سیلابهای ویرانگری که از اوایل بهار امسال، دستکم ۲۳ استان کشور، از سیستان و بلوچستان تا آذربایجان و از خوزستان تا اصفهان و سمنان را فراگرفت، این هفته بهشمال شرقی کشور، بهخراسان و کلانشهر مشهد رسید.
گزارشها و تصاویر تکاندهندهیی که از این سیل منتشر شده، وضعیتی است که تقریباً هر سال، بهخصوص در فصل بهار در مناطق و شهرهای مختلف کشور تکرار میشود و میلیونها تن از مردم ما را یا مستقیماً مصیبتزده میکند یا غیرمستقیم تحت تأثیر مصائب آن قرار میدهد و زخمهای تازهیی بر زخمهای پیشین میافزاید.
کارگزاران حکومت، بر اساس شیوهٔ همیشگی، تا آنجا که بتوانند درصدد انکار یا کوچکنمایی مصائب و خسارات برمیآیند. در سیل اخیر نیز مدیر بحران شهر مشهد طی گفتگویی که در برخی رسانههای حکومتی منعکس شد با وقاحتی باور نکردنی مدعی شد: «سیلی در کار نیست، آب گرفتگی جزیی است». وی در جواب خبرنگاری که میگفت بهچشم خودمان دیدیم که سیل ماشینها را درهممیکوبید و میبرد، با لودگی گفت این ماشینها کارتونی بودند، آهنی نبودند! این اظهارات تصادفی یا استثنایی نیست. نمودی از ماهیت این رژیم است؛ از آنجا که نه میخواهد و نه میتواند هیچیک از بحرانهایی را که خودش مولد و مسبب آنها بوده، برطرف کند، ناگزیر بهانکار آنها میپردازد.
پاسدار وحیدی وزیر جنایتکار کشور در دولت رئیسی جلاد که اساساً برای کنترل اوضاع بهمشهد رفته بود، با حضور نمایشی در جمع تعداد محدودی از مردم مصیبتزده، حتی از وعدهٔ رسیدگی مشخص و پرداخت خسارت بهآنها خودداری کرد و خطاب بهمقامات استان گفت: «جمع و جورش کنید» که معنی آن روشن است. تنها وعدهٔ شنیع و اهانتآمیز او، با نمکپاشی بر زخم مردم مصیبتزده آن بود که گفت، کفن و دفن ۳تن از قربانیان مجانی انجام شود!
سؤالی که همواره مطرح میشود، این است که چرا بارشهای بهاری که باید نوید برکت و نعمت باشد، در میهن ما، هر سال تبدیل بهفاجعه و نقمت میشود؟ پاسخ یک کلمه است: غارتگری! غارتگری افسارگسیختهٔ باندهای مافیایی حاکم و در رأس آنها سپاه پاسداران! علت سیل در مشهد هم، چنان که یکی از اعضای شورای قلابی شهر مشهد گفت: «ساخت و سازهای غیرمجاز، ساخت کمربند جنوبی در کوهشاد» بوده است. بهگفتهٔ وی «کوهها را تراش دادند و جادهیی در کوه احداث کردند. ما بارها تذکر دادیم...» . یک عضو دیگر این شورا هم گفت: «موضوع آببندها در مسیر بارش بود. این موضوع در ارتفاعات جنوبی تدبیر نشده و هیچ مانعی برای گرفتن سرعت آب وجود نداشت» (سایت حکومتی انتخاب ـ ۲۷اردیبهشت).
این فاجعه هر سال بهشکلی تکرار میشود. در فروردین۹۸ در شیراز یک رگبار ۱۰دقیقهیی، عید مردم را بهعزا تبدیل کرد، چرا که سپاه پاسداران در مسیل طبیعی در دروازه قرآن، جاده کشیده بود، ساخت و ساز کرده بود و زمینها را بهقیمتهای نجومی فروخته بود. در نتیجه دهها تن از هموطنان در روز روشن و جلو چشم مردم قربانی سیل شدند.
سیلابهای فروردین۹۸، بهشیراز محدود نبود. حدود ۱۰میلیون تن تحت تأثیر مستقیم و غیرمستقیم سیلهای آن سال بودند. ۲۳۵شهر و بیش از ۴۳۰۰روستا در ۲۵ استان ایران تحت تأثیر خسارات سیل قرار گرفت و بیش از ۴۰هزار واحد مسکونی از بین رفت و بیش از این تعداد خسارت دید.
هر یک از این حوادث بهاصطلاح طبیعی (و در واقع غیرطبیعی) را که پیجویی کنیم، بهیک نقطهٔ واحد میرسیم: غارتگری افسارگسیختهٔ باندهای حاکم و در رأس آنها سپاه پاسداران که با ساخت و سازهای بیرویه و سودجویانه در مسیلها و با از بین بردن موانع طبیعی مانند جنگلها و مراتع، زمینهساز مستقیم فجایع سیل بودهاند.