728 x 90

ملقمه‌ای از هذیان گویی

هذیان گویی در وحشت از سرنگونی
هذیان گویی در وحشت از سرنگونی
لطفاً به اظهارات این جانور تحت عنوان رئیس دادگاه انقلاب! توجه کنید

رئیس دادگاه انقلاب گفت: «هر روزی که از اغتشاشات بگذرد و افراد دستگیر شوند، جرم و مجازات‌شان بیشتر می‌شود و ما اینها را دیگر معترضان نسبت به حقوق‌شان نمی‌دانیم بلکه این افراد کسانی هستند که می‌خواهند به اصل نظام ضربه بزنند».

به این می‌گویند توپ و تشرهای بچه ترسان، انگار نه انگار که همین مردم که این شیخک به آنها اغتشاشگر می‌گوید آنهایی نبودند که سالیان سال به‌صورت تجمع ها یا اعتصابات یا اعتراضات مسالمت‌آمیز حقوق ضایع شده خود را مطالبه می‌کردند و نه تنها کسی به آنها پاسخگو نبوده و تره هم برایشان خرد نمی‌کرد بلکه چند ماه چندماه حقوقشان را هم ملاخور می‌کردند. البته این جلاد اساساً با دردهای مردم بیگانه است و معنی شرمندگی پدراز سفره خالی و گرسنگی فرزند را نمیفهمد. معنای سال به سال گوشت نخوردن را نمیفهمد. چرا که خودش و خانواده‌اش همیشه سر سفره رنگین نشسته‌اند.

انگار نه انگار که همین مردم بودند که سالیان برای گرفتن پول‌های غارت شده‌شان توسط مؤسسات مالی همین رژیم، شب و روز با زن و بچه در سرما و گرما درتجمع و تحصن با کمال مسالمت و مظلومیت گلو پاره می‌کردند ولی گویی که این فریادها در فضا گم می‌شد و بگوش آقایان نمی‌رفت.

بله وقتی گوشهای کارگزاران و سران رژیم به این نداهای حق‌طلبانه بسته است باید که ندا را به فریاد و مشتهای گره کرده تبدیل کرد و به خیابان ریخت.

این جماعت چپاولگر حتی برای ملت حق اعتراض به وضع وخیم زندگی‌شان که ناشی و حاصل همین ولایت جور است را هم قائل نبوده و به‌راحتی به این مردم ستم کشیده مارک «اغتشاشگر» زده و تهدید به «دستگیری و مجازات» می‌کنند، تازه به همین هم راضی نشده می‌گوید: «هر روزی که از اغتشاشات بگذرد و افراد دستگیر شوند، جرم و مجازات‌شان بیشتر می‌شود» و مکاشفه هم می‌کند که بله اینها می‌خواهند به اصل نظام ضربه بزنند.

طبیعی است حکومتی راکه 40سال همه آزادیها از جمله آزادی بیان را از مردم سلب کرده، تمامی منابع و سرمایه‌های این ملت را چپاول کرده و آنها را به خاک سیاه نشانده، به زمین بزنند. واقعیت این است که مردم چیزی برای از دست دادن ندارند. تفاوت پایه‌یی این قیام با قیام 88هم در همین است که شروع آن یکی از بالا و دعوا بر سر ریاست‌جمهوری و سهم در حاکمیت و قدرت بود، و مردم از این فرصت برای سرنگون کردن نظام استفاده کردند ولی متأسفانه از آنجا که سران تحمیلی قیام ماهیتا از جنس ولی‌فقیه بودند سر بزنگاه کنار کشیده و ملت را کف خیابانها تنها گذاشتند. اما این یکی، یعنی قیام 96قیام لشگر بیکاران و گرسنگان و تهیدستان است که کارد به استخوانشان رسیده و خوشبختانه هیچ فرصت‌طلبی چه اصلاح‌طلب یا اعتدالی یا... . نه جرأتش را دارد و نه ماهیتش اجازه می‌دهد که ادعای رهبری قیام و ملاخور کردن آن را بکند.

بله، این آخوند که عنوان رئیس دادگاه انقلاب را هم یدک می‌کشد در ادامه تهدیداتش مدعی است که: «عنوان اتهام برخی افراد دستگیر شده ممکن است محاربه و برخی نیز اقدام علیه امنیت ملی، تخریب اموال عمومی، تخریب اموال اشخاص، ضرب ‌و شتم و غیره باشد». از خرده ریز‌هایی که مطرح کرده که بگذریم، منظورش این است که هر مخالفتی با نظام در حکم محاربه با خدا و پیغمبر بوده و حکمش اعدام است.

ولی از آنجا که آخوند معنای تعادل‌قوا را خوب میفهمد و این‌که سرکوب گسترده قیام به این سادگیها نبوده و ریسک بالایی دارد عاطفه‌اش گل کرده ومی‌گوید: «اگر نیروی انتظامی رعایت می‌کند و عطوفت به خرج می‌دهد به‌خاطر این است که جوانان هوشیار و آگاه شوند و ما هم به نیروهای انتظامی گفته‌ایم از برخوردهای خشن بپرهیزند و فقط محکمه و دادگاه درباره این افراد تصمیم می‌گیرد». معلوم نیست که پس بیش از 30شهید قیام را چه کسی کشته است؟ البته که از آخوندها بعید نیست که بگه خود مردم خودشان را کشته‌اند.

این آخوند جلاد در پایان هم دست به دامان خانواده‌ها شده و می‌گوید: «به خانواده‌ها توصیه می‌کنم مراقب فرزندان و جوانان خود باشند زیرا برخی جوانان فریب اخبار دروغین سایتها و رسانه‌های دشمن را می‌خورند و احساسی می‌شوند».

هم‌چنین این مزدور، بسیجیهای مفلوک و در حال ریزش را هم از یاد نبرده و برای روحیه دادن به آنها می‌گوید: «خوشبختانه برخی افراد مزدور که در آسمانها به دنبال‌شان می‌گشتیم در اغتشاشات اخیر توسط نیروهای امنیتی دستگیر و خانه‌های تیمی آنها نیز شناسایی شده است».

به این مهره سرکوب باید گفت که البته دیگر خیلی دیر شده است، بالایی‌ها خودشان را باخته‌اند، چه برسد به بسیجی وارفته.

نتیجه این‌که هر چند سرکوب شدید از طرف رژیم را در آخر خط منتفی نمی‌دانیم و برای آن آماده می‌شویم، ولی خود رژیم خوب می‌داند که هرچه بیشتر دست از پا خطا کند اوضاع بدتر شده و بهتر نمی‌شود.

مزدوران رژیم و نیروهای سرکوبگر رژیم هم بر اساس قانون تعادل‌قوا حواسشان هست که این یکی قیام مسیر سرنگونی را می‌رود. و بعد اینها می‌مانند و توفانی از خشم مردم که نمونه‌های آن را قبلاً دیده یا شنیده‌اند.

از اینها گذشته مگر قرار است انقلاب و سرنگونی و آزادی را بدون قیمت و نثار جان به دست بیاوریم؟ ما واقعاً چیزی برای از دست دادن نداریم، ترجیح می‌دهیم در راه آزادی بمیریم و به آن زندگی پرنکبت و رنج و فشارگذشته برنگردیم، زندگی که نبود، حقارت و مردگی و ذلت بود و هیهات مناالذله. حالا این آخوند حرام لقمه آمده ما را از سر بریده میترساند. خیر آخوند جلاد، ما از این هارت و پورتها جا نزده و به قیام تا سرنگونی و آزادی ادامه خواهیم داد. پیروزباشید

م. ایمان.
										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/f6aba59a-b04d-4eae-b928-891b0e7623b2"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات