پاسدار رضایی، سرکرده پیشین سپاه پاسداران رژیم در اظهاراتی که روز 6شهریور در رسانههای حکومتی منعکس شد نسبت به ریزش و رویگردانی در بدنهٴ نظام آخوندی هشدار داد و گفت: «نخبگان، خبرگان، علما و اندیشمندان باید در مقابل هجمههای یأس، تردید و خستگیهای داخل خلأها را پر کنند».
پاسدار رضایی تنها سرکرده نظام نیست که اینگونه وحشتزده هشدار میدهد. این روزها مهرههای باند خامنهای، باند مخالف و بهخصوص عناصر ریزشی از نظام را بهشدت زیر ضرب حملات خود قراردادهاند. روز 6شهریور خود خامنهای نیز همین نگرانی را ابراز کرده و خطاب به طلبههایی که در بیتالعنکبوت جمع کرده بود، گفت: «اینی که بعضیها اینجور القاء کنند، اینجور بنویسند و بگند که خوب انقلاب یک حادثهیی بود تمام شد، برگردیم به زندگی عادی، این خیانت به انقلابه».
این نگرانی خامنهای به خوبی نشان میدهد که حرف سردمداران و مهرههای خامنهای با عناصر ریزشی و رویگردان از ولایت خامنهای این است، که این عناصر تا آنجا نسبت به ارزشهای نظام لاقید شده و ریشه و مبانی نظام را زیر سؤال بردهاند و بنیانیترین اصل آن یعنی ولایتفقیه هم دچار شک و تردید شدهاند.
یک نمونهٴ دیگرش ابراز نگرانی آخوند احمد علمالهدی نماینده خامنهای در مشهد است، نگران براندازی روحانیت و نیست و نابود شدن همه چیز نظام شده است:
«متأسفانه امروز حتی جریانهای سیاسی متدین به این رسیدند که روحانیت را براندازند؛ در حالی که همه باید بدانند اگر نظام از روحانیت مجرد شد، همهچیز نیست و نابود میشود“. (روزنامه اعتماد 2شهریور 96)
پاسدار رحیم پور ازغدی عضو شورای موسوم به انقلاب فرهنگی رژیم نیز ضمن نسبت دادن حیوان نجیب و روباه به عناصری از رژیم که به گفته او از ”مبانی انقلاب رویگردان“ شده و فاسد نامیدن آنها میگوید: ”حتی کسانی که سابقه انقلابی هم داشتند ولی دیگر آن آدمهای اول انقلاب نیستند و دیگر مبانی انقلاب اسلامی را قبول ندارند و دچار فساد مالی شدند و عدهیی در حال حاضر بهدنبال خرید و فروش مناصب و پستهای حکومتی هستند و سهم خود را بعد از انتخابات میخواهند که این بدعتهای جدیدی است که بهوجود آمده است“. (خبرگزاری تسنیم 1شهریور 96)
آخوند جوادی آملی نیز در یک اعتراف قابلتوجه میگوید: «آنچه در مسأله توحید مشکل ماست، قارونی یا فرعونی فکر کردن است. مشکل ما در توحید همین دو غده است. غده فرعونی در همه ما کمو بیش هست» (روزنامه اطلاعات 2شهریور 96).
محسن اسماعیلی عضو شورای نگهبان ارتجاع هم ضمن اعتراف به نفرت مردم از نظام ولایتفقیه و دین منحوس آن میگوید: ”شیوههای تبلیغی نادرست برخی از ماست که باعث فاصله گرفتن دیگران از دین شده است“ (سایت عصر ایران 1شهریور 96)
پاسدار غیب پرور سرکرده بسیج ضدخلقی نیز ضمن اشاره به بریدگیها و ریزشها در درون رژیم میگوید: «برخی خواص همراه امام تبدیل به جبهه منحرف انقلاب بعد از ارتحال ایشان شدند و به نوعی بهصورت مستقیم مقابل ایشان قرار گرفتند» (خبرگزاری فارس 1شهریور 96).
واضح است این اوضاع بیانگر بنبست نظام از یک طرف و از طرف دیگر طلسمشکستگی روزافزون ولیفقیه ارتجاع از طرف دیگر است، بهنحوی که دیگر قادر نیست آنطور که باید و شاید باندهای درونی و مهرههای آنها را مهار کند.
در چنین شرایطی است که یک عضو مجلس ارتجاع به نام بهروز بنیادی ناله میکند که «هیچ کس به فریاد آقا نمیرسد».
پاسدار رضایی تنها سرکرده نظام نیست که اینگونه وحشتزده هشدار میدهد. این روزها مهرههای باند خامنهای، باند مخالف و بهخصوص عناصر ریزشی از نظام را بهشدت زیر ضرب حملات خود قراردادهاند. روز 6شهریور خود خامنهای نیز همین نگرانی را ابراز کرده و خطاب به طلبههایی که در بیتالعنکبوت جمع کرده بود، گفت: «اینی که بعضیها اینجور القاء کنند، اینجور بنویسند و بگند که خوب انقلاب یک حادثهیی بود تمام شد، برگردیم به زندگی عادی، این خیانت به انقلابه».
این نگرانی خامنهای به خوبی نشان میدهد که حرف سردمداران و مهرههای خامنهای با عناصر ریزشی و رویگردان از ولایت خامنهای این است، که این عناصر تا آنجا نسبت به ارزشهای نظام لاقید شده و ریشه و مبانی نظام را زیر سؤال بردهاند و بنیانیترین اصل آن یعنی ولایتفقیه هم دچار شک و تردید شدهاند.
یک نمونهٴ دیگرش ابراز نگرانی آخوند احمد علمالهدی نماینده خامنهای در مشهد است، نگران براندازی روحانیت و نیست و نابود شدن همه چیز نظام شده است:
«متأسفانه امروز حتی جریانهای سیاسی متدین به این رسیدند که روحانیت را براندازند؛ در حالی که همه باید بدانند اگر نظام از روحانیت مجرد شد، همهچیز نیست و نابود میشود“. (روزنامه اعتماد 2شهریور 96)
پاسدار رحیم پور ازغدی عضو شورای موسوم به انقلاب فرهنگی رژیم نیز ضمن نسبت دادن حیوان نجیب و روباه به عناصری از رژیم که به گفته او از ”مبانی انقلاب رویگردان“ شده و فاسد نامیدن آنها میگوید: ”حتی کسانی که سابقه انقلابی هم داشتند ولی دیگر آن آدمهای اول انقلاب نیستند و دیگر مبانی انقلاب اسلامی را قبول ندارند و دچار فساد مالی شدند و عدهیی در حال حاضر بهدنبال خرید و فروش مناصب و پستهای حکومتی هستند و سهم خود را بعد از انتخابات میخواهند که این بدعتهای جدیدی است که بهوجود آمده است“. (خبرگزاری تسنیم 1شهریور 96)
آخوند جوادی آملی نیز در یک اعتراف قابلتوجه میگوید: «آنچه در مسأله توحید مشکل ماست، قارونی یا فرعونی فکر کردن است. مشکل ما در توحید همین دو غده است. غده فرعونی در همه ما کمو بیش هست» (روزنامه اطلاعات 2شهریور 96).
محسن اسماعیلی عضو شورای نگهبان ارتجاع هم ضمن اعتراف به نفرت مردم از نظام ولایتفقیه و دین منحوس آن میگوید: ”شیوههای تبلیغی نادرست برخی از ماست که باعث فاصله گرفتن دیگران از دین شده است“ (سایت عصر ایران 1شهریور 96)
پاسدار غیب پرور سرکرده بسیج ضدخلقی نیز ضمن اشاره به بریدگیها و ریزشها در درون رژیم میگوید: «برخی خواص همراه امام تبدیل به جبهه منحرف انقلاب بعد از ارتحال ایشان شدند و به نوعی بهصورت مستقیم مقابل ایشان قرار گرفتند» (خبرگزاری فارس 1شهریور 96).
واضح است این اوضاع بیانگر بنبست نظام از یک طرف و از طرف دیگر طلسمشکستگی روزافزون ولیفقیه ارتجاع از طرف دیگر است، بهنحوی که دیگر قادر نیست آنطور که باید و شاید باندهای درونی و مهرههای آنها را مهار کند.
در چنین شرایطی است که یک عضو مجلس ارتجاع به نام بهروز بنیادی ناله میکند که «هیچ کس به فریاد آقا نمیرسد».