دو جبهه در تابلو ایران
رژیم ملایان بهزعم خودش دادگاه علیه ۱۰۴ نفر از مجاهدین را برگزار میکند و حتی هواداران مجاهدین ساکن در دیگر کشورها را تهدید به شرکت نکردن در فعالیتهای آنها میکند،
در ایران اما کانونهای شورشی بیشتر و تکثیر میشوند. در ایران اما زندانیان سیاسی بر مقاومت جانانه و نفی هرگونه دیکتاتوری شاهی و شیخی تأکید میکنند.
رژیم ملایان با حداکثر شیطانسازی علیه مجاهدین ــ و حتی استخدام خودفروختگان پلشت و منفور در دادگاهی مبتذل ــ و جایگزینسازیهای بیهزینه برای مخدوش کردن فضای سیاسی ایران، تلاش میکند حائلی قطور میان مجاهدین و جامعهی ایران ایجاد کند،
کانونهای شورشی اما در حال پیشروی در نقاط بیشتر شهرها، خاصه تهران هستند. کانونهای شورشی با شناسایی ویژگی جامعهی ضد استبداد و مطالبهی مردم آن، نمودهای خلاقیت لازم یک عنصر پیشتاز ضد استبداد را به میدان مبارزه با حاکمیت میآورد. اینروزها بهطور خاص در سالگرد تولد مجاهدین خلق، کانونهای شورشی برگهای نوین علیه دیکتاتوری متلاطم و بحرانزدهی آخوندی رو میکنند. برگهای امیدآفرین، شادیافروز و اختناقشکن.
جامعهیی مستعد تولد و رشد کانون شورشی
رشد و تنوع فعالیتهای کانونهای شورشی و تکثیر شمارشان، گویای چه پیام سیاسی است؟
شناخت اصلیترین تضاد میان یک جامعه وحاکمیت و نیز شناخت صورت مسألهی اصلی، یعنی نیروهای اصلیِ درگیر در تعادل قوا، هنری جامع در استخراج انرژی و توانمندیِ اجتماعی و فرهنگی برای رساندن یک جامعهی استبدادزده به آزادی و دموکراسی است. در ایران کنونی، چنین نقشی را کانونهای شورشی ایفا میکنند. ایفای این نقش در آستانهی شصتمین سال تولد سازمان مجاهدین خلق ایران، ویژگیِ برجستهیی یافته است. روزهای گذشته شاهد بودیم که کانونهای شورشی نمودی جدید از فعالیتهای دلاورانه و بنبستشکنانه را پیش گرفتهاند. نقاط زیادی از خیابانهای تهران در این روزها عرصهی حضور گستردهی کانونهای شورشی شده است. آنها در شهرهای دیگر هم با انجام فعالیتهای مشابه، در حال پیشروی هستند.
این جامعهی ایران است که مستعد خلق و تکثیر کانونهای شورشی است. غیر ممکن است با این حجم از شیطانسازی و تبلیغات دیوانهوار و جنونآمیز علیه مجاهدین، جوان ایرانی از تضاد اصلی و نیروی محوری درگیر با آن را تشخیص دهد و راه کار را در کانون شورشی بیابد.
ویژگیهای کانون شورشی
همزمان با شصتمین سالگرد تولد سازمان مجاهدین خلق ایران، بهجاست نگاهی به ویژگیهای برجستهی کانونهای شورشی در ایرانزمین داشته باشیم.
هر شخص یا جریان و گروهی که سیر تحولات ایران میان استبداد و آزادی، برایش اهمیت ملی و مردمی در راستای سرنوشت ایرانزمین دارد، همواره به مسیرهای پیمودهشده برای نیل به ایرانی آزاد و دموکراتیک و به خطمشی درست رسیدن به این مقصد فکر میکند.
کانونهای شورشی از چه مسیر سیاسی، اجتماعی و تاریخی آمدهاند؟ فعالیتهای کانونهای شورشی محصول یک جمعبندی همهجانبه از ۱۳۵۸ تا ۱۴۰۴ است. در این سالیان طولانی راهها، برنامهها، خطمشیها و استراتژیهای مختلف طی شد. حاصل هر کدام چه بود؟ کدامشان امیدها و انرژیهای معطوف به سرنگونی حاکمیت آخوندها ــ و حتا اصلاح آن را ــ به سرابهای یأس و سرگشتهگی بردند و کدامشان امیدها و انرژیها را زنده و پویا و مستمر نگاه داشتهاند و فعالیتشان نماد مجسم امید و پویایی و انرژیزاست؟
بنابراین کانون شورشی تجربهی نقد برآمده از قیامهای دو دههی اخیر است. استراتژی کانونهای شورشی، پرتوافکندن بر چشمانداز راه کار سرنگونی حاکمیت پلید آخوندی است. این استراتژی، تمام راههای پیموده از سال ۱۳۵۸ تا کنون را درکولهپشتیِ تجارب و دستآوردهای خود دارد. این استراتژی ازانواع ترفندهای ارتجاعی، وابستهگرا و استعماری عبور نموده تا بر سکوی استوار ارادهی جبههی خلق، مسیر تحقق افق سپیدهدم ایران آزاد و دموکراتیک را نشانی دهد.
بیتردید هر عملیات کانونهای شورشی، سینهی اکثریت مردمان ایران را لبالب از امید و لبانشان را آذین ستایش میکند. حضور کانون شورشی در هر محله از شهرها و روستاهای ایران، نماد مجسم استمرار قیام تا سرنگونیِ محتوم نظم ارتجاعیِ ولایی ــ آخوندی است.
در صحنهی سیاسیِ کنونی ایران، هر کانون شورشی، بذرافشان امید در شورهزار یأس و مرگ است؛ شورهزار حاکمیت پلید ولایت فقیهی.