نظام ولایت فقیه هر ساله با برگزاری دهه موسوم به فجر تلاش میکند به وضعیت درهمشکسته و وخیم خود سر و سامان دهد یا چنین بنماید که گویی از پایگاه مردمی برخوردار است. نمایشهای حکومتی مربوط به این مناسبت از مدتها قبل تدارک دیده میشود و تمامی ارگانهای حاکمیت برای جمعیتسازی در این راستا بسیج میشوند.
شکست در جمعیتسازیهای آنچنانی
امسال بیشتر از هر سال دیگر هموغم حکومت بر این قرار گرفت تا با انواع شگردهای لو رفته به این نمایش کساد رونق ببخشد، اما نتیجه فضاحتبارتر از هر سال دیگر بود. صحبتهای خامنهای در این مورد نیاز حاکمیت به این جمعیتسازی را برملا میکند:
«بنده اصرارم بر حضور حداکثری و عمومی ملت ایران بهخاطر این است که میبینم و میدانم که حضور یکپارچه مردم، حضور پرشوق و امیدوارانه و قدرتمندانه مردم موجب میشود که دشمن مأیوس بشود؛ وقتی دشمن مأیوس شد، کارآیی خود را از دست خواهد داد. مصونیت کشور، وابسته به حضور مردم است؛ کم شدن فشارهای دشمنان، وابسته به حضور مردم است، وابسته به اتحاد و انسجام مردم با نظام و با دستگاه جمهوری اسلامی و حس اعتماد متقابل بین مردم و مسئولان است. این حس باید روزبه روز تقویت بشود.» (۱)
او در دیدار با همافران هم گفته بود:
«آنچه مشکلات را برطرف میکند عامل داخلی یعنی «همت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد» است که مظهر این اتحاد ملی، راهپیمایی ۲۲ بهمن است که انشاءالله امسال نیز همه این وحدت را مشاهده خواهیم کرد.» (۲)
او کدام دشمن را میخواست «مأیوس» کند؟! مردم ایران در خیابانها شعار دادهاند و میدهند که دشمن واقعی در همینجاست. دشمن در خارج از مرزهای ایران نیست. در بیت خامنهای نشسته است.
زرق و برق و تبلیغات بیمحتوا
خامنهای در پی آن بود تا با جمعیتسازی «مصونیت کشور» [بخوانید مصونیت حاکمیت] و «کم شدن فشارهای دشمنان» را تضمین نماید ولی مشخص شد که دیگر حتی توان جمعیتسازی با شیوههای رسوا و لو رفته را نیز ندارد.
این بار حکومت با افزودن به پیاز داغ این نمایش و بزرگکردن مسائل حاشیهای و تبلیغاتی مانند «پرواز بادکنک از برج آزادی»، «نمایش عملیات چتربازان» و ذکر رقم «۷هزار و ۲۰۰خبرنگار و عکاس پوششدهنده به تظاهرات» سعی کرد نشان بدهد که جمعیت زیادی به تظاهرات آمدهاند. علاوه بر آن اعلام کرد که این مراسم بهصورت همزمان در «هزار و ۴۰۰ بخش، شهر و شهرستان و بیش از ۳۸ هزار روستای کشور»! برگزار شده است. بهقول ضربالمثل شیرین فارسی: «آفتابه لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی»!
ورشکستگی حاکمیت پس از ۴۶سال سرقت انقلاب ضدسلطنتی
در چهلو ششمین سالگرد انقلاب ضدسلطنتی با قاطعیت میتوان گفت که دوران این نظام به سر آمده است. وضعیت فاشیسم دینی بحرانیتر از آن است که در ظاهر به چشم میآید.
سرکوب شدید داخلی، فساد فراگیر و بحرانهای اجتماعی و اقتصادی است. سیاستهای سرکوبگرانه رژیم که با اعدامهای گسترده، بازداشتهای بیرویه و کنترل شدید بر آزادیهای مدنی همراه است، نتوانسته ثبات رژیم را تضمین کند، بلکه خشم عمومی را افزایش داده است.
صعود افسارگسخته قیمت دلار، ورشکستگی اقتصادی، کاهش قدرت خرید مردم، تورم ۴۰ درصدی و کمبودهای اساسی مانند آب و برق، موجب گسترش نارضایتی عمومی شده است. سیاستهای اقتصادی ناکارآمد و فساد سیستمی، منابع کشور را در خدمت اهداف سیاسی و نظامی رژیم در منطقه قرار داده و به جای رفاه شهروندان، میلیاردها دلار صرف حمایت از متحدان منطقهیی شده است. تحریم ۹۰ درصدی نمایشهای انتخابات نشان داد که رژیم دیگر پایگاه اجتماعی قابل توجهی ندارد و مردم از حاکمیت ناراضیاند.
شکستهای زنجیرهیی از سوریه تا لبنان
استراتژی رژیم برای گسترش نفوذ از طریق حمایت از دولتها و گروههای نیابتی در خاورمیانه، اکنون با تنگناهای جدی مواجه شده است. سقوط دیکتاتوری سوریه که یکی از مهمترین متحدان استراتژیک رژیم بهشمار میرفت، نقطه عطفی در این شکستها بود. ارتش سوریه که سالها تحت حمایت سپاه پاسداران و حزبالله بود، نتوانست در برابر فشارهای داخلی و خارجی مقاومت کند و رژیم ایران نیز نتوانست دیکتاتوری بشار اسد را در قدرت نگه دارد.
بسته شدن کریدورهای زمینی و هوایی که از سوریه برای حمایت از نیروهای رژیم در لبنان استفاده میشد، تعادلقوا در منطقه را به ضرر رژیم تغییر داده است.
مردم ایران بهوضوح دیدند که سپاه پاسداران و نیروهای نیابتی رژیم تا چه حد ضعیف و شکننده هستند. این امر، اعتماد به قدرت مردم برای تغییر رژیم را افزایش داده و انرژی جدیدی به اعتراضات داده است.
فاشیسم دینی در محاصره و بنبست
اگر بر دومینوی شکستها بحران مذاکره کردن یا نکردن را نیز بیفزاییم، مزید بر علت میشود. اکنون خامنهای و همریشان او میدانند اگر تن به مذاکره بدهند باید با زانوان خونین به سوی تسلیم بخزند، اگر امتناع کنند باید شقوق سختتری را به جان بخرند. این فقط بخشی از مشکل آنان است. مشکل اصلی از جانب مردم و مقاومت سازمانیافته آنان است.
«رژیم آخوندها از هر طرف در محاصره است؛ در محاصره کانونهای شورشی و جوانان شورشگر، در محاصره جامعه لبریز از خشم و عصیان و در محاصره انواع مخاصمات درونی و بیرونی» است.
نمایشهای روحوضی و رنگارنگ در ۲۲ بهمن نشان دهنده افلاس و خالی بودن چنته رژیم غرق در بحران است. «شبکهسازیهای آن» (۴) برای مقابله با بحرانهای پیچیده در وضعیت کنونی شکست خورد. آن همه هیاهو برای هیچ بود.
اکنون در ادامه خط بستن در خیابانهای ایران باید در بیت عنکبوتی خود نیز خط ببندد؛ زیرا شورشگران آزادی و جوانان قیامآفرین به کمتر از سوزاندن ریش و ریشه او همریشانش راضی نمیشوند.
پانوشت:
(۱و۲) خبرگزاری رسمی حوزه. ۲۲بهمن ۱۴۰۳
(۳) از سخنرانی خانم مریم رجوی در تظاهرات بزرگ پاریس
(۴) آخوند عبادیزاده نماینده خامنهای در بندرعباس در ۱۹ بهمن ۱۴۰۳ گفته بود:
من جریانهای کفر و جریانهای مربوط به نفاق را کاری ندارم، اما جبهه ایمان نیازمند یک شبکه سازی مهمی در جامعه اسلامیست... شما میبینید نسلی که به ۴۶سال از عمر انقلاب گذشته اما جریانهای جبهه باطل در غرب دارند علیه انقلاب اسلامی توطئه میکنند تحریم میکنند... بسیاری از افراد در همین جبهه در همین انقلاب اسلامی از انقلاب فاصله میگیرند... خدا نیاره اون روزی که دشمن در اهداف خودش یعنی در شکست انقلاب اسلامی در ایران موفق بشه خدا اون روز را نیاره... ما هر سال میگیم امسال مهم است برای حضور مردم اما امسال خیلی مهم است امسال شما میدانید دشمن خوابهایی را دیده برای ما»