نفس کشیدن در محیط طبیعی، حقی است که انسان و هر موجود جانداری از آن برخوردار است، جز اینکه در نظام ولایت مطلقه فقیه انسان کُش باشد. تنفس در هوای سالم در رژیم آخوندی دیگر بدیهی و مسلم نیست. باید برای نفس کشیدن دست به مبارزه زد! اعتراض کرد. فرزندان معصوم اهالی این سرزمین باید به خیابانها بیایند و حق طبیعی خود را فریاد بزنند.
سوخت خودروها استاندارد نیست. خودروها فرسودهاند. صنایع آلوده کننده هوا همچنان مشغولند. «آلودگی هوا» دیگر ناخواسته و گذرا نیست. به عمد صورت میگیرد و دهههاست که ساکن ریههای مردم ایران است. تعداد کثیری را به دیار نیستی کشانده است. رسانهها و متخصصان محیطزیست مرتب هشدار میدهند و مقاله و نامه سرگشاده مینویسند. یک بازی بیسرانجام. گویی خامنهای و آخوندهای دینفروش و پاسداران جنایتکار نمیدانند و خبر ندارند!
«خسارت سالانه قریب به هشت میلیارد دلار مرتبط با مرگومیر صرفاً منتسب به ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵ میکرون در کشور (بر اساس آمار سال ۱۴۰۰ وزارت بهداشت) یا افزایش بیماریهای تنفسی مانند عفونتهای تنفسی، سرطان ریه و همچنین سکتههای مغزی و قلبی و شیوع بیماریهای خودایمنی، سرطانها و یا بیماریهای نوظهور مانند اماس در شهرهای صنعتی کشور حساسیتی برنمیانگیزد» (پیام ما. ۲۹دی۱۴۰۲).
قربانیان فاشیسم دینی حتی پیش از به دنیا آمدن در محیطزیست آلوده هستند. به زنان باردار در اثر آلودگی هوا و انسانی که هنوز به دنیا پای نگذاشته است آسیب وارد میگردد. زایمانهای زودرس، آسیب مغزی به نوزاد، ناقص شدن و اوتیسم و کاهش ضریب هوشی و سقط جنین... گوشه کوچکی از بلایی است که رژیم آخوندی بر سر آیندگان میآورد.
فهرست ناتمام آلودگی هوا
فصل سرما که میآید نگرانیها نسبت به آلودگی هوا دوچندان میشود. دکتر یوسف حجت، استاد دانشگاه و مسئول کارگروه آلودگی هوای فرهنگستان علوم میگوید: «مشکل اصلی آلودگی هوا، ذرات معلق کوچکتر از ۲.۵ میکرون ناشی از حمل ونقل خودروهای شخصی است. پس از آن نوبت خودروهای عمومی غیراستاندارد است. مسأله، کمیت مصرف بنزین» است. در واقع مشکل تردد بیش از حد سواریهاست. بنا بر آماری که در سال ۱۳۹۸ منتشر شده، مصرف روزانه بنزین در کشور ما ۹۰ میلیون لیتر و در کشور ترکیه فقط ۹ میلیون لیتر است. مصرف روزانه گازوییل در ایران ۸۵ میلیون لیتر و در ترکیه ۴۷ میلیون لیتر است» (شرق. ۳۰دی۱۴۰۲).
واقعیت این است که در نظام غارت و چپاول آخوندی هر چه بیشتر و بیشتر از طرحهای عمرانی و از جمله سرمایهگذاریهای پایه در خدمات شهری و از جمله سرویسهای حمل و نقل عمومی که جزء حقوق شهروندی است کاسته شده و بر حمل و نقل شخصی با آثار متعدد مخربش در سلامت محیطزیست افزوده شده است.
قانون توسعه حمل ونقل عمومی و مدیریت مصرف سوخت مصوب سال ۱۳۸۶ میگوید، سهم حمل ونقل جمعی (عمومی) برونشهری ۶۰ درصد شود اما در ۱۴۰۰ به ۷ درصد رسید! سهم حمل ونقل جمعی (عمومی) داخل شهری به ۵۰ درصد برسد که در سال ۱۴۰۰ به ۱۳ درصد رسیده است!
«آب» کجاست؟
امروزه پیدا کردن آب شرب و کشاورزی در سرزمین ایران به مانند پیدا کردن گنج در خرابهها است. چهل سال است که غارتگران داراییهای مردم ایران نگذاشتند آب خوش از گلوی ساکنان فلات ایران پایین رود. حالا که به نبود آب رسیدند، کاسه بیآبی چه کنم به دست گرفتهاند.
شاهحسینی از کارگزاران مدیریت منابع آبی کشور میگوید: «کشور ما ۲۰ سال است که وارد مرحله تنش آبی شده است. در تمام شش حوضه آبریز اصلی کشور میزان برداشت از آب تجدیدپذیر کشور بیشتر از استاندارد است و طبیعتاً این برداشت از آبهای زیرزمینی انجام میشود. ۶۳ درصد از مساحت کشور از نظر وضعیت برداشت از آب زیرزمینی ممنوعه است. ۸۰ درصد از آبخوانهای آبرفتی کشور در همین محدودههای ممنوعه قرار دارند. منابع آب زیرزمینی ارتباطی مستقیم با فرو نشست زمین دارد و اینکه ۶۰ درصد کل زمینهای کشاورزی فرو نشست دارند». مدیرکل دفتر سازمان زمینشناسی ارقام فاجعه آمیزتری ارائه میدهد: «در فاصله سالهای ۹۵ تا ۱۴۰۰ مساحت زمینهای درگیر فرو نشست در کشور ۱۰ برابر شده است. این در حالی است که حدود ۵۵ درصد منابع آب سطحی و ۷۵ درصد آبهای زیرزمینی با افزایش شوری روبهرو هستند» (پیام ما. ۲۷دی۱۴۰۲)
اخیراً مرکز پژوهشهای مجلس آخوندی نسبت به وضعیت آینده آب در کشور هشدار داده است که ایران در مسیر ورود به بحران آبی است و سرانه منابع آب تجدیدپذیر کشور تا افق ۱۴۲۰ به کمتر از هزار مترمکعب به ازای هر نفر در سال میرسد.
فرو نشست و فرسایش خاک، بحرانی با ابعادی غولآسا
حال به بحران خاک در حکومت ارتجاعی حاکم بر ایران بنگریم. شیوههای کشاورزی نامناسب، جنگلزدایی و چرای بیرویه، پیامدش فرسایش خاک کشور است. شیوههای استفاده ناپایدار از زمین، پوشش گیاهی محافظ را حذف میکند و ساختار خاک را مختل میسازد و آن را مستعد فرسایش میکند.
«فرسایش خاک در ایران ۶ برابر دنیا است. فرو نشست زمین، بحرانی است که در چند سال اخیر بهدلیل برداشت بیرویه آب در ایران شدت بیشتری به خود گرفته است این موضوع میتواند پیامدهای جبرانناپذیری برای کشور به همراه داشته باشد. دو موضوع فرو نشست و فرسایش خاک میتواند منجر به بحرانی بزرگ در آینده کشور شود» (فارس. ۲۹آذر۱۴۰۲).
خاکی از نظر زیستی تخریب شده تلقی میشود که پیش از تخریب خاک مفید و حاصلخیزی بوده باشد، زمینهای کشاورزی، مراتع و جنگلها، زمینهای در معرض تخریب هستند، برآوردهای تقریبی و آمارهای کارشناسی خارج از ساختارهای دولتی و اداری حدود ۵۰ میلیارد دلار خسارت سالانه فرسایش خاک در ایران را تخمین میزنند. «ایران با فرسایشی معادل ۲ میلیارد تن در سال از جمله کشورهای با بالاترین نرخ فرسایش خاک در جهان است این میزان در لرستان سه برابر متوسط کشوری و در بروجرد نیز سالانه پنج تا ۱۰ تن در هکتار است» (ایرنا. ۳۰بهمن۱۴۰۱).
عنصر خاک یا تجدیدپذیر نیست یا اینکه روندی چند هزار ساله دارد. برای تولید یک سانتیمتر خاک در زمین، حدود ۵۰۰ سال زمان لازم است اما برای تخریب ۲ میلیارد تن خاک حاصلخیز در کشور فقط یک سال وقت لازم است! آنچه تخریب خاک را هولناک میکند، رابطه آن با امنیت غذایی است. برای تشکیل یک سانتی متر خاک حاصلخیز حدود یک هزار سال زمان نیاز است. تشکیل ۲۵ سانتی متر خاک زراعی طی ۲۰ هزار سال صورت میگیرد.
مرگ زندگی زیر سایه نظام مرگزای
لورن برلانت از مشهورترین نظریهپردازان فرهنگی آمریکا در تشریح جامعهای که در اثر نظامهای بهرهکشانه از انسان و طبیعت دچار فرسودگی و زوال (attrition) شدهاند، تعبیر «مرگ تدریجی» (slow death) را به کار میبرد. در رژیمهای ضدانسانی، مردم مانند طبیعت محکوم به مرگ تدریجی هستند مگر اینکه نیروهای آگاه و سلحشور و شورشی بر این وضعیت قیام کنند و در برابر مرگآفرینان بایستند و میهن خویش را از تخریبگران جان و مال ساکنانش پاک نمایند.