این روزها شاهد یک موج بینالمللی و تمرکز کشورهای مختلف بر تروریسم دولتی رژیم حاکم بر ایران هستیم. موجی که با کشف و افشای توطئه تروریستی رژیم علیه گردهمایی بزرگ مقاومت ایران در پاریس آغاز شد؛ بعد با تصمیم قضاییه آلمان به استرداد دیپلمات تروریست رژیم به قضاییه بلژیک ادامه پیدا کرد و با بیانیه ۳وزیر مسئول فرانسوی در محکوم کردن اقدامات تروریستی حکومت آخوندها اوجی جهانی پیدا کرد.
در همین پروسه، شاهد اقدام دولت فرانسه در تفتیش یک مرکز ظاهراً فرهنگی مرتبط با رژیم و دستگیری عناصر مسلح این مرکز بودیم که تحت عنوان مرکز فرهنگی و مذهبی، اهداف جاسوسی و تروریسم رژیم را دنبال میکرد.
بهدنبال بیانیهٔ ۳وزیر دولت فرانسه و افشای وزارت اطلاعات و معاون این وزارت بدنام به نام سعید هاشمی مقدم که این عملیات تروریستی را فرماندهی میکرده، و در ادامه این موج، روز پنجشنبه ۱۲مهر ۹۷ هم شاهد انتشار بیانیهٔ رئیسجمهور آمریکا مبنی بر تدوین استراتژی ضدتروریستی آمریکا بودیم که این استراتژی متمرکز هست بر روی رژیم ایران بهعنوان بانکدار مرکزی تروریسم بینالمللی.
این تحولات به نقطهای رسیده که آنچه مجاهدین و مقاومت ایران طی ۴دهه گذشته راجع به ماهیت و سیاست تروریستی رژیم میگفتند، اکنون مورد تأیید جامعه جهانی قرار گرفته و به کرسی قبول نشسته است.
وقتی مشت رژیم پیش همه باز میشود
اکنون همه دنیا به این نتیجه رسیده است که:
- تروریسم با این رژیم و ماهیتش عجین است و نمیتواند از آن دست بردارد. در همین رابطه یکی از سخنرانان سمینار بروکسل کلود مونیکه که خودش سابقه کار در آژانسهای اطلاعاتی فرانسه را دارد، گفت: «تروریسم یک حادثه در رژیم ایران نیست. یک متد و یک روش کار است. دیپلوماسی برای رژیم ایران یک جعبه است که در آن ابزاری مثل فعالیتهای معمول دیپلماتیک تا تروریسم وجود دارد. اگر منافعش ایجاب کند از فعالیتهای معمول دیپلماتیک استفاده میکند و اگر منافعش ایجاب کند از تروریسم استفاده میکند».
- دیگر لابیهای رژیم نمیتوانند این تئوری را جا بیاندازند که اقدامهای تروریستی کار باندهای خودسر است؛ یا فقط توسط بخشی از حکومت انجام شده تا در کار روحانی و ظریف کارشکنی کند.
- دیگر نمیتوان ظریف و روحانی را که بمب و بمبگذاری را به قربانی نسبت میدادند، از جنس دیگری وانمود کرد که گویا در تروریسم دولتی مسئولیتی ندارند و از فاشیسم دینی زاده نشدهاند.
تفسیر لوموند از اقدامات دولت فرانسه علیه تروریسم رژیم
روزنامه فرانسوی لوموند پنجشنبه ۱۲مهر ۹۷ اقدامات فرانسه علیه وزارت اطلاعات رژیم آخوندی را فرستادن یک پیام قوی به رژیم ایران توصیف کرد. پیامی مبنی بر اینکه برای فرانسه قابلقبول نیست که رژیمی مثل رژیم ایران، تلاش کند تا دست به یک حمله تروریستی در قلمرو ملی فرانسه بزند.
لوموند میافزاید: «پاریس در عینحال نگرانیهای ایالات متحده را درک میکند و با اهداف واشنگتن در مورد برطرف کردن نواقص توافق ژوئیه ۲۰۱۵ با مذاکرات جدید جهت آنکادره کردن برنامه اتمی رژیم ایران فراتر از سالهای ۲۰۳۰-۲۰۲۵ و همچنین موشکهای بالستیک رژیم ایران و نقش آن در ثبات منطقه موافقت دارد».
گامهای بعدی علیه تروریسم رژیم چیست؟
جامعه بینالمللی و بهخصوص اروپا با خواستههای مجاهدین و مقاومت ایران در این زمینه هنوز فاصله زیادی دارند که با شتابی که تحولات دارد ضروری است این فاصله هر چه سریعتر طی شود. خواستههای مقاومت ایران را خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت ایران، در پیامی که برای سمینار بروکسل با عنوان «موج جدید تروریسم رژیم ایران - واکنش اروپا و آمریکا» فرستادند. اینگونه برشمردند:
- در مقابل این رژیم قاطعیت بهخرج بدهید.
- پروندههای فعالیت تروریستی آنها را علنی کنید.
- سفارتخانههای رژیم را که مراکز شناختهشده جاسوسی و تروریسم است، تعطیل کنید.
- با شرکتهای سپاه پاسداران و ستاد اجرایی خامنهای معامله نکنید. هر معاملهیی با این نهادها کمک به تأمین مالی تروریسم است.
- در مقابل اعدام و شکنجه زندانیان ایران و نقض گسترده حقوقبشر مردم ایران سکوت نکنید.
- مسئولان جنایت علیه بشریت در ۴۰سال گذشته در ایران را به عدالت بسپارید!
علت همسویی اروپا با آمریکا چیست؟
اینک سؤال این است: اروپا که در قضیه برجام موافق تشدید فشارهای آمریکا علیه رژیم نبود، چه اتفاقی افتاده که الآن خودش هم با آمریکا و فشارهای سیاسی بر رژیم همسو شده و رو به تشدید تضادهایش با رژیم کرده؛ آیا این یک موج گذراست؟
از شواهد امر پیداست که این، یک موج گذرا نیست. چون یک تجربه شکستخورده ۴۰ساله را پشتوانهٔ خود دارد که میوههای تلخ و زهرآگین آن را البته اول مردم ایران و مردم کشورهای منطقه چشیدهاند و امروز دامنه آن به اروپا و آمریکا هم رسیده است. این واقعیتی است که خود را به سیاستگذاران و دولتمردان اروپایی بهرغم تمایلشان و بهرغم منافع تجاری و مقطعی که از قبل رژیم داشتند، هم تحمیل کرده است.
تاثیر تروریسم رژیم بر سیاستهای اروپایی
در واقع ادامه سیاست مماشات تناقضات غیرقابل پاسخی را به دولتهای اروپایی تحمیل میکند. مجله آلمانی اشپیگل طی گزارشی در ارتباط با استرداد دیپلمات تروریست رژیم به بلژیک نوشت: «هر چه تحقیقات در مورد این سوءقصد طراحیشده پیش میرفت، مشکلتر میشد که بتوان معامله اتمی را حفظ کرد. زیرا چگونه میتواند یک کشور قابلاعتماد باشد در حالیکه دستور به انجام سوءقصدهای بمبگذاری در خاک شرکای خود میدهد»؟
سناتور توریسلی هم که یکی از سخنرانان پنل سمینار بروکسل بود، بهنحو دیگری بر این تناقض دست گذاشت و گفت: «یک دیپلمات ایرانی نمیتواند اجازه داشته باشد که در اروپا سفر کند، مواد منفجره منتقل کند و طراحی برای کشتار ایرانیها و اروپاییها و آمریکاییها بکند. ما نمیتوانیم به این اجازه بدهیم. اگر نمیتوانیم به این اجازه بدهیم پس باید بگوییم وزارت اطلاعات رژیم ایران باید بهعنوان یک ارگان تروریستی نامگذاری شود».
نقش مجاهدین در وضعیت موجود
البته این واقعیت بهطور خودبهخودی برملا و روشن نشده است.
از یکسو جامعه جهانی با این واقعیت روبر شده است که مردم ایران اکنون ۹ماه است خواست خود برای سرنگونی رژیم را در سراسر ایران فریاد کرده و به گوش جهانیان رساندهاند. جامعه جهانی اکنون میبیند که رژیم آخوندی میخواهد با سرکوب و تروریسم این قیام مردمی و اعتراضات سراسری و مقاومت سازمانیافته و آلترناتیو دموکراتیک را مهار کند. بنابراین آن چه در چشمانداز است افزایش این تروریسم است که دامنه آن بیش ازپیش اروپا را فرا خواهد گرفت.
فعالیتهای مقاومت ایران عامل دیگری بوده است که به موازات قیام، در شکل دادن موضع کنونی جامعه جهانی علیه سرکوب و تروریسم رژیم آخوندی نقش تعیینکننده داشته است. کافی است مروری شود که در همین یک هفته گذشته مجاهدین و مقاومت ایران چه حجم عظیمی از دادهها و اطلاعات روشنگرانه و افشاگرانه در مورد تروریسم رژیم و تحلیلهای مبتنی بر این واقعیتها را ارائه کردهاند و این چه بازتابی در رسانهها و افکار عمومی داشته و به تبع آن چه تأثیر تعیینکنندهیی بر سیاستهای کشورهای ذیربط داشته است.
و این پیکاری است که مقاومت ایران طی ۴دهه گذشته مستمراً و بیامان به آن اشتغال داشته و رژیم را به این مرحله از طرد و انزوای بینالمللی رسانده است و وقتی هم که از نقش مقاومت صحبت میکنیم باید بهیاد داشته باشیم که در هسته مرکزی آن خونی است که از پیکر این مقاومت و از بهترین فرزندان مردم ایران طی این مدت در این راه ریخته شده است.