انقلابهای استقلالطلبانه و آزادیبخش همچون نسیم خنک و عطرآگین بهاری دشت به دشت، میوزند، زمین را به گلخانهیی از لالههای سرخگون بدل میسازند و هوا را سرشار از پاکی و لطافت میگردانند.
انقلاب استقلال آمریکا در سال ۱۷۷۶ و انقلاب کبیر فرانسه در سال ۱۷۸۹ چون هوایی دلپذیر به آمریکای لاتین نیز وزیدند. استعمارگران (اسپانیایی و پرتغالی) و مرتجعان محلی، با این مهمانان فرخنده، با تلخی و تبهکاری رو در رو شدند، اما ملتها بهترین و ورزیدهترین فرزندان خود را به یاری انقلاب گسیل داشتند. سیمون بولیوار که سخت شیفته آرمانهای انقلابهای مردمی شده بود با ترک خانه و اموال بسیار و موقعیت طبقاتی حاکم، رهبری انقلابهای آزادیبخش آمریکای لاتین را برعهده گرفت. بولیوار بهدلیل مبارزاتش علیه استعمارگران توسط تودههای آمریکای لاتین به آزادیبخش (liberator) معروف شد. مبارزه او برای استقلال آمریکای لاتین از سال۱۸۱۰ تا ۱۸۳۰ ادامه داشت. نسلهای پس از او همچون سالوادور آلنده، ویکتور خارا، پابلو نرودا، چه گوارا و دیگر آزادیخواهان این بخش از جهان، راهش را در کسب آزادی و عدالت ادامه دادند. این آزادی خواهان تنها در اندیشه رهایی خلقهای تحت ستم میهنشان نیستند بلکه با الهام از بولیوار، در کنار و همدوش انقلابیون و نیروهای مقاومت برای آزادی دیگر سرزمینهای تحت سلطه ارتجاع و دیکتاتورهای وابسته و فاشیسم مذهبی، قرار میگیرند و از همکاری و همیاری با نیروهای مقاومت دریغ نمیورزند.
پایداری انقلابهای به خون نشسته
یکی از دلایل و انگیزههایی که روشنفکران، سیاستمداران مردمی و نیروهای مترقی آمریکای لاتین را در کنار مردم و مقاومت ایران قرار داده است، شکستها و ناکامیهایی است که پس از انقلابهای مردمی، غاصبان و سارقان آن انقلابها، چون زهری مهلک به کام خلقهای تحت ستم ریختند. دیکتاتورهای فرصتطلب به سرکوب آزادیهای نورسیده مبادرت کردند و غارت منابع کشورشان را در دستور کار قرار دادند. در دهه ۱۹۷۰، دیکتاتورها بر ۱۷ کشور از ۲۰ کشور این منطقه از جهان حکمفرایی میکردند. خوشبختانه دو دهه بعد بهار دموکراسی جایگزین خزان استبداد شد. به همین خاطر نیروهای آگاه و با تجربه این قاره با مقاومت ایران به رهبری خانم مریم رجوی، همبستگی و دلبستگی بیشائبهای نشان میدهند و با فاشسیم مذهبی حاکم بر ایران مرزبندی خللناپذیری ابراز میکنند.
یاران لاتینی در کهکشان مقاومت ایران
در سومین روز اجلاس جهانی ایران آزاد در پاریس شاهد حضور شخصیتهای سیاسی و حقوقی، از آمریکای لاتین بودیم.
خانم مارینا استیلمن، نماینده پارلمان آرژانتین تا ۲۰۲۳ و اولین دادستان در دادگاههای مربوط به بمبگذاری در مرکز آمیا، سخنرانی مهمی ایراد کردد. وی گفت: «این عملیات توسط رژیم ایران فرماندهی و اجرا شد و در دادگاههای ما به اثبات رسید. . ما متوجه شدیم چطور یک رژیم با صدور تروریسم و نقض مقرارت دیپلماتیک و حمایت از حزبالله تروریست، چنگالهای خود را در جهان گسترش میدهد... خانم رجوی ما در کنار شما هستیم چون ما هم قربانی این رژیم هستیم. تغییر رژیم ایران یک ضرورت است. ما از برنامه۱۰مادهیی خانم مریم رجوی حمایت میکنیم.
دکتر خوان گارسه مشاور سیاسی سالاوادور آلنده رئیسجمهور فقید شیلی و حقوقدان برجسته بینالمللی در این گردهمایی گفت: «میخواهم در اینجا به دکتر مصدق ادای احترام کنم که تاریخ ایران را دگرگون کرد و آثار عمیق و دامنهداری داشت که همچنان تا امروز پابرجاست. همان نسل بود که بلند شد و در سال ۱۳۵۷ علیه دیکتاتوری سلطنتی قیام کرد و آن را سرنگون کرد. آنچه که در سال ۱۳۶۷ انجام گرفت یک نسلکشی بود. ما در شرایطی هستیم که فکر کنیم آنچه در ایران رخ داده و رخ میدهد میتواند مورد پیگرد بینالمللی قرار بگیرد.
خانم اینگرید بتانکور، کاندیدای پیشین ریاستجمهوری کلمبیا، تأکید کرد: «ما در لحظهیی هستیم که دموکراسیها با دیکتاتوریها در جنگ هستند. خانم رجوی شما دانش و عشق لازم برای تغییر را دارید و این نیروی تغییر زنان هستند. تغییر تاریخی که داریم میبینیم. تضمین صلح جهانی به پیروزی رزم شما در ایران وابسته است. مبارزه مردم ایران مبارزه ماست. آنها متوقف شدنی نیستند. ما تا ابد خواهان ایران آزاد هستیم».
در این گردهمایی دکتر روزالیا آرتئاگا سرانو، معاون و رئیسجمهور اکوادور (۱۹۹۷)؛ خورخه فرناندو کیروگا رامیرز، رئیسجمهور بولیوی (۲۰۰۲)؛ آنا النا چاکن اچوریا، معاون رئیسجمهور کاستاریکا ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸؛ مونسرات روئیس گبارا، نماینده پارلمان کاستاریکا نیز حمایت و پشتیبانی خود را از مقاومت ضدفاشیستی ایران به رهبری خانم رجوی را اعلام کردند.
حمایت۷۹ تن از برندگان نوبل از برنامه ده مادهای خانم مریم رجوی
در کهکشان مقاومت شاهد یکی از درخشانترین مجموعه ستارگان آسمان علم و دانش و هنر از آرمانهای مردم ایران بودیم. ۷۹ نفر از برندگان جایزه نوبل گرانش و نیروی عظیم دانش بشری را پشتوانه مقاومت ایران نمودند. در میان این ستارگان شبنورد، اسکار آریاس سانچز رئیسجمهور کاستاریکا ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، برنده جایزه صلح نوبل ۱۹۸۶ و ماریو بارگاس یوسا نویسنده بزرگ دنیای ادبیات و اهل کشور پرو نیز درخشش ویژهیی داشتند. این فرهیختگان با صدای بلند از مطالبات دموکراتیک مردم ایران و از برنامه خانم رجوی حمایت نمودند.
در نامه مشترک برندگان جایزه نوبل، نگرانی عمیق از وضعیت وحشتناک و رو به وخامت حقوقبشر در ایران ابراز گردیده است. مردم ایران هر گونه دیکتاتوری، اعم از سلطنتی و مذهبی را رد کرده و خواستار تغییر رژیم برای برپایی یک جمهوری دموکراتیک هستند.