(از جرم تا جنایت)
در قسمت پیشین این نوشته امکانات رژیم برای استمرار معاملات نفت بهصورت قاچاق پرداخته شد.
در آنجا گفته شد که امکان قاچاق دریایی نفت به روی آخوندها بسته شده است و حداقل در شرایط فعلی چنین امکانی برای آخوندها وجود ندارد.
اواخر اردیبهشت ماه ۹۸هنگامی که یک نفتکش متوسط آخوندها در یکی از بنادر فرعی چین پهلو گرفت تا نفت کوره بیارزش خود را در مخازن آن بندر انبار کند (اجازه فروش ندارد) تقریباً تمامی جهان از قضیه با خبر شدند! گرچه رژیم با آب و تاب اعلام کرد که انبوهی نفت کوره در چین انبار کرده است اما مشکل آنجاست که حتی خود چینیها نیز ریسک استفاده از آن انبارها را نمیپذیرند.
رویترز روز دوم خرداد ۹۸اعلام کرد بیش از ۶۶میلیون بشکه نفت در ایران و ۲۰میلیون بشکه در چین نفت ایرانی ذخیره شده اما امکان فروش آن وجود ندارد!
ترکیه و هند نیز روزهای دوم و سوم خرداد ۹۸رسماً اعلام کردند به خرید نفت از آخوندها پایان دادهاند(رویترز و خبرگزاری فرانسه).
ضمن اینکه بنا به اظهار خبرگزاریهای داخلی و خارجی نفتکش مزبور ۵ماه در آبهای جهان سرگردان بود و کورهراههای مختلفی را میپیمود تا بتواند خارج از دید ناظران مربوطه نفت خود را در جایی که او را بپذیرند تخلیه کند! کاری که نشان میدهد قاچاق دریایی نفت اکنون نه عملی است و نه بهصرفه!
در نتیجه باید اکنون دنبال راههای زمینی قاچاق مواد نفتی بود. بهویژه که مقامات نفتی رژیم نیز بارها اعلام کردهاند که به همسایگانشان هنوز اندکی نفت میفروشند.
این نوشته روی همین میزان اندک نفت قاچاق زمینی آخوندها و راههای فروش آن متمرکز است.
خبرگزاری تروریستی تسنیم روز ۲۸اردیبهشت ضمن تأیید آمار ۲۰۰هزار بشکه در روز اعلام کرد: بیشتر این صادرات به آسیا بوده است اما منابع صنعتی گفتند مقصد این صادرات اساساً هند و چین است و نه هیچکس دیگر!
صادرات دریایی نفت اکنون چیزی نیست که شرکتهای هندی و چینی زیر دید آمریکاییها، ریسک انجامش را بپذیرند، در نتیجه باید گفت:
ظاهراًآخوندها کارشان به «سوختبری» و قاچاق جزیی کشیده است!
در واقع ۲۰۰هزار بشکه یا حتی ۵۰۰هزار بشکه در روز همان میزان نفتی است که آخوندها از طریق قاچاق مرزی به کشورهای همسایه میفروشند و گناهش را به گردن «سوختبران» محلی میاندازند!
این نوشته نگاهی است به امکاناتی که آخوندها ممکن است برای صادرات همین چندصدهزار بشکه نفت باقیماندهاشان مورد استفاده قرار دهند.
حجم معاملات نفت سوآپ
درباره حجم نفت تعویضی آمار و اطلاعات دقیق رسمی کمتر منتشر میشود و آنچه هست اخبار جسته و گریختهای است که برخی رسانههای رسمی به هنگام ملاقاتهای مهم دیپلماتیک یا سرفصلهای روابط تجاری کشورهای ذینفع منتشر میکنند. سایت حکومتی عصر بازار به نقل از ایرنا روز ۵اسفند ۹۶در همین باره خبر از جابهجایی دو میلیون و دویست هزار بشکه نفت خام سوآپ در پایانه نفتی نکا در حاشیه دریای مازندران داد.
دو میلیون و دویست هزار بشکه نفت سوآپ در اسفند ۹۶در پایانه نکاء تحویل ایران شد
میزان نفت سوآپ روزانه بیش از ۲میلیون بشکه در روز بوده است
تا پیش از قطع صدور نفت ایران، حجم صادرات روزانه نفت سوآپ بیش از ۲میلیون بشکه در روز بود اما اکنون این میزان بهشدت کاهش پیدا کرده و اساساً قابل قیاس با سالهای ۹۶و حتی ۹۷هم نیست.
مهمترین خطوط انتقال داخلی نفت و گاز ایران
یکم خطوط انتقال نفت:
خط لوله نفت خام مارون ـ اصفهان
خط لوله نفتشهر ـ کرمانشاه
خط لوله گچساران ـ شیراز
خط لوله نکاء ـ ساری ـ ری
دوم خطوط انتقال گاز:
در ایران تا سال ۹۳برای انتقال گاز ۱۰خط لوله سراسری و شمالی و شمالشرقی ثبت شده است.
خطوط انتقال گاز ایران (نشریه تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۱۴شماره ۳۴پاییز ۹۳
همین نشریه تحقیقاتی نوشت: «با عملیاتی شدن خط لوله گاز ایران به اروپا، هند و پاکستان و کشورهای حاشیه جنوب خلیجفارس مهمترین بحث در حوزه امنیت ملی، خروج ایران از انزوای ژئوپلیتیکی و دیپلماتیکی و تنزل اثرات تحریمهای اقتصادی ایالات متحده آمریکاست و وزن ژئوپلیتیکی ایران و امنیت ایران افزایش فوق العادهای خواهد یافت. بهطوریکه بعد از اجرای این طرحها، هر نوع فشاری بر ایران میتواند کشورهای وارد کننده گاز از ایران را با مشکل روبهرو کند که این میتواند با مخالفت اینگونه کشورها با تحریمها علیه ایران همراه باشد».
اکنون روشن شده برآوردهای این نشریه تحقیقاتی درست نبوده و به هنگام وزش بادهای تحریم تمامی این امکانات به سرعت متروکه و غیرقابل استفاده شدند و اساساً جایی برای گروگانگیری نفتی ـ گازی کشورهای همسایه توسط آخوندها باقی نمانده است!
مهمترین خطوط لوله نفت سوآپ
ظرفیت خطوط لوله انتقال نفت برخی کشورهای همسایه به این شرح است:
۳۰تا ۴۰هزار بشکه نفت قزاقستان.
۸۰هزار بشکه نفت روسیه.
۱۰تا ۲۰هزار بشکه نفت ترکمنستان.
۲۵۰هزار بشکه نفت عراق.
این آمار از روزنامه حکومتی شرق ۱۲اردیبهشت ۸۳و فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز شماره ۲۰(بهار ۷۷) و سخنرانی محمد سوری معاونت وقت وزیر نفت رژیم در تیرماه سال ۷۸استخراج شدهاند.
وضعیت کنونی
آنچه که اکنون اهمیت دارد تعیینتکلیف این خطوط لوله انتقال نفت است.
خطوطی که اکنون روشن نیست در چه وضعیتی قرار دارند؟
آیا رژیم از این خطوط لوله برای انتقال نفت به کشورهای مربوطه استفاده میکند یا نه؟
آیا این خطوط لوله حقیقتاً اکنون متروکه شدهاند؟
آیا این خطوط لوله برای ارسال نفت آخوندها به آن کشورها و سپس صدور به کشورهای ثالث مورد استفاده قرار میگیرند یا نه؟
چندی پیش مؤسسه فکت گلوبال انرژی (افجیایی) برآورد کرده بود که چین بهعنوان اصلیترین خریدار نفت ایران باقی بماند. ایمان ناصری، مدیر خاورمیانه این مؤسسه میزان خرید نفت چین از ایران را ۲۵۰هزار بشکه در روز برآورد کرده و بر این باور است که روزانه بین ۱۵۰هزار تا ۲۵۰هزار بشکه نیز به هند، ترکیه و مقاصد دیگر صادر شود.
سارا وخشوری، مدیرعامل مؤسسه (اسویبی) نیز بر این باور است که چین و هند به شکل محدود به خرید خود از ایران ادامه خواهند داد (سایت حکومتی ۵۵آنلاین ۱۶اردیبهشت ۹۸)
آمار اعلام شده میزان صادرات نفتی رژیم (بین ۲۰۰تا حداکثر ۵۰۰هزار بشکه در روز) نشان میدهد که این خطوط لوله یا مورد استفاده قرار نمیگیرند یا به ندرت و به شکلی کاملا مخفیانه مورد استفاده واقع میشوند و رژیم در حال حاضر ناگزیر است عمدتاً با لباس مبدل «سوختبران» سازمانیافته (تانکرها و سوختکشهای کوچک متحدالشکل) و با مبدأ و مقصد و مسیر رسمی و قابل پیگیری، قاچاقش را به اسم مردم انجام دهد! پدیدهیی که در جهان منحصر به آخوندهاست و تاکنون هیچ دولت دیگری به اسم مردم خودش وارد قاچاق سازمانیافته دولتی نشده است! جرمی که با قتل گاهبهگاه یک سوختبر فقیر، عادیسازی هم میشود و تبهکاری آخوندها را از مرحله «جرم» به « جنایت» ارتقاء میدهد!