آثار و روند اعتراضات و اعتصابات در ایران آنچنان دچار تحول گشته است که به عاملی مهم و تعیینکننده در مناسبات اجتماعی و معیشتی و حتی سیاسی مردم با حاکمیت ولایت فقیه راه برده است. اعتراض و اعتصاب اقشار گوناگون مردم ایران، وجهی اجتنابناپذیر از مسائل مبتلابه زندگی روزمره گشته است. رژیم آخوندی فشار بر مردم ایران را بهغایتی رسانده است که بیشترین اعتراضات و اعتصابات برای به کف آوردن قوت لایموت و حق بودن و ماندن و زندگی کردن صورت میگیرد.
اعتراض و اعتصاب – ناگزیر و فراگیر
از آنجا که این اعتراضات و اعتصابات صنفی زیر سلطه یک نظام سرکوبگر، انحصارطلب و غیرپاسخگو و مسلح به دینفروشی صورت میگیرد، خواه ناخواه بلافاصله سیاسی و بهگفته مهرههای خود رژیم امنیتی میشوند. از این رو در روند شتابگیرنده اعتراضات و اعتصابات، شاهد هر چه سیاسیتر شدن آنها هستیم.
روزگاری بود که پرخاش و شوریدن علیه حاکمیت آخوندی، کاری در عرصه سیاست و روشنفکری و بیشتر از آن در مسئولیت نیروی پیشتاز مبارزه برای آزادی بود؛ اما در سالهای اخیر و بهخصوص در این ماهها و این هفتهها شاهد فراگیر بودن و فراگیر شدن پرخاش و اعتراض و اعتصاب در اقشار گوناگون جامعه ایران هستیم. یک قلم فقط از ۱۰فروردین تا ۱۰اردیبهشت شاهد تنوع اقشار معترض و اعتصابی علیه حکومت ولایت فقیه بودیم:
کارگران، غارتشدگان، دانشجویان، بازنشستگان، فرهنگیان و زندانیان.
اعتراض و اعتصاب – دومینو شتابگیرنده علیه حاکمیت
علت و ریشه این اعتراضات و اعتصابات برای همه مردم، کارشناسان، تحلیلگران و دستاندرکاران حکومتی واضح و روشن است. سرمایه و دارایی و هست و نیست مملکت هزینه حفظ حاکمیت آخوندی به هر قیمت شده است. این قیمت هم برای این نظام از دخالت در سوریه و یمن و عراق گرفته تا چپاولگری کلیت دستگاه ولایت فقیه و تا آقازادههای از مابهتران و نیز سرمایهگذاریهای میلیاردی حکومتیان در بانکهای خارجی بوده و میباشد.
گذشته از علت و ریشه سیطره فساد اقتصادی و اداری و سیاسی در حاکمیت آخوندی، موضوعی به نام دومینوی اعتراضات و اعتصابات سراسری در ایران، گویای یک تحول مهم در پیشرفت مبارزات مردم برای به کف آوردن خواستههایشان است. نگاهی به این دومینو با خواستههای مشترک، شاهد این تحول شتاب گیرنده و مهم در سه ماهه اول سال ۹۷می باشد:
حرکت اعتراضی هموطنان عرب در اهواز از ۸تا ۱۹فروردین
حرکت اجتماعی کشاورزان اصفهان از ۲۰تا ۲۶فروردین
تظاهرات سراسری کارگران در ۱۱اردیبهشت (جنبه اعتراضی آن بسا بیشتر از گرامیداشت روز جهانی کارگر بود)
اعتصاب سراسری معلمان در ۳۴شهر در ۱۲و ۱۹اردیبهشت
اعتصاب مغازهداران و بازاریهای کردستان در اواخر اردیبهشت
اعتراضات سراسری مردم کازرون از ۲۶فروردین تا ۳۰اردیبهشت
اعتصاب کامیونداران سراسر کشور از ۱تا ۱۶خرداد
تجمع و اعتراض غارتشدگان مؤسسههای حکومتی که تقریباً در بیشتر شهرهای ایران روزانه ادامه دارد.
اعتراض و اعتصاب زندانیان سیاسی بهصورت گروهی یا انفرادی طی سال ۹۶و ۹۷
اعتراض و اعتصاب – پتانسیل یک میهن برای نفی حاکمیت آخوندی
این اعتراضات و اعتصابات از دو سال قبل روندی شتابگیرنده داشتهاند. با شکلگیری قیام دیماه ۹۶و آثار هراس و مرگآوری که بر کل حاکمیت آخوندی بار کرد و بر جای نهاد، اعتراضات و اعتصابات نیز روند تندتر و سیاسیتر و همهجانبهتری به خود گرفتهاند. این روند نشاندهنده وجود پتانسیل بسیار قوی در مردم برای نفی کلیت حاکمیت آخوندی است. بهدلیل همین پتانسیل هم بود که تظاهرات صنفی مردم مشهد در اوایل دی ۹۶بلافاصله به رویکردی سیاسی و اجتماعی و سرنگونیطلب در ۱۴۲شهر ایران انجامید. پشتبند آن هم شهرهای ایران یکی یکی با اعتراض و اعتصاب و تظاهرات، در یک خواست مشترک به هم رسیدند که«اصلاحطلب، اصولگرا – دیگه تمومه ماجرا».
بنابراین میبینیم که اعتراضات و اعتصابات صنفی و معیشتی به هر شکلی که شروع شوند، کلیت حاکمیت را زیر ضرب و مخاطب خود میگیرند. مردم با سفرههای خالی، با حقوقهای چندین ماه دریافت نشده، با معوقات دریافتیشان از جانب کارفرمایان و مدیران وابسته به حکومت و با مطالبه حق زنده بودنشان به اعتراض و اعتصاب روی میآورند. دیگر همه موضوعات تبدیل به عامل انگیزاننده برای مخالفت با حاکمیت شده است. از این رو یک اعتصاب و اعتراض به پایان نرسیده، جنبش دیگری از این شکل، به حرکت در میآید. هر اعتراض و اعتصاب تازهیی هم جنبه سیاسیتر و رادیکالتری نسبت به نمونه پیش از خود مییابد. نمونهیی از این دست را در تظاهرات کازرون شاهد بودیم؛ تظاهراتی سراسری و همبسته و تماماً رو به تمامیت حاکمیت آخوندی. پشتبند آن اعتراض و اعتصاب کامیونداران بود که برقآسا به سراسر ایران سرایت کرد و حاکمیت را دچار بحران جدی نمود.
استمرار این اعتراضات و اعتصابات در ایران مثل هر پدیده دیگری که روندی از کمیت به کیفیت را طی میکند، دارای ویژهگیهایی میشوند که باید به شناخت آنها همت گماشت. این ویژهگیها را میتوان بهطور کلی در این محورها خلاصه نمود:
۱. بنبست مرگبار حاکمیت برای سرکوب عریان: یادآوری میشود که «سرکوب عریان» یکی از مشخصههای بارز حکومت آخوندی برای ایجاد رعب و وحشت و نیز حفظ هیمنه اختناق میباشد. این هیمنه توسط مردم ایران با استمرار اعتراض و اعتصاب و قیام، شکسته شده و رژیم در وحشت از گر گرفتن خیزش اجتماعی دست باز قبلی در سرکوب را ندارد.
۲. تجمعات و اعتراضات سازماندهی شده و اغلب آنها با انتشار فراخوانهایی در اینترنت شکل میگیرند.
۳. تعدادی از اقشار؛ به تجمع قشر دیگر میپیوندند و تجمع بزرگتر و قویتری را شکل میدهند.
۴. بیشتر تجمعات ادامهدار بوده است.
۵. نقش زنان در تجمعات؛ چشمگیر میباشد.
۶. شعارها؛ سیاسیتر از نمونههای مشابه در سالیان قبل شده است و متوجه سران و ساختار رژیم میباشد.
اعتراض و اعتصاب – یک ویژهگی خاص و برقآسا
در ادامه بررسی ویژهگیهای این اعتراضات، بهجاست ویژهگیهای بارز آخرین نمونه از اعتصابات را نیز یادآوری کنیم. اعتصاب برقآسا و انفجاری کامیونداران که مجال واکنش را از حاکمیت گرفت و دستگاه سرکوبگریاش را دچار استیصال مطلق و بنبست نمود، از نمونههای برجسته در همبستگی میان اقشار مردم علیه نظام آخوندی بود. این اعتراض و اعتصاب بر «درد مشترک»ی متمرکز بود که دامنه آن بهطور تصاعدی گسترش مییافت. ویژهگیهای خاص آن را میتوان اینطور خلاصه کرد:
گستردگی
شتاب گسترش
برانگیختن همدردی نزدیک و فعال سایر اقشار جامعه
اعتراض و اعتصاب – حاکمیتی دچار بحران مشروعیت
در فرایند آنچه از جنبش اعتراضی و اعتصابی در ایران شکل گرفت و ادامه دارد، شاهد این تحول هستیم که بیشتر اقشار جامعه حاکمیت را به چالش میکشند و دیگر امیدی به این رژیم ندارند. این وضعیت و استمرار مداوم آن بیانکننده جامعةی در بحران معیشت و حاکمیتی در بحران مشروعیت است.
اکنون حق معیشت، حق نفس، حق حیات، حق حضور و حق تعیین سرنوشت خود، بدل به جنبشهای مدنی، صنفی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی گشته است. به همین دلایل، بیسبب نبود که خامنهای مجبور شد شو تلویزیونی با حضور مثلاًًً دانشجویان راه بیاندازد. جوهر این شو چه بود؟ هراس خامنهای از نامشروع شدن کل حاکمیت در منظر و نظر و رأی مردم ایران؛ بهطور خاص با گسترش اعتراضات و اعتصابات و بیان عمومی نفرت از حاکمیت! او خواست مثل همه دیکتاتورها که با دانشجویان در تضاد تاریخی هستند، با دستچین کردن مهرههایی از خودیهایش و قالب کردن یک متن از پیش تعیینتکلیف شده، مثلاًًً اپوزیسیوننمایی جلوه دهد! اما قیامها و اعتراضها و اعتصابها به درجهیی از بلوغ و همبستگی رسیدهاند که برای شو خامنهای جز تمسخر دانا و خنده حضار چیزی باقی نگذاشتند.
اعتراض و اعتصاب – کمیتهای بالغ گشته و کیفیتهای بازگشتناپذیر
روند رو به رشد همین جنبشها و اعتراضات و اعتصابات بوده که در پیوندشان، از کمیتی عبور نموده و به کیفیتی بازگشتناپذیر رسیده است. از همین رو هم منجر به تعیینتکلیف دو جناح حاکمیت شد. بنابراین هر حرکت و اعتراض صنفی برای دستگاه ولایت فقیه، میتواند یک فتیله انفجاری باشد. این نتایج و دستاوردها از دل قیام دی ۹۶حاصل شده است. قیامی که سرفصل جدا کننده شرایط سیاسی و اجتماعی ایران نسبت به قبل از خود میباشد. اعتراضات و اعتصابات کنونی ایران نیز از کازرون و کامیونداران عبور نموده و حاصل و نتایجش بر کف دست مردم و زحمتکشان ایرانزمین است.
همانطور که تجمعات و اعتراضات و اعتصابات از پراکنده بودن به سمت تمرکز سیر کرده است، در ادامهاش به سازمانیافتگی نیز بالغ گردیده و از این پس نیز بالغتر و تکامل یافتهتر خواهد شد. این همان وحشتی است که سراپای نظام آخوندی را فراگرفته است. این وحشت بهطور مداوم در بیانات حساب شده امامان جهل و جنایت منعکس میشود.
بیشک جمعبندی اقشار گوناگون جامعه از حرکتها، اعتراضات و اعتصابات، منجر به کیفیتی نوین و دستاوردهای ارزشمند و روشنگرانه پیش روی آنان و رو در روی حاکمیت ولایت فقیه خواهد شد. اعتراضات و اعتصابهای همه اقشار جامعه ایران خصلت تکثیرشونده و گسترشیابنده یافتهاند.
اعتراض و اعتصاب – هیولا بر سر دو راهی ناگزیر
رژیم مستأصل و درمانده و در بنبست ولیفقیه دیگر توان پیشین را در سرکوب و اعمال رعب و بستن دهانها و شکستن قلمها و جلوگیری از شعلهور شدن اعتراضات و اعتصابات ندارد. بحرانهای همهجانبه از برجام گرفته تا بحران اقتصادی، تضادهای داخلی، شکست در سوریه و یمن راه برونرفتی برای این حاکمیت پلید باقی نگذاشته است. یا باید به خواستهای مردم ایران در داخل و جامعه بینالمللی در بیرون تن دهد و یا استمرار قیامها با کیفیتی بسا متفاوت با گذشته، سراپرده حاکمیت ولایت فقیه را در هم خواهد پیچید. در این میان عامل بسیار مهم و تعیینکننده بر سر راه و غایت اعتراضات و اعتصابات مردم ایران، سرانجامی است که باید به جانب هدف و مقصود خود سیر کند.
واقعیت این است که نهایت و نتایج این قیامها و اعتراضات و اعتصابات به قیامی همهگیر و سراسری راه میبرد و سرانجام قیامها به ریشهکنی عامل اصلی وضع موجود یعنی حاکمیت دیکتاتوری مذهبی میانجامد.
سرنگونی رژیم آخوندی خواستهای است که مقاومت ایران به مدت ۳۷سال پرچمدار آن بوده و اکنون این خواسته به گستردهترین صورت به خواسته عاجل اقشار مختلف جامعه تبدیل شده و پیوند مقاومت سراسری و اعتصابات و اعتراضات اجتماعی را بیش از پیش مستحکم کرده است
از همین روست که گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در در ۹تیر ۹۷در پاریس، خواست قیامکنندگان و اقشار معترض را در عرصه جهانی نمایندگی میکند. این گردهمایی به سیاستگذاران جهانی نشان میدهد که راهحل واقعی حمایت از قیام مردم و تغییر دموکراتیک به دست مردم و آلترناتیو دموکراتیک مردم ایران است.
این گردهمایی نشان میدهد که مقاومت ایران با ویژهگی بارز سازمانیافتگیاش میتواند تضمین به بلوغ رساندن کلیة قیامها و اعتراضات و اعتصابات باشد. گردهمایی که با تأسی از قیامها و اعتراضات و اعتصابات ماههای اخیر، عنوان «کهکشان قیام» گرفته است.
این کهکشان، خود، استمرار قیامها است.
این کهکشان تبلور سیاسی و بینالمللی قیامهای مردم ایران است.
این کهکشان بازوی پراقتداری است که ارادهٔ مردم ایران برای سرنگونی محتوم نظام ولایت فقیه را نمایندگی میکند؛ ارادهیی که با قیام دی ۹۶و سلسلةی از قیامها و اعتراضها و اعتصابات بعد از آن، دگرگونی ناگزیز و حتمی جامعه ایران علیه تمامیت دستگاه و نظام آخوندی را نشانه رفته و باید که به آلترناتیو شایستة خود بالغ گردد.
«کهکشان قیام» در ۹تیر ۹۷در پاریس، پاسخ این شایستگی و ضرورت ناگزیز دگرگونی است...