هیچ ارتباطی با برنامه موشکی ایران ندارد و صرفاً موضوع هستهیی را شامل میشود.
وضع قانون جدید تحریمها از سوی کنگره به بهانه مقابله با اقدامات ثباتزدای ایران تحت عنوان قانون «کاتسا»، نمونهای از رفتار و اقدامات آنان در این خصوص است. همه صاحبنظران مسائل راهبردی و بینالمللی، بر این اعتقاد هستند که قانون کاتسا، نقض فاحش برجام خواهد بود. نقض فاحش برجام، معنایی جز بیخاصیت کردن برجام برای ایران نخواهد داشت.
آمریکاییها مصمم هستند تا نگذارند برجام، گرهی از مشکلات اقتصادی ایران بگشاید. پذیرش برجام از سوی ایران و عمل به تعهدات از سوی جمهوری اسلامی طبق این توافق بینالمللی، با این هدف راهبردی بود که تحریمها و فشارهای اقتصادی از روی ملت ایران برداشته شود.
به عبارت دیگر برجام، راهی برای تأمین منافع ملی است. ایران تا زمانی به این توافق باید متعهد باشد که منافع ملی تأمین گردد. اگر شرایط بهگونهیی پیش برود که برجام، نه تنها تأمینکننده منافع ملی و خصوصاً امنیت ملی نباشد، بلکه به یک توافق آسیبرسان به منافع ملی تبدیل گردد، لحظهای نباید در خروج از آن تردید کرد. آمریکاییها مسیری را در پیش گرفتهاند که برجام را به یک اهرم فشار بر ملت ایران تبدیل کنند. آمریکاییها با چنین توجیههایی، قانون کاتسا را وضع کرده و بهدنبال تحریمهای جدید و شدید علیه جمهوری اسلامی با هدف تحمیل برجامهای دیگر به ایران هستند.
اروپاییها هم در این مسیر همراه آمریکاییها هستند.
در واقع اروپاییها هم برای محدودسازی برنامه موشکی و ایجاد تغییر در موقعیت منطقهیی جمهوری اسلامی با آمریکاییها اشتراک نظر دارند. مواضع آقای مکرون، رئیسجمهور فرانسه در خصوص برنامه موشکی جمهوری اسلامی ایران، دقیقاً همان مواضع دولت ترامپ است.
در قانون کاتسا، نقطه هدف فشار بر ملت ایران برای واداشتن جمهوری اسلامی به پذیرش برجامهای موشکی و منطقهیی است. به عبارت دیگر این قانون عوامل اقتدار ملت ایران خصوصاً در حوزه دفاعی و امنیت ملی را نشانهروی کرده است. پرواضح است که اگر آمریکاییها، در عمل بخواهند این قانون را پیادهسازی نمایند، کارشان جز شلیک تیر خلاص بر پیکر نیمهجان برجام نخواهد بود. برجام نقض شده و مرده، دیگر موضوعیتی ندارد که ملت ایران بخواهد به آن پایبند باشد.
جوان: سکوت و موج جدید تحریمهای برجامی
گستردگی اقدامات ضدایرانی توسط اروپا و دولت و کنگره آمریکا در حالی است که سه مرجع مجلس شورای اسلامی، دولت (دستگاه دیپلماسی) و شورای عالی امنیت ملی (کمیته نظارت بر اجرای برجام) تحرک حداقلی برای پاسخ دهی متقابل نداشته و اگر جلساتی را برگزار کرده، نتایج و تصمیمات این جلسات در هالهای از ابهام قرار دارد. این عدم تحرک سه مرجع مورد نظر میتواند به دو دلیل صورت گرفته باشد؛ نخست، تصمیمگیران حاضر در مجلس، دولت و شورای عالی امنیت ملی حفظ برجام با وضعیت کنونی را یک اولویت دانسته و ضرورتی نمیبینند تا نسبت به نقض آن واکنش مناسبی از خود نشان دهند، دلیل دوم اشراف تصمیمگیران به این مسأله که با توجه به متن برجام و روند حل و فصل اختلافات ناشی از برجام (چهارگانه حل و فصل اختلافات) ایران نه تنها نمیتواند شکایت از نقض و عدم اجرای تعهدات را از مسیر، کمیسیون مشترک برجام (سطح معاونین وزرا)، کمیسیون برجام (سطح وزرا)، هیأت سه نفره و شورای امنیت سازمان ملل، به نتیجه برساند بلکه طرح شکایت در این چهارگانه میتواند منجر به بازگشت پذیری تحریمها و احیای شش قطعنامه گذشته شورای امنیت بینجامد.
مکانیسم موسوم به ماشه از دلایلی مهم است که در صورت شکایت ایران به مراجع چهارگانه علیه ایران بهکار گرفته خواهد شد و به همین دلیل است که مراجع سهگانه داخلی رغبتی برای طرح شکایت از خود نشان نمیدهند. در فقدان نقش پذیری مراجع سهگانه، دستگاه دیپلوماسی تلاش دارد به افکار عمومی القا نماید که وزارت امور خارجه در حال پیگیری موارد نقض برجام و احقاق حقوق جامعه ایرانی از مسیر کمیسیون مشترک برجام است... در این میان نباید از عنصر مهم «فقدان اراده کافی در طرف ایرانی برای پیگیریهای مستمر حقوقی در قالب چهارگانه حل و فصل اختلافات نیز چشمپوشی کرد که چنانچه این اراده در وزارت امور خارجه وجود داشت از کمیسیون مشترک و کمیسیون وزرا درخواست رسمی میکردند تا نسبت به صدور رأی اهتمام کرده و زمینه را برای برداشتن گامهای بعدی (هیأت سه نفره و شورای امنیت سازمان ملل) هموار سازد.
بحرانهای اقتصادی اجتماعی مضمون بسیاری از عنوانهای روزنامههای سهشنبه است:
آرمان:رواج اتاق نشینی نماد خط فقر
آفتاب یزد: وضعیت نامناسب دانشآموزان یکی از روستاهای سیستان و بلوچستان؛ کلاس درس نداریم در بیابان درس میخوانیم!
جوان: 100هزار فارغالتحصیل بیکار دکترا، فرصت یا تهدید؟
روزان: فاجعه بیمارستانهای پلاسکویی در تهران
همدلی: معاون وزیر راه و شهرسازی از گره کور کاهش سوانح و تلفات جادهیی گفته است: نا ایمنترین خودروهای جهان ایرانی اند.