جنبش دادخواهی آن فوج عدالتطلبی است که تا سپیدهگاه آرامش دادخواهان، بر گرد ایران میگردد.
ناقوس جنبش دادخواهی بر وجدانهای بیدار بشری، ندا و فراخوان میدهد.
جنبش دادخواهی قتلعام شدگان تابستان ۶۷، جغرافیای زمین را درنوردیده و ندای زمان در ایران و جهان شده است. جنبش دادخواهی آن جامزهر حقوقبشر است که مردم و مقاومت ایران به کام نظام ولایت فقیه خواهند ریخت. ارادهٔ جنبش دادخواهی در سرتاسر ایران در روشنگری، غلیان و تکاپو برای تحقق نهایی آن است.
دوشنبه ۲۱تیر، در سومین روز گردهمایی و همایش بینالمللی مقاومت ایران، جنبش دادخواهی با نمادی از خاورانهای ایرانزمین در زمین اشرف۳ متبلور شد. خانم مریم رجوی بهنمایندگی از هزاران مادر فدیهدهندهٔ شقایقهای آزادی و از جانب مقاومت ایران، از سلسله تمثال همیشه شاهد قتلعام شدگان دیدار کرد و عشق، پیوند، سوگند و امضای تعهد همگان را تقدیم آنان نمود.
خانم مریم رجوی در سخنرانیِ افتتاحیهٔ سومین روز گردهمایی جهانی مقاومت ایران تأکید کرد که «جنبش دادخواهی، جنبش تمام مردم ایران برای سرنگونی است». جنبش دادخواهی آنگونه درخششی یافته است که ضد جنبش دادخواهی نتوانسته و هرگز نمیتواند آن را خاموش کند.
بخش اصلی این سخنرانی پیرامون وجوه گوناگون پایداری سرداران قتلعام شدهٔ آزادی و توصیف «جنبش سر موضعیها» برای آگاهی نسلهای جدید ایراد شد. در وصف داستان سر موضعیها تشریح شد که در مقابل پرسشهای هیأت مرگ منتصب خمینی که فقط راه لبیک با خمینی و شکست و تسلیم را پیش پای زندانیان سیاسی گذاشته بودند، «جز فدا و نثار کردن همهچیز خود، جواب نمیداد. بیش از ۴۰سال است که این تمام زندگی و خانمان ما است. قتلعام ۶۷ جز این نبود که «سرها بریده بینی بیجرم و بی جنایت».
خانم مریم رجوی مخاطب پرسشهای هیأت مرگ خمینی را نه فقط زندانیان سیاسی در تابستان ۶۷ بلکه در طول زمان و تا روز سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه، مربوط به همهٔ مجاهدان و مبارزان توصیف کرد و در مورد سازمان مجاهدین گفتند: «مجاهدین به یک پرسش تاریخی در طول زمان پاسخ دادهاند و از سرنگونی رژیم دست برنمیدارند؛ مسأله این است: سر موضع بودن یا نبودن. برای مجاهدین راهگشایی در مقابل ایلغار خمینی این است که از همهچیز خود میگذرند؛ از فردیت و جنسیت و ایدئولوژی «اول من».
در ادامهٔ این سخنرانی، به پروژهٔ بزرگ پنهانسازی قتلعام زندانیان سیاسی توسط خمینی و کارگزاران کسب و کار مرگ اشاره شد؛ اما موج دادخواهی از شهریور ۶۷ راه افتاد و نگذاشت پروژهٔ پنهانسازی بزرگترین قتلعام قرن بیستم پیش برود. موجی که در ادامه به جنبش دادخواهی بالغ شد و اینک این جنبش بهمثابه جامزهر در تقدیر نظام آخوندی شده است.
خانم رجوی در پایان تأکید نمود: «رسالت و مسئولیت رهبری مقاومت، دادخواهی نسل قتلعام شده است و این رسالت و مسئولیت ادامه خواهد داشت».
«سمت درست تاریخ» آن درایت و بینش حقیقتیاب بشری است که پاسخ به نمادهای آن را مسئولیت خود میداند. سخنرانانی که با شاخص جنبش دادخواهی مردم ایران به این گردهمایی پیوستهاند، در زمرهٔ آن درایت و بینشی هستند که «سمت درست تاریخ» را تشخیص دادهاند. اینان همگی فراخوان به درک این واقعیت دادند که سراب و توهم اصلاحطلبی و گماشتن ابلیس آدمرویی چون رئیسی، در سمت درست تاریخ نیست. دنیا باید بر سر آن موضع گرفته و فراخوان بدهد که رئیسی یک مجرم است.
اینان به سازمان ملل، به دولتها و مجامع حقوقبشری فراخوان دادند که قتلعام ۶۷ باید بهعنوان یک نسلکشی بهرسمیت شناخته شود. تأکید شد که «پایان بخشیدن به دیکتاتوری ملایان، آن کار ناتمام قرن بیستم است. همهٔ تلاشهای جهانی بدون سرنگونی و تغییر رادیکال در ایران بهبار نخواهد نشست؛ چرا که تمام جهان به ایران آزاد نیاز دارد».
بخش قابل توجهی از سومین گردهمایی جهانی روز ۲۱تیر، تمرکز بر دو مشکل بنیادین ایران در زیر سلطهٔ دیکتاتوریها بود: فقدان آزادی و دمکراسی. چرا که «با وجود دموکراسی، قدرت حاکم زیر نظر و حسابرسی قرار میگیرد. دمکراسی ظرفیتها را افزایش میدهد». اینها الگوهایی هستند که بربریت آخوندی از آنها فاصلهٔ بسیار دارد. رژیم ملایان حتی از آموزش دمکراسی جلوگیری میکند. یکی از سخنرانان بر یک درد تاریخی انگشت گذاشت و گفت: «وقتی ایران بهدلیل دیکتاتوری نمیتواند تمدن خودش را بهطور بالفعل به جهان ارائه کند، این ضایعهیی بزرگ محسوب میشود».
قدرشناسی از نقش اشرف۳ در پایداری تاریخی که منجر به ایجاد تحول و تعادلقوای جدید علیه نظام آخوندی شده است، وجه مشترک مورد توجه شرکتکنندگان بود: «در دنیایی که بسیاری با آخوندها مماشات کردند، شما کابوس نظام ملایان بودید. شما حتی در خارج از کشور خودتان سرفراز مبارزه کردید».
خانم مریم رجوی در یک عبارت کوتاه، جمعبندی این گردهمایی را اینگونه وصف کردند: «انرژی مردم ایران با توان ۱۰۰برابر برای سرنگونی رژیم ملایان مهیا شده است».