علی خامنهای روز گذشته (6دی 96) پس از مدتها سکوت و خویشتنداری! در زمینه بحران فزاینده شقه درونی نظام، ناگزیر شد به صحنه بیاید و بدون اسم بردن از آخوند حسن روحانی رئیسجمهور فعلی و محمود احمدینژاد رئیسجمهوری قبلی نظام، آنها را مخاطب قرارداد و نسبت به اپوزیسیون نمایی آنان ابراز نارضایتی کرد.
این که ولیفقیه نظام ناگزیر میشود بهطور علنی روحانی و احمدینژاد را مورد عتاب و خطاب قرار دهد و نسبت به اپوزیسیون نمایی آنها شکوه و شکایت کند، نشانه طلسمشکستگی او است. زیرا چنانچه نزد آنان از هیمنه لازم برخوردار بود، اولاً جرأت نداشتند که با گرفتن مواضعی که به قول خامنهای ”دشمن را شاد میکنند“ و ”مردم“ (بخوانید مزدوران، پاسداران، بسیجیها و جیره خوران نظام) را ناامید میکنند! او را ودار به چنین موضعگیری علنی و فضاحتباری کنند.
ثانیا اگر چنین هیمنهای هم ندارد که گوش آنان را بگیرد و کاملاً مطیع خود کند، حداقل میبایست در خفا و در جلسات خصوصی گوش آنان را بگیرد.
اما با موضعگیری علنی او علیه آنها مشخص است که ولیفقیه ارتجاع ناتوانتر از این حرفها است و لذا ناگزیر شده است موضوع را علنی کند.
با این حال مهرهها و رسانههای هر دو باند حرفهای او را متوجه رئیس باند خود نمیدانند، و به مصداق ”کی بود، کی بود، من نبودم“ «تلاش کردهاند توپ سخنان خامنهای را به زمین باند مقابل بیندازند.»
دراین میان آخوند صادق آملی لاریجانی از حرف خامنهای روی قسمتی متمرکز شده که موضوع اصلی دعوای با احمدینژاد است. او با گفتن این که: ”در درون کشور نیز عدهیی آب به آسیاب دشمن ریخته و مردم را ناامید کرده و سیاهنمایی میکنند“ از آن قسمت از سخنان خامنهای تشکر کرده که به نفع خود و دستگاه فاسد زیر نظر خودش است.
دارودسته احمدینژاد نیز سخنان خامنهای را متوجه احمدینژاد نمیدانند، در این رابطه علی اکبر جوانفکر از عناصر آن باند میگوید: ”کجا رهبری اسم احمدینژاد را بردند؟ شما دارید روی هوا نسبت میدهید. کار شما همین است که روی هوا به افراد نسبت ناروا بدهید. من میگویم کجای سخنان رهبری همچین چیزی هست؟ تحلیل من این بود که مقصود رهبری دولتمردان روحانی است“ (سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۶دی)
روزنامه جوان ارگان بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی 7دی 96 نیز اساساً روحانی و دولتش را مخاطب حرفهای دیروز ولیفقیه ارتجاع میداند و در این زمینه مینویسد: ”هشدار به کسانی بود که امروز بر مسند قدرت تکیه زدهاند و تلاش میکنند واقعیات موجود در جامعه را با آمارهای نه چندان مستند، کتمان کنند“
ارگان بسیج در ادامه مینویسد: ”محکم صندلی قدرت اجرایی کشور را چسبیده و به جای پاسخگویی، چیزی را مطالبه میکنند که خود باید پاسخگوی آن باشند. با وجود حضور در قدرت و داشتن مسئولیتهای کلان در حاکمیت، رسالت و فلسفه حضور خود در چنین مسئولیتها را درک نکردهاند.
هشدار به مسئولانی است که رفتار امروز مسئولان دیروز را آینه عمل خود قرار دهند و با وجود خدمات زبانزد در دوره مسئولیتی خود، گرفتار نفس درون و دشمن بیرون نشوند و مراقب باشند رفتار غیراخلاقی گذشتگان را پیشه رفتار آینده خویش نکنند“
روزنامه فرهیختگان وابسته به باند روحانی 7دی 96 نیز انگار نه انگار بخش زیادی از حرفهای دیروز خامنهای متوجه روحانی بود، مخاطب اصلی صحبتهای او را احمدینژاد ”بهعنوان رئیسجمهور سابق و رادیکالترین معترض و مخالف کنونی“ می داند.
الیاس حضرتی نماینده مجلس رژیم و از باند روحانی نیز در روزنامه حکومتی اعتماد مینویسد: ”هر چند در چند ماه گذشته فعالان اصلی اصولگرا نسبت به مواضع احمدینژاد و چند تن از دوستانش سکوت نسبی کرده بودند، ولی اکنون به نظر میرسد که با مواضع صریح رهبری نظام آنان نیز وارد میدان شوند و نسبت به رفتار دوستان سابقشان اعلام موضع کنند“. (اعتماد 7دی)
روند رو به افزایش تضادها از یک طرف و از طرف دیگر طلسمشکستگی خامنهای و تضعیف موقعیت او در میان باندها است که روزنامه حکومتی جمهوری نسبت به آن سوزوگداز میکند و با عنوان ”عقبماندگی! “ مینویسد: ”رویه غلطی مدتی است بهوجود آمده که در قبال کجرویها و تضعیف پایههای نظام و انقلاب، آن هم توسط خودیها، آنقدر بیتوجهی و تعلل و بهانهتراشیهای بیمنطق میشود و هیچ برخوردی صورت نمیگیرد تا رهبری انقلاب مجبور به دخالت شوند و آن وقت همه بسیج میشوند توجه ندارند این نهادها و مسئولان فلسفه وجودیشان صیانت از حریم رهبر و انقلاب است و باید به موقع مشکلات را بفهمند و عمل کنند“.
ملاحظه میشود چگونه هیمنه ولایت خامنهای شکسته و چگونه پشمی بر عمامهاش باقی نمانده
که به قول آن روزنامه حکومتی کسانی که ”فلسفه وجودیشان صیانت از حریم رهبر“ است، به او تمکین نمیکنند و او را ناگزیر میکنند که این چنین علیه آنان موضعگیری کند.
این وضعیت ناشی از ”سایش“ ولایت خامنهای است که آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران در نمایش جمعه 8مرداد 96 نگرانیاش را نسبت به آن ابراز داشت و گفت: ”سایش یعنی ما زباناً بگوییم درود به رهبری و حرف خودمان را بزنیم و سپس ۱۸۰درجه مقابل رهبری جبهه بگیریم» (خبرگزاری فارس ۸مرداد ۹۶)
این که ولیفقیه نظام ناگزیر میشود بهطور علنی روحانی و احمدینژاد را مورد عتاب و خطاب قرار دهد و نسبت به اپوزیسیون نمایی آنها شکوه و شکایت کند، نشانه طلسمشکستگی او است. زیرا چنانچه نزد آنان از هیمنه لازم برخوردار بود، اولاً جرأت نداشتند که با گرفتن مواضعی که به قول خامنهای ”دشمن را شاد میکنند“ و ”مردم“ (بخوانید مزدوران، پاسداران، بسیجیها و جیره خوران نظام) را ناامید میکنند! او را ودار به چنین موضعگیری علنی و فضاحتباری کنند.
ثانیا اگر چنین هیمنهای هم ندارد که گوش آنان را بگیرد و کاملاً مطیع خود کند، حداقل میبایست در خفا و در جلسات خصوصی گوش آنان را بگیرد.
اما با موضعگیری علنی او علیه آنها مشخص است که ولیفقیه ارتجاع ناتوانتر از این حرفها است و لذا ناگزیر شده است موضوع را علنی کند.
با این حال مهرهها و رسانههای هر دو باند حرفهای او را متوجه رئیس باند خود نمیدانند، و به مصداق ”کی بود، کی بود، من نبودم“ «تلاش کردهاند توپ سخنان خامنهای را به زمین باند مقابل بیندازند.»
دراین میان آخوند صادق آملی لاریجانی از حرف خامنهای روی قسمتی متمرکز شده که موضوع اصلی دعوای با احمدینژاد است. او با گفتن این که: ”در درون کشور نیز عدهیی آب به آسیاب دشمن ریخته و مردم را ناامید کرده و سیاهنمایی میکنند“ از آن قسمت از سخنان خامنهای تشکر کرده که به نفع خود و دستگاه فاسد زیر نظر خودش است.
دارودسته احمدینژاد نیز سخنان خامنهای را متوجه احمدینژاد نمیدانند، در این رابطه علی اکبر جوانفکر از عناصر آن باند میگوید: ”کجا رهبری اسم احمدینژاد را بردند؟ شما دارید روی هوا نسبت میدهید. کار شما همین است که روی هوا به افراد نسبت ناروا بدهید. من میگویم کجای سخنان رهبری همچین چیزی هست؟ تحلیل من این بود که مقصود رهبری دولتمردان روحانی است“ (سایت حکومتی اعتماد آنلاین ۶دی)
روزنامه جوان ارگان بسیج سپاه پاسداران ضدخلقی 7دی 96 نیز اساساً روحانی و دولتش را مخاطب حرفهای دیروز ولیفقیه ارتجاع میداند و در این زمینه مینویسد: ”هشدار به کسانی بود که امروز بر مسند قدرت تکیه زدهاند و تلاش میکنند واقعیات موجود در جامعه را با آمارهای نه چندان مستند، کتمان کنند“
ارگان بسیج در ادامه مینویسد: ”محکم صندلی قدرت اجرایی کشور را چسبیده و به جای پاسخگویی، چیزی را مطالبه میکنند که خود باید پاسخگوی آن باشند. با وجود حضور در قدرت و داشتن مسئولیتهای کلان در حاکمیت، رسالت و فلسفه حضور خود در چنین مسئولیتها را درک نکردهاند.
هشدار به مسئولانی است که رفتار امروز مسئولان دیروز را آینه عمل خود قرار دهند و با وجود خدمات زبانزد در دوره مسئولیتی خود، گرفتار نفس درون و دشمن بیرون نشوند و مراقب باشند رفتار غیراخلاقی گذشتگان را پیشه رفتار آینده خویش نکنند“
روزنامه فرهیختگان وابسته به باند روحانی 7دی 96 نیز انگار نه انگار بخش زیادی از حرفهای دیروز خامنهای متوجه روحانی بود، مخاطب اصلی صحبتهای او را احمدینژاد ”بهعنوان رئیسجمهور سابق و رادیکالترین معترض و مخالف کنونی“ می داند.
الیاس حضرتی نماینده مجلس رژیم و از باند روحانی نیز در روزنامه حکومتی اعتماد مینویسد: ”هر چند در چند ماه گذشته فعالان اصلی اصولگرا نسبت به مواضع احمدینژاد و چند تن از دوستانش سکوت نسبی کرده بودند، ولی اکنون به نظر میرسد که با مواضع صریح رهبری نظام آنان نیز وارد میدان شوند و نسبت به رفتار دوستان سابقشان اعلام موضع کنند“. (اعتماد 7دی)
روند رو به افزایش تضادها از یک طرف و از طرف دیگر طلسمشکستگی خامنهای و تضعیف موقعیت او در میان باندها است که روزنامه حکومتی جمهوری نسبت به آن سوزوگداز میکند و با عنوان ”عقبماندگی! “ مینویسد: ”رویه غلطی مدتی است بهوجود آمده که در قبال کجرویها و تضعیف پایههای نظام و انقلاب، آن هم توسط خودیها، آنقدر بیتوجهی و تعلل و بهانهتراشیهای بیمنطق میشود و هیچ برخوردی صورت نمیگیرد تا رهبری انقلاب مجبور به دخالت شوند و آن وقت همه بسیج میشوند توجه ندارند این نهادها و مسئولان فلسفه وجودیشان صیانت از حریم رهبر و انقلاب است و باید به موقع مشکلات را بفهمند و عمل کنند“.
ملاحظه میشود چگونه هیمنه ولایت خامنهای شکسته و چگونه پشمی بر عمامهاش باقی نمانده
که به قول آن روزنامه حکومتی کسانی که ”فلسفه وجودیشان صیانت از حریم رهبر“ است، به او تمکین نمیکنند و او را ناگزیر میکنند که این چنین علیه آنان موضعگیری کند.
این وضعیت ناشی از ”سایش“ ولایت خامنهای است که آخوند احمد خاتمی امام جمعه خامنهای در تهران در نمایش جمعه 8مرداد 96 نگرانیاش را نسبت به آن ابراز داشت و گفت: ”سایش یعنی ما زباناً بگوییم درود به رهبری و حرف خودمان را بزنیم و سپس ۱۸۰درجه مقابل رهبری جبهه بگیریم» (خبرگزاری فارس ۸مرداد ۹۶)