سؤال: آیا قیام آبان ۹۸ یک قیام خلقالساعه بود یا پشت و گذشتهای هم دارد؟
مهدی براعی: سلام دارم خدمت مردم قهرمان ایران، قیامآفرینان آبان. آنها که با تمام وجودشان در برابر این رژیم صفآرایی کردند و نشان دادند که عزم جزم دارند تا این رژیم را سرنگون کنند. درود میفرستم به کانونهای قهرمان شورشی که جلودار این نبرد هستند.
قیام آبان ۹۸با گران شدن بنزین شروع شد. ما به عیان دیدیم که وقتی قیمت بنزین سه برابر شد، مردم به جان آمده از دست این رژیم، با خشمشان قیام را شعلهور کردند.
این قیام خلقالساعه نبود. این قیام یک پشت و یک گذشتهای دارد؛ چرا که جامعهٔ ایران در حالت و وضعیت انفجاری است. اگر بخواهیم در یک تعریف روشن، قیام آبان ۹۸را بیان کنیم، باید بگویم که این قیام ادامهٔ قیام ۹۶است. این دو قیام در یک مسیر و در یک راستا بودهاند. یک نقشهمسیر روشن و پشت سر هم را طی کردهاند. نقشهمسیر چیست؟ نقشهمسیر سرنگونی رژیم جنایتکار ولایت فقیه اگر چه قیام آبان ۹۸بهطور کیفی با قیام ۹۶متفاوت بود. یعنی ارتقایافتهٔ آن قیام در یک کیفیت نوین بود. این تفاوت از تمام وجوه آن دیده میشود.
قیام آبان ۹۸ در کمتر از ۲روز، ۱۹۱شهر را در بر گرفت. این گستردگی آن کیفیتی است که نشاندهندهٔ خشم و شورش مردم علیه رژیم بود. اگر این قیام ادامه پیدا میکرد، همانطور که سران و عناصر این رژیم میگویند، دیگر اثری از این رژیم وجود نمیداشت. شاهد بودیم که بسیاری از شهرها و مناطق آزاد شده و در دست مردم قرار گرفتند. این همان شورش و قیام علیه تمامیت رژیم است.
واقعیت این است که قیام ۹۶ هم در ادامهٔ قیام ۸۸ بود. اینها همه یک نقشهٔ مسیر هستند. چه نقشه مسیری؟ نقشهٔ مسیر ارتش آزادیبخش. در واقع قیام آبان ۹۸ همان مسیر ارتش آزادیبخش، کانونهای شورشی، شهرهای شورشی و مناطق و محلههای شورشی را به محک گذاشت. اثبات کرد که راهی جز این وجود ندارد و مردم هم در این مسیر قرار دارند.
قیام آبان ۹۸ خشم و عصیان علیه تمامیت این رژیم را بهخوبی نمایش داد. در واقع نشان داد که استراتژی کانونهای شورشی که در سال ۱۳۹۲رهبری مقاومت اعلام کرد، چقدر توانست خودش را اثبات کند. در عمل میبینیم که چگونه شهرهای شورشی شکل گرفته و باز هم خواهد گرفت. حتی بعد از قیام ۹۶شاهد بودیم که شهرهای شورشی کازرون و کرج و اصفهان این را به نمایش گذاشتند. در واقع یک صفآرایی برای سرنگونی رژیم است.
در قیام آبان ۹۸ عمق و ابعاد عصیان، گستردگی بیشتری پیدا کرد. دیدیم و میبینیم که رژیم را چقدر به وحشت انداخته است. دیدیم که رژیم چه سرکوبی را به دستور خامنهای جنایتکار انجام داد. ۱۵۰۰شهید، قیمتی است که مردم و مقاومت ایران از عزیزانشان میپردازند. این نشان میدهد مردم ما عزم جزم کردهاند که این رژیم را به هر قیمتی سرنگون کنند.
عنصر دیگری را که باید بر آن انگشت بگذارم، نقش کانونهای شورشی است که مسیری را بهطور خاص بعد از قیام ۹۶ طی کردهاند. اگر بخواهم نقش کانونهای شورشی را با عمل و اقدامات قهرمانانهشان بگویم، باید تأکید کنم که شاهدیم هر روز که جلو آمدهایم، اقدامات این کانونها ارتقا یافته است. این واقعیت، نقش شاخصگذاری این مسیر را دارد. مردم هم به این نقش جواب مثبت دادهاند. کانونها نیز با فعالیتهایشان نشان دادهاند که مسیر صحیح همین است.
دیگر اینکه کانونهای شورشی نقش سازماندهانه دارند. ویژهگی این قیام هم سازمانیافتگیاش است. کانونها سازمانیافتگی را در درون قیام گسترش دادند تا مقاومت هم ادامه داشته باشد. کانونهای چنین نقشی داشتند.
بنابراین چنین کیفیتی را در قیام ۹۸ میبینیم. این مسیر ادامه دارد و تا سرنگونی رژیم و پیروزی نهایی هم متوقف نخواهد شد. رژیم هم تلاش میکند آن را با تمام اقدامات سرکوبگرانهاش متوقف کند. تلاش میکند که بگوید تمام شد و ماجرا پایان پیدا کرد. ولی واقعیت اینگونه نیست. کما اینکه قبل از این هم رهبری مقاومت در پیامی که در ۱۲ آبان ۹۷ دادند، این را بهخوبی بیان کردند. قسمتی از این پیام را میخوانم:
«اصل موضوع چیست؟ اصل موضوع را میتوان بهروشنی در شکافتن هستهٴ قیامی دریافت که از دی ۹۶ سراپای رژیم را درنوردیده و به لرزهٔ سرنگونی افکنده است. رژیم آخوندی در تمامیت و با تمام دستهبندیهایش بهطور کیفی تضعیف شده است. شرایط به عقب برنمیگردد و آتش قیامها خاموشی نمیپذیرد. این تضعیف برای رژیم درمانناپذیر است و رژیم در هزارتوی بحرانها در بنبست بهسر میبرد».
این واقعیت را بهخوبی دیدیم. همانطور که آتش قیام در زمانهای مختلف ادامه داشت، اوج آن را در قیام ۹۸ دیدیم. به همین دلیل الآن میبینیم که این یک مسیر است، یک خط است، یک استراتژی است که تا سرنگونی رژیم ادامه خواهد داشت. این مسیر و این خط و استراتژی هر روز هم وسیعتر و عمیقتر خواهد شد.
بنابراین در پاسخ به سؤالی که گفتید آیا این قیام گذشته و پشت دارد، باید بگویم بله، پشت دارد. پشت آن در سابقه و گذشتهٔ یک استراتژی هست که در اینجا مطرح است. یعنی قیام آبان یکباره خلق نشده است. این قیام یک گذشته و آیندهای دارد تا سرنگونی رژیم و پیروزی ایران محقق شود. هیچکس نمیتواند جلو این خواست مردم را بگیرد. عزم جزم مردم را بهخوبی در قیام آبان ۹۸دیدیم. دیدیم که قیمت سنگین ۱۵۰۰شهید را دادند. این قیمتی برای مسیر سرنگونی این رژیم است. این همان مسیر ارتش آزادیبخش است. به همین دلیل آینده درخشانی در انتظار میهنمان است.
سؤال: گستردگی و کیفیت این قیام چگونه بود؟
مهدی براعی: علامتهای زیادی وجود دارند که این قیام از کیفیت ویژهیی برخوردار بود. گستردگیاش ۱۹۱شهر را در بر گرفت. تقریباً تمام مراکز استانها، مراکز شهرستانها و شهرهای مهم ایران را فرا گرفت. به همین دلیل یک قیام سراسری بود.
از نظر کیفی هم خیلی از شهرها و محلهها و مناطق برای مدتی آزاد شدند. شیراز خودش را بهعنوان پایتخت شهر شورشی به ثبت رساند. مردم قهرمان ماهشهر مدتی شهر را آزاد کردند. اهواز، کرمانشاه مریوان و از جمله تهران و شهریار مدتی در دست مردم قرار داشتند. رژیم هم فقط با کشتار وحشیانه توانست شهرها را پس بگیرد.
سراسر این قیام از یک کیفیتی برخوردار بود که خود را در همان شهرهای شورشی و مناطق آزاد شده نشان داد. مردم در این مناطق رژیم را پس زده و عقب راندند. تمام مراکز و نمادهای رژیم را درهم شکستند. آثاری از رژیم باقی نگذاشتند و رژیم در تمام نقاط پا به فرار گذاشت. خود رژیم اعتراف کرده که ۱۰۰۰بانک و ۹۰۰پمپبنزین و ۸۰پایگاه بسیج را مردم منهدم کردند. این همان خشم تودهٔ مردم برای سرنگونی این رژیم جنایتکار است.
رژیم پی برده بود که اگر قیام ادامه پیدا کند، دیگر اثری از نظامش باقی نخواهد ماند. این وحشت و ترس را عناصر هنوز مرتب در سخنانشان بیان میکنند. جمعه هفته پیش بود که یکی از امام جمعههای خامنهای بهنام حسنزاده کوکی در استان خراسان شمالی گفت: «در سال ۹۸ که امسال بود در دو روز فقط در دو روز بیش از ۲۰هزار میلیارد تومان اینها ظرف دو روز به دولت خسارت زدند و بنای بر این بود که این ادامهدار باشه اگر میشد چهار روز دیگه میلیاردی نبود کشور را از بین میبردند». یعنی سرنگون شده بود.
در همدان هم آخوند دجال محمدعلی ارزنده در نماز جمعه گفت: «فتنهٔ بزرگ در راه است. بزرگ و بزرگ و بزرگ و بزرگتر. فتنه که تمام شدنی نیست. مگر دشمنان اسلام دست میکشند؟».
در اصفهان هم آخوند شیاد طباطبایینژاد: «گفت اصل کاری که میخواهند بکنند این است که انقلاب ما را از بین ببرند... اینها قصدشان یک ضربه زدن نیست قصدشان ریشهکن کردن است». بلکه قصد مردم سرنگونی تام و تمام این رژیم منحوس ولایت فقیه است
رژیمی که اسلام را دستاویز سرکوب و جنایتهایش کرده است، از دست این مردم خلاصی ندارد و این مردم هم دست برنخواهند داشت. همانطور که اذعان و اعتراف میکنند، مردم این رژیم را نابود و سرنگون خواهند کرد. این کیفیت قیام است. رژیم این کیفیت را دید و به همین دلیل دست بهقتلعام زد.
این همان کیفیت نوین است که اگر چه شهیدانش قیمت سنگینی برای مردم هستند و مردم عزیزترین عزیزانشان را از دست دادند، ولی در مسیری است که نوید میدهد پایان یک رژیمی را که ۴۰سال جز سرکوب و جنایت و فقر و ویرانی چیزی به ارمغان نیآورده است. پیام این کیفیت هم ادامهدار بودن قیام تا سرنگونی رژیم است.
از طرفی خوشبختانه مقاومتی هست که رهبری مسعود و مریم رجوی را دارد. از طرفی کانونهای شورشی هستند که دارایی و سرمایهٔ این مقاومت هستند. الآن هم میبینیم که از روز اول تا حالا چقدرتفاوت پیدا کرده است. الآن کانونهای شورشی همهجا حضور دارند. رژیم تلاش کرد این را از بین ببرد؛ ولی خوشبختانه نتوانست و بر سرش خراب شد.
سؤال: در صحبتهای شما بود و هموطنان هم اشاره به ترس و هراسی میکنند که سرتاپای رژیم را فراگرفته است. بهنظر شما ریشهٔ این ترس در کجاست؟
مهدی براعی: یک ترس رژیم از ایستادگی و مقاومت مردم است. مردمی که عزم جزم کردهاند این حاکمیت را سرنگون کنند؛ چرا که جز ویرانی و بدبختی، چیزی برای مردم به ارمغان نیآورده است. هر روز هم میبینیم که جنایت و سرکوبگریاش بیشتر میشود. این واقعیت را بهخوبی در قیام آبان ۹۸ دیدیم. چگونگیِ این عزم و جزم و این قاطعیت در عملکرد مردم بهوضوح دیده شد. مردم برای این عزم و جزمشان قیمت ۱۵۰۰شهید را دادند. رژیم این گستردگی و سراسری بودن قیام را دید. بنابراین ترس، همهٔ وجودش را گرفته است. در تمام صحبتهایشان این را بارز میکنند.
یک ترس دیگر رژیم این است که میداند این قیام ادامه دارد. با وجود اینکه تبلیغ میکند «تمام شد»، ولی در چهلم شهیدان در ۵دی دیدیم که تمام نیروهایش را بهحالت آمادهباش درآورد، تمام مرخصیها را لغو کرد و شروع به دستگیری نمود. تمام میادین شهرها را به شیوهٔ اشغالگری، پر از نیروهای مزدور و سرکوبگرش کرد تا جلو قیام بعدی را بگیرد. ولی مسلماً این قیام ادامه دارد و رژیم نمیتواند جلو آن را بگیرد.
یک ترس دیگر رژیم هم از کانونهای شورشی و قیام سازمانیافته است. بهخصوص که کانونهای شورشی همهجا را در بر گرفتهاند و با فعالیتهایشان، هدایت میکنند و سمت و سو میدهند. رژیم هم میداند که نمیتواند جلو رشد این مقاومت را بگیرد. مقاومتی که بار سازمانیافتگی پیدا کرده است. مقاومتی که رهبری دارد و آن را هدایت میکند.
بنابراین رژیم بهدلیل همین عوامل، ترس سرنگونی دارد. لرزهٔ سرنگونی تمامیت رژیم را فراگرفته است. از طرفی هم میداند که نمیتواند این مسیر و اوضاع را به عقب برگرداند. هیچ راهی هم ندارد و در چشماندازش، سرنگونی را میبیند. همین هم نشانههای بنبستاش است.
سؤال: اقشار جامعه که تشکیلدهندهٔ این قیام هستند، چه ویژهگیهایی دارند؟
مهدی براعی: جز آنها که در جنایت با رژیم سهیم هستند، جز آنها که در چپاول و غارت دست در دست رژیم دارند و جز آنهایی که پشتوانه و حامی رژیم و تئوریزه میکنند جنایت این رژیم را، تمام اقشار و جامعه و مردم در برابر این رژیم قرار دارند.
لازم است اشاره کنم که هر چه جلو آمدهایم، آن قشر جامعه که بیشتر به حاشیه رانده شده و بیشتر تحت ستم قرار گرفته، الآن بار اصلی قیام را بر دوش دارد. یعنی محرومان که بیشترین ستم مضاعف بر آنها میشود. در قیام ۹۸ هم بهخوبی دیدیم که آن قهرمانان و آن مردم دلیر تحت ستم در حاشیهٔ شهرهای بزرگ مثل اسلامشهر، شهریار و ملارد و...مسؤلیت قیام را بر شانههایشان داشتند. یعنی کسانی که بیشترین ظلم و ستم از طرف این رژیم بر آنها روا میشود. به همین دلیل وقتی میگوییم قیام عمق پیدا میکند، یعنی ادامهٔ آن بر شانههای کسانی است که هیچ چیزی برای از دست دادن ندارند؛ مثل لشکر بیکاران که بیشترین آثار فقر بر آنها وارد میشود.
الآن در ایران هر روز که میگذرد خط فقر بیشتر از قبل میشود. الآن حتی نمیگویند «زیر خط فقر»، بلکه میگویند «زیرخط فلاکت» که پایینتر از خط فقر است. یعنی مردم به خط حیات رسیدهاند. زیر خط فلاکت هم، کسانی هستند که حیاتشان در خطر است. حتی رزق و روزی ندارند که غذای روزانهشان را تأمین کنند. این مردم محروم و ستمدیده همهچیزشان را از دست دادهاند. اینها همان لشکر بیکاران و ملت تحت ستم هستند که در مقابل این رژیم صفآرایی کردهاند. مگر رژیم آخوندی راه دیگری جز سرنگونی رژیم اش باقی گذاشته است لذا خلق قهرمان ایران عزم جزم کرده است که رژیم ولایت فقیه را سرنگون کنند. رژیم هم همانطور که گفتیم، هیچ راه گریز و راهحلی ندارد و در بنبست کامل است.
نکتهای را هم اضافه کنم که بهراستی تنها راه «آتش جواب آتش» در برابر این رژیم مانده است. این تنها کلید پیروزی مقاومت و جوابی است که مردم در صحنه بهخوبی دارند میدهند.
با وقوع قیام ۹۸، رژیم در بحرانیترین وضعیت خودش قرار دارد. از طرفی مقاومت و مردم ایران در بهترین نقطه و موقعیت پایداری قرار دارند و ثمرهٔ خون شهیدان را داریم میبینیم. مقاومتی که از سال ۱۳۶۰شروع شد، تا به امروز با ۳۰هزار قتلعام و ۱۲۰هزار شهید راه را ادامه داد. الآن میبینیم که این مسیر دارد ثمرهاش را میدهد و به هدف غایی و نهاییاش یعنی سرنگونی رژیم آخوندی، نزدیکتر از همیشه است. این همان نوید پیروزی است که در دسترس است.