۴۰سال حاکمیت ارتجاع بر صنعت نفت کشور که اساساً بهدنبال «زود بازده» کردن این صنعت با حداقل مخارج بوده، اینک حیاتیترین بخش صنعتی ایران را به یک دستگاه بهشدت فرسوده و مستهلک تبدیل کرده که با توجه به تحولات آتی بازار نفت جهانی، در آستانه زمین خوردن است.
آخوندها بنا به تجربه چاره کار را در بای دادن منافع مردم ایران با بستن قراردادهای ننگین جستجو خواهند کرد و مردم ایران نیز ناگزیر به راهکارهایی متضاد با راهبردهای رژیم روی خواهند آورد.
این است آن پارادوکسی که اینک رژیم در زمینه نفت با آن روبهروست.
فارغ از آن که از این تحریم جان سالم به در ببرد یا نه!
بنا به آمار رسمی وزارت نفت، مجموع ذخایر نفت و گاز قابل بهرهبرداری ایران معادل ۱۰درصد کل ذخایر نفت خام موجود در جهان است.
بنا بر همین آمار، این ذخایر تا سال ۱۴۵۳خورشیدی قابل بهرهبرداری است.
مالکیت برخی از این منابع به درصدهای متفاوتی بین ایران و همسایگانش تقسیم شده، اما برداشت جدی از آنها انجام نمیشود یا با اختلاف زیاد انجام میشود، بهعنوان نمونه؛
قطر روزانه ۵۰۰هزار بشکه از لایههای نفتی پارس جنوبی برداشت میکند و ایران ۵۰هزار بشکه!
در میدان نفتی «آزادگان» مشترک با عراق، آنها روزانه ۱۵۰هزار بشکه بیشتر از ایران برداشت میکنند!
در میدانهای نفتی مشترک با عربستان و امارات و کویت نیز وضع بر همین منوال است. (تسنیم ۲۶تیر ۹۵).
بر اساس آمار کارشناسی شده سال ۲۰۱۰میزان استخراج از این منابع سالانه بین ۲۰۰تا ۲۵۰هزار بشکه کاهش مییابد.
از منابع نفتی دریای خزر عمدتاً برداشت چندانی صورت نمیگیرد و نفت آن اساساً توسط همسایگان خزری ایران برداشت میشود.(نگاه کنید به مصاحبه سیدعمار حسینی نماینده رژیم از قروه و سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شواری اسلامی با خبرگزاری فارس۲۱تیر ۹۰).
روند نزولی بازدهی منابع نفتی ایران
بر مبنای گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، انتظار میرود ظرفیت تولید نفت خام تا سال ۲۰۳۰میلادی به ۴/۴میلیون بشکه در روز برسد.(تابناک ۲۲اسفند ۹۷).
پژوهشی که در دانشگاه استنفورد انگلستان انجام شده و بخشهایی از آن در سایت حکومتی دیپلماسی ایرانی به تاریخ ۲۱دی ۹۵منتشر شده، نشان میدهد که ایران سالانه ۶درصد کاهش تولید سالانه (بهعلت کهنگی چاهها و فرسودگی دستگاهها و از دور خارج شدن تکنولوژیهای استحصال) خواهد داشت و تنها در زمانی میتواند بر این مشکل فائق خواهد شد که به نوسازی صنعت نفت کشور و ایجاد تکنولوژی نوین اقدام کند.
رئیس پژوهشکده نفت، گاز و پتروشیمی دانشگاه امیرکبیر روز ۲۶تیر ۹۵به تسنیم گفت: «عقبماندگی ما از سه کشور همسایه عربستان، عراق و قطر رقمی بالغ بر ١٧میلیارد دلار بهصورت سالانه میشود»(منبع تسنیم۲۶تیر ۹۷).
عقبماندگی فناوری پالایش
در چنین شرایطی که صنعت نفت کشور با پیری چاههای نفت و فرسودگی تأسیسات نفتی و از دور خارج شدن طبیعی فناوری نفتی روبهرو است، مهمترین تولید آن نفت کوره میباشد و این در حالی است که بهنوشته خبرگزاری حکومتی ایرنا (۴شهریور ۹۷) پالایشگاههای کشور با انباشت نفت کوره مواجه خواهند شد. علت این امر جایگزین شدن نفت کوره با گاز طبیعی است که بر اساس استانداردهای جهانی غیرقابل مصرف و برای تقلیل آلودگی هوا تولید آن تقریباً متوقف خواهد شد.(خبرگزاری فارس متعلق به پاسداران ۲۹بهمن ۹۷).
مدیر سابق شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران فردی به اسم احمدی در همان تاریخ به خبرگزاری حکومتی فارس گفته بود: «در آینده بنا بر اتفاقاتی که در دنیا میافتد، ما در رابطه با تولید نفت کوره دچار مشکل خواهیم شد و صادرات قفل خواهد شد، بنابراین کار عاقلانه این است که توسعه پترو پالایشگاهها را در دستور کار قرار دهیم».
جایگاه «نفت کوره» در صادرات نفتی آخوندها
نفت کوره سهمی حدوداً ۹۰درصدی در صادرات محصولات نفتی ایران دارد.
نفت کوره، سوخت رایج نفتکشها و سوخت ارزانی است که در کشتیرانی از آن استفاده میگردد اما اکنون بهعلت ضررهای جدی که برای محیطزیست دارد استفاده از آن ممنوع اعلام شده و ضرورتاً تا ژانویه ۲۰۲۰از دور استفاده خارج خواهد شد.
خوب است بدانیم آن محموله نفتی سرگردانی که هفته آخر اردیبهشت در یکی از بنادر چین تخلیه شد نیز نفت کوره بود. نفتی که ارزش چندانی ندارد و تا ژانویه آینده نیز از دور استفاده خارج میشود و با سوخت مرغوبتری جایگزین خواهد گردید لذا از هماکنون بسیاری از شرکتهای کشتیرانی و نفتکشهای جهان اقدام به تعویض سوخت خود و کنار گذاشتن نفت کوره کردهاند.
آینده «نفت کوره» در بازار جهانی نفت
نفت کوره، سوخت مصرفی اصلی حمل و نقل دریایی است. بر اساس آمار منتشره منابع رسمی جهانی (سازمان بینالمللی دریایی IMO) دهها هزار کشتی دریایی در اقیانوسها در حال حاضر بیش از ۳میلیون بشکه در روز از یک سوخت گوگرد بالا و سوخت لجن استفاده میکنند، اما از سال آینده (۲۰۲۰میلادی) صنعت حمل و نقل باید طبق قوانین سازمان بینالمللی دریایی، مصرف نفت کوره را به میزان چشمگیری کاهش میدهد. این امر برای بازار حمل و نقل جهان دارای تاثیرهای جدی است اما برای کشورهای تولیدکننده نفت بهویژه کشوری مانند ایران که نفت کوره در میان تولیدات نفتی آن جایگاه ویژهای دارد، بهمراتب عمیقتر و دردناکتری خواهد داشت!
به گزارش سایت تخصصی میز نفت، ایران در حال حاضر بزرگترین صادر کننده نفت کوره جهان است.
و باز هم به گزارش همین سایت تخصصی، ثابت ماندن حجم نفت کوره تولیدی در پالایشگاهها و کاهش مصرف آن در صنایع مختلف از جمله نیروگاههای تولید برق طی سالهای اخیر، نه تنها ایران را به بزرگترین تولیدکننده نفت کوره جهان تبدیل کرده است بلکه مشکلات عدیدهای را نیز برای پالایشگاهها از جمله کمبود مخازن ذخیرهسازی، صف طولانی تانکرهای بارگیری و تخلیه، اقتصاد ضعیف پالایشگاه و... ایجاد کرده است.
در خبری دیگر «علی حکمت» مدیر شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی آبادان، روز ۳خرداد ۹۵از افزایش تخلیه نفت کوره از سه و نیم به یازده میلیون لیتر در روز خبر داد. وی گفت: «با تغییرهای انجام شده در سیستم تخلیه، حجم برداشت نفت کوره مازاد در پالایشگاههای کشور سه برابر شد».
در همین زمینه سایت حکومتی سرپوش اقتصادی روز ۲۹مهر ۹۶نوشته بود: «یکی از مدیران نفتی مؤسسه بینالمللی مطالعات انرژی «فکتس» آمریکا..... به ایران آمده بود تا به مسئولان هشدار دهد صنعت نفت با خطر روبهروست. ایمان ناصری، مشاور ارشد مؤسسه مشاوران بازار نفت و گاز FGE میگوید سونامیای بازار نفت کوره جهان را هدف گرفته و ایران نیز به سبب تولید بالای نفت کوره در پالایشگاهها، در صف مقدم آن است».
راهکارهای پیشنهادی کارشناسهای حکومتی
اکنون و با توجه به اینکه خط تولید پالایشگاههای کشور عمدتاً توان تولید نفت کوره داشته و بهعلت فرسودگی و نبود فناوری لازم و دستگاههای مورد نیاز از انجام سایر پالایشهای کیفیتر عاجز هستند، کارشناسهای حکومتی پیشنهاد کردهاند، حتی اگر مشکل تحریم نفتی رژیم هم منتفی شود:
اولا از ابتدای ژانویه ۲۰۲۰حداقل تا ۳-۴سال نفت کوره تولیدی در داخل کشور مصرف شود! (فارغ از واقعی بودن چنین راهکاری و بدون توجه به آلودگیهای سراسری ناشی از آن و بازتابهای اجتماعی آن).
ثانیا این نفت کورهای راکه روی دست رژیم باد کرده به کشورهایی که امکان مصرف آن را دارند با قیمت ارزانتر از بازار بفروشند که در صف مقدم این کشورها عربستان سعودی قرار دارد که روزانه ۷۰۰هزار بشکه نفت خام در نیروگاهها و پالایشگاههایش میسوزاند و ترجیح میدهد آن را با نفت کوره ارزان جانشین کرده و ۷۰۰هزار بشکه نفت خامی را که میسوزاند به صادراتش اضافه کند. این گزینه البته بهشرطی قابل محاسبه است که روابط خصمانه با این کشور متوقف شود!
ثالثا خط تولید و پالایش جدید در پالایشگاههای کشور راهاندازی شود که این نیز به دو عامل پایهیی دیگر مشروط است:
یکم: رفع تحریمها!
دوم: پیدا کردن سرمایهگذاری که جرأت سرمایهگذاری در این مملکت را با این حکومت داشته باشد!
چشماندازها
با توجه به آنچه که به استناد گفتهها و آمار و ارقام کارشناسهای حکومتی گفته شد، حتی در صورت برداشته شدن تحریمها بهعلت بلایی که در تمامی این سالها و چهار دهه بر سر صنعت نفت کشور آمده است، چشمانداز خروج از بحران نوسازی صنعت نفت در کوتاه مدت وجود ندارد و آنچه باقی میماند، باز هم حراج نفت با زمین و منابع زیرزمینی آن است که مفهوم آن بازگشت به دوران قراردادهای بارون ژولیوس دو رویتر و ویلیام ناکس دارسی و سلاطین خائن و پخمه قاجار است که در مقایسه با آخوندهای حاکم، فیثا غورث محسوب میشدند!
اینها البته بخشی از مشکلات پایهای در صنعت نفت کشور است و بخش دیگر آن که به نیروی انسانی و کارگران متخصص این صنعت بر میگردد، بحث دیگری است که مجالی مستقل میطلبد. بیتردید سرکوبی که در تمامی این سالها متوجه مردم ایران و بهویژه جامعه کارگری کشور شده است آنچنان زخمهای عمیقی ایجاد کرده که پیامدهای سهمگین آن بیتردید در اولین تنشهای اقتصادی اجتماعی ناشی از بحران بازسازی احتمالی صنعت نفت، خود را نشان خواهد داد. بحرانهایی که راه به قیامهای اجتماعی خواهند برد آنهم درست در زمانی که شوراهای مردمی و کانونهای شورشی در تمامی شهرها ریشه دواندهاند.