خامنهای با راهزنی دریایی و کشتی ربایی در تنگه هرمز تلاش میکند از یکسو به پاسدارانش روحیه بدهد و از سوی دیگر تلاش میکند با این شلوغبازیها بر روی دیگ جوشان جامعه و حرکتهای اعتراضی مردم پردهای کشیده و همزمان آتش جنبشهای اجتماعی و فعالیتهای کانونهای شورشی را زیر خاکستر جنگطلبیهایش خاموش کند در حالیکه حرکتهای اعتراضی و اعتصابهای کارگری با قوت هر چه تمامتر ادامه دارند.
در جدیدترین حرکات از این دست باید از استمرار اعتصاب کارگران قسمت خط و ابنیه فنی راهآهن یاد کرد: روز سهشنبه ۸مرداد ۹۸جمعی از کارگران خط ابنیه و فنی راهآهن بندرعباس برای دومین بار در اعتراض به چند ماه حقوق معوقه خود، اعتصاب کرده و در مسیر راهآهن، تجمع کردند.
باز هم در همان روز سهشنبه ۸مرداد ۹۸جمعی از کارگران راهآهن نورآباد شازند واقع در استان مرکزی، در اعتراض به حقوق معوقه خود، اعتصاب کرده و تجمع اعتراضی برگزار کردند.
این در حالی است که روز دوشنبه هفتم مرداد ۹۸یک کارگر ۳۶ساله راهآهن شهرستان نکا واقع در استان مازندران، حین جابهجایی واگنهای بین خطوط از روی واگن سقوط و بر اثر شدت جراحات وارده در دم جانش را از دست داد.
کارگران راهآهن بندرعباس روز ۷مرداد ۹۸در سومین روز اعتصاب خود خط راهآهن را بستند. این کارگران خواهان دریافت حقوق چندماهه خود هستند که پرداخت نشده است.
این حرکت کارگران پس از مدتها حرکتهای اعتراضی مختلف نشان از لبریز شدن کاسه صبر کارگران دارد، کارگران با ارتقای اعتصابهای منفعل به حرکات اعتراضی فعال و تهاجمی وارد فاز جدیدی میشوند که در صورت گسترش و استمرار میتواند مهمترین ضامن موفقیت آنها برای احقاق حقوقشان باشد.
کارگران آذرآب اراک و کارگران ماشینسازی و هپکوی اراک نیز بهعنوان پیشتاز دور نوین اعتصابهای کارگری ایران با بستن شاهراه جنوب بود که توانستند حقوق ضایعشده خود را بهطور نسبی پس بگیرند.
یک مقایسه حرکت این کارگران و تاثیری که در دیگر بخشهای جامعه کارگری کشور داشت نشاندهنده درستی و کارآمدی اعتصاب فعال و رزمنده کارگران است آنهم در شرایطی که رژیم تلاش میکند حتی صدای اعتراض کارگران نیز بلند نشود. پس از اعتصابهای اراک بود که حرکات اعتراضی کارگران نیشکر هفتتپه و فولاد اهواز دور جدید خود را با گام گذاشتن به عرصه خیابانهای شهرهایشان شکل دادند.
نگاهی به دیگر اعتصابهای ۹۸کارگران راهآهن
کارکنان راهآهن اراک (شازند -نورآباد) روز دوشنبه ۳۰اردیبهشت ۹۸نیز در اعتراض به پرداخت نشدن سه ماه حقوق عقبافتاده اعتصاب کرده بودند.
کارگران خط و ابنیه فنی راهآهن تبریز نیز از ابتدای سالجاری تاکنون چند مورد حرکت اعتراضی، اعتصاب و تحصن برگزار کردهاند.
اعتصاب روز دوشنبه ۳۰اردیبهشت ۱۳۹۸راهآهنیها بازتاب نسبتاً وسیعی در رسانهها داشت. اعتصاب کارگران خط و ابنیه فنی راهآهن تبریز از آذریایجان شرقی در گذرگاه تبریز، شروع شد. آنها در اعتراض به عدم دریافت معوقات مزدی خود دست به اعتصاب زدند.
کارگران شرکت « جوشگستر» راهآهن اراک (ایستگاههای نورآباد و شازند) نیز از سهشنبه ۱۷اردبیهشت بهعلت دریافت نکردن حقوق اسفند سال ۹۷و فروردین و بن ماه رمضان دست از کار کشیده و بر سر کار حاضر نشده بودند.
این کارگران که تحت مسئولیت یکی از شرکتهای پیمانکاری راهآهن مشغول کار هستند در اعتراض به عدم پرداخت معوقات مزدی دو ماهه خود اعتراض کرده بودند.
به گفته کارگران راهآهن، پرداخت مطالبات مزدی دو ماهه آنها (اسفند ۹۷و فرودین ۹۸) به تأخیر افتاده و درخواست آنها تسریع در پرداخت حداقل بخشی از معوقات مزدی در ایام ماه رمضان بود در حالیکه رمضان آمد و رفت و معوقات مزدی بسیاری از کارگران هنوز پرداخت نشده است.
به گزارش کانال رسمی کارگران و کارکنان نگهداری خط و ابنیه فنی راهآهن در تلگرام، کارگران اسلامشهر، رباط کریم و فرودگاه نیز روز ۱۵اردیبهشت به علل مشابهی در اعتصاب بودهاند.
شایان یادآوری است که کارگران خطوط و ابنیه فنی راهآهن لرستان نیز روز یکشنبه ۲۵فروردین ۹۸در اعتراض به عدم پرداخت دستمزدهای معوقه و حق بیمه خود دست از کار کشیده و مقابل ساختمان اداره کل راهآهن تجمع کرده بودند. شمار کارگران حاضر در این تجمع اعتراضی ۴۰۰نفر برآورد شده بود.
وضعیت قانونی قسمت خط و ابنیه فنی راهآهن ایران
واقعیت آن که وضعیت قانونی، حقوقی و کلاً مالکیت این نهاد حساس که حفظ ایمنی، نگهداری و گسترش خطوط و کلیه ساختمانها و بناهای فنی راهآهن در کل کشور را به عهدها دارد، به درستی روشن نیست.
این قسمت که تنها نزدیک به ۷هزار نفر پرسنل دارد، بهرغم کم شمار بودن کارگرانش مسئولیت بهشدت حساسی در تأمین سلامت ترددها و جابهجایی مسافران ریلی کشور به عهده دارد.
کارگران این قسمت اساساً کارشان تخصصی است (نگهداری خطوط) کار این گروه از کارگران نیز در شمار مشاغل «سخت» است و کلیه رستههای شغلی آن توانفرساست.
این قسمت از راهآهن ایران همانند دیگر منابع ملی کشور در جریان «خصولتی» کردن سازمانهای دولتی، به بخش خصوصی واگذار شد. صاحب اصلی این قسمت از راهآهن، امیرمنصور آریا (صاحب اختلاس تاریخی ۳هزار میلیاردی) بود. با بلایی که آخوندها بر سر شریک خود (امیرمنصور آریا) آورده سپس اموالش را هم بالا کشیدند، تکلیف این اداره کل و پرسنلش در هالهای از ابهام فرو رفت. از یکسو شرکتهای متعلق به آریا و خانوادهاش مصادره شده و به دولت و سران حکومتی واگذار شدند(این را سالها بعد کریمی قدوسی تا حدی افشا کرد) و از سوی دیگر صاحبان جدید شرکت هیچ التزام عملیای نسبت به پرداخت دستمزد پرسنل خود ندارند.
وضعیت استخدامی کارگران خط و ابنیه فنی راهآهن
وضعیت استخدامی کارگران خط و ابنیه اساساً اکثراً در چارچوب «قرارداد موقت» تعریف شده است. کارگرانی که با قراردادهای موقت (۸۵روزه و...) یا قراردادهای موقت (پاره وقت) استخدام میشوند و هیچ تضمین و امنیت شغلیای ندارند و هر آن در معرض خطر اخراج از سوی کارفرما قرار دارند.
این کارگران در شرایطی قرار دارند که پس از آن اختلاس بزرگ و فضاحتی که با شرکت دهها مقام رسمی نظام از وزیر و معاون وزیر گرفته تا رؤسای بانک مرکزی و بانک صادرت گرفته تا بیشمار مدیران کلی که اسامی تمامی آنها ذیل پرونده اختلاس سه هزار میلیاردی ثبت شده است، اکنون به استثنای دو سه نفر اعدامی بقیه مهرههای حکومتی به زندگی عادی اشرافی خود در کانادا و ایران مشغول هستند!
در حالیکه آخوندها در تهران و مناطق ییلاقی کشور به زندگیاشرافی خود ادامه میدهند، این تنها کارگران و دیگر دستمزدبگیران هستند که برای دریافت حقوق حقه و قانونی خود نیز ناگزیر از اعتصاب و درگیری میشوند، روندی که بنا به تجربه دیر یا زود با ارتقا به دیگر اشکال مبارزه، صورت مسأله را برای خامنهای و شرکایش تغییر خواهد داد.