کارگزاران و کارشناسان نظام آخوندی روزی نیست که در مورد اوضاع بحرانی نظام هشدار ندهند. این هشدارها در تمامی عرصهها دیده میشود. از بحرانهای زیستمحیطی مثل آب و سیل و فرو نشست زمین تا گرانی و تورم و فقر و بیکاری و بالاخره بحران هستهیی و تحریمها تا انزوای منطقهیی. بحرانهایی که به اذعان کارگزاران حکومتی محصول سیاستهای ضدمردمی نظام است.
در کانون بحرانهای گریبانگیر نظام، آنچه که بیش از هر چیز محافل حکومتی را نگران کرده ورشکستگی اقتصادی و آثار اجتماعی آن یعنی فقر و بیکاری است.
در ریشهیابی این ابر بحران در محافل حکومتی اتفاقنظر وجود ندارد. برخی در دعوای باندی، باند رقیب را مسبب نشان میدهد.
آخوند احد آزادیخواه عضو مجلس ارتجاع روز ۱۸آآبان در مجلس رژیم گفت: «خیلی از خانوادهها نابود شدند، بهخاطر سوء تدبیرها بهخاطر در واقع مشکلات مدیریتی در این نظام».
«سوء تدبیر» یا «مشکل مدیریتی» عنوانی کلی است که یک دانش آموخته آکادمیک آنرا حمل بر کم دانشی و خطا در برنامهریزی میکند. اما در نظام آخوندی این عبارات بیان سربستهٔ دزدی و غارت بر اساس منافع باندی است.
دلخوش عضو مجلس ارتجاع روز ۱۸آبان در مجلس رژیم گفت: «الان در ارتباط با بورس و اقتصاد کشور، بورس که آقای عشقی تشریف دارند ولی بورس و اقتصاد داره عشقی میچرخه. یعنی همه را عشقی میچرخونند».
برخی در درون رژیم میگویند به هر دلیل به این نقطه رسیده باشیم آنچه مهم است وضعیت انفجاری است که باید برایش تدبیری اندیشید.
روزنامه جوان وابسته به سپاه پاسداران روز ۱۸آبان در مطلبی با عنوان «مسیر اصلاح اقتصاد ایران از بازار سرمایه میگذرد» بهنقل از یک کارشناس حکومتی، ضمن اشاره به روند پرشتاب تولید نقدینگی و چاپ پول بدون پشتوانه نوشت: «روندی اشتباه در اقتصاد ایران شروع شد. این موضوع خود را بیشتر به شکل افزایش پایه پولی و نقدینگی کشور نشان داد که بهصورت گلولهای برفی دومینووار روزبهروز حجم بحران در انتظار اقتصاد ایران را شدیدتر میکند و امروز در وضعیتی قرار داریم که گلوله برفی بحران با حجم بالایی ظرف ۲۰سال گذشته جمع شده و به اینجا رسیده است».
مهدی رباطی کارشناس حکومتی در روزنامه جوان به نظام گوشزد کرده است که اگر فکری نکنند «بحران اقتصادی تبدیل به تهدید امنیتی و تهدیدی برای نظام» خواهد شد.
آن مفهومی را که دلخوش عضو مجلس ارتجاع تحت عنوان «عشقی اداره کردن اقتصاد و بورس» بهصورت کلی و سربسته بیان کرد، این کارشناس حکومتی در یک بیان نزدیکتر به واقعیت به بخشی از جنبههای این «اداره کردن عشقی» اذعان کرده و گفته است: «چرخ بانکها به قیمت منافع اقلیتی بسیار اندک میچرخد. این اقلیت پول چاپ میکنند و با خلق پول بیمورد عامل رشد سرسامآور مسکن، سکه و دلار هستند».
به این ترتیب روشن میشود برای اصلاح و بهبود وضعیت اقتصاد ایران یک راهکار بیشتر وجود ندارد. آن هم قیچی تمامیت نظام چپاولگر حاکم. نظامی که ولو به قیمت نابودی محیطزیست و آب و چاههای نفت و زمینهای کشاورزی و تولید حاضر نیست ذرهای از غارت منابع و داراییهای مردم ایران دست بردارد.