ترجیح میدهم
دست در دست غرور به مرگ شاباش بگویم
حتی اگر ثانیهیی آزادی را
زیسته باشم در رگرگهیی از رویا
ترجیح میدهم
بیشمار بار ترجیح میدهم
سپیدهدم یکشنبه ۵ مرداد ۱۴۰۴، در سالگرد قتلعام ۳۰ هزار زندانی سیاسی در سال ۱۳۶۷، رژیم قتلعام در اقدامی جنایتکارانه دو مجاهد خلق، بهروز احسانی و مهدی حسنی، را در زندان قزلحصار اعدام کرد. این اقدام وحشیانه که توسط دژخیمان خامنهای اجرا شد، نه تنها نقض آشکار حقوقبشر است، بلکه تلاشی مذبوحانه برای بقای رژیم در حال فروپاشی تلقی میشود.
«بر سر جان خود چانه نمیزنم»!
بهروز احسانی، ۷۰ ساله، از اهالی ارومیه و از زندانیان سیاسی دهه ۶۰، در آذرماه ۱۴۰۱ در تهران دستگیر شد. مهدی حسنی، ۴۸ ساله، از شهرری، در شهریور ۱۴۰۱ در زنجان بازداشت شد. هر دو نفر به اتهاماتی چون «بغی، محاربه، افساد فیالارض، عضویت در سازمان مجاهدین خلق، جمعآوری اطلاعات طبقهبندیشده، و اجتماع و تبانی علیه امنیت ملی» توسط قاضی بدنام ایمان افشاری، رئیس شعبه ۲۶ بیدادگاه ضد انقلاب تهران، به اعدام محکوم شدند. این احکام ظالمانه توسط دیوان عالی رژیم تأیید شد و درخواستهای اعاده دادرسی چهار بار رد گردید.
این دو مجاهد خلق در بند ۲۰۹ زندان اوین تحت شکنجههای شدید جسمی و روانی قرار گرفتند، اما با شجاعت و پایداری بینظیر بر مواضع خود ایستادگی کردند. بهروز احسانی در پیامی پس از دریافت حکم اعدام اظهار داشت: «بر سر جانم با کسی چانه نمیزنم و آمادهام تا جان ناچیزم فدیه راه رهایی مردم ایران باشد». مهدی حسنی نیز در مهرماه ۱۴۰۳ اعلام کرد: «با افتخار اعلام میکنم از اینکه جان خود را در راه آزادی وطن و مردم شریف ایران تقدیم میکنم بسیار خوشحالم... قضات آدمکش رژیم باید خواب این را ببینند که من از موضع خود حتی یک درصد پایین بیایم».
واکنش مریم رجوی: خشم مردم و عزم جوانان
خانم مریم رجوی، رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران، این اعدامها را بهشدت محکوم کرد و با درود به پایداری این دو مجاهد، اظهار داشت: «خامنهای، ضحاک ماربهدوش، در واپسین ایام حکومت ننگینش دست به جنایت بزرگی زد تا شاید چند صباحی به عمر رژیمش بیفزاید، اما تنها خشم و نفرت مردم ایران را برمیانگیزد و عزم جوانان رشید ایرانزمین برای مقابله با فاشیسم دینی را دوچندان میکند»
خانم رجوی از سازمان ملل متحد و کشورهای عضو خواستار اقدامات قاطع و عملی علیه این جنایت شد و تأکید کرد که محکومیتهای لفظی کافی نیست. او هشدار داد: «بیعملی جامعه جهانی این رژیم خونریز را در جنایت و اعدام بیشتر تشویق کرده است. شمار زیادی از زندانیان مجاهد و مبارز زیر حکم اعدام بهسر میبرند، باید برای نجات جان آنها دست به اقدام فوری زد».
واکنشهای بینالمللی
جامعه جهانی نیز به این جنایت واکنش نشان داد. میلان زور، عضو پارلمان اروپا، اظهار داشت: «رژیم ایران بیرحم است. برخی از ما نمایندگان پارلمان اروپا خواستار آزادی آنها شده بودیم». کاترین لنگن سیپن، دیگر عضو پارلمان اروپا از آلمان، نیز با بازنشر سخنان خود در ۱۳ فروردین ۱۴۰۴، تأکید کرد: «ما به پایان دادن به اعدامها فرامیخوانیم و خواهان آزادی فوری همه زندانیان سیاسی در ایران هستیم».
در اسفندماه ۱۴۰۳، گزارشگران ویژه سازمان ملل، از جمله مای ساتو (گزارشگر ویژه حقوقبشر در ایران)، مارگارت ساترثویت (گزارشگر ویژه استقلال قضات و وکلا)، و موریس تیدبال-بینز (گزارشگر ویژه اعدامهای فراقضایی)، در بیانیهیی مشترک خواستار توقف این اعدامها شدند و اعلام کردند که این احکام در پی محاکمههای مخدوش و با اعترافات اجباری صادر شدهاند. سازمان عفو بینالملل نیز این احکام را محکوم کرد و خواستار لغو فوری آنها شد.
نقض سیستماتیک حقوقبشر در ایران
این دو اعدام بار دیگر توجه جهانی را به نقض سیستماتیک حقوقبشر توسط رژیم ایران جلب کرده است. رسانههای حکومتی رژیم تلاش کردند با اتهاماتی چون «ساخت لانچر و خمپارهانداز دستی» و این اعدامها را توجیه کنند، اما این ادعاها نتوانست افکار عمومی را فریب دهد.
خانم رجوی هشدار داد که سکوت جامعه جهانی در برابر چهار دهه جنایت رژیم ایران، از جمله اعدامها، نقض حقوقبشر، صدور تروریسم، و تلاش برای دستیابی به سلاح هستهیی، تنها رژیم را به ادامه این مسیر تشویق کرده است. وی تأکید کرد: «بیعملی دولتها باعث شد که فراخوانهای مکرر سازمانهای حقوقبشری و پارلمانهای مختلف برای جلوگیری از اعدام بهروز و مهدی مؤثر واقع نشود».
ضرورت اقدام فوری
علاوه بر بهروز احسانی و مهدی حسنی، ۱۴ زندانی سیاسی دیگر به اتهام عضویت در سازمان مجاهدین خلق در معرض خطر اعدام قرار دارند. مقاومت ایران بارها از سازمان ملل، اتحادیه اروپا، و مراجع مدافع حقوقبشر خواسته است که برای نجات جان این زندانیان اقدام فوری کنند. این اعدامها نشاندهنده شکنندگی رژیم و وحشت آن از مقاومت سازمانیافته مردم ایران است.
جرقهای در انبار متکاثف باروت
اعدام بهروز احسانی و مهدی حسنی نمونهیی دیگر از جنایات رژیم ایران علیه مردم خود است. این دو مجاهد با فدا کردن جان خود، پیام مقاومت و آزادیخواهی را به نسلهای آینده منتقل کردند. این اعدامها بیتردید قیام مردم ایران و سرنگونی این رژیم را متوقف نخواهد کرد، بلکه در حکم جرقههایی است که بر انبار متکاثف باروت خواهد افتاد.