قیام ایران در دی ماه باعث شده که سردمداران و مهرههای وابسته به نظام آخوندی، از یک طرف به ابعاد و عظمت آن اعتراف کنند و از طرف دیگر نسبت به چشمانداز تیره و تار آنچه در پیش است ابراز نگرانی کنند.
اسحاق جهانگیری معاون اول دولت این چنین ابراز نگرانی کرده و هشدار میدهد: «آنچه ما را باید نگران کند نفرت، خشم و کینه مردم نسبت به مسئولان و نظام است، بنابراین نباید اجازه دهیم اعتراض مردم به نفرت و خشم تبدیل شود». (خبرگزاری حکومتی ایسنا15اسفند 96)
احمد میدری معاون وزات کا رژیم نیز با نام بردن از قیام دی ماه بهعنوان «زلزله سیاسی» و ابراز نگرانی نسبت به آینده حکومت آخوندی ابراز امیدواری میکند: «این زلزله سیاسی یعنی ناآرامیهای دی ماه 96، همه را بیدار کند. واقعاً امیدوارم که سیستم به سمت اصلاح حرکت کند«. (سایت خبر آنلاین 15اسفند 96)
جلال میرزایی عضو مجلس ارتجاع نیز ضمن اشاره به فشارهایی که در حاکمیت پلید آخوندی بر مردم وارد آمده، به نفرت جوانان از آن نیز اذعان میکند: «ناامیدی و عصبانیت از وضعیت زندگی، باعث میشود که جوانان پرخاشگر شوند و یا از سر بیکاری رو به اموری بیاورند که کم کم بستر بروز خشونت را برایشان فراهم میکند. چطور میتوانیم از جوانی که برای خودش آیندهای نمیبیند و از هر سو تحت فشار است، توقع داشته باشیم که عقلانی رفتار کند؟ ما در طول سال گذشته شاهد بدتر شدن اوضاع بودهایم» (سایت اعتماد آنلاین15اسفند 96)
علیرضا بهشتی از باند مغلوب توصیه میکند که « نباید بهدنبال این باشیم که چه کسی این کبریت را زد و آتش شعلهور شد. امروز همه بحثها منحرف به این موضوع شده است».
وی وضعیت خشم و نفرت مردم از رژیم را به «هیزمی تلنبار شده » تشبیه میکند و در این رابطه میگوید: «باید بررسی کنیم که چه شد این هیزم جمع شده و آتش گرفت. اگر صمیمانه با مردم مینشستند و تلخیهای فریاد و دشنام آنها را به جان میخریدند اینگونه نمیشد. با پاک کردن صورت مسأله کار درست نمیشود» (سایت حکومتی اعتماد آنلاین 15اسفند 96)
آذر منصوری یکی دیگر از عناصر باند موسوم به اصلاحطلب با طرح این سؤال که جدیترین گسستی که امروز کشور ما را تهدید میکند چیست؟، هشدار میدهد: «اعتراضات 7دی ماه با توجه به گسترهای که در کشور داشت میتواند بهعنوان هشداری قلمداد شود که بیانگر گسستها و شکافهایی است که امروز بین مجموعه حاکمیت و دولت بهمعنای عام و مردم وجود دارد و باید تلاش شود که این شکافها پر شود». (سایت حکومتی جماران 15اسفند 96)
پاسدار محمدعلی جعفری سرکرده سپاه پاسداران ضدخلقی از اینکه اعتراضات و قیام مردم باعث «آشوب و به هم ریختگی کشور» (بخوانید سرنگونی حاکمیت آخوندی) شود نگران و خواهان این است «باید با اقدام بموقع و هوشمندانه جلوی همه زمینههای ناآرامی را گرفت و بهراحتی میتوان زمینهها را مدیریت کرد و از بین برد. از بین بردن زمینههای سوءاستفاده دشمنان وظیفه مسئولان و نهادهای اجرایی کشور است و باید در این باره اقدامات جدی را عملی کنند». (خبرگزاری حکومتی ایسنا15اسفند 96)
اگر چه همه این مهرههای حکومتی نسبت به قیامی دیگر هراسان هستند و توصیهشان این است که برای مقابله با این وضعیت راه کاری پیدا کند اما واقعیت این است که رژیم در بنبست آخوندی به آخر خط رسیده و هیچ راه چارهیی برای خروج از این وضعیت ندارد.
آنچنان که مردم در قیام ایران نشان دادند، خواهان سرنگونی این رژیمند بنابراین چنین توصیههایی نه تنها کارساز و گره گشا نخواهد شد، بلکه مورد تمسخر مردم ایران است.
واقعیت این است که توصیهها و هشدارهای مختلف مقامات رژیم آخوندی، یادآور ماههای آخر محمدرضا شاه است که مهرههای ستم شاهی سعی میکردند با وعده و وعید و حتی بعضاً همراه شدن با خواستههایی از مردم، برای رژیم شاه زمان بخرند، اما مردم طومار نظام شاهنشاهی را در هم پیچیدند. سرنوشتی که قطعاً در انتظار رژیم ضدمردمی آخوندی نیز قرار دارد.