خبر دلخراش و جانگداز است روز دوشنبه ۴دیماه ۹۶در رضوانشهر در استان گیلان مادری ۴۰ساله دو فرزند خود را از طبقه پنجم ساختمان به خیابان پرتاب و سپس خود نیز اقدام به خودکشی کرد.
این مادر ابتدا دختر ۱۰ساله خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرتاب کرد و سپس خودش را بهمراه نوزاد سه ماهه به پایین پرت کرد. مادر و نوزاد در دم فوت کردهاند؛ اما دختر ده ساله که روی سقف یک خودرو فرود آمد زنده مانده است.
راستی چه شده و طاقت یک مادر به کجا رسیده است که حاضر شده دختر 10سالهاش را از طبقه چهارم ساختمان به خیابان پرت کند بعد با فرزند 3ماههاش از آنجا به خیابان بپرد و به زندگی خود برای همیشه پایان دهد.
مادر میداند که لحظاتی دیگر مغز خود و فرزند نوزادش متلاشی میشود اما ابایی از این کار ندارد!.
چرا؟ چرا اینقدر مرگ و خودکشی در رژیم رایج شده است!؟
سرمنشا این همه ناامیدی و یأس چیست؟
آیا مردم بهدلیل وجود یک یا دو مشکل و کمبود در زندگی، به نقطه بستن پرونده حیات خود میرسند؟
چرا شادی، خنده، تفریح و سرگرمی که نیاز روزانه زندگی انسانهاست در ایران جایش را به خودکشی و خودسوزی داده است؟
به این آمار توجه کنید:
«... رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: سالی ۳۰هزار بیمار بر اثر سوختگی بستری میشوند.
فاطمی گفت این آمار نسبت به جمعیت ایران بسیار بالاست. خودسوزی در برخی استانها مانند ایلام، کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و شمال خوزستان بسیار شایع است.»
روزگاری در این کشور هر روز هزاران جنازه را، که کشته جنگ بودند به خیابان میآوردند به تلویزیون میکشاندند تا همه آن را ببینند.
امروز هم برای اینکه آن سنت برآمده از «جمهوری اسلامی» رخت برنتابد! جوانان مردم را در خیابانها بدار میکشند و همین مادران و دختران و پسران، آن صحنههای شنیع را میبینند.
این مادر 40ساله، یک ساله بود که رژیم خمینی انقلاب مردم ایران را دزدید، در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خود همواره، سرکوب، دستگیری، فقر، بیخانمانی، اعدام را دیده است.
او دوران خوشی را از سرنگذارانده است. از کودکی هم شاهد همان جنازهکشیهای جنگ ایران و عراق و بدار کشیدن جوانان در خیابانها و خودسوزیها بوده است.
در بهترین حالت شاهد به یغما بردن یک عمر سرمایه مردم در صندوقهای قرض الولایت بوده است.
او دیده است که روز روشن حق مردم را میخورند و زمانی که حقشان را مطالبه میکنند سرکوبشان میکنند.
آری مسؤل همه این خونها، خودکشیها، خودسوزیها، رژیم ویرانگر ولایت فقیه میباشد.
آنها هستند که کشور ایران را با آن همه سرمایه و امکانات و آن تاریخ و فداکاری و گنجینهٴ میهنی به این روز کشاندند.
مادران و دختران میهن ما و حتی بسیاری از کارگران و زحمتکشان برای خلاصی خود از این جهنم خمینی ساخته، به خودکشی و خودسوزی دست میزنند.
آنهایی که هیچ کورسویی از امید به آینده خود و فرزندان خود نمیبینند.
و برای اینکه بیشتر درد بیخانمانی، گرسنگی و ناامیدی نکشند ترجیح میدهند به فجیعترین شکل خود را به آتش بکشند یا از طبقه پنجم ساختمان بر آسفالت سرد فرود آیند...
سکوت در مقابل چنین حوادث دلخراشی که صددرصد مسبب اصلی آن خامنهای جانی و رژیم جنایت او است باعث میشود که موضوعی با این اهمیت امری فردی تلقی شود.
باعث میشود که خودسوزیها اختلافات خانوادگی که رژیم هم به آن دامن میزند جلوه کند.
اما واقعیت این است که رژیم هار خامنهای مردم را به این نقطه رسانده است.
مادر و پدر خانواده برای اینکه فرزندانش کمتر فقر بدبختی و درد بکشند در نهایت ناامیدی زندگی را برای همیشه در مرگ خود طلاق میدهند.
ایجاد یأس و ناامیدی، افسردگی و بنبست رهآورد رژیم ولایت فقیه و نتیجه تلاشهای شبانهروزی سربازان «گمنام» ولایت در وزارت اطلاعات و سپاه و بیت خامنهای است که بقای خودشان را در گرو ناامیدی و عجز و ناکارآمدی مردم میبینند پس تلاش کنیم با از بین بردن لایههای یأس و ناامیدی و ایمان و باور به سقوط و سرنگونی نظام آخوندی توسط مردم و مقاومت ایران، هر چه سریعتر و نزدیک طرح دشمن را نابود کنیم و نگذاریم خون این بیگناهان پایمال شود. نگذاریم آخوندها، پاسداران، اطلاعاتیها به ریش مردم بخندند و اینگونه حوادث را بهعنوان حوادث اجتماعی جا بزنند.
سعید صداقت.
این مادر ابتدا دختر ۱۰ساله خود را از طبقه پنجم ساختمان به پایین پرتاب کرد و سپس خودش را بهمراه نوزاد سه ماهه به پایین پرت کرد. مادر و نوزاد در دم فوت کردهاند؛ اما دختر ده ساله که روی سقف یک خودرو فرود آمد زنده مانده است.
راستی چه شده و طاقت یک مادر به کجا رسیده است که حاضر شده دختر 10سالهاش را از طبقه چهارم ساختمان به خیابان پرت کند بعد با فرزند 3ماههاش از آنجا به خیابان بپرد و به زندگی خود برای همیشه پایان دهد.
مادر میداند که لحظاتی دیگر مغز خود و فرزند نوزادش متلاشی میشود اما ابایی از این کار ندارد!.
چرا؟ چرا اینقدر مرگ و خودکشی در رژیم رایج شده است!؟
سرمنشا این همه ناامیدی و یأس چیست؟
آیا مردم بهدلیل وجود یک یا دو مشکل و کمبود در زندگی، به نقطه بستن پرونده حیات خود میرسند؟
چرا شادی، خنده، تفریح و سرگرمی که نیاز روزانه زندگی انسانهاست در ایران جایش را به خودکشی و خودسوزی داده است؟
به این آمار توجه کنید:
«... رئیس مرکز تحقیقات سوختگی دانشگاه علوم پزشکی ایران گفت: سالی ۳۰هزار بیمار بر اثر سوختگی بستری میشوند.
فاطمی گفت این آمار نسبت به جمعیت ایران بسیار بالاست. خودسوزی در برخی استانها مانند ایلام، کردستان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان و شمال خوزستان بسیار شایع است.»
روزگاری در این کشور هر روز هزاران جنازه را، که کشته جنگ بودند به خیابان میآوردند به تلویزیون میکشاندند تا همه آن را ببینند.
امروز هم برای اینکه آن سنت برآمده از «جمهوری اسلامی» رخت برنتابد! جوانان مردم را در خیابانها بدار میکشند و همین مادران و دختران و پسران، آن صحنههای شنیع را میبینند.
این مادر 40ساله، یک ساله بود که رژیم خمینی انقلاب مردم ایران را دزدید، در دوران کودکی و نوجوانی و جوانی خود همواره، سرکوب، دستگیری، فقر، بیخانمانی، اعدام را دیده است.
او دوران خوشی را از سرنگذارانده است. از کودکی هم شاهد همان جنازهکشیهای جنگ ایران و عراق و بدار کشیدن جوانان در خیابانها و خودسوزیها بوده است.
در بهترین حالت شاهد به یغما بردن یک عمر سرمایه مردم در صندوقهای قرض الولایت بوده است.
او دیده است که روز روشن حق مردم را میخورند و زمانی که حقشان را مطالبه میکنند سرکوبشان میکنند.
آری مسؤل همه این خونها، خودکشیها، خودسوزیها، رژیم ویرانگر ولایت فقیه میباشد.
آنها هستند که کشور ایران را با آن همه سرمایه و امکانات و آن تاریخ و فداکاری و گنجینهٴ میهنی به این روز کشاندند.
مادران و دختران میهن ما و حتی بسیاری از کارگران و زحمتکشان برای خلاصی خود از این جهنم خمینی ساخته، به خودکشی و خودسوزی دست میزنند.
آنهایی که هیچ کورسویی از امید به آینده خود و فرزندان خود نمیبینند.
و برای اینکه بیشتر درد بیخانمانی، گرسنگی و ناامیدی نکشند ترجیح میدهند به فجیعترین شکل خود را به آتش بکشند یا از طبقه پنجم ساختمان بر آسفالت سرد فرود آیند...
سکوت در مقابل چنین حوادث دلخراشی که صددرصد مسبب اصلی آن خامنهای جانی و رژیم جنایت او است باعث میشود که موضوعی با این اهمیت امری فردی تلقی شود.
باعث میشود که خودسوزیها اختلافات خانوادگی که رژیم هم به آن دامن میزند جلوه کند.
اما واقعیت این است که رژیم هار خامنهای مردم را به این نقطه رسانده است.
مادر و پدر خانواده برای اینکه فرزندانش کمتر فقر بدبختی و درد بکشند در نهایت ناامیدی زندگی را برای همیشه در مرگ خود طلاق میدهند.
ایجاد یأس و ناامیدی، افسردگی و بنبست رهآورد رژیم ولایت فقیه و نتیجه تلاشهای شبانهروزی سربازان «گمنام» ولایت در وزارت اطلاعات و سپاه و بیت خامنهای است که بقای خودشان را در گرو ناامیدی و عجز و ناکارآمدی مردم میبینند پس تلاش کنیم با از بین بردن لایههای یأس و ناامیدی و ایمان و باور به سقوط و سرنگونی نظام آخوندی توسط مردم و مقاومت ایران، هر چه سریعتر و نزدیک طرح دشمن را نابود کنیم و نگذاریم خون این بیگناهان پایمال شود. نگذاریم آخوندها، پاسداران، اطلاعاتیها به ریش مردم بخندند و اینگونه حوادث را بهعنوان حوادث اجتماعی جا بزنند.
سعید صداقت.