728 x 90

تظاهرات فولادکاران اصفهان و یک خاطره

تجمع بازنشستگان فولاد اصفهان در اعتراض به عدم دریافت چندماه حقوق
تجمع بازنشستگان فولاد اصفهان در اعتراض به عدم دریافت چندماه حقوق

هنگامی که روز ۱۵اسفند ۹۷ بازنشستگان فولاد اصفهان تظاهرات کردند، بسیاری به یاد اعتصاب کوبنده و پرشکوه و پیروزمند همین کارگران در سال ۱۳۶۳ افتادند.

اعتصابی قهرآمیز و ظفرنمون که در آن، کارگران پوزه شخص خمینی را به خاک مالیدند. آن هم هنگامی که خمینی به بهانه جنگ هر مخالفی را درجا سربه‌نیست می‌کرد!

روزهایی که هنوز طنین غرش سلاح مجاهد خلق را در بیت‌العنکبوت پاسداران می‌شد شنید.

 

روز چهارشنبه ۱۵اسفند ۹۷ صدها نفر از بازنشستگان فولاد اصفهان در اعتراض به پاسخ نگرفتن در مورد مطالبات‌شان از جمله پایین بودن حقوق بازنشستگان، به سمت استانداری رژیم در این شهر تظاهرات کردند. این تظاهرات در شرایطی صورت گرفت که رژیم آخوندی نیروهای سرکوبگر خود و ماشینهای ضدشورش را به مقابله با تظاهرکنندگان فرستاده بود.

تظاهرکنندگان شعار می‌دادند:

حسین حسین شعارشون، دروغ و دزدی کارشون!

فریاد، فریاد، از این همه بیداد!

دشمن ما همین جاست، دروغ میگن آمریکاست!

 

اعتراض پشت اعتراض!

باز هم یک اعتراض دیگر از سوی کارگران. ۴۰سال است کارگران پیگیر مطالبات قانونی خود هستند. رژیم بی‌شرمانه کارگران را به بیگاری واداشته است! کارگران کار می‌کنند اما دستمزدی دریافت نمی‌کنند. همیشه یکی از خواستهای آنها پرداخت حقوقهای معوقه‌شان است.

 

نزدیک به صدهزار کارگر معوقات مزدی دارند؛ عددی که هیچکس را نمی‌فریبد!

نزدیک به صدهزار کارگر معوقات مزدی دارند؛ عددی که هیچکس را نمی‌فریبد!

 

تنها با نگاهی به آمار و ارقام حکومتی می‌توان به‌راحتی دریافت که وضعیت امروز کارگران ایران از دوران برده‌داری هم بدتر شده است. در هر تجمع و اعتراضی هم رژیم نیروهای سرکوبگرش را که به‌واقع مثل خودش انگل‌های جامعه محسوب می‌شوند برای سرکوب و دستگیری آنها گسیل می‌دارد.

اما رژیم بیشتر از هر چیز از همین کارگران وحشت دارد. بنا‌ به آمارهایی که جسته‌وگریخته در رسانه‌های حکومتی فرصت انتشار می‌یابند تمامی کارگران زیر خط فقر زندگی می‌کنند چیزی برای از دست دادن ندارند. انعکاس این موضوع را در شعارهایشان هم می‌شود به‌وضوح دید "نه تهدید، نه زندان، نه اعدام، دیگر اثر ندارد!" و "زیر بار ستم نمی‌کنیم زندگی، جان فدا می‌کنیم در ره آزادگی!".

 

دستمزد کارگران یک میلیون و دویست، خط فقر بالای سه و نیم میلیون!

دستمزد کارگران یک میلیون و دویست، خط فقر بالای سه و نیم میلیون!

 

نگاهی به آمار حرکت‌های اعتراضی کارگران

آوردن بیلان تعداد حرکتهای اعتراضی کارگران در حوصله این مقاله نیست ولی جهت یادآوری به چند نمونه از این حرکتهای کارگران فولاد اصفهان(فقط کارگران فولاد اصفهان)‌ اشاره‌ای می‌شود:

در تمامی این حرکتهای اعتراضی ثابت شده که رژیم ددمنش آخوندی هر کجا که دیده با سرکوب، شانتاژ و حیله و وعده و وعید نمی‌تواند جلوی این اعتراضات را بگیرد مجبور به عقب‌نشینی شده است مثلاً در اعتصاب یک‌ماهه هفت‌تپه و فولاد اهواز مجبور شد ۲ماه حقوق عقب‌افتاده کارگران را بدهد.

 

«قدرت» تنها زبانی که رژیم می‌فهمد

در همین جا، جا دارد از اعتصاب ۲۰هزار نفری کارگران ذوب آهن اصفهان در سال ۱۳۶۳یاد کنیم که چگونه رژیم را وادار به عقب‌نشینی کرده و طرح‌هایش را به شکست کشاندند همچنین نگاهی کنیم به شرح آنچه که در آن اعتصاب گذشت و نگاهی هم به پیام مسعود رجوی به کارگران در آن اعتصاب تاریخی که البته درس‌های بسیاری برای همه کارگران و تمامی علاقمندان به مبارزات کارگران دارند.

 

بازخوانی یک تجربه کارگری 

آغازگر اعتصاب، کارگران شاغل در قسمت ساختمانی ذوب‌آهن بودند که تعدادشان بالغ بر ۱۰۰۰۰(ده‌هزار)نفر می‌شد.

علت اعتصاب، تصویب یک طرح ضدکارگری در مجلس آخوندها بود که بر مبنای آن، کارگران شاغل در قسمت ساختمانی ذوب‌آهن بازنشسته، بازخرید یا اخراج می‌شدند. رژیم خمینی پیش از آن، بارها تصمیم به اجرای طرح فوق گرفته بود اما هر بار با مقاومت کارگران روبه‌رو شده و عقب نشسته بود. خمینی برای تأمین مالی جنگ ضدمیهنی خود، تلاش می‌کرد با تعطیلی واحدهای صنعتی، بودجه آنها را خرج جنگ خائنانه خود با عراق کند.

آخوندها حتی یکبار تصمیم گرفتند طرح انحلال قسمت ساختمانی را گام‌به‌گام اجرا کنند، از همین‌رو در خرداد ۱۳۶۲ اقدام به اخراج ۱۳۰۰تن از کارگران شرکت ساختمانی فولادشهر کردند. حرکتی که با اعتراض جمعی و متحد کارگران آن قسمت روبه‌رو شد و نهایتاً متوقف گردید.

 

حیله‌های کارفرما، هوشیاری کارگران

پس از آن، آخوندها تلاش کردند طرح خود را زیر پوشش «تعاونی و استخدام رسمی کارگران» پیش ببرند که مجدداً با هوشیاری کارگران مواجه شده ناگزیر عقب‌ نشستند. کارگران متقابلاً در مواجهه با ترفند‌های رژیم و حیله «تعاونی و استخدام رسمی» اضافه بر به شکست کشاندن طرح آخوندها، مطالبات خود را افزایش داده و خواستار افزایش دستمزدها و پرداخت حق بیمه درمانی مکفی نیز شدند.

کارگران قسمت ساختمانی همزمان با کارگران فولادکار ذوب‌آهن نیز هماهنگی‌های لازم را کرده و پشتیبانی فعال آنان را نیز به دست آورده بودند و این‌بار اعتصاب با همراهی فولادکاران ذوب‌آهن همراهی شد و خمینی خود را با سیل ۲۰هزار نفره کارگران ذوب‌آهن روبه‌رو دید که در محل کارخانه تجمع نموده بودند. خمینی هرگز انتظار چنین هماهنگی و اتحادی را از کارگران آن هم دور از چشم دستگاههای اطلاعاتی و خبرچینهای حزب‌اللهی خود نداشت و غافلگیر شد.

کارگران در گام بعد با تحصن شبانه‌روزی در محل کارخانه، اعتصاب خود را یک گام به پیش برده و ضمن توقف کار و متوقف کردن کارخانه، با تحصن شبانه‌روزی در آن، در واقع کنترل فیزیکی کارخانه را نیز به دست گرفتند. به یاد داشته باشیم که در آن هنگامه، جنگ ضدمیهنی خمینی و عراق نیز جریان داشت و خمینی تلاش می‌کرد هر حرکت و هر صدای معترضی را با مارک ستون پنجم درهم‌بکوبد!

 

بازداشت نمایندگان کارگران

رژیم بلافاصله اقدام به بازداشت ۹تن از نمایندگان کارگران نمود، کارگران که پیشاپیش خود را برای هر احتمالی آماده کرده بودند، با نمایندگان جایگزین بدون توقف یا افت خواسته‌هایشان، با یک حرکت تهاجمی، قدرت خود را به رژیم کارگرستیز خمینی نشان داده متقابلاً ۲تن از عوامل رژیم در کارخانه را گروگان گرفته و خواهان آزادی همکاران خود شدند و در گام بعد دور تا دور کارخانه را نیز با سنگ و دیگر موانع در دسترس بستند و جاده‌های اطراف کارخانه را نیز به کنترل خود درآوردند.

همزمان با پخش اخبار حرکت گسترده کارگران ذوب‌آهن اصفهان در جهان توسط مجاهدین، دست رژیم در سرکوب کارگران بسته شد و نمایندگان خمینی ناگزیر از مراجعه به کارخانه و مذاکره با نمایندگان کارگران شدند.

«شهیدی»، مدیرعامل مزدور ذوب‌آهن و رئیس اداره کار و استاندار مزدور اصفهان و نمایندگان طاهری امام‌جمعه آدمکش خمینی نیز تلاش کردند با حیله و نیرنگ، اعتصاب کارگران را بشکنند و هنگامی که در این مورد نیز از کارگران شکست خوردند، استاندار فاشیست اصفهان علناً به کارگران گفت: «اگر دست از اعتصاب نکشید، شما را با مردم(؟) طرف می‌کنیم». منظور وی از مردم، مزدوران آدمکش بسیجی و لباس‌شخصی حزب‌اللهی بود اما با شعارهای کوبنده کارگران از محوطه مذاکرات به شکلی مفتضحانه اخراج شد.

 

شکست حزب‌اللهی‌ها از فولادکاران اصفهان

چند روز بعد، استاندار ۲۰۰نفر مزدور حزب‌اللهی را برای سرکوب کارگران به کارخانه فرستاد که البته چماقدارهای خمینی با دیدن انبوه ۲۰۰۰۰نفره کارگران، وحشت‌زده و دست از پا درازتر محل را ترک کردند!

درگام بعد مدیرعامل سرسپرده ذوب‌آهن‌(شهیدی مزدور) پس از مشورت با نخست‌وزیر وقت (میرحسین) رسماً اعلام کرد که ما اصلاً قسمت ساختمانی نیاز نداریم و به این ترتیب تلاش کرد موضوعی که اعتصاب برای آن شکل گرفته بود را اساساً از تابلو پاک کند اما کارگران هوشیار ذوب‌آهن بی‌توجه به اطلاعیه مدیرعامل و نخست‌وزیر محبوب خمینی، به اعتصاب خود ادامه داده و مراجعه حضوری امام‌جمعه جنایتکار اصفهان را نیز با کم‌محلی به شکست کشاندند. اهمیت آنچه که کارگران فولادکار اصفهان انجام دادند در این بود که کارخانه را تمام و کمال در اختیار داشتند و آوازه اعتصاب آنها نیز در جهان طنین‌افکن شده بود و خمینی قدرت مانور چندانی نداشت و از همه مهم‌تر این‌که کارگران عزم جزم کرده بودند به هرقیمت حق همکاران خود را بگیرند. این شاید مهم‌ترین ویژگی آن حرکت تاریخی کارگران فولاد اصفهان و ایران در تاریخ معاصر باشد: آمادگی تمام‌عیار برای مقابله با هر حرکت آخوندهای جنایتکار!

نهایتا در تاریخ ۱۹آذر ۱۳۶۳ کارگران با پیروزی کامل توانستند خواسته‌های خود را محقق کرده و کارفرما یعنی دولت و عوامل سرکوبگرش را وادار به عقب‌نشینی کنند.

 

حمایت‌های دیگر کارگران از فولادکاران اصفهان

در آن اعتصاب پیروزمند، کارگران توانسته بودند حمایت بسیاری از کارگران دیگر واحدهای صنعتی را جلب کرده و بسیاری از آنان در شرایطی که نه موبایلی وجود داشت و نه شبکه مجازی! و در شرایط جنگی بین رژیم و عراق، یک فضای پلیسی سرکوبگرانه نیز به تمام کشور حاکم بود و اعدام‌های روزمره نیز جریان داشت، زمینه یک اعتصاب عمومی کارگری را به‌وجود بیاورند. حضور مستمر و توضیحات آگاه‌گرانه کارگران پیشتازی که به دیگر کارخانه‌ها رفته و آنان را نسبت به شرایط خود مطلع کرده بودند یکی از درخشان‌ترین کارهای کارگران در آن واقعه بود.

با چنین مقدماتی بود که کارخانه‌های بسیاری به حمایت از فولادکاران ذوب‌آهن برخاستند، نام برخی از آن کارخانه‌ها و واحدهای صنعتی عبارتند از:

- کارگران پالایشگاه اصفهان

- صنایع فولاد مبارکه

- کارخانه پلار

- ریسندگی نجف‌آباد

- کارگران شرکت ملی صنایع فولاد ایران

- نیروگاه برق اصفهان و چندین مجمتع صنعتی و کارگری دیگر

حمایت‌ کارگران دیگر واحدهای صنعتی از فولادکاران اصفهان و افشای جهانی سکوت خبری که آخوندها پیرامون اعتصاب کارگران اصفهانی ایجاد کرده بودند و اعلام حمایت برخی از مهم‌ترین نهادهای کارگری بین‌المللی از فولادکاران اصفهان باعث شد تا خمینی که آن روزها خودش زنده بود و سررشته کارها را شخصاً به دست داشت، با تمام قدرت و تمام توان دجالگرانه‌اش امکان دست‌اندازی به حیطه کارگران را پیدا نکند و کارگران قهرمان ذوب‌آهن اصفهان موفق شدند خواسته‌های خود را بر آخوندها تحمیل کنند.

 

پیام مسعود رجوی به کارگران اعتصابی ذوب‌آهن اصفهان 

روز ۱۹آذر ۱۳۶۳ مسعود رجوی رهبر مقاومت ایران در پیام نسبتاً مفصلی ضمن اشاره به ابعاد و زوایای مختلف اعتصاب ۲۰هزار نفره کارگران ذوب‌آهن اصفهان و تجربه ارزشمند و تحسین‌برانگیز آنان، گفت:

«تجربه‌ٔ ارزشمند و تحسین‌برانگیز اعتصاب ذوب‌آهن اصفهان همانند بسیاری دیگر از مقاومتها و اعتصابات کارگری مختلف، مبین این حقیقت است که در هیچ شرایطی نباید از مطرح کردن و پافشاری بر سر خواسته‌های حقه‌ٔ خود در برابر دیکتاتوری آخوندی دست بردارید. به عبارت دیگر می‌توان و باید با دست یازیدن به همه‌ٔ اشکال اعتراض و مقاومت، دشمن ضدبشری را به عقب‌نشینی واداشت. سرنگونی خمینی خائن نیز در همین مسیر یعنی با سرجمع شدن تمامی مقاومت‌های تمامی مردم ایران که انفجار خشم خلق و قیام رهاییبخش عمومی را در پیش خواهد داشت میسر است از این رو اعتراضات و اعتصابات صنفی شما نیز در رابطه‌ٔ جدایی‌ناپذیر با شکل محوری مبارزه‌ٔ انقلابی قرار دارد و نقش تکمیل‌کننده یعنی مکمل اجتماعی آن را ایفا می‌کند. پس باید از تجربه فولادشهر درس‌های پولادین گرفت و آنها را در همه کارخانجات و محیط‌های کارگری تا هرکجا که ممکن باشد برعلیه خمینی و رژیم او بکار بست».

اکنون با گذر سالیان و تجارب مختلفی که کارگران به‌دست آورده‌اند می‌توان گفت:

نخستین درس، «مقاومت دستجمعی به‌هر شکل و به‌هر میزان» است که ابعاد آن هر چه گسترده‌تر و فراگیرتر باشد، دشمن در مقابله با آن عاجزتر است.

اما درس اول و آخر این است که به هیچ‌وجه نباید به وعده‌های خمینی و هر که دست در دست خمینی دارد دلخوش نمود. چاره خمینی و رژیمش تنها قهر و سرنگونی است.

رژیم فقط زبان قدرت می‌فهمد و لاغیر. ایستادگی و تداوم مبارزه و کوتاه نیامدن در مقابل آن تنها راه‌حل است. هنر هر کسی در ایران از کارگران گرفته تا کشاورزان و معلمان، دانش‌آموزان و... این است که با این زبان با فاشیسم مذهبی حاکم بر میهن گفتگو کند.

اکنون سال‌هاست که روشن شده تنها ره رهایی ایجاد شوراهای مقاومت و ارتقای آنها به کانون‌های شورشی است.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/8ff67194-dc6c-425b-8e33-66fcf63bef71"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات