این روزها شاهد برخاستن دوباره موج قیام مردمی هستیم. قیامی که این بار از اصفهان و شهرکرد شعله کشیده است. مردمی به جان آمده از ۴۳سال ظلم رژیم آخوندی که این بار برای حق آب و حیاتشان بهپا خاستهاند. به عبارتی قیام برای آب و آزادی.
در ۴۳سال گذشته رژیم مافیایی آخوندی بر انواع منابع ملی چنگ انداخته و به غارت و تباهی آنها پرداخته است. از مافیای کوه و جنگل و نفت و بنزین و منابع معدنی گرفته تا مافیای آب که امروزه اسم آن بر سر زبانها است.
خمینی ملعون با دزدیدن انقلاب و آزادی شروع کرد و خامنهای خائن و مافیای جهنمیاش این بار با آب دزدی کار را به جایی رساندهاند که دیگر حتی زنده ماندن خالی هم برای ساکنان بعضی مناطق سخت و طاقتفرسا شده است.
همه شاهدیم که بر اثر شدت غارتگری و بیکفایتی آخوندهای حاکم هر روز در گوشهای از این میهن اعتراضات در جریان است. در همین تابستان امسال که رژیم با قطع سراسری برق بسیاری از مراکز درمانی را فلج کرد و باعث مرگ تعداد زیادی از بیماران شد، با وجود اوجگیری کرونا، مردم با اقدامات اعتراضی خود در چند شهر، رژیم را وادار به عقبنشینی نمودند.
معضل بیآبی چیزی نیست که بشود از کنار آن گذشت؛ مسأله مرگ و زندگی است. بیآبی مسألهٔ فوری و مبتلابه مناطق وسیعی از کشور است. همین چند ماه قبل بود که اعتراضات مردمی خوزستان به بیآبی را با گلوله پاسخ دادند. در تابستان ۹۷ نیز شاهد شورش مردم استان بوشهر بهدلیل همین مسأله بودیم. این بار نوک کوه اعتراضات مردمی نسبت به سلب حق حیات مردم از اصفهان و شهرکرد بیرون زده است.
بدیهیترین و نخستین نکتهیی که در این اعتراضات گسترده و پرجمعیت خودنمایی میکند تنها یک چیز است؛ "قیام مردم زنده است" و مدام از گوشه گوشهٔ این کشور آخوند زده سر بر میآورد.
پیوستن اصناف مختلف به اعتراضات و وحدت عمل مردم قیامآفرین اصفهان نشان داد که طبقات و بخشهای گوناگون جامعه دریافتهاند که تنها با اتحاد و یکپارچگی میتوان به مقابله با رژیم ضدمردمی آخوندی پرداخت. اتمیزه بودن و جدا افتادگی همانی است که مطلوب فرقهٔ تبهکار حاکم است.
نکته دیگر در رابطه با این اعتراضات گسترده ترس رژیم از فراگیر شدن آن در سراسر میهن است. آخوندها که خوب میدانند در صورت سرکوب مردم، این بار چه چیزی در انتظارشان است ذلیلانه سعی کردند این حرکت را مصادره کنند یا به انحراف بکشند که با هوشیاری مردم و هو کردن خامنهای خائن هم در اصفهان و هم شهرکرد رشتههای آنان پنبه شد. رسانهها و مزدوران رژیم نیز با دستپاچگی سعی در غیرسیاسی جلوه دادن این قیام داشتند که همین هو کردن خامنهای پاسخی دندان شکن برای آنان است.
موضوع کلیدی دیگری که در اینجا باید خاطرنشان کرد، پشتیبانان و سازماندهندگان قیام است. بعد از اعترافات آخوند وحشی حسن نوروزی که علناً مسئولیت کشتار عدهیی از مردم در آبان ۹۸ را به عهده گرفت، کانونهای پرافتخار شورشی با در هم کوبیدن لانهٔ این مزدور بیشرافت به خامنهای و همهٔ مزدورانش گوشزد کردند که سرکوب مردم بیپاسخ نمیماند. این یک نشانه روشن و قوی بود که جنبش زنده است و از طرف کانونهای شورشی ضمانت میشود. در همهٔ رخدادهای مربوط به قیام و از جمله تظاهرات اخیر مردم اصفهان نیز نقش کانونهای شورشی و گزارشگران سیمای آزادی مشهود است.
چهار دهه تجربهٔ این رژیم آدمخوار برای هر فرد عاقل و منصفی باید ثابت کرده باشد که آخوندهای جنایتکار حاکم بر ایران دیر یا زود برای تحکم سلطه و کسب منافع و گسترش سرکوب بالأخره به سراغ هرکس با هر منش و عقیدهای میروند و بهقول معروف صابون آن به تن هر فرد و گروه و قومی خواهد خورد. وظیفهٔ هر ایرانی آزاده و هوشمندی است که به حمایت از قیام برخیزد. طاعون ولایت درد مشترکی است که مسئولیت ریشهکنی آن به عهده هر ایرانی آزاده است. کوتاهی عافیت طلبان در انجام این وظیفهٔ ملی و میهنی نتیجهای جز جریتر شدن رژیم آدمخوار آخوندی نخواهد داشت و بالأخره به سراغ خود آنان هم خواهد رفت.
به قول مارتین نیمولر که دربارهٔ وحوش هیتلر چنین سرود:
"نخست سراغ کمونیستها رفتند،
سکوت کردم چون کمونیست نبودم.
بعد سراغ سوسیالیستها،
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم.
بعد سراغ یهودیها،
سکوت کردم چون یهودی نبودم.
سراغ خودم که آمدند،
دیگر کسی نبود تا بانگ اعتراضی برآورَد"
م. تهران
مسئولیت محتوای مطالب وارده برعهده نویسنده است