728 x 90

میلیون‌ها گرسنه‌ای که در رژیم آخوندی فقیر محسوب می‌شوند!

میلیونها گرسه...
میلیونها گرسه...

رنه دکارت ریاضی‌دان و فیلسوف فرانسوی عصر روشنگری بود و پدر فلسفه‌ٔ مدرن و از پایه‌گذاران دوران جدید تاریخ بشر است. وی در کتاب «گفتار در روش» اصول چهارگانه‌ای را برای دستیابی به حقیقت معرفی می‌کند که یکی از آنها اصل «تجزیه کردن» است: «هر مسأله‌ای را به اجزای کوچک‌تر تجزیه کنیم تا بهتر بتوانیم آن را درک کنیم». ملتهایی که پا به عرصه‌ٔ دوران مدرن گذاشتند، با آموزه‌های دکارت و دیگر متفکرانشان گام‌های محکمی در رشد، پیشرفت و رفاه جامعهٔ خویش برداشتند. با تأسف اما ما از آموزه‌های دکارت برای شناخت «فقر» و انواع و اقسام آن و بلاها و مصیبتهایی که خمینی و باند تبهکار و غارتگرش بر مردم ایران روا داشتند، بهره می‌بریم! حالا دیگر فقر در ایران تنها متضاد دارایی، داشتن و تنعم نیست، بلکه خودش به «فقر مطلق»، «زیر خط فقر»، «فقر شدید»، «فقر خط بقا»، «فقر نسبی»، «فقر آموزشی، بهداشتی، مسکن، تغذیه و... دهها فقر دیگری که نظام ولایت فقیه برای مردم ایران برقرار ساخته، تجزیه شده و «کارشناسان حوزه‌ٔ فقر»! - با وقاحت تمام- آنها را برای فقیران تشریح می‌کنند!

وزیر کار دولت منصوب خامنه‌ای به‌تازگی آماری درباره‌ٔ میزان و شدت فقر در ایران ارائه داده است که گواه بخشی از واقعیت تلخ‌تر از زهری است که شبانه‌روز به کام ملت ایران ریخته می‌شود. کار به آنجا رسیده است که احمد میدری به‌عنوان کارشناس فقر می‌گوید: «۳۰ درصد از جمعیت کشور زیر خط فقر هستند. اغلب کسانی که به «فقر مطلق» دچارند، شغل و درآمد دارند، اما درآمد آنها کفاف زندگی‌شان را نمی‌دهد. از بین بردن فقر مطلق یک آرمان و هدف است که باید به سمت آن حرکت کرد» (مهر ۱۸ شهریور ۱۴۰۳).

چه آسان و بی‌پروا، و بعد از چهل سال حکومت مستبدانه و غارتگرانه می‌گوید آرمان (؟!) و هدف رژیم آخوندی از بین بردن فقر مطلق است!

 

فقر مطلق

این کارشناس یادآور شد: «تا اواسط دهه‌ٔ ۸۰ حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد فقر مطلق داشتیم. تا میانه‌ٔ دهه‌ٔ ۹۰ به حدود ۲۰ درصد رسید. از سال ۱۳۹۷ با شیب تندتری افزایش پیدا کرده و به ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۸ رسید. بر اساس داده‌های مرکز آمار ایران و گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ نرخ فقر نسبتاً ثابت و حدود ۳۰ درصد یا ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بوده است».

خوب، ۳۰ درصد مردم با این‌که کار می‌کنند، نمی‌توانند هزینه‌ٔ خورد و خوراک و نیازهای ضروری زندگی را تأمین کنند. وی می‌گوید حتی «رشد اقتصادی و کنترل تورم» هم قادر نیست فقر مطلق را از بین ببرد و باید «اقدامات متفاوتی» کرد!

 

فقر شدید

ای‌کاش بحران جامعهٔ محنت‌زده‌ٔ ایران به همین‌جا ختم می‌شد، میلیون‌ها تن از هموطنانمان در فاشیسم دینی حتی قادر نیستند خوراک و قوت لایموت خود را تأمین کنند و این‌ها جزو دستهٔ «فقر شدید» قرار می‌گیرند! «فقر شدید یعنی درآمد یک فرد حتی کفاف هزینه‌ٔ خوراک را نمی‌دهد... به عبارت دیگر، فقر مطلق را می‌توان ناتوانی در کسب حداقل استاندارد زندگی تعریف کرد؛ بنابراین فقر مطلق، اعم از فقر شدید است».

خوب، تعداد فقیران شدید! چقدر است؟ بر اساس داده‌های مرکز آمار، نرخ فقر شدید در کل ایران حدود ۶ درصد با جمعیتی حدود ۵ میلیون نفر است. یعنی کسانی که شب‌ها گرسنه می‌خوابند و روزها به‌دنبال غذا می‌گردند تا زنده بمانند. وزیر کار خامنه‌ای جنایتکار اعتراف می‌کند که در دوره‌ای که معاون رفاه وزارت کار بوده است، طرحی برای دادن یک وعده غذای گرم داده بود، اما بودجه‌ٔ آن به درستی پرداخت نگردید (همان).

شاید یکی از معیارهای انتخاب وزرا در رژیم آخوندی نداشتن شرم است. در کشوری که روی دریایی از نفت نشسته است و میلیاردها دلار صرف چپاول به دست آقازاده‌ها و آخوندهای دین‌فروش می‌شود و هزینه‌های سرسام‌آور برای تأمین نیروهای تروریستی و بمب و موشک می‌شود، بودجه‌ٔ یک وعده غذای گرم به مستمندان و بینوایان به مشکل برمی‌خورد.

 

همگانی شدن فقر در ایران

کارشناسان فقر با دیدن آمارهای منتشر شده اذعان دارند «ضریب جینی از مرز ۴۰ صدم گذشته است» که بیانگر اختلاف شدید طبقاتی است. مقصود فراست‌خواه جامعه‌شناس می‌گوید: «از سال ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۲، در حدود ۱۰ میلیون به آمار فقرا اضافه شده که آمار مهیبی است. در چنین شرایطی فقیر شدن همگانی می‌شود» (دویچه‌وله ۱۷ شهریور ۱۴۰۳).

فراست‌خواه با اشاره به قرار گرفتن یک‌چهارم جمعیت ایران و نیمی از جمعیت سیستان و بلوچستان زیر خط فقر، این موضوع را «کلان‌روندی وحشتناک» توصیف کرده و گفته است که "استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، چهارمحال و بختیاری، خراسان شمالی، آذربایجان غربی، هرمزگان و... به‌شدت با فقر درگیرند».

وی مانند بسیاری از تحلیل‌گران می‌پرسد: «آیا جامعه در مقابل این مشکلات می‌تواند تاب‌آوری داشته باشد یا تب و تشنج می‌کند و اعتراضات، شورش‌ها و باقی مشکلات آن را درگیر می‌کند؟»

زهرا کاویانی پژوهشگر اقتصادی هم می‌نویسد: «فقر ۳۰ درصدی عدد خطرناک و بزرگی است، اما خطرناک‌تر از آن روندهایی است که برای خود این جمعیت زیر خطر فقر مشاهده می‌کنیم. در چهار سال اخیر به‌صورت مرتب شکاف فقر افزایش پیدا کرده است و به‌راحتی نمی‌توان آنها را به بالای خط فقر برگرداند» (جماران ۱۸ شهریور ۱۴۰۳).

وی به پیامدهای این بحران نظیر کودکان بازمانده از تحصیل و تبدیلشان به کودکان کار و فقر بین‌نسلی نیز اشاره می‌کند. هم‌چنین می‌توان به کولبری، سوخت‌بری، زباله‌گردی و انواع عوارض مهیب گسترش فقر و ناداری اشاره کرد. متأسفانه وضعیت فقر در کشور بحرانی شده است. داوود سوری پژوهشگر اقتصادی می‌گوید: «بر اساس گزارشهای رسمی، در حال حاضر حدود ۶۰ درصد از جمعیت کشور توان تأمین ۲۶۰۰ کیلو کالری را ندارند، به‌طوری که سرانه‌ٔ مصرف گوشت دهک اولی‌ها در ماه حدود ۱۰۰ گرم است!» (شرق ۱۹ شهریور ۱۴۰۳)

										
											<iframe style="border:none" width="100%" scrolling="no" src="https://www.mojahedin.org/if/c8af492a-7c4d-41e7-b397-f59cbc6cecda"></iframe>
										
									

گزیده ها

تازه‌ترین اخبار و مقالات