728 x 90

سیاست؛ شرمگین از فاصله‌ٔ جنسیتی و طبقاتی!

سیاست و فاصله طبقاتی
سیاست و فاصله طبقاتی

ریسنده و بافنده‌ی سرنوشت‌ها

«سیاست»، گسترده‌ترین ساحت رفت و آمد ناگزیر انسان‌ها در جهان ماست. کدام جزء زندگی را می‌توان اثرپذیر از ساحت سیاست ندانست؟ کدام انسان متظاهر به غیر سیاسی بودن هست که بخش عمده‌ی امورات زندگی‌اش متأثر از سیاست و کارکردهای سیاست‌مداران نباشد؟ آیا قابل تصور است که حتی آب و نان زندگانی، از چگونگیِ امر سیاسی مصون باشند؟ مالیات گرفتن از شهروندان بر اساس چه کارکردی یا ضرورتی صورت می‌گیرد؟ آیا جز از منظر سیاسی و برای چرخه‌ی کار یک دولت که اولین نشانه‌ی هویت‌اش، سیاسی بودن است؟

پس آب، نان، هوا و طبیعت در جهان ما، توسط سیاست محاصره شده‌اند. ساختار گردش کار روزمره‌ی دنیای زیست انسانی و حیوانی، عجین با سیاست‌های محلی، منطقه‌یی و جهانی‌ست. پس سیاست‌های جهانی، ریسنده و بافنده‌ی سرنوشت ملت‌ها و کشورها هستند.

 

نخ نبات سیاست

با چنین ساختاری متشکل از سیاست و اقتصاد و فرهنگ، نخ نبات مناسبات سیاسی میان کشورها و دولت‌ها چیست؟ از قرن‌ها پیش تا کنون، نخ نبات این رابطه، «منافع» بوده است. و اصل موضوع این است که باید دانست این «منافع» چقدر با زدوبند، خودپرستی، نفع فردی و نفع گروهی آغشته است. بهترین معیار تشخیص میزان آلودگیِ به عوامل فوق یا دور بودن از آن‌ها، مناسبات دولت‌ها با مردم است. حقوق مردم با آزادیِ اندیشه و بیان، دموکراسیِ اجتماعی و سیاسی، برابری جنسیتی و برخورداری از مواهب اقتصادی، شناخته می‌شود.     

 

سرنوشت مردم در آینه‌ی سیاست

اشاره‌‌های فوق می‌گویند که سرنوشت بخش عمده‌یی از مردم جهان ما، آینه‌یی مقابل سیاست است. آینه‌یی که نشان می‌دهد درصد قابل توجهی از تصمیمات سیاسی، از منافع شخصی، اقتصادی، جنسیتی و در مواردی ایدئولوژیک ناشی شده‌اند. این امر باعث شده است که سیاست، به‌جای آن‌که بستری برای تحقق عدالت و صلح و فرهنگ‌سازی باشد، به میدان رقابت برای قدرت و ثروت تبدیل شده است. باوجود پیشرفت رعدآسای تکنولوژی و ارتباطات در جهان ما، متأسفانه شاهدیم که هنوز قربانیان صفوف مقدم سیاست رایج، زنان و کارگران هستند و دیگر اقشار نیز از آسیب‌های آن مصون نیستند.

 

جنگ‌ها از کجا می‌آیند؟

مثلاً جنگ‌های خاورمیانه طی سه دهه‌ی گذشته، به‌وضوح نشان می‌دهند که منافع سیاسی و ایدئولوژیک حاکمیت ملایان، یک‌طرف اصلی و علت عمده‌ی وقوع آن‌ها بوده است. عواملی دیگر مثل منافع شرکت‌ها و صنایع تسلیحاتی، مکمل این جنگ‌افروزی بوده‌اند. تاریخ بیش از چهار دهه‌ی گذشته نشان داده است که جنگ‌هایی که این حاکمیت به آن‌ها مبادرت نموده، به‌طور مطلق نه به‌دلیل دغدغه‌های انسانی، بلکه به‌علت ادامه‌ی سلطه‌ی سیاسی برای تأمین قدرت و ثروت بوده است. اگر قدرت، ثروت و توسعه‌طلبی، از انگیزه‌ی چاشنیِ جنگ‌ها گرفته شود، باروت آن‌ها هرگز مشتعل و منفجر نخواهد شد.   

 

سیاست؛ شرمگین از فاصله‌ی جنسیتی و طبقاتی!

یکی از مهم‌ترین آثار آلودگیِ سیاست به منافع، فاصله‌ی گسترده‌ی جنسیتی و طبقاتی است. در این دو امر، جهان ما به‌نسبت پیشرفت علم، تمدن، تکنولوژی و ارتباطات، بسیار شرمگین می‌نماید. چنین می‌نماید که فرهنگ انسانی، قربانیِ مناسبات سیاسیِ متکی بر منافع‌گرایی شده است. افزایش فاصله‌ی بی‌اعتمادیِ مردم به عرصه‌ی حکمرانی‌ِ جنسیتی و طبقاتی، گویای این واقعیت نازیبنده‌ی شأن انسانی‌ست.

 آیا این واقعیت اشاره به علت افزایش فساد، نابرابری اجتماعی و بحران‌های اقتصادی و انسانی ندارد؟ آیا ناگزیریِ وقوع انقلاب‌ها برای برابری ــ جنسیتی و طبقاتی ــ دلیلی روشن‌تر و ضروری‌تر از این واقعیت می‌خواهد؟   

 

چه باید کرد؟

به همان میزانی که قدرت و ثروت در هیأت یک حاکمیت، تلاش دارد مردم را از تعیین سرنوشت خود دور نگه دارد، باید شفافیت و پاسخگویی در نظام‌های حکومتی افزایش یابد. باید رسانه‌های مستقل، بدون فشار و سانسور، گسترش یابند. باید زنان به‌طور خاص و دیگر اقشار به‌طور عام در عرصه‌ی اجتماعی و سیاسی فعال و پیشگام باشند. باید سازمان‌های بین‌المللیِ غیر دولتی در ایجاد و گسترش چنین سازوکارهایی کوشا باشند تا بر تصمیمات دولت‌ها تأثیر بگذارند.  

تنها با مسؤلیت‌پذیریِ ملی در جهت افزایش نظارت بر شفافیت آزادی و برابری، می‌توان امید داشت که سیاست بین‌المللی از این آلودگی دور شود و به سمت تحقق عدالت، صلح و برابریِ واقعی و سعادت مشترک بشری پیش رود.

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/5507fbdb-3d77-498b-add0-0e4525c89a90"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات