فروپاشی نظام - میزان زوال ولایت فقیه
«اگر مدعی هستیم ما حکومتی مردمی هستیم باید تمام ارکان و نهادهای ما مردمی باشد.» (1)
این عبارت مبهم و چندپهلو، سیخی بر پهلوی ولایت فقیه است که در جریان انتخابات یک بار دیگر تضعیف شد. رسانه حکومتی ابتکار در مقالهیی با عنوان میزان و ارکان میگوید چرا برخی نهادها، مردمی و انتخابی است و برخی غیرانتخابی؟
یعنی چرا خامنهای تمام قوای مسلح و غیرمسلح و قضا و مقننه و... را یک تنه انتخاب میکند و رئیس دولت ول معطل است.
یعنی تا زمانی که هژمونی و اختیارات ولایت فقیه باقی است هیچ امید و مکانیزم قانونی برای کنترل نهادهای غیرانتخاباتی وجود ندارد و ضمانتی هم در کار نیست. وی در ادامه «میزان و ارکان»مینویسد:
«مکانیزمی قانونی که سایر نهادهای غیرِ انتخابی را با رأی ملت هماهنگ کند وجود ندارد. به عبارتی، ضمانتی عینی برای مردمی بودنِ نهادهای غیرانتخابی اکنون در دسترس نیست. به نظر میآید زیبنده است که بر نافذیتِ رأی مردم در ساختارهای قدرت بیشتر بیفزاییم؛ به قدری که بتوان آن را بهراحتی میزان نامید» (2)
نتیجه اینکه رئیسجمهور میآید یک حرفی میزند و رئیس قوه قضاییه که سرباز و مزدور ولایت فقیه و «غیرانتخابی» است میگوید خفه! شما چه کارهاید؟!... این حرف اصلی نویسندهٴ میزان و ارکان و بیانگر نخنما شدن ولایت فقیه و ضعف مضاعف خامنهای است. توجه کنید:
«بهطور مثال در همین مسأله مورد اختلافِ جدید، به نظر میآید همین نزاع تکرار شده است. یک طرف به پشتوانه رأی اکثریتِ ملت و شعارهای همین اکثریت، پیرامون رفع برخی ممنوعیتها قولهایی داده است. در طرف دیگر ماجرا، رئیس دستگاه قضا مدعی است که این مسأله در اختیارات رئیسجمهور نمیگنجد و ایشان قولی گزاف دادهاند.» (3)
این عبارت مبهم و چندپهلو، سیخی بر پهلوی ولایت فقیه است که در جریان انتخابات یک بار دیگر تضعیف شد. رسانه حکومتی ابتکار در مقالهیی با عنوان میزان و ارکان میگوید چرا برخی نهادها، مردمی و انتخابی است و برخی غیرانتخابی؟
یعنی چرا خامنهای تمام قوای مسلح و غیرمسلح و قضا و مقننه و... را یک تنه انتخاب میکند و رئیس دولت ول معطل است.
یعنی تا زمانی که هژمونی و اختیارات ولایت فقیه باقی است هیچ امید و مکانیزم قانونی برای کنترل نهادهای غیرانتخاباتی وجود ندارد و ضمانتی هم در کار نیست. وی در ادامه «میزان و ارکان»مینویسد:
«مکانیزمی قانونی که سایر نهادهای غیرِ انتخابی را با رأی ملت هماهنگ کند وجود ندارد. به عبارتی، ضمانتی عینی برای مردمی بودنِ نهادهای غیرانتخابی اکنون در دسترس نیست. به نظر میآید زیبنده است که بر نافذیتِ رأی مردم در ساختارهای قدرت بیشتر بیفزاییم؛ به قدری که بتوان آن را بهراحتی میزان نامید» (2)
نتیجه اینکه رئیسجمهور میآید یک حرفی میزند و رئیس قوه قضاییه که سرباز و مزدور ولایت فقیه و «غیرانتخابی» است میگوید خفه! شما چه کارهاید؟!... این حرف اصلی نویسندهٴ میزان و ارکان و بیانگر نخنما شدن ولایت فقیه و ضعف مضاعف خامنهای است. توجه کنید:
«بهطور مثال در همین مسأله مورد اختلافِ جدید، به نظر میآید همین نزاع تکرار شده است. یک طرف به پشتوانه رأی اکثریتِ ملت و شعارهای همین اکثریت، پیرامون رفع برخی ممنوعیتها قولهایی داده است. در طرف دیگر ماجرا، رئیس دستگاه قضا مدعی است که این مسأله در اختیارات رئیسجمهور نمیگنجد و ایشان قولی گزاف دادهاند.» (3)
فروپاشی نظام - میزان دزدی، رشوه و اشرافیت
باند جلاد دستش پر است. توجهی به سیخ و سمبه و شعبدة شیاد ندارد. همین که رویش را زیاد کند یک فقره از دزدیهایی که تا دیروز اشکالی نداشت و امروز در سایه شقه، مشکل ساز شده را رو میکند. حسین شریعتمداری شمشیر و شارلاتان معروف ولایت فقیه در مطلبی با عنوان «پای اشرافیت و ردّ خیانت» چنان بهسادگی رشوه میلیاردی و بیکفایتی مسئولان دولتی را رو میکند که انگار نه انگار در این مملکت بیش از 30درصد زیر خط فقر مطلق و در خط مرگ هستند و 30 میلیون نفر سال به دوازده ماه رنگ گوشت و برنج هم نمیبینند.
وی مینویسد:
«آیا فروش 25ساله گاز به شرکت اماراتی کرسنت با یک بیست و چهارم قیمت (۱.۸سنت به جای 48 سنت در هر متر مکعب) خسارت کمی بود که با اصرار بر ادامه فعالیت متهمان همان قرارداد در وزارت نفت، موجب شدند ادعای مستند ایران درباره وقوع رشوه و تبانی و باطل بودن اصل قرارداد زیر سؤال برود و دادگاه لاهه حکم خسارت 18 میلیاردی علیه ما تدارک کند؟ و از آن بدتر، شرکت ترکیهای با استناد به همین قیمت پایین قرارداد کرسنت، از ایران شکایت کند و به میزان یک میلیارد و نهصد میلیون دلار خسارت (در قالب دریافت گاز مفت به مدت 16ماه) بگیرد؟» (4)
رشوه و تبانی و بیشرافتی تا کجا! این میزان دست بازی و جنایت و اشرافیت از کجا درآمده؟ محصول کدام دکان و کدام ارکان و کدام مرام و اندیشه و اعتقاد است؟ هرگز دستگاه مالی دولتهای اجنبی و مغول و سایر سلاطین خونخوار در این مملکت این «میزان» بیدروپیکر و بیحساب و کتاب و بیصاحب نبوده که اینگونه چوب حراج به ذخایر و سرمایههای کشور بزنند و در دنیای رفاقت و سیاست و رشوه و اشرافیت برای 25سال گاز متری 48 سنت را یک سنت و خردهیی پیش فروش کنند و بعد هم بابت این «میزان» بیکفایتی و فساد و تبانی که باعث اخلال در بازار شده چند میلیارد دلار خسارت ـ نه از جیب خود ـ که از جیب مردم پرداخت شود و آب از آب تکان نخورد. بیشک اگر نبود دعوای قدرت سرها و جنگ غارت سرمایهها، این سندها هرگز رو نمیشد و همچنان در کنار هم میخوردند و میکشتند و میدریدند و به ریش میلیونها جوان بیکار و خانوادههای داغدار و گرفتار میخندیدند.
این که میگویند اگر ما هیچ نداریم امنیت داریم حرف درستی است. دزدان نجومی باند حسن روحانی در حاشیه امنیت دولت میبرند و قاتلان باند مقابل هم در حاشیه امنیت قوه قضاییه و سپاه پاسداران خون مردم را در شیشه کرده، یک نفس بالا میکشند. حتی بعد از افشای سند پیش فروش ذخایر ملی به شرکت بحرینی هنوز عاملان این خسارت بزرگ در پناه دولت حسن روحانی به کارشان ادامه میدهند. حسین شریعتمداری شمشیر کهنه و کند شده ولایت فقیه در ادامه یادداشت روز کیهان مینویسد:
« عاملان این خسارتهای هنگفت چرا در حاشیه امنیت دولت قرار گرفتهاند؟ چرا پیگیری نقش مُحرز برادر یک دولتمرد ارشد در تحمیل دو مدیر اشرافی به بانکهای تجارت و ملت که موجب زیان 5هزار میلیاردی سهامداران شد، با کارشکنی مواجه میشود؟ چه کسانی از یک طرف غارت فرهنگ اسلامی در قالب امضای سند 2030 یونسکو را امضا کردند و از طرف دیگر، امضا و اجازه غارت 8هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان را واگذار کردند؟» (5)
وی مینویسد:
«آیا فروش 25ساله گاز به شرکت اماراتی کرسنت با یک بیست و چهارم قیمت (۱.۸سنت به جای 48 سنت در هر متر مکعب) خسارت کمی بود که با اصرار بر ادامه فعالیت متهمان همان قرارداد در وزارت نفت، موجب شدند ادعای مستند ایران درباره وقوع رشوه و تبانی و باطل بودن اصل قرارداد زیر سؤال برود و دادگاه لاهه حکم خسارت 18 میلیاردی علیه ما تدارک کند؟ و از آن بدتر، شرکت ترکیهای با استناد به همین قیمت پایین قرارداد کرسنت، از ایران شکایت کند و به میزان یک میلیارد و نهصد میلیون دلار خسارت (در قالب دریافت گاز مفت به مدت 16ماه) بگیرد؟» (4)
رشوه و تبانی و بیشرافتی تا کجا! این میزان دست بازی و جنایت و اشرافیت از کجا درآمده؟ محصول کدام دکان و کدام ارکان و کدام مرام و اندیشه و اعتقاد است؟ هرگز دستگاه مالی دولتهای اجنبی و مغول و سایر سلاطین خونخوار در این مملکت این «میزان» بیدروپیکر و بیحساب و کتاب و بیصاحب نبوده که اینگونه چوب حراج به ذخایر و سرمایههای کشور بزنند و در دنیای رفاقت و سیاست و رشوه و اشرافیت برای 25سال گاز متری 48 سنت را یک سنت و خردهیی پیش فروش کنند و بعد هم بابت این «میزان» بیکفایتی و فساد و تبانی که باعث اخلال در بازار شده چند میلیارد دلار خسارت ـ نه از جیب خود ـ که از جیب مردم پرداخت شود و آب از آب تکان نخورد. بیشک اگر نبود دعوای قدرت سرها و جنگ غارت سرمایهها، این سندها هرگز رو نمیشد و همچنان در کنار هم میخوردند و میکشتند و میدریدند و به ریش میلیونها جوان بیکار و خانوادههای داغدار و گرفتار میخندیدند.
این که میگویند اگر ما هیچ نداریم امنیت داریم حرف درستی است. دزدان نجومی باند حسن روحانی در حاشیه امنیت دولت میبرند و قاتلان باند مقابل هم در حاشیه امنیت قوه قضاییه و سپاه پاسداران خون مردم را در شیشه کرده، یک نفس بالا میکشند. حتی بعد از افشای سند پیش فروش ذخایر ملی به شرکت بحرینی هنوز عاملان این خسارت بزرگ در پناه دولت حسن روحانی به کارشان ادامه میدهند. حسین شریعتمداری شمشیر کهنه و کند شده ولایت فقیه در ادامه یادداشت روز کیهان مینویسد:
« عاملان این خسارتهای هنگفت چرا در حاشیه امنیت دولت قرار گرفتهاند؟ چرا پیگیری نقش مُحرز برادر یک دولتمرد ارشد در تحمیل دو مدیر اشرافی به بانکهای تجارت و ملت که موجب زیان 5هزار میلیاردی سهامداران شد، با کارشکنی مواجه میشود؟ چه کسانی از یک طرف غارت فرهنگ اسلامی در قالب امضای سند 2030 یونسکو را امضا کردند و از طرف دیگر، امضا و اجازه غارت 8هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان را واگذار کردند؟» (5)
فروپاشی نظام - میزان ترس و وحشت
میزان افشای دزدی و دریدگیهای نجومی و میزان زوال و پوسیدگی ولایت فقیه بیارتباط با میزان ترس و نگرانی علی خامنهای و اطلاعاتش از دشمن اصلی نیست. نگرانی از مجاهدینی که از قفس لیبرتی پر کشیدند و به فضاهای مجازی و غیرمجازی بیش از پیش ورود کردند؛ آنانکه در انتخابات اثر میگذارند، ایمان مردم به وعدههای پوشالی را متزلزل میکنند و سرانجام ضربه نهایی را فرود میآورند. رسانهٴ سپاه پاسداران مینویسد:
«اخیراً مجاهدین با تحرکات خود سعی در اثرگذاری بر روی انتخاب ملت دارند... ما نباید تحت تاثیر تبلیغات دشمن قرار بگیریم. دشمن با متزلزل کردن ایمان مردم در پی ضربه زدن به نظام است... دستگاههای اطلاعاتی با تحرکات منافقین قاطعانه برخورد کند» (6)
البته فقط اینها نیست. دشمن قسم خورده و لجباز و یک دنده ولایت فقیه از طریق تلگرام و کانالهای متعدد مجازی به شایعات اعدامهای 67 هم دامن میزنند و باز هم بیچاره ولایتی که روی همان خونها بنا شد. رسانه حکومتی تسنیم مینویسد:
«جریان معاند با مردم و نظام با شایعات قصد تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات را دارند... بحث اعدامهای سال 67 و شایعاتی که امروز مجاهدین از طریق تلگرام و کانالهای متعدد خود منتشر میکنند از این نوع شایعات است». (7)
از نظر وزارت و ولایت و سران حاکمیت، اینها همه از نشانههای بلا و فتنه است. البته نه فتنهٴ کوچک و گذرا، که فتنهٴ بزرگ در راه است. یک روزنامه حکومتی مینویسد:
«فتنه بزرگ در راه است، گزارشهای دریافتی حاکیست عکس مریم رجوی، در چند نقطه از شهر تهران دیده شده است. این تصویر که میبینید زیر پل ستارخان میباشد» (8)
«اخیراً مجاهدین با تحرکات خود سعی در اثرگذاری بر روی انتخاب ملت دارند... ما نباید تحت تاثیر تبلیغات دشمن قرار بگیریم. دشمن با متزلزل کردن ایمان مردم در پی ضربه زدن به نظام است... دستگاههای اطلاعاتی با تحرکات منافقین قاطعانه برخورد کند» (6)
البته فقط اینها نیست. دشمن قسم خورده و لجباز و یک دنده ولایت فقیه از طریق تلگرام و کانالهای متعدد مجازی به شایعات اعدامهای 67 هم دامن میزنند و باز هم بیچاره ولایتی که روی همان خونها بنا شد. رسانه حکومتی تسنیم مینویسد:
«جریان معاند با مردم و نظام با شایعات قصد تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات را دارند... بحث اعدامهای سال 67 و شایعاتی که امروز مجاهدین از طریق تلگرام و کانالهای متعدد خود منتشر میکنند از این نوع شایعات است». (7)
از نظر وزارت و ولایت و سران حاکمیت، اینها همه از نشانههای بلا و فتنه است. البته نه فتنهٴ کوچک و گذرا، که فتنهٴ بزرگ در راه است. یک روزنامه حکومتی مینویسد:
«فتنه بزرگ در راه است، گزارشهای دریافتی حاکیست عکس مریم رجوی، در چند نقطه از شهر تهران دیده شده است. این تصویر که میبینید زیر پل ستارخان میباشد» (8)
فروپاشی نظام - میزان فعالیتهای بهاصطلاح فرهنگی!
صدای جیغ و ناله و فریاد ولایت فقیه را نه فقط از حنجرهٴ مجلس و پنجرهٴ وزارت اطلاعات که از صدا و سیما و سینما و نمایشگاههای کتاب و سایر فعالیتهای ضدفرهنگی سربازان گمنام ولایت فقیه میتوان شنید.
در آخرین اقدام عملی برای مغزشویی جوانان و بمباران تبلیغاتی علیه مجاهدین، تلویزیون رژیم اعلام کرد که با شروع ماه رمضان، پخش یک سریال در ضدیت با مجاهدین خلق، از شبکه سراسری شروع خواهد شد.
حجم فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی و نوشتاری و رسانهیی علیه مجاهدین، بیانگر میزان وحشت رژیم از نقش و حضور مجاهدین در صحنه است.
با نگاهی به میزان فعالیتها و لیست تولیدات سینمایی و تلویزیونی سربازان گمنام! معمای میزان وحشت ولایت و «میزان» فعالیتهای وزارت اطلاعات حل میشود. دستکم 30 فیلم در عرصه سینمایی، صدها کتاب و برگزاری هزاران نمایشگاه در سراسر کشور...
در مورد بودجه و هزینه جعل و تولید فیلمها هم هیچ کس ابهام ندارد. تا آنجا که خودشان هم در مصاحبههایشان از کسادی بازار، هزینههای سنگین کار و پول نقد و سفارشات وزارت اطلاعات میگویند. روزنامه حکومتی شهروند در همین رابطه مینویسد:
ابراهیم حاتمیکیا با حضور در برنامه «٣٥» که فریدون جیرانی اداره آن را برعهده داشت، درباره سینما، ایدئولوژی، جریان روشنفکری، «بادیگارد» و... گفتگو کرد. او در بخشی از این گفتوگوی طولانی درباره علت همکاریاش با وزارت اطلاعات گفت: در شرایطی که آقای ایوبی میگوید نداریم، نداریم و اوضاع همین است، وقتی کسی میگوید من پول میدهم تو بساز، چرا نباید آنچه با دغدغهام همخوان است، بسازم؟ خیلی خوشحال شدم که وزارت اطلاعات آمده وسط میگوید چند تا فیلم را پول میدهم که بسازید؛ چقدر خوب!» (9)
بهراستی! هدف چیست؟ چرا در شرایطی که از شرق و غرب عالم بلا بر سر و رویشان میبارد و طناب تحریم روز به روز سفتتر و کنترل مردم سختتر میشود اینهمه هزینه و بودجه و امکانات صرف تولید و پخش فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی علیه مجاهدین میشود؟
خبرگزاری صدا و سیمای رژیم در تحلیل فیلم سینمایی سیانور پاسخ را بهروشنی بیان کرده است:
«سیانور اتفاق بسیار خوبی در سینما بود و امیدوارم جوانان بیایند و این فیلمها را ببینند تا دیگر در دام گروهکهایی مثل [مجاهدین] نیافتند» (10)
پاسدار مسعود احمدیان نویسنده «سیانور» میگوید: قصدم از نوشتن فیلمنامه «سیانور» این بود که اگر نسل امروز ما میخواهد حرکتی کند، بهتر است قبل از آن با تکیه به اندیشه و تفکر و بازخوانی تجاربی که بوده بداند که در چه مسیری امکان دارد قرار بگیرد و دچار قضاوتهای احساسی نشود» (11)
در آخرین اقدام عملی برای مغزشویی جوانان و بمباران تبلیغاتی علیه مجاهدین، تلویزیون رژیم اعلام کرد که با شروع ماه رمضان، پخش یک سریال در ضدیت با مجاهدین خلق، از شبکه سراسری شروع خواهد شد.
حجم فعالیتهای سینمایی و تلویزیونی و نوشتاری و رسانهیی علیه مجاهدین، بیانگر میزان وحشت رژیم از نقش و حضور مجاهدین در صحنه است.
با نگاهی به میزان فعالیتها و لیست تولیدات سینمایی و تلویزیونی سربازان گمنام! معمای میزان وحشت ولایت و «میزان» فعالیتهای وزارت اطلاعات حل میشود. دستکم 30 فیلم در عرصه سینمایی، صدها کتاب و برگزاری هزاران نمایشگاه در سراسر کشور...
در مورد بودجه و هزینه جعل و تولید فیلمها هم هیچ کس ابهام ندارد. تا آنجا که خودشان هم در مصاحبههایشان از کسادی بازار، هزینههای سنگین کار و پول نقد و سفارشات وزارت اطلاعات میگویند. روزنامه حکومتی شهروند در همین رابطه مینویسد:
ابراهیم حاتمیکیا با حضور در برنامه «٣٥» که فریدون جیرانی اداره آن را برعهده داشت، درباره سینما، ایدئولوژی، جریان روشنفکری، «بادیگارد» و... گفتگو کرد. او در بخشی از این گفتوگوی طولانی درباره علت همکاریاش با وزارت اطلاعات گفت: در شرایطی که آقای ایوبی میگوید نداریم، نداریم و اوضاع همین است، وقتی کسی میگوید من پول میدهم تو بساز، چرا نباید آنچه با دغدغهام همخوان است، بسازم؟ خیلی خوشحال شدم که وزارت اطلاعات آمده وسط میگوید چند تا فیلم را پول میدهم که بسازید؛ چقدر خوب!» (9)
بهراستی! هدف چیست؟ چرا در شرایطی که از شرق و غرب عالم بلا بر سر و رویشان میبارد و طناب تحریم روز به روز سفتتر و کنترل مردم سختتر میشود اینهمه هزینه و بودجه و امکانات صرف تولید و پخش فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی علیه مجاهدین میشود؟
خبرگزاری صدا و سیمای رژیم در تحلیل فیلم سینمایی سیانور پاسخ را بهروشنی بیان کرده است:
«سیانور اتفاق بسیار خوبی در سینما بود و امیدوارم جوانان بیایند و این فیلمها را ببینند تا دیگر در دام گروهکهایی مثل [مجاهدین] نیافتند» (10)
پاسدار مسعود احمدیان نویسنده «سیانور» میگوید: قصدم از نوشتن فیلمنامه «سیانور» این بود که اگر نسل امروز ما میخواهد حرکتی کند، بهتر است قبل از آن با تکیه به اندیشه و تفکر و بازخوانی تجاربی که بوده بداند که در چه مسیری امکان دارد قرار بگیرد و دچار قضاوتهای احساسی نشود» (11)
فروپاشی نظام - میزان نگرانی از عربستان و آمریکا
یکی دیگر از نگرانیهای نظام که قوز بالای قوز تحریم و سلسلهیی از زهرها و بنبستهای خارجی و داخلی است، دغدغه و نگرانی از ائتلاف بیسابقه کشورهای عربی و سفر ترامپ به عربستان است. روزنامه حکومتی اعتماد به بهانهٴ «یادداشت کریستوفر هیل» در اهمیت خبر سفر ترامپ به عربستان مینویسد:
«خبر مهم و اساسی برآمده از سفر ترامپ این است که وی با تمام قوا عربستان سعودی را در آغوش کشیده است و شاید هم بخش عمدهای از دلیل این رویکرد ترامپ، مخالفتهای عربستان با ایران باشد. ترامپ در سخنرانی خود در جمع رهبران کشورهای مسلمان با اکثریت سنی در ریاض تا آنجا که میتوانست از ایران انتقاد کرد. سخنان وی برای سعودیها خوشایند بود. سعودیهایی که ایران را پایه و اساس هر مشکلی در منطقه میدانند و البته منبع شکلگیری جریانهای شیعه مذهبی در عراق را هم ایران میدانند... رئیسجمهور آمریکا اعتقاد دارد که کشورهای عربی با حکومتهای سنی و اسراییل در مبارزه با ایران و قدرت هژمونی این کشور، متحد به حساب میآیند و باید حول محور ایرانستیزی با هم متحد شوند...» (12)
وجه دیگر انزوا، نگرانی و بیاعتباری رژیم را میتوان در سرمقاله رسانه حکومتی وطن امروز دید:
«دور جدید بلوکه کردن حساب بانکی ایرانیها آغاز شده و اعـراب، به عنـوان پیشقدم اجـرای سیاستهای تحریمی آمریکا، دومینوی مسدود کردن پولهای ایرانی را رقم زدهاند. حساب بانکی ایرانیها در کشورهایی همچون ترکیه، عمان و امارات عربی متحده بهویژه دوبی و ابوظبی یکی پس از دیگری در حال مسدود شدن است و این اتفاقات جدیدی است که برگی دیگر از تحریمهای بانکی ایران را در حال رقم زدن دارد. برخی فعالان اقتصادی به خبرگزاری مهر گفتهاند: اگر بخواهیم بعد از برجام، شرایط را بررسی کرده و بگوییم تغییری به سمت بدتر شدن شرایط ایجاد شده است یا خیر، باید گفت این تغییرات منفی در کشورهای عربی رخ داده است و حتی امارات عربی متحده هم از این تغییرات منفی مستثنا نبوده است؛ بهویژه اکنون در دوبی و ابوظبی؛ اوضاع روابط بانکی بدتر شده است.
بر اساس این گزارش، بهویژه از بعد اختلافنظرهایی که اخیراً عربستان سعودی با ایران پیدا کرده، کار مراودات بانکی به مراتب سختتر از زمان تحریم شده است و حسابهای بانکی ایرانیها، بهصورت مرتب یا چک میشود یا در بسیاری از موارد مسدود میشود؛ در برخی موارد هم اصولاً حسابی برای ایرانیها و افراد دارای ملیت ایرانی باز نمیکنند. اکنون دوبی و ابوظبی، در یک اقدام غیرمنتظره حتی حوالههای کوچک به میزان یکهزار تا 2هزار یورو برای کشورهای خارجی را هم که در حد هزینههای خانوادگی است، حاضر نیستند انجام دهند؛ جالب اینجاست که وقتی فردی حتی آیدی کشوری مثل امارات را هم دارد ولی چون ملیتش ایرانی است بانکها حاضر نمیشوند پولهای کوچک را هم حواله کنند، در واقع اکنون شرایط سختتر از زمان تحریم شده است.» (13)
«خبر مهم و اساسی برآمده از سفر ترامپ این است که وی با تمام قوا عربستان سعودی را در آغوش کشیده است و شاید هم بخش عمدهای از دلیل این رویکرد ترامپ، مخالفتهای عربستان با ایران باشد. ترامپ در سخنرانی خود در جمع رهبران کشورهای مسلمان با اکثریت سنی در ریاض تا آنجا که میتوانست از ایران انتقاد کرد. سخنان وی برای سعودیها خوشایند بود. سعودیهایی که ایران را پایه و اساس هر مشکلی در منطقه میدانند و البته منبع شکلگیری جریانهای شیعه مذهبی در عراق را هم ایران میدانند... رئیسجمهور آمریکا اعتقاد دارد که کشورهای عربی با حکومتهای سنی و اسراییل در مبارزه با ایران و قدرت هژمونی این کشور، متحد به حساب میآیند و باید حول محور ایرانستیزی با هم متحد شوند...» (12)
وجه دیگر انزوا، نگرانی و بیاعتباری رژیم را میتوان در سرمقاله رسانه حکومتی وطن امروز دید:
«دور جدید بلوکه کردن حساب بانکی ایرانیها آغاز شده و اعـراب، به عنـوان پیشقدم اجـرای سیاستهای تحریمی آمریکا، دومینوی مسدود کردن پولهای ایرانی را رقم زدهاند. حساب بانکی ایرانیها در کشورهایی همچون ترکیه، عمان و امارات عربی متحده بهویژه دوبی و ابوظبی یکی پس از دیگری در حال مسدود شدن است و این اتفاقات جدیدی است که برگی دیگر از تحریمهای بانکی ایران را در حال رقم زدن دارد. برخی فعالان اقتصادی به خبرگزاری مهر گفتهاند: اگر بخواهیم بعد از برجام، شرایط را بررسی کرده و بگوییم تغییری به سمت بدتر شدن شرایط ایجاد شده است یا خیر، باید گفت این تغییرات منفی در کشورهای عربی رخ داده است و حتی امارات عربی متحده هم از این تغییرات منفی مستثنا نبوده است؛ بهویژه اکنون در دوبی و ابوظبی؛ اوضاع روابط بانکی بدتر شده است.
بر اساس این گزارش، بهویژه از بعد اختلافنظرهایی که اخیراً عربستان سعودی با ایران پیدا کرده، کار مراودات بانکی به مراتب سختتر از زمان تحریم شده است و حسابهای بانکی ایرانیها، بهصورت مرتب یا چک میشود یا در بسیاری از موارد مسدود میشود؛ در برخی موارد هم اصولاً حسابی برای ایرانیها و افراد دارای ملیت ایرانی باز نمیکنند. اکنون دوبی و ابوظبی، در یک اقدام غیرمنتظره حتی حوالههای کوچک به میزان یکهزار تا 2هزار یورو برای کشورهای خارجی را هم که در حد هزینههای خانوادگی است، حاضر نیستند انجام دهند؛ جالب اینجاست که وقتی فردی حتی آیدی کشوری مثل امارات را هم دارد ولی چون ملیتش ایرانی است بانکها حاضر نمیشوند پولهای کوچک را هم حواله کنند، در واقع اکنون شرایط سختتر از زمان تحریم شده است.» (13)
فروپاشی نظام - میزان زوال ولایت فقیه و اعتلای مقاومت
بعد از نگاهی گذرا به میزان زوال ولایت و میزان دزدی و وحشت و ترس و اشرافیت و میزان نگرانی از جامهای متوالی زهر و تنزل بیپایان و خلاصه میزان استیصال در برابر مردم و مقاومت مردمی، باز به همان نقطة آغاز میرسیم؛ یعنی از هر طرف که میرویم باز برمیگردیم به رو به زوال بودن حاکمیت ارتجاع و شکست ولایت فقیه بعد از نمایش انتخابات، میرسیم، به بنبست نظام و راهگشایی مسیر براندازی.
میرسیم به زوال ولایت و اعتلای مقاومت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-مقاله میزان و ارکان! 10خرداد ـ سایت حکومتی ابتکار
2-مقاله میزان و ارکان! 10خرداد ـ سایت حکومتی ابتکار
3- مقاله میزان و ارکان! 10خرداد ـ سایت حکومتی ابتکار
4- یادداشت روز کیهان: پای اشرافیت و ردّ خیانت ـ 10خرداد
5- یادداشت روز کیهان: پای اشرافیت و ردّ خیانت ـ 10خرداد
6- 13اردیبهشت خبرگزاری فارس (خبرگزاری سپاه پاسداران)
7- 18اردیبهشت خبرگزاری حکومتی تسنیم.
8- 24 اردیبهشت ـ سایتهای حکومتی
9- روزنامه حکومتی شهروند 28فروردین 95
10- خبرگزاری صدا و سیمای رژیم 5آبان 95
11- خبرگزاری نیروی تروریستی قدس؛ «تسنیم 5آبان 95
12- اعتماد: یادداشت کریستوفر هیل، سفیر سابق آمریکا در عراق ـ 10خرداد 96
13- وطن امروز: ترکیه، امارات و عمان حسابهای ایرانیان را بلوکه کردهاند! ـ 10خرداد 96.
میرسیم به زوال ولایت و اعتلای مقاومت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1-مقاله میزان و ارکان! 10خرداد ـ سایت حکومتی ابتکار
2-مقاله میزان و ارکان! 10خرداد ـ سایت حکومتی ابتکار
3- مقاله میزان و ارکان! 10خرداد ـ سایت حکومتی ابتکار
4- یادداشت روز کیهان: پای اشرافیت و ردّ خیانت ـ 10خرداد
5- یادداشت روز کیهان: پای اشرافیت و ردّ خیانت ـ 10خرداد
6- 13اردیبهشت خبرگزاری فارس (خبرگزاری سپاه پاسداران)
7- 18اردیبهشت خبرگزاری حکومتی تسنیم.
8- 24 اردیبهشت ـ سایتهای حکومتی
9- روزنامه حکومتی شهروند 28فروردین 95
10- خبرگزاری صدا و سیمای رژیم 5آبان 95
11- خبرگزاری نیروی تروریستی قدس؛ «تسنیم 5آبان 95
12- اعتماد: یادداشت کریستوفر هیل، سفیر سابق آمریکا در عراق ـ 10خرداد 96
13- وطن امروز: ترکیه، امارات و عمان حسابهای ایرانیان را بلوکه کردهاند! ـ 10خرداد 96.