اعتصاب یعنی چه؟
اعتصاب دست از کار کشیدن گروهی گفته میشود که برا ی خواسته یا خواستههایی انجام میشود. هدف از اعتصاب رسیدن به خواستههایی است که بدون اعتصاب محقق نمیشود، اعتصاب یک شیوهٔ مبارزه برای رسیدن به خواستی است که هر گروهی دارد، یعنی اعتصابکنندگان بقیه راهها را رفتند اما جواب نگرفتند، از مذاکره و درخواست و چانهزنی و...
پس اعتصاب یک شیوهٔ قانونی برای بهدست آوردن حق و حقوق میباشد، حقوقی کاملا مشروع و پایهای.
اعتصاب در همهٔ جهان یک شیوهٔ شناخته شده برای بهدست آوردن امتیازاتی است که از گروهی دریغ شده است.
اما اعتصاب در زیر حاکمیت دیکتاتوری معنی دیگری دارد، بهخصوص دیکتاتوری آخوندی که تلاش میکند جامعه را در خودش فرو ببرد، اعتصاب یعنی اعتراض و قد برافراشتن در مقابل دیکتاتور، یعنی مقهور نشدن در مقابل دیکتاتور، یعنی مقهور کردن و مبهوت کردن خامنهای و دستگاه سرکوبش.
از ابتدای مهر کامیونداران با فراخوان قبلی وارد اعتصاب شدند که از کم و کیف اون بهخوبی اطلاع دارید که تقریباً تمام ایران و شهرها رو دربرگرفت و در ۳۰۰شهر گسترش پیدا کرد.
این تازه در حالی بود که رژیم در آمادهباش بود، نمایش قدرت بسیج بهپا کرده بود، که ته اون هم خامنهای در روز ۱۲مهر در ورزشگاه آزادی سخنرانی کرد، با وجود اعلام و فراخوان قبلی و با وجود آمادهباش رژیم، این اعتصاب پیش رفت نه یکی دو روز بلکه ۲۲روز که بهواقع هر روزش یک جنگ و نبرد با این رژیم بود.
این اعتصاب یک گام عملی و یک نمایش قدرت کامیونداران در برابر حاکمیت آخوندی بود. وقتی فراخوان از قبل داده میشود، رژیم هم بسیج میکند و با انواع روشها تا جلوی اعتصاب را بگیرد اما مطلقاً شکست خورد.
در اعتصاب کامیونداران میبینیم که پوستهای شکست، مرحله و مدار عوض کرد، چرا؟ باید ببینیم ویژگی اصلی این اعتصاب چی بود؟
گستردگی و سازماندهانه بودن، اصلیترین ویژگی اعتصاب کامیونداران بود.
که رژیم در مواجهه با اون هیچ کاری نتوانست از پیش ببرد و هر اعتصاب سراسری دیگری که رخ بدهد رژیم در برابر اون بیدفاع و عاجز و ناتوان خواهد بود.
وقتی اعتصاب گسترده و سراسری میشود، مفهومش چیست، مفهوم آن این است که اعتصابها خصلت سازمانیافته دارند و با عبور از همه موانع رژیم توانستهاند توطئهها را برای خاموش کردن صدای اعتصاب درهمبشکنند.
اما رژیم در مسیر اعتصاب و برای جلوگیری از اعتصاب موانعی ایجاد کرد، چه موانعی؟
تهدید، ارعاب، سانسور خبری، قطع ارتباطات دستگیری که بر اساس آخرین اخبار منابع مقاومت ۲۵۶راننده اعتصابی را دستگیر کرده بود، اما باز این اعتصاب شکل گرفت و پیش رفت و به بیش از ۳۰۰شهر گسترش پیدا کرد، این بسیار مهم است و باید هر آن به آن تأکید کنیم. اعتصاب به ۳۰۰شهر گسترش پیدا کرد و این یعنی که شدنی است.
رژیم تماماً در تمام زمینهها تلاش کرد که در مسیر این اعتصاب مانع ایجاد کند، در رسانههایش بایکوت خبری بود، اسم صدا و سیمای آخوندی را رسانه ملی گذاشته ولی یک خبر از این اعتصاب در آن گفته نشد، اینکه هیچ به عکس علیه اعتصابیون هر روز یکی از مقامات رژیم میآمد خط و نشان میکشید که البته راه به جایی نبرد. از دادستان رژیم دژخیم منتظری که اعتصابکنندگان را قطاعالطریق خواند و تهدید به مجازات سنگین و یا...
در مقابل اما این مردم بودند که با استفاده از فضای مجازی این بایکوت خبری رژیم را هم از هم دریدند و با اطلاعرسانی و پشتیبانی از اعتصابیون در فضای مجازی رژیم را مات کردند.
در این جا میبینیم که اعتصاب رانندگان با دیگر اقشار مردم که تلاش تبلیغاتی میکردند همبسته شد، و به پیش رفت.
اهمیت اعتصاب کامیونداران
از آنجا که سهم حملونقل جادهیی در ایران، ۹۰در صد کل حملونقل است و سالانه بیش از ۵میلیارد تن کالا از این طریق جابهجا میشود.(خبرگزاری فارس ۱۰مهر ۱۳۹۵۹)
هر اختلالی در حملونقل جادهیی رخ بدهد، به تمامی بخشها و سطوح اقتصاد کشور تسری پیدا خواهد کرد، از طرفی نباید از نظر دور داشت که حملونقل از اهمیت ویژهیی برخوردار است. حملونقل شریان اقتصادی است، قطع این شریان باعث تحلیلرفتن کل اقتصاد خواهد شد.
برای نمونه اعتصاب کامیونداران باعث شده که در پمپبنزینها صفهای طولانی ایجاد شود، همین موضوع برای رژیم کشنده است، یعنی هر تجمعی میتواند و پتانسیل آن را دارد که به یک اعتراض تبدیل شود و رژیم از این موضوع وحشت دارد.
کامیونداران با این اعتصاب راه را برای بقیه اقشار هم باز کردند، اعتصاب سراسری بازاریان در روز ۱۶مهر به اعتصاب کامیونداران پیوند خورد.
اعتصاب معلمان هم امتداد اعتصاب کامیونداران شد میبینیم که در مهرماه تا امروز ۳حرکت اعتراضی سراسری داشتیم، اعتصاب کامیونداران، اعتصاب بازاریان و اعتصاب معلمان. باید به این اعتصابات، اعتراض کارگران و دیگر اقشار در گوشه و کنار کشور را به آن اضافه کرد.
اعتصاب معلمان و خواستههای آنان هم این دور چهرهٔ جدیدی داشت.
- آزادی معلمان زندانی
- رسیدگی به وضعیت معیشتی معلمان
- اعتراض به محتوای کتب درسی
این خواستهها چیز کمی نبود و در این ۴۰سال سابقه نداشته که معلمان به محتوای کتب درسی اعتراض داشته باشند، حتی دانشآموزان هم به معلمان خودشون پیوستند و خواستار بهبود وضعیت آموزش شدند، همچنین خواستار آموزش رایگان بودند که البته اینها جدید و بسیار قابلتوجه بود.
همانگونه که خانم مریم رجوی در اطلاعیهٔ قیام ایران شماره ۲۱۳ گفتند: «اعتصاب بازاریان ایران در ادامه اعتصاب رانندگان زحمتکش کامیون بیانگر خواست عمومی مردم ایران برای سرنگونی دیکتاتوری ولایت فقیه و نشاندهنده بارقههای خیزش فراگیر برای تحقق این مهم است. هر کدام از ما در هر کجا و در هر شغلی که هستیم میتوانیم به این اعتصاب یاری رسانیم و شعلههای آن را فروزانتر کنیم».
این اعتصاب چه تأثیراتی دارد؟
این اعتصابها و اعتراضات سراسری به مردم تهور، جسارت و شجاعت میدهد که میشود قیام کرد، میشود اعتراض کرد، دیکتاتور ضعیفتر از آنی است که بهنظر میرسد.
واکنش رژیم
اما واکنش رژیم چه بود؟
بعد از اینکه تمام ترفندهای رژیم به شکست انجامید و رژیم عاجز و مستأصل شد در مقابل کامیونداران کوتاه آمد وزارت راه رژیم اعلام کرد تعیین کرایه حملونقل بر اساس تن-کیلومتر را که یکی از خواستههای کامیونداران بود پذیرفته است. که البته این یک موفقیت برای کامیونداران بود.
که البته این عقبنشینی برای رژیم تبعات خودش را دارد، اگر به این وعدهیی که داده عمل کند که بقیه اقشار هم حقشان را میخواهند و اگر عمل نکند، وای بهحالش، این بار شدت و حدت اعتصاب بیشتر خواهد شد، این معنی بنبست رژیم است.
البته باید بگوییم که وعدهدادن هم نشان شکست رژیم است، چون مدتها بود که رژیم و بهخصوص دولت روحانی میگفت نباید وعدهیی بدهیم که نتوانیم عمل کنیم و نباید توقع جامعه را بالا ببریم همین که وعده میدهد یعنی در بد مخمصهای گرفتار شده است.
در نتیجه این اعتصاب سراسری نشان داد که میتوان در حاکمیت دیکتاتوری ولایت فقیه هم اعتصاب راه انداخت آن را گسترش داد و سراسری کرد، این یعنی شکست هیولا و دیو ولایت فقیه که کاری نتوانست انجام بدهد.
نه اینکه نخواست، خیلی هم میخواست که سرکوب کند اما گستردگی اعتصاب این توان را از رژیم گرفته بود، این یعنی قدرت مردم، وقتی که در هم ضرب شود، انرژی و نیرویی فوران میکند که دیکتاتور وحشی را حیران و پریشان میکند.
هم کامیونداران و هم معلمان و هم بازاریان اثبات کردند که این کار شدنی است و میتوان این اعتصابات سراسری را با هم پیوند داد و یک حرکت ملی و بزرگ راه انداخت. کارد به استخوان مردم رسیده و بهوجود آمدن چنین حرکاتی خارج از تصور نیست.
رژیم میخواست اعتصاب کامیونداران را سرکوب کند ولی نتوانست و این یک شکست برای هیولای آخوندی است.
ما با شناختی که از جامعه داریم میبینیم که پتانسیل عظیمی وجود دارد. بنابراین میتوان اعتصاب را به یک حرکت ملی ارتقا داد و این پتانسیل در مردم ایران در همین اعتصاب گسترده اخیر نشان داده شد که وجود دارد.
رژیم در بنبست است. بنبست رژیم یعنی چه؟
یک مثال از بحران اقتصادی: رژیم بحرانهای مختلف دارد که خودش میگوید ابرچالش و ابربحران.
به یکی از آنها میپردازیم بهعنوان بحران بیکاری.
در ایران آخوندها طبق تعریفی که کردهاند کسی که هفتهیی یک ساعت کار کند در آمار بیکاران نیست و شاغل محسوب میشود. با احتساب همین تعریف از بیکاری باز هم یک میلیون بیکار وجود دارد و برای شغل پایدار ۱۰میلیون بیکار که باید برای ایجاد یک شغل پایدار ۵۰ تا ۶۰هزار دلار سرمایهگذاری کرد. اگر ما ۵۰هزاردلار را در ۱۰میلیون بیکار ضرب بکنیم، به عدد ۵۰۰میلیارد دلار میرسیم. رژیم مطلقاً چنین توانی را ندارد که سرمایهگذاری کند برای رفع بیکاری. اگر این کار را بخواهد بکند باید تمامی سرمایهداری امپراطوری مالی که ایجاد کرده از ستاد اجرایی فرمان خمینی، از آستان قدس، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید، تعاونی سپاه ضدخاتمالانبیا، انواع و اقسام بنیادهایی که ایجاد کرده، کارتلهای بزرگ اقتصادی ایجاد کرده، باید همه سرمایههای آنها را بگیرد و در بخش ایجاد شغل و اشتغال بکار بگیرد. آیا خامنهای توان این کار را دارد؟ مطلقا. اگر خامنهای این کار را بکند دیگر وجود ندارد.