تهران روز سهشنبه ۲دی ۱۴۰۴، در میان ۱۰شهر آلوده جهان، با ثبت شاخص ۱۹۹ کیفیت هوا، بهعنوان سومین شهر آلوده جهان گزارش شد.
دادههای شرکت سوئیسی IQAir نشان میدهند که در اواخر سال ۲۰۲۵، شاخص کیفیت هوا در تهران بارها وارد وضعیت «ناسالم» و «بسیار ناسالم» شده و شهر، حتی در مقاطعی در فهرست «آلودهترین کلانشهرهای جهان» قرار گرفته است، شاخصی که مرگومیر و آسیبهای جدی به سلامت را برای همه گروههای سنی افزایش میدهد [۱].
این وضعیت پیچیده، فاقد یک علت منفرد و ساده است، اما یکی از مهمترین عوامل تشدیدکنندهٔ آن «مصرف گستردهٔ مازوت» ـیک سوخت سنگین و آلایندهـ در نیروگاههای حرارتی است. آخرین گزارشها حاکی است میزان مصرف مازوت در نیروگاههای ایران بسیار بالا بوده است، تا جایی که برخی نیروگاهها مصرف آن را به بیش از ۲۱میلیون لیتر در روز رساندهاند تا کمبود گاز طبیعی برای نیروگاهها جبران شود، امری که بهطور مستقیم کیفیت هوا را در پایتخت و دیگر شهرهای بزرگ وخیمتر کرده است [۲].
استفاده دولت از مازوت - سوختی با محتوای گوگرد بسیار بالا و آلودگیزایی شدید – این وضعیت را تشدید کرده است، در حالی که استانداردهای بینالمللی و قوانین محیطزیستی داخلی مصرف سوختهای پاکتر را توصیه میکنند [۳].
افزایش چشمگیر مصرف مازوت، در برخی استانها تا بیش از ۵۰۰درصد گزارششده و حتی در سراسر کشور بهطور متوسط ۴۶درصد افزایش یافته است، بهویژه در استانهای جنوبی و مرکزی ایران [۴].
چالش اصلی
چالش اصلی در این بحران، پیش و بیش از آنکه اقتصادی باشد، سیاسی است و به سیاستهای کلان حاکمیتی برمیگردد که نسبت به محیطزیست ایران و سلامت شهروندانش بیاعتناست و اولویتهای دیگری دارد. کشور ما ایران بهرغم برخورداری از ذخایر عظیم گاز طبیعی از سرمایههای ملی خویش محروم است.
این دادهها نشان میدهد که موضوع نه تنها در تهران بلکه در دیگر مناطق نیز به یک اپیدمی تبدیل شده است.
کرج با شاخص ۱۷۵، اصفهان ۱۷۱ و ارومیه ۱۶۱ در محدوده «ناسالم برای گروههای حساس» قرار دارند. همچنین بوشهر با شاخص ۱۵۳ و شیراز با شاخص ۱۳۰ نیز آلودگی شدید هوا را تجربه میکنند.
پیامدهای بهداشتی و اجتماعی
آلودگی شدید هوا پیامدهای مستقیم و غیرقابل انکاری بر سلامت عمومی دارد. ذرات معلق ریز(PM۲.۵) که بخش بزرگی از موجهای آلودگی را تشکیل میدهند، میتوانند به عمیقترین بخشهای ریه نفوذ کنند و خطر بیماریهای قلبی، تنفسی و سرطان را افزایش دهند. تنها در سالهای اخیر تماس با بخش اورژانس در روزهای آلوده تا بیش از ۲۰درصد افزایش داشته و دهها هزار مورد مرگومیر سالانه را میتوان به آلودگی هوا مرتبط دانست.
در حوزه اجتماعی نیز، بحران هوا به ناامنی و نارضایتی عمومی دامن زده است. زندانی کردن مردم در خانه در روزهای «هوای خطرناک»، تعطیلی مدارس و اختلال در فعالیتهای اقتصادی تنها بخشی از آثار فرعی این بحران است، امری که فشار بر خانوادهها و نظام سلامت را افزایش داده است.
علل ساختاری و ناترازی انرژی
متخصصان علت این بحران را سوءمدیریت در بخش انرژی و ناترازی میان عرضه و تقاضا میخوانند و میافزایند ایجاد نکردن پالایشگاههای مدرن برای تولید سوخت با کیفیت بالا، ضعف در توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و اتکای بیش از حد به زیرساختهای قدیمی باعث تشدید بحران شده است. البته پیشاپیش مشخص است که تقلیل بحران به «سوءمدیریت» یا عنوان شیک «ناترازی!»، لاپوشانی ریشههای اصلی بحران است که همانا اصل ولایت فقیه و نظام نامشروع و فاسد برآمده از آن است.
راهحلهای کلان و چشمانداز سیاسی
عبور از این بحران نیازمند یک بازاندیشی اساسی در سیاستگذاری انرژی و محیطزیستی است. اولاً لازم است ناترازی عرضه و تقاضای انرژی در نیروگاهها با سرمایهگذاری در زیرساخت گازرسانی و بهرهگیری از منابع انرژی پاک و تجدیدپذیر برطرف شود. ثانیاً اجرای جدی قانون هوای پاک و استانداردهای سوخت در همه بخشها، از حملونقل تا نیروگاهها، باید به یک اولویت ملی تبدیل شود.
اما سؤال اساسی این است آیا چنین اصلاحات ساختاری در این نظام و با سیاستهای ضدایرانی آن امکانپذیر است؟
منابع:
[۱]
IQAir, “November 22, 2025: Tehran among top 10 most polluted cities in the world,” November 22 2025, https://www.iqair.com/ca/newsroom/tehran-among-top-10-most-polluted-cities-in-the-world-11-22-2025
https://www.iqair.com/ca/newsroom/tehran-among-top-10-most-polluted-cities-in-the-world-11-22-2025
[۲] و [۳] و [۴]
Iran Open Data, “Iran’s Dirty Revival — A 540% Jump I Mazut-Burning in One Province,” 2025,
https://iranopendata.org/en/article/295-iran-dirty-revival-mazut-burning-surge