728 x 90

حمید نوری؛ یک شهروند معمولی یا قاتل زندانیان سیاسی؟

دادخواهی مقابل دادگاه دژخیم حمید نوری
دادخواهی مقابل دادگاه دژخیم حمید نوری

نظام ولایت فقیه در ایران دارای سه قوه مستقل است. استقلال هم به‌معنای این‌که وابسته نیست. اما وابسته نبودن در این رژیم یعنی مستقل از عقل و فهم و حتی شعورمتعارف. والا این سه قوه در قانون اساسی نه تنها جدا از یکدیگر نیستند بلکه دست و پای پیکره یک دیکتاتور مذهبی به نام ولی‌فقیه هستند. آخرین نمونه از استقلال قوه قضاییه از عقل و منطق هم گزارشی است که درباره حمید نوری یکی از دست‌اندرکاران قتل‌عام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷ در زندان گوهردشت ارائه داده است. در این گزارش قوه قضاییه هیچ اشاره‌ای به سوابق، عملکرد و محتوای پرونده وی در دادگاه سوئد نمی‌کند و خواننده مطلب فقط باید بداند که: «این شهروند ایرانی در یک روند دادرسی غیرمنصفانه و ناعادلانه با تناقضات بسیار در طول ۹۲ جلسه محاکمه و در نهایت به حبس ابد محکوم شد»! (خبرگزاری میزان۴اردیبهشت۱۴۰۲)

 

ردپای مجاهدین در پرونده حمید نوری

این گزارش با تیتر «ردپای مجاهدین در پرونده حمید نوری» گویای نقش سازمان مجاهدین به‌عنوان شاکی و طرف اصلی در این دادگاه است. خوب معلوم است که وقتی هزاران هوادار سازمان مجاهدین پس از سالها زندان در بدترین و غیرانسانی‌ترین شرایط و با تحمل رنج و شکنج طاقت‌فرسا، با فتوای خمینی در یک ارزیابی چند دقیقه‌ای در یک بیدادگاه «هیات مرگ» به‌دار آویخته شدند، سازمان مجاهدین خلق ایران دادخواه و شاکی اصلی پرونده باشد. اصلاً مگر غیر از این حالت متصور است که فرد و یا گروه دیگری مدعی این نقش باشند؟ عموم شاکیان و شاهدان در این دادگاه هم همین اصل بدیهی را تأکید و تأیید کرده‌اند. شاکیان و شاهدان و خانواده‌های قتل‌عام شده‌های غیرمجاهد نیز پیوندها و وابستگیهای عقیدتی و مرامی و تشکیلاتی عزیزان به‌قتل رسیده‌شان در آن قتل‌عام هولناک را یادآوری و تأکید نموده‌اند و این هم مطابق بدیهی‌ترین قواعد و پرنسیپ‌های جاری در هر دادگاهی است که به همین منظور در دنیا تشکیل می‌شود.

 

اعدام به‌خاطر یک نام

در مورد زندانیان سیاسی هوادار مجاهدین مسألهٔ اصلی برای تعیین سرموضع بودن آنها که بر اساس فتوای خمینی جنایتکار می‌بایست اعدام می‌شدند، پافشاری و ایستادگی بر سر نام «مجاهد» بود. زندانی برای حفظ و حراست نام «مجاهد» و آرمانش و سازمانش و رهبری آن، حاضر به تسلیم و ندامت نشد و سرفرازانه و سرود خوان و با صلابت بی‌نظیر رهسپار محل اعدام خویش و دیگر برادران و خواهران آگاه و دلیرش گردید.

 

جنایتکاران، خود را انکار می‌کنند

حال بنگرید اطلاعیه‌ها و گزارشهای قوه قضاییه رژیم آخوندی و ایادی مزدورش را که قتل‌عام زندانیان سیاسی را انکار می‌کنند، برنامه‌ریزیهای از پیش و به مدت سالیان گذشته را حاشا می‌کنند، طبقه‌بندی زندانیان را می‌پوشانند. خط و نشان کشیدنهای سالیان دراز از زبان همین شهروند معمولی (؟!) در زندانهای اوین و گوهردشت به‌عنوان زندانبان و بعد ها دستیار دادیار ناظر بر زندان (ناصریان = مقیسه‌ای) از یادمان نرفته است. او می‌گفت: «بگذار خمینی حکم دهد آنوقت خواهید دید چه بر سرتان می‌آوریم»... . این جملهٔ او از قضا در دادگاه سوئد بارها توسط شاکیان و شاهدان بیان گردید. انکار نقش مهم حمید نوری در گزینش زندانیان سر موضع و انتقال آنها به محل «هیأت مرگ» با عبور از «راهروی مرگ» و به خط کردنشان پس از گرفتن حکم اعدام و منتقل کردنشان به حسینیه (محل قتل‌عام در زندان گوهردشت) و مشارکت در حلق‌آویز زندانیان سر موضع و سپس توزیع شیرینی در بین سایر جنایتکاران و چندین و چند بار این سیکل لعنتی را ادامه دادن از جنایت‌های انکارناپذیر این «شهروند»! است. او با صدایی هم‌چون صدای شمر و خولی «عاشورای مکرر مجاهدین» را نعره می‌کشید. خنده‌های مستانه این کارگزار حقیر و دون پایه که در صحنه جنایت مانند یک جلاد حرفه‌یی و یک مقام ارشد نظام، فعال و پر تلاش فراموش ناشدنی است. او چون آیشمن بیانگر «شرمبتذل» بود.

 

ناشیانه خواندنٍ «دفاعیه ابلیس»

آری؛ در اطلاعیه آخر، قوه قضاییه مستقل از عقل و شعور متعارف، فقط اشاره می‌کند یک شهروند ایرانی که لابد داشته از کنار دادستانی استکهلم در سوئد رد می‌شده و می‌خواسته از مناظر دیدنی اطراف لذت ببرد، ناگهان مواجه با مأموران استکبار جهانی شده و هر چه گفته من یک «شهروند ایرانی» هستم و نه «حمید عباسی»! آنها توجه نکرده و شهروند معمولی را در بیش از ۹۰ جلسه دادگاه و در کنار وکلای گرانقیمت نشانده و ناگهان به‌عنوان قاتل زندانیان سیاسی ایران به بالاترین حکم مجازات کرده و راهی زندان نموده‌اند!

در تاریخ تصوف آمده است که عده‌یی از صوفیان از شیطان دفاع کرده بودند! که وی خدا را منکر نشده بود بلکه فقط از فرمان خداوند تبعیت نکرد... و صدها کتاب و بیان در این راستا. اما دفاع حمید نوری در دادگاه از خمینی و فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران و دعا و صدقه برای جلادان شقی‌تر و بی‌رحم‌تر از خودش نشان داد هیچ احساس و شرم انسانی در این ابلیس حقیر نمانده است. و شهامت و جسارت شیطان را هم ندارد که بگوید: بله؛ زجر دادیم و حبس کردیم و شکنجه کردیم و به‌دار آویختیم... بلکه بزدلانه و رقت انگیز دست به توجیه می‌زند که زندانیان سیاسی در سلول‌های انفرادی نقشه کشیده بودند تا به همراه دوستانش در بیرون زندان آشوب کنند! و ما هم به وظیفه عمل کردیم. حقارت قوه قضاییه رژیم آخوندی را ببینید که حتی نمی‌تواند این داستان خیالی را بازگو کند.

 

نه می‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم

خانواده‌های داغدار و رنج کشیده قتل‌عام شدگان به درستی تأکید بر محاکمه همه جنایتکاران و به پای عدالت کشاندن آنها را دارند، حتی اگر قوه قضاییه رژیم آخوندی مزورانه و بزدلانه بگوید:

«یکی از موضوعات قابل ملاحظه در بازداشت و محاکمه حمید نوری حضور و نقش مجاهدین در این پرونده است و به نوعی اعضای این گروهک صحنه‌گردان اصلی دادگاه هستند.

تعداد کل افرادی که برای شکایت در این پرونده شاهد محور حضور داشته‌اند، ۱۱۳نفر بوده است.

از این تعداد ۶۰نفر از اعضای مجاهدین بودند که ۴۲نفر آنها از اعضای اصلی این گروهک و شماری دیگر نیز از نزدیکان آنها بودند.

اما اقدام عجیب‌تری که این حمایت همه‌جانبه را آشکار می‌کند برگزاری بخشی از دادگاه بدوی در آلبانی برای تسهیل حضور عناصر این گروهک در دادگاه است» (خبرگزاری میزان ۴اردیبهشت ۱۴۰۲).

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/3ffe7ff7-6af6-49ff-a8e3-f79bb8dcdfb0"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات