رسانههای حکومتی بهناگهان از ورود خامنهای به قانون منع بهکارگیری بازنشستگان خبر دادند. آن هم در ابتدای درس خارج فقه! که در یک اقدام نمایشی مبتذل «فروتنی» و «تواضع» یک «طلبه» در محضر «آقا» اعتراض کرده بود که چرا او وارد مسألهٔ بازنشستگان نمیشود؟
خود ولیفقیه ارتجاع در «درس خارج فقه»! روز ۱۳آذر ۹۷ موضوع را اینچنین توضیح داد: «دیروز یکی از آقایان بعد از درس تشریف آوردند جلو.
- بعد از درس که میبینید همینطور یُسرعونِ إلینا- و با اوقات تلخی تمام گفتند که بیرون این بازنشستههایی که طبق قانون باید برکنار بشوند، اینها را برمیگردانند و این را به پای شما مینویسند، یعنی به پای من. [البته] این محبت است، این نشاندهنده این است که این برادرمان نسبت به اینکه یک چیزی را به ما نسبت میدهند که ایشان نمیپسندد، ناراحت است. منتها اشکالش این بود که سر من داد میکشید. من هم به ایشان یک قدری تند گفتم آقا! چرا داد میکشید؟! بههرحال ما خواستیم از ایشان هم معذرتخواهی کنیم.
طلبه: من معذرت میخواهم. ببخشید.
خامنهای: خیلی خب، ما هم از شما معذرت میخواهیم. اصل قضیه چیه حالا؟».
واقعیت این بود که دخالت خامنهای در ابقای چند مهرهٔ بازنشستهاش که خلاف قانون مجلس ارتجاع بود، سروصداهای زیادی را در درون نظام برانگیخت. سروصداهایی که قبل از هر چیز موقعیت لرزان ولیفقیه ارتجاع را به نمایش گذاشت.
محمود صادقی، عضو مجلس ارتجاع، نوشت: «انتظار میرود دلایل ضرورت ابقای هر بازنشستهای را که بنا بر اجازه خاصهٔ ایشان ابقا میشود در متن اجازه بهصورت شفاف بیان کنند».
سعید شریعتی، یک کارگزار دیگر نظام، ولیفقیه ارتجاع را زیر سؤال برد و نوشت: «کدام بند اصل ۱۱۰ چنین اختیاری را داده به رهبری که قانون مصوب مجلس را موردی ملغی کنند؟».
حسین دهباشی، یک کارگزار دیگر نظام، سر در حیطه نهادهای وابسته به ولیفقیه ارتجاع کرده و نوشته است: «چرا قانون منع بهکارگیری بازنشستگان نباید شامل نهادهای تحت مدیریت رهبری شود؟».
ملاحظه میشود که در وسط این دعوا علی خامنهای سکه یک پول شد و رسانههای حکومتی به تکاپو افتادند تا به شکلی آب رفته را به جوی باز آورند و جایگاه عمود خیمه نظام را که برای ابقای ۲مهرهٔ بازنشسته چنین متزلزل شده بود، دوباره محکم کنند.
روزنامهٔ جمهوری اسلامی وابسته به باند روحانی با حمله به مجلس ارتجاع تقصیر را به گردن آنها انداخت و نوشت: «قانونی تدوین و تصویب کنید که بدون هزینه کردن رهبری قابل اجرا و پاسخگوی نیاز کشور باشد. رهبری را نباید برای افراد و امور فردی و کوچک خرج کرد».(جمهوری اسلامی ۱۴آذر ۹۷)
روزنامهٔ ایران ارگان دولت روحانی هم خواست برای خامنهای مظلومنمایی کند اما خواسته یا ناخواسته به بیاعتنایی جامعه به ولیفقیه ارتجاع اذعان کرد و نوشت: «این جملات بیش از هر چیز یادآوری مظلومیت مقام معظم است... این مظلومیت بیشتر از جهت آن است که چهره واقعی رهبری به هر دلیل به جامعه معرفی نشده و نمیشود».(روزنامه ایران ۱۴آذر ۹۷)
این سؤال جای طرح دارد که چرا یک موضوع به ظاهر کم اهمیت این چنین به خامنهای مربوط میشود و عمود خیمه نظام را اینطور به تکان درمیآورد؟ صرفنظر از لق و تق بودن این عمود، آیا علت آن نیست که خود موضوع بازنشستگی بیش از هر کس به خامنهای میخورد. زیرا این را به ذهن هر کس متبادر میکند که اگر قرار است بازنشستگان بهدلیل کهولت کنار بکشند، آیا اولین نفر نباید خود خامنهای باشد؟!
صرفنظر از جنگ و جدالهای باندی و لرزان بودن خیمه عمود نظام در میان باندهای حکومتی که ناشی از لرزان بودن تمامیت حاکمیت یعنی قرار داشتن آن در مرحله پایانی عمرش میباشد، واقعیت این است که مردم ایران در قیامهای دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ با شعارهای مرگ بر خامنهای، خامنهای حیا کن حکومت را رها کن، خامنهای ببخشید بیزحمت از جایتان بلند شوید و شعارهای دیگر با این مضامین حکم به بازنشستگی خامنهای یعنی پایین آمدن از اریکه قدرت دادند که این حکم آنها بهمثابه سرنگونی تمامیت نظام آخوندی هم میباشد.
واقعیت این است که هر مسأله کوچک و بزرگی از جمله همین قانون منع بکارگیری بازنشستگان که این چنین باعث جنگ و جدالهای باندی بزرگ در درون نظام میشود که به ناگزیر خامنهای مجبور میشود به این شکل مفتضحانه وارد شود و بهنوشته آن روزنامه حکومتی(جمهوری اسلامی) حتی «برای افراد و امور فردی و کوچک خرج» میشود، از پیامدهای این مرحله از عمر ننگین رژیم یعنی مرحله پایانی عمر آن میباشد.
مرحلهای که لاجرم به سرنگونی حاکم(ولیفقیه)، دولت و تمامیت نظام آخوندی منجر میشود و بر ویرانههای این نظام حاکمیتی مردمی برقرار میشود.