چرا برخیها به ”انتخابات“ اخیر میگویند ”نمایش انتخابات“ ؟
اصلا ”نمایش“ انتخابات یعنی چه؟
به کار بردن کلمه ”نمایش انتخابات“، بیان یک واقعیت است یا تنها یک پروپاگاند و یک برچسب سیاسی دشمنانه است؟
واقعا چند درصد مردم در این انتخابات شرکت کردند؟
آیا هیچ جواب منطقی برای این سوالها وجود دارد؟
***
اصلا ”نمایش“ انتخابات یعنی چه؟
به کار بردن کلمه ”نمایش انتخابات“، بیان یک واقعیت است یا تنها یک پروپاگاند و یک برچسب سیاسی دشمنانه است؟
واقعا چند درصد مردم در این انتخابات شرکت کردند؟
آیا هیچ جواب منطقی برای این سوالها وجود دارد؟
***
روز 13خرداد 96 خامنهای با ابراهیم رئیسی قاضی جنایتکار قتلعام 67 و کاندیدای مغلوب نظام در دوازدهمین دورهٴ انتخابات ریاست جمهوری، دیدار خصوصی داشت.
سه روز پیش از آن یعنی روز 9خرداد 96 شورای نگهبان با انتشار بیانیهیی پایان نمایش انتخابات اخیر را اعلام کرده و گفته بود: گرچه نتیجه اعلام شده انتخابات توسط وزارت کشور، تغییری نمیکند اما کم و کیف تقلبهای انتخاباتی آنقدر زیاد است که چه بسا بعداً قابل پیگیری و به زبانی قابل پیگرد باشد! این یعنی شمشیر داموکلس خامنهای بالای سر روحانی! تا هم روحانی را ”یابوی“ آرای مهندسی شدهاش برندارد و هم اینکه چه بسا ماجرای تقلبهای نجومی، مقدمهای شود برای خلعید از وزارت کشور در انتخابات بعدی و سپردن فرمان این ماشین به شورای نگهبان تا از این پس، خامنهای در مهندسی کردن انتخابات فعال ما یشاء باشد.
اما این نوشته قصدی برای پیشبینی و گمانه زنی دربارهٴ آینده و احتمالهای مفروض، پیرامون این قضایا ندارد بلکه تلاش میکند به آنچه که عملاً در روز رایگیری در حوزههای اخذ رأی اتفاق افتاد، بپردازد تا ببینیم چرا برخیها مثل مجاهدین، به ”انتخابات“ میگویند: ”نمایش انتخابات“ ؟!
روز 29 اردیبهشت یعنی روز رایگیری، کانالهای تلویزیونی رژیم اساساً خرج مسأله انتخابات شده بودند. یکی از این کانالها و چه بسا مهمترینشان یعنی ”شبکهٴ خبر سیمای جمهوری اسلامی“ بود. ببینیم در آن روز در آن شبکه، چه تصویری از انتخابات و حوزههای رأیگیری به بینندگان ارایه شد که به برخیها اجازه میدهد بگویند: ”نمایش انتخابات “ !
پیشتر بایسته است بدانیم بر مبنای آنچه که وزارت کشور اعلام کرد:
تعداد حوزههای رایگیری در سراسر کشور، حدود 63هزار و 500 شعبه بود.
تعداد صندوقها رایگیری که در این حوزهها مستقر شده بود، برابر با 117هزار صندوق بود.
تعداد واجدان شرایط رأی دادن، 56 میلیون و 410هزار و 234نفر
و جمعیت کشور هم بنا به آمار رسمی اعلام شده حکومتی، 80 میلیون نفر بود.
با این مقدمات نگاهی کنیم به آنچه که روز انتخابات از تلویزیون شبکهٴ خبر آخوندها پخش شد:
در آن روز ”شبکهٴ خبر“ از اول صبح تا آخر شب، تعداد زیادی گزارش از تهران و شهرستانها پخش کرد که مستقل از سایر کانالهای حکومتی بود. اینجا نگاهی آماری داریم به گزارشهای همین شبکهٴ خبر در آن روز از ابتدا تا انتها:
”شبکهٴ خبر“ حدود 60 گزارش از تهران
حدود 30 گزارش از شهرستانها
و 10 گزارش هم از حوزههای مستقر در خارج کشور پخش کرد.
جمع این حوزهها میشود یکصد حوزه. یعنی یک قلم، از 63هزار و 400 حوزه دیگر هیچ خبری پخش نشد.
اما خوبست خوانندهٴ این نوشته بداند که آن عدد ”یکصد حوزه“ هم نمایانگر این نیست که شبکهٴ خبر از یک صد حوزه، گزارش پخش نموده، هرگز! چرا که برخی گزارشگران تلویزیون که تعدادشان حدود 10نفر در 10 اکیپ مختلف بود، در چند حوزه بهطور ثابت مستقر شده و فقط از همان حوزه، گزارش ارسال میکردند. بهعنوان نمونه:
از مسجد دارالسلام در ابوسعید منیریه (تهران) 6-7 بار گزارش پخش شد!
از مسجد فلکهٴ صادقیه 3 بار در ساعتهای مختلف گزارش پخش شد.
از مسجد الزهرای خیابان دلاوران 4-5 بار گزارش پخش شد.
از مسجد اسلام شهر حداقل 5 بار گزارش روی آنتن رفت.
از حوزههای مستقر در حسینیهٴ ارشاد، مسجد جامع سمنگان، مدرسه پروفسور حسابی باغ فیض، مسجد الرسول نازیآباد، مسجد احمدیة تهران، مسجد لرزاده در میدان خراسان و امامزاده صالح تجریش هر کدام حداقل 2 بار گزارش پخش شد.
لابلای گزارش از این حوزهها، چند گزارش هم از حوزههای مستقر در مسجد صاحبالزمان خیابان خوش، مسجدالرسول سعادت آباد، صحن شاهعبدالعظیم شهرری، آموزشگاه فرزانگان، حوزهای در چیذر، مسجدشهدای بزرگراه محلاتی، مسجد ابوذر، مؤسسه معاد نازی آباد و مسجد جامع پشت زندان گوهردشت کرج پخش شد که گزارشهای یکنواخت شبکهٴ خبر از چند حوزه مشخص و آماده شده، توی چشم نزند.
برای اطلاع بیشتر میتوان اشاره کرد: فرضا در حوزه انتخابیة اسلام شهر که از مسجد اصلی آن حداقل 5 بار گزارش پخش شد، 356 حوزه اخذ رأی وجود داشته اما تنها یک حوزه آن قابل نمایش دادن بوده!
یا فرضا از منطقهٴ شمیرانات و تجریش که دارای 245 حوزه بوده تنها از همان امامزاده صالح که برای نمایش تلویزیونی آماده شده بود، گزارش پخش شد.
منطقهٴ شهرری طبق آمار رسمی اعلام شده وزارت کشور، فقط 428 حوزه رایگیری ثابت و 40 حوزه سیار داشته که اگر حوزههای روستایی این منطقه را هم حساب کنیم سرجمع 620 حوزه رأیگیری داشته، اما تنها از حوزه مستقر در صحن و حرم شاهعبدالعظیم که زیارتگاه سنتی تهرانیها در روز جمعه است، گزارش تصویری پخش شد که مشخص نیست چه کسی زائر است و چه کسی رأی دهنده؟!
همین تمرکزی که روی چند حوزه خاص در تهران و منطقهٴ تهران بزرگ دیده میشود، در مورد شهرستانها هم صادق است.
گزارشگران شهرستانی ”شبکهٴ خبر“ رژیم، تنها به تهیهٴ و ارسال گزارش از حوزه مرکزی مستقر در مرکز هر استان اقدام کردند. بهعنوان نمونه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
از تعداد 642 حوزه مستقر در سراسر استان مازندران، تنها از یک حوزه آن، گزارش پخش شد.
از تعداد 1382 حوزه مستقر در استان کردستان، فقط از حوزه مرکزی سنندج گزارش داده شد.
در استان خراسان رضوی و 9515 صندوق آن، تنها از یک حوزه آن، گزارش پخش شد.
در حالی که در استان فارس مرکز شیراز، 3500 حوزه ایجاد شده بود، تنها از حوزه مستقر در صحن شاهچراغ که مرکز زیارتی شناخته شده شیرازیها در روز جمعه است گزارش پخش شد که در آنجا نیز مانند حوزه شاهعبدالعظیم (شهرری) زایر و رأی دهنده قابل تفکیک نبودند.
سمنان طبق آمار اعلام شده وزارت کشور 742 حوزه رایگیری داشت که تنها از حوزه مرکزی آن گزارش داده شد.
همین مورد را میتوان دربارهٴ زنجان مثال زد که با وجود 926 حوزه، تنها از یک حوزه آن که برای این نمایش، آرایش و آمادهسازی شده بود، آنهم در آخرین ساعتهای بعد از ظهر، گزارش پخش شد.
همینطور است قزوین که با 1108حوزه، تنها یک حوزهاش نمایش داده شد.
نکته قابلتوجه آنکه رژیم در برخی استانها حتی موفق به آمادهسازی همان یک حوزه مرکزیاش هم برای یک گزارش چند دقیقهای نشده بود و تا پایان آخرین ساعت انتخابات هیچ گزارشی از آن استانها پخش نکرد، استانهای هرمزگان و کرمانشاه و کرمان از آن جملهاند. این در حالی بود که از جزیرهٴ کوچکی مانند ”کیش“ گزارش پخش شد اما از استانی به وسعت هرمزگان، هیچ گزارشی ارسال نشد!
البته علت اینهمه دست بستگی روشن است. رژیمی به گفته خودشان تنها 4 درصد پشتوانهٴ اجتماعی دارد طبیعی است که برای نمایش انتخاباتی، به انواع و اقسام صحنهسازیها متوسل گردد و همان4 درصد پشتوانهٴ اجتماعیاش که چیزی جز خانوادههای خودشان نیستند را اینگونه برای آرایش دادن حوزههای رایگیری ساماندهی! کند.
روزی نه چندان دور (سال 92) رحیمپور ازغدی بهاصطلاح نظریهپرداز نظام، دربارهٴ دوران جنگ ضدمیهنی در سخنرانی که از تلویزیون حکومتی پخش میشد گفت: ! “به شما بگم این ملت شریف ایران، اکثرشون جبهه نمیاومدن! خیلی شریفه! ولی فداکاری نمیکردن. یه بخشی از ملت شریف ایران بودن تو صحنه! اینو بدونین! از دور نگاه میکردن، تشویق میکردن، موفق باشید! تقبل الله! شهید میآوردن میآمدن تشییع جنازه. زخمی میشد. تازه اونم نمیاومدن همه! یه عدهیی میاومدن! در کل ملت شریف ایران، یه چند صد، یه 200، 300هزار خانواده جنگیدند! اینو بدونید بقیه نگاه کردن تو فامیلای خودتون برید ببینین، بپرسین از پدر مادراتون! ببنین مثلاً از چهل تا، از سی چهل تا خانواده، چند تا شون اهل جبهه بودن؟ یه اقلیتی بودن! “
آماری که ازغدی ارایه میدهد، مربوط به سالهای میانی دهه جنگ است (سالهای 65 – 66) در آن سالها، تعداد خانوارهای ایرانی بنا به آمار مندرج در کتاب آمار سالانهٴ مرکز آمار حکومتی، کمتر از 10 میلیون خانوار بود. در نتیجه 200-300هزار خانوار چیزی در حدود 2-3 درصد کل جمعیت ایران بوده.
واقعیت آنکه، از روزهای آغازین انقلاب و گرگ و میش دوران ظهور خمینی که بگذریم، پایگاه و پشتوانهٴ اجتماعی واقعی رژیم در همین حدود، یعنی دو سه درصد کل جمعیت ایران است. این واقعیت را مهندس بازرگان اولین نخستوزیر خمینی که تا آخر عمرش هم زیر پرچم همین نظام زیست، بهروشنی بیان کرد و گفت: این نظام از حمایت حداکثر 5درصد مردم ایران برخوردار است. عددی که قالیباف شهردار اصولگرای تهران در سال 96 و در جریان همین انتخابات اخیر، بر آن صحه گذاشت و 4درصد اعلام کرد. (در حالیکه میدانیم شدت تنفر اجتماعی مردم از این نظام روز به روز بیشتر شده و فرضا اگر در سالهای دهه 70 این نظام دارای حمایت 5درصد مردم بوده، الآن و با توجه به افزایش نارضایتی و گسترش فقر و... ریختن همان 5درصد به حساب آخوندها هم دیگر اضافی و به منزلهٴ ارفاق است).
به هر حال، معادل عددی این4_ 5درصد در جمعیت 80 میلیونی ایران، حداکثر چیزی است در حدود 4میلیون نفر. یعنی عددی که با ضریب 10 در اتاق تجمیع آراء و صنعت نمایشهای حوزوی! در پای صندوقهای رأی (به ترتیبی که در بالا مورد به مورد توضیح داده شد) می شود عددی معادل 40 و اندی میلیون رأی دهنده! که به شکل مرضیالطرفین و به نسبت عادله! بین باندهای رقیب، تقسیم شد!
البته با توجه به آنچه که در ابتدای این نوشته آمد و تلاش خامنهای برای خلعید از وزارت کشور در امر برگزاری انتخابات، دور از ذهن نیست اگر در دور بعد، این تقسیم عادله هم منتفی شود و شورای نگهبان، خودش به تنهایی و بدون موی دماغی به اسم وزارت کشور، تصمیم به برگزاری انتخابات و تقسیم آرا بین باندهای نظام کند! البته به شرطی که تا دور بعدی اثری از کل نظام به جا مانده باشد.
پایان.
سه روز پیش از آن یعنی روز 9خرداد 96 شورای نگهبان با انتشار بیانیهیی پایان نمایش انتخابات اخیر را اعلام کرده و گفته بود: گرچه نتیجه اعلام شده انتخابات توسط وزارت کشور، تغییری نمیکند اما کم و کیف تقلبهای انتخاباتی آنقدر زیاد است که چه بسا بعداً قابل پیگیری و به زبانی قابل پیگرد باشد! این یعنی شمشیر داموکلس خامنهای بالای سر روحانی! تا هم روحانی را ”یابوی“ آرای مهندسی شدهاش برندارد و هم اینکه چه بسا ماجرای تقلبهای نجومی، مقدمهای شود برای خلعید از وزارت کشور در انتخابات بعدی و سپردن فرمان این ماشین به شورای نگهبان تا از این پس، خامنهای در مهندسی کردن انتخابات فعال ما یشاء باشد.
اما این نوشته قصدی برای پیشبینی و گمانه زنی دربارهٴ آینده و احتمالهای مفروض، پیرامون این قضایا ندارد بلکه تلاش میکند به آنچه که عملاً در روز رایگیری در حوزههای اخذ رأی اتفاق افتاد، بپردازد تا ببینیم چرا برخیها مثل مجاهدین، به ”انتخابات“ میگویند: ”نمایش انتخابات“ ؟!
روز 29 اردیبهشت یعنی روز رایگیری، کانالهای تلویزیونی رژیم اساساً خرج مسأله انتخابات شده بودند. یکی از این کانالها و چه بسا مهمترینشان یعنی ”شبکهٴ خبر سیمای جمهوری اسلامی“ بود. ببینیم در آن روز در آن شبکه، چه تصویری از انتخابات و حوزههای رأیگیری به بینندگان ارایه شد که به برخیها اجازه میدهد بگویند: ”نمایش انتخابات “ !
پیشتر بایسته است بدانیم بر مبنای آنچه که وزارت کشور اعلام کرد:
تعداد حوزههای رایگیری در سراسر کشور، حدود 63هزار و 500 شعبه بود.
تعداد صندوقها رایگیری که در این حوزهها مستقر شده بود، برابر با 117هزار صندوق بود.
تعداد واجدان شرایط رأی دادن، 56 میلیون و 410هزار و 234نفر
و جمعیت کشور هم بنا به آمار رسمی اعلام شده حکومتی، 80 میلیون نفر بود.
با این مقدمات نگاهی کنیم به آنچه که روز انتخابات از تلویزیون شبکهٴ خبر آخوندها پخش شد:
در آن روز ”شبکهٴ خبر“ از اول صبح تا آخر شب، تعداد زیادی گزارش از تهران و شهرستانها پخش کرد که مستقل از سایر کانالهای حکومتی بود. اینجا نگاهی آماری داریم به گزارشهای همین شبکهٴ خبر در آن روز از ابتدا تا انتها:
”شبکهٴ خبر“ حدود 60 گزارش از تهران
حدود 30 گزارش از شهرستانها
و 10 گزارش هم از حوزههای مستقر در خارج کشور پخش کرد.
جمع این حوزهها میشود یکصد حوزه. یعنی یک قلم، از 63هزار و 400 حوزه دیگر هیچ خبری پخش نشد.
اما خوبست خوانندهٴ این نوشته بداند که آن عدد ”یکصد حوزه“ هم نمایانگر این نیست که شبکهٴ خبر از یک صد حوزه، گزارش پخش نموده، هرگز! چرا که برخی گزارشگران تلویزیون که تعدادشان حدود 10نفر در 10 اکیپ مختلف بود، در چند حوزه بهطور ثابت مستقر شده و فقط از همان حوزه، گزارش ارسال میکردند. بهعنوان نمونه:
از مسجد دارالسلام در ابوسعید منیریه (تهران) 6-7 بار گزارش پخش شد!
از مسجد فلکهٴ صادقیه 3 بار در ساعتهای مختلف گزارش پخش شد.
از مسجد الزهرای خیابان دلاوران 4-5 بار گزارش پخش شد.
از مسجد اسلام شهر حداقل 5 بار گزارش روی آنتن رفت.
از حوزههای مستقر در حسینیهٴ ارشاد، مسجد جامع سمنگان، مدرسه پروفسور حسابی باغ فیض، مسجد الرسول نازیآباد، مسجد احمدیة تهران، مسجد لرزاده در میدان خراسان و امامزاده صالح تجریش هر کدام حداقل 2 بار گزارش پخش شد.
لابلای گزارش از این حوزهها، چند گزارش هم از حوزههای مستقر در مسجد صاحبالزمان خیابان خوش، مسجدالرسول سعادت آباد، صحن شاهعبدالعظیم شهرری، آموزشگاه فرزانگان، حوزهای در چیذر، مسجدشهدای بزرگراه محلاتی، مسجد ابوذر، مؤسسه معاد نازی آباد و مسجد جامع پشت زندان گوهردشت کرج پخش شد که گزارشهای یکنواخت شبکهٴ خبر از چند حوزه مشخص و آماده شده، توی چشم نزند.
برای اطلاع بیشتر میتوان اشاره کرد: فرضا در حوزه انتخابیة اسلام شهر که از مسجد اصلی آن حداقل 5 بار گزارش پخش شد، 356 حوزه اخذ رأی وجود داشته اما تنها یک حوزه آن قابل نمایش دادن بوده!
یا فرضا از منطقهٴ شمیرانات و تجریش که دارای 245 حوزه بوده تنها از همان امامزاده صالح که برای نمایش تلویزیونی آماده شده بود، گزارش پخش شد.
منطقهٴ شهرری طبق آمار رسمی اعلام شده وزارت کشور، فقط 428 حوزه رایگیری ثابت و 40 حوزه سیار داشته که اگر حوزههای روستایی این منطقه را هم حساب کنیم سرجمع 620 حوزه رأیگیری داشته، اما تنها از حوزه مستقر در صحن و حرم شاهعبدالعظیم که زیارتگاه سنتی تهرانیها در روز جمعه است، گزارش تصویری پخش شد که مشخص نیست چه کسی زائر است و چه کسی رأی دهنده؟!
همین تمرکزی که روی چند حوزه خاص در تهران و منطقهٴ تهران بزرگ دیده میشود، در مورد شهرستانها هم صادق است.
گزارشگران شهرستانی ”شبکهٴ خبر“ رژیم، تنها به تهیهٴ و ارسال گزارش از حوزه مرکزی مستقر در مرکز هر استان اقدام کردند. بهعنوان نمونه به موارد زیر میتوان اشاره کرد:
از تعداد 642 حوزه مستقر در سراسر استان مازندران، تنها از یک حوزه آن، گزارش پخش شد.
از تعداد 1382 حوزه مستقر در استان کردستان، فقط از حوزه مرکزی سنندج گزارش داده شد.
در استان خراسان رضوی و 9515 صندوق آن، تنها از یک حوزه آن، گزارش پخش شد.
در حالی که در استان فارس مرکز شیراز، 3500 حوزه ایجاد شده بود، تنها از حوزه مستقر در صحن شاهچراغ که مرکز زیارتی شناخته شده شیرازیها در روز جمعه است گزارش پخش شد که در آنجا نیز مانند حوزه شاهعبدالعظیم (شهرری) زایر و رأی دهنده قابل تفکیک نبودند.
سمنان طبق آمار اعلام شده وزارت کشور 742 حوزه رایگیری داشت که تنها از حوزه مرکزی آن گزارش داده شد.
همین مورد را میتوان دربارهٴ زنجان مثال زد که با وجود 926 حوزه، تنها از یک حوزه آن که برای این نمایش، آرایش و آمادهسازی شده بود، آنهم در آخرین ساعتهای بعد از ظهر، گزارش پخش شد.
همینطور است قزوین که با 1108حوزه، تنها یک حوزهاش نمایش داده شد.
نکته قابلتوجه آنکه رژیم در برخی استانها حتی موفق به آمادهسازی همان یک حوزه مرکزیاش هم برای یک گزارش چند دقیقهای نشده بود و تا پایان آخرین ساعت انتخابات هیچ گزارشی از آن استانها پخش نکرد، استانهای هرمزگان و کرمانشاه و کرمان از آن جملهاند. این در حالی بود که از جزیرهٴ کوچکی مانند ”کیش“ گزارش پخش شد اما از استانی به وسعت هرمزگان، هیچ گزارشی ارسال نشد!
البته علت اینهمه دست بستگی روشن است. رژیمی به گفته خودشان تنها 4 درصد پشتوانهٴ اجتماعی دارد طبیعی است که برای نمایش انتخاباتی، به انواع و اقسام صحنهسازیها متوسل گردد و همان4 درصد پشتوانهٴ اجتماعیاش که چیزی جز خانوادههای خودشان نیستند را اینگونه برای آرایش دادن حوزههای رایگیری ساماندهی! کند.
روزی نه چندان دور (سال 92) رحیمپور ازغدی بهاصطلاح نظریهپرداز نظام، دربارهٴ دوران جنگ ضدمیهنی در سخنرانی که از تلویزیون حکومتی پخش میشد گفت: ! “به شما بگم این ملت شریف ایران، اکثرشون جبهه نمیاومدن! خیلی شریفه! ولی فداکاری نمیکردن. یه بخشی از ملت شریف ایران بودن تو صحنه! اینو بدونین! از دور نگاه میکردن، تشویق میکردن، موفق باشید! تقبل الله! شهید میآوردن میآمدن تشییع جنازه. زخمی میشد. تازه اونم نمیاومدن همه! یه عدهیی میاومدن! در کل ملت شریف ایران، یه چند صد، یه 200، 300هزار خانواده جنگیدند! اینو بدونید بقیه نگاه کردن تو فامیلای خودتون برید ببینین، بپرسین از پدر مادراتون! ببنین مثلاً از چهل تا، از سی چهل تا خانواده، چند تا شون اهل جبهه بودن؟ یه اقلیتی بودن! “
آماری که ازغدی ارایه میدهد، مربوط به سالهای میانی دهه جنگ است (سالهای 65 – 66) در آن سالها، تعداد خانوارهای ایرانی بنا به آمار مندرج در کتاب آمار سالانهٴ مرکز آمار حکومتی، کمتر از 10 میلیون خانوار بود. در نتیجه 200-300هزار خانوار چیزی در حدود 2-3 درصد کل جمعیت ایران بوده.
واقعیت آنکه، از روزهای آغازین انقلاب و گرگ و میش دوران ظهور خمینی که بگذریم، پایگاه و پشتوانهٴ اجتماعی واقعی رژیم در همین حدود، یعنی دو سه درصد کل جمعیت ایران است. این واقعیت را مهندس بازرگان اولین نخستوزیر خمینی که تا آخر عمرش هم زیر پرچم همین نظام زیست، بهروشنی بیان کرد و گفت: این نظام از حمایت حداکثر 5درصد مردم ایران برخوردار است. عددی که قالیباف شهردار اصولگرای تهران در سال 96 و در جریان همین انتخابات اخیر، بر آن صحه گذاشت و 4درصد اعلام کرد. (در حالیکه میدانیم شدت تنفر اجتماعی مردم از این نظام روز به روز بیشتر شده و فرضا اگر در سالهای دهه 70 این نظام دارای حمایت 5درصد مردم بوده، الآن و با توجه به افزایش نارضایتی و گسترش فقر و... ریختن همان 5درصد به حساب آخوندها هم دیگر اضافی و به منزلهٴ ارفاق است).
به هر حال، معادل عددی این4_ 5درصد در جمعیت 80 میلیونی ایران، حداکثر چیزی است در حدود 4میلیون نفر. یعنی عددی که با ضریب 10 در اتاق تجمیع آراء و صنعت نمایشهای حوزوی! در پای صندوقهای رأی (به ترتیبی که در بالا مورد به مورد توضیح داده شد) می شود عددی معادل 40 و اندی میلیون رأی دهنده! که به شکل مرضیالطرفین و به نسبت عادله! بین باندهای رقیب، تقسیم شد!
البته با توجه به آنچه که در ابتدای این نوشته آمد و تلاش خامنهای برای خلعید از وزارت کشور در امر برگزاری انتخابات، دور از ذهن نیست اگر در دور بعد، این تقسیم عادله هم منتفی شود و شورای نگهبان، خودش به تنهایی و بدون موی دماغی به اسم وزارت کشور، تصمیم به برگزاری انتخابات و تقسیم آرا بین باندهای نظام کند! البته به شرطی که تا دور بعدی اثری از کل نظام به جا مانده باشد.
پایان.