زنستیزی مهمترین خصیصه نظام آخوندهای حاکم بر ایران و قلب ایدئولوژی خمینی است. بنابراین زنان ایرانزمین تحت استثمار و بهره کشی مضاعف قرار دارند. حالا تصور کنید که در این نظام زنان زندانی تا چه حد تحت سرکوب قرار خواهند گرفت. تصورش هم تکان دهنده است.
۳۰هزار تومان در ماه!
یکی از نمونههای وحشتناک در استثمار زنان زندانی در گزارشی آمده که خبرگزاری حکومتی ایلنا در روز ۴دی ۹۸ منعکس کرده است. در گوشههایی از این گزارش به یک زن زندانی خوزستانی به نام «نساء» اشاره میکند که «در سن ۳۱سالگی در یکی از تاریکترین سالهای زندگیاش بهسر میبرد و در زندان از راه اشتغال در خیاطخانهٔ زندان از صبح تا ۶عصر» کار میکند و درآمد ناچیزش را نه خرج خود که «صرف هزینههای درمان پسر کوچک سرطانیاش... و دو فرزندش بیرون از دیوارهای محصور» زندان میکند. ولی اوج این داستان حزنانگیز جایی است که میزان درآمد این زن مشخص میشود که «تقریباً ماهیانه ۱۰۰هزار تومان» است!
برای درک عمق فاجعه کافی است بدانیم با ۱۰۰هزار تومان در ایران فقط میشود اجناسی در حد یک کیلو گرم گوشت گوسفند یا یک جفت کفش یا یک پیراهن و شلوار نامرغوب و... خرید. این مبلغ حتی به یک چادر مشکی زنانه نیز نمیرسد.
البته این گزارش در ادامه به انواع دیگر بیگاری زنان زندانی اشاره میکند و تصویر عامتری از قیمت انسان و میزان رنج و شکنج آنها در زندانهای خامنهای ملعون میدهد: «برای آشپزی از صبح تا حدوداً ساعت ۸شب میتوانند ماهیانه ۲۰۰هزار تومان بگیرند... نظافتچیها هم که کار شستن کارگاهها، ظرفها و دیگها گاهی تا شامگاه انجام میدهند، میتوانند نزدیک به ۱۰۰هزار تومان دستمزد بگیرند» و در نهایت بهای انسان و انسانیت در زندانهای رژیم ضدبشری آخوندی را به این شرح اعلام میکند: «بستهبندی قهوه معمولاً تا بعدازظهر طول میکشد و بسته به تعداد بستهبندیها عمدتاً نزدیک به ۳۰تا ۴۰هزار تومان در ماه درآمد دارد... زنان نانوا از صبح تا بعد از ظهر برای حدود ۳۰هزار تومان در ماه پای تنور داغ میایستند»!
البته این نمونهها مربوط به امروز و دیروز نیست و بیگاری از زندانیانی که دستشان به جایی نمیرسد قدمتی به طول عمر کثیف رژیم دارد.
بالندگی زنان در جامعه ایران
البته بدیهی است که این نمونههای مذکور در رسانههای حکومتی قطرهای از دریا و مشتی از خروار ظلمی است که بر زن ایرانی اعمال میشود. آنچه گفته شد وضعیت بیگاری زندانیان زن بود. در بیرون از زندان هم وضع تفاوت زیادی ندارد و آش همان آش و کاسه استثمار همان است. در شبکههای اجتماعی تصاویر بسیاری از زنان را دیدهایم که بهخاطر یک لقمه نان و حداقل هزینه زندگی مجبورند در سختترین شرایط دوشادوش مردان به شغل خطرناک کولبری مبادرت کنند. این وضعیت علاوه بر کردستان در دیگر استانهای مرزی مثل هرمزگان نیز رواج دارد و این زنان که غالباً سرپرست خانوار نیز هستند برای جابهجایی بارهای سنگین که بعضاً هموزن یا افزون بر وزن خودشان است دستمزد اندکی دریافت میکنند!
کولبری زنان در استان هرمزگان
واقعیت بیگاری و استثمار زن در ایران مثل همه فجایع اجتماعی دیگر معلول نظام فاسد و چپاولگر و زنستیز ولایت فقیه میباشد. این برگ سیاه تنها با خیزش، اعتراض، قیام و سرانجام سرنگونی حکومت آخوندی ورق خواهد خورد. زنان و دختران ایرانزمین از همان سالهای اول این حاکمیت ننگین علیه زنستیزی آخوندها به خیابانها ریختند و بهطور مشخص در صفوف مقاومت ایران و سازمان مجاهدین خلق ایران زیر شکنجههای مزدوران خامنهای صحنههای شکوهمند تاریخی از ایستادگی و فدا خلق کردند ضمن اینکه این زنان بهپا خاسته بالاترین مشارکت را در جریان قیام پرشکوه آبان ۹۸ داشتند.
به گواهی دشمن، نقش آنها در تشجیع قیامآفرینان و نیز هدایت و پرچمداری قیام بسیار برجسته بود. هر روز که میگذرد شرارههای خیزش و قیام در زنان میهن شعلهورتر میشود و این قشر عاصی به یکی از بالندهترین نیروها در نبرد علیه ظلم آخوندها تبدیل شده است.
سایت خبر فوری رژیم روز ۲۹آبان در همین رابطه نوشت:
« میانداری و میدانداری ویژه زنان در اغتشاشات اخیر، چشمگیر بهنظر میرسد. در نقاط متعدد بهویژه حومه تهران، زنان ظاهراً ۳۰تا ۳۵سال، نقش ویژهیی در لیدری اغتشاشات به عهده دارند».
بیدلیل نیست که رسانههای حکومتی با غیظ و کینهٔ شدید از نقش برجسته زنان در قیام مینالد و بیشک به یاری همین زنان فداکار و شورشگر است که قیام مردم ایران تداوم دارد و بهقول خانم رجوی «شهرها یک به یک قیام میکنند و زنان در نقش پیشتازی و پشتیبانی فعالانه حاضرند... زنان نیروی تغییراند و ولایت فقیه و ارتجاع آخوندی با مقاومت مردم ایران و بهخصوص زنان و دختران آگاه میهنمان، هر آنچه میکند، بر سرش خراب خواهد شد».