یک روز قبل از اجرایی شدن طرح سرکوب زنان در روز شنبه ۲۵فروردین که دستورش را خامنهای در نمایش عید فطر صادر کرده بود، کانونهای شورشی با سه عملیات کوبنده به خلیفه خونریز پاسخ دادند. ابتدا نگاهی داریم به این پاسخهای آتشین در روز جمعه ۲۴فروردین:
۱- «شیراز ـ “زن، مقـاومـت، آزادی“: انفجار در پاسخ به تهدید و تیغ کشی نیروی انتظامی خامنهای در بوشهر و اطلاعیه نفرتانگیز آن برای تشدید سرکوب زنان آزاده میهن تحت عنوان طرح حجاب و عفاف از روز شنبه ۲۵ فروردین بهدنبال دستور خلیفه ارتجاع مبنی بر اینکه مسئولان و آحاد مردم و آمران به معروف و ناهیان از منکر در این زمینه وظیفه خودشان را انجام باید بدهند».
۲- «کرمانشاه ـ “زن، مقـاومـت، آزادی“: انفجار در کمیته چپاولگر امداد خمینی ملعون منطقهٔ۳ در پاسخ به نیروی انتظامی خامنهای در کرمانشاه در مورد تشدید سرکوب زنان آزاده میهن تحت عنوان "ناقضان قانون حجاب و عفاف" از روز شنبه ۲۵فروردین پس از دستور خامنهای».
۳- «تالش ـ“زن، مقـاومـت، آزادی“: انفجار در کمیته شهرداری غارتگر حکومتی در پاسخ به اطلاعیه دژخیم رادان سرکرده کل انتظامی خامنهای در مورد «برخورد» با زنان آزاده میهن در گیلان و تشدید سرکوب توسط وحوش انتظامی از روز شنبه ۲۵ فروردین به دستور خامنهای».
پاسخ آتشین، سریع و کوبندهٔ کانونهای شورشی، پیام واضحی را به خلیفهٔ سفاک و وحوش تحتامرش در نیروی سرکوبگر انتظامی و سپاه و بسیج ضدمردمی میدهد؛ اینکه تیغ کشی و طرح و برنامههای سرکوبگرانه به «بهانهٔ حجاب» و در واقع برای «حفظ نظام» دیگر اثر ندارد. زیرا ولیفقیه درماندهٔ ارتجاع با یک جامعهٔ انفجاری و متنفر از رژیم قرونوسطایی و با یک مقاومت سازمان یافتهٔ انقلابی رو به روست.
این واقعیت را قبل از همه رژیم آخوندی در فوران قیامهای سالهای اخیر و بهویژه در قیامهای ۱۴۰۱ به چشم دیده و در برابر آن راهی جز انقباض و خالص سازی و تشدید سرکوب نیافته است.
در فروردین سال ۴۰۲ سرکردهٔ جنایتکار انتظامی خامنهای (رادان) مشابه اطلاعیهٔ امسال «فرماندهی استانهای سراسر کشور» را صادر کرد و نوشت: «همکاران بنده از شنبه آینده ۲۶فروردینماه در سه حوزهٔ معابر عمومی و خودرو و اماکن و با اعلام خبر قبلی در این ۳ حوزه ورود خواهند کرد» (تسنیم، ۱۹ فروردین ۱۴۰۲).
اما مردم و کانونهای شورشی مسیرش را سد کردند. چند ماه بعد هم، پس از فعال شدن دوبارهٔ گشتهای جنایتکار در تهران، کانونهای قهرمان شورشی ـ در آستانهٔ روز نیروی سرکوبگر انتظامی در ۱۳مهر ـ با انفجارهای پیاپی به ستاد فرماندهی انتظامی خامنهای در تهران بزرگ درسی فراموشی ناپذیر به جلادان و قوای سرکوب خامنهای دادند.
دربارهٔ مقابلهٔ اجتماعی و سیاسی با تیغ کشی خامنهای و تهدیدهای نیروی سرکوبگر انتظامی، سه روز پیش کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت ضمن تأکید بر اینکه «زنان هدف نخستین دور جدید سرکوب هستند» اعلام کرد: «وحوش انتظامی ولایت فقیه یکی پس از دیگری در استانهای مختلف از جمله بوشهر، کرمانشاه و سمنان در اطلاعیههای سرکوبگرانه خود به تهدید و تیغ کشی علیه زنان پرداختند. کمیسیون زنان شورای ملی مقاومت، زنان و مردان ایرانزمین را به مقابله قاطع و ایستادگی در برابر دور جدید سرکوب زنان در رژیم زنستیز آخوندی فرامیخواند و از ارگانهای بینالمللی بهویژه گزارشگر ویژهٔ خشونت علیه زنان در ملل متحد خواهان محکومیت حجاب اجباری و اقدامات زنستیزانهٔ حکومت آخوندی در این زمینه است» (۲۳فروردین ۱۴۰۳).
۳۸سال پیش درست در چنین روزی (۲۷فروردین ۱۳۶۵) رهبر مقاومت دربارهٔ نیاز ذاتی و حیاتی رژیم به تشدید سرکوب بهویژه سرکوب زنان میهنمان گفت: «این رژیم... آنقدر ضعیف است که اگر یک حفره، یک خلأ در یک جا باقی بگذارد از همان جا از هم دریده خواهد شد. از همانجا سرکلاف باز خواهد شد. بنابراین، حتی نمیتواند مختصر آزادی برای زنان این مملکت را تحمل بکند. خوب بهتو چه که یکی با حجاب است یکی بیحجاب. برو تو هم هر طور که خودت میخواهی هر طورکه علاقهات هست هر طور که عقیدهات هست، تو آنطوری بکن. بگذریم که هیچ عقیدهیی نداری جز سفاکیت! هرجا که آزادی باشد خمینی نیست؛ رابطهٔ آزادی با خمینی، رابطهٔ بسم الله است و جن، نمیتواند تحمل بکند» (مسعود رجوی، ۲۷فروردین ۱۳۶۵).