روز دوشنبه ۱۸شهریور آخوند پناهیان در حمله به مجلس ارتجاع بهخاطر ردکردن دوفوریت لایحه شفافیت در مجلس آخوندی، حمله کرد و گفت معلوم نیست چه غلطی دارید میکنید. این اظهارات بار دیگر فضاحت فساد در نظام آخوندی را در ابعاد مختلف روی میز مخاصمات رژیم قرار داد. جالب این است که آخوند پناهیان که خودش قائممقام سرکردهٔ قرارگاه تروریستی عمار وابسته به لباسشخصیهای خامنهای است در حالی مدعی شفافیت شده که در رأس یکی از مخوفترین نیروهای تروریستی و سرکوبگر رژیم قرار دارد. بههرحال اظهارات این آخوند حکومتی موجی از مخاصمات را برانگیخت که در هر خیز آن، بخشی از فساد درون رژیم برملا شد.
روز ۲۷تیر ۱۳۸۴ ، ولیفقیه ارتجاع که خود در رأس کارتلهای مالی آستان قدس و بنیاد مستضعفان و حساب مربوط به فرمان ۸مادهای خمینی قرار دارد، در یک فیگور تکراری در مورد مبارزه با فساد گفت: «استخری را در نظر بگیرید که از چند چاه عمیق با لوله های چنداینچی مرتب در آن آب ریخته میشود، اما استخر پر نمیشود. وقتی نگاه میکنید، میبینید بدنه استخر ترک خورده و ته آن سوراخ است؛ هر چه از این طرف آب میریزید، از آن طرف بیرون میرود؛ به کانالهایی که شما در نظر گرفتهاید آبیاری کنید، اصلاً آب نمی رسد. فساد در جامعه، اینطوری است». خامنهای در ادامه گفت: «با دستمال کثیف نمی شود شیشه را تمیز کرد».
حالا بهدنبال بالاگرفتن مخاصمات درونی رژیم بر سر فساد و عدم شفافیت که در پی اظهارات آخوند دژخیم پناهیان بالا گرفته، آثار دستمال کثیف ولایت فقیه بر شیشه شفافیت نظام بیشازپیش نمایان است.
روزنامه حکومتی ایران ارگان دولت روحانی ضمن حمله به آخوند پناهیان، سایر ارگانهای زیردست ولیفقیه را مورد حمله قرار داد و نوشت: «اگر این آقای منتقد خیلی طرفدار شفافیت است، چرا مقاومت برخی نهادها را در برابر قانون مصوب همین مجلس درباره انتشار لیست حقوقی آنان نقد نمیکند؟ چرا به مجمع تشخیص که مانع انتشار لیست ثروت مسئولان شد نمیپردازند؟ چرا خواهان علنیشدن دادگاهها و مذاکرات شورای نگهبان نمیشود؟ چرا هیچ اشارهای به نقض قانون از سوی این قوا و نهادها نمیکند»؟
محمود صادقی، عضو مجلس ارتجاع هم در این دعوای باندی با اشاره به سوابق آخوند پناهیان نوشت: «عربدهکشی برای شفافیت از جانب اشخاصی که به سینهزنی برای تمامیتخواهی شهرهاند بیشتر به جوک[!] شبیه است».
پزشکیان، نایبرئیس مجلس ارتجاع هم وارد این دعوای باندی شده و گفت: «آیا در این کشور فقط مجلس و احیاناً دولت هستند که نیاز به شفافیت دارند»؟ وی افزود: «برای نمونه همین ۲هفته پیش بود که وزیر اقتصاد اعلام کرد که بهجز مجلس و دولت هنوز هیچکدام از نهادهای دیگر، از قوه قضاییه و بنیادهای مختلف گرفته تا صدا و سیما و قرارگاه خاتم حتی یک برگه از اسناد خود را به جهت شفافیت در سامانه حقوق و مزایای مدیران و کارکنان دستگاهها پیدا نکردهاند».
پزشکیان در مورد نهادهای زیردست ولیفقیه افزود: «مورد بعدی مجلس خبرگان است و مجمع تشخیص مصلحت نظام. رأیگیری در آنجا هم شفاف نیست. مثلا کسی نمیداند که هنگام انتخاب رئیس و نوّاب رئیس مجلس خبرگان چه کسانی به چه کسی رأی دادهاند. همه مذاکرات این مجلس هم محرمانه است. بسیاری از مصوبات سرنوشتساز مجمع تشخیص مصلحت نظام که ذیل سیاستهای کلی نظام یا سیاستهای کلی انتخابات اخیر تصویب شده، موافق و مخالفانش نامعلوماند.در ماجرای لوایح مهم و سرنوشتساز FATF هم که مجلس آن را تصویب کرد ولی شورای نگهبان تأیید نهایی آن را منوط به موافقت مجمع تشخیص مصلحت نظام کرد، وضعیت کاملاً غیرشفاف بود».
اما فضاحت فساد و عدمشفافیت ولیفقیه و ارگانهای زیردستش در نظام آخوندی چنان بالاگرفته که بوقهای تبلیغاتی خامنهای هم حریف جمعکردن آن نمیشوند.
تلویزیون رژیم ۹شهریور: شرکتکننده: «با توجه به اختیارات نهاد رهبری و بودجه نهاد رهبری که دریافت میکند ما میتوانیم انگشت اتهام تمام کمکاریها یا اینکه سند چشماندازمان برطرف نشده را بهطرف رهبری یا نهاد رهبری بگیریم یا نه؟
شرکتکننده: یک سؤالی هم داشتم آقای دکتر متأسفانه ما در مورد یکسری بالاخره مؤسسات یا بنیادهایی هستند که زیر نظر حضرت آقا اداره میشوند اینها را همهمان قبول داریم یک بخش بزرگی هم اقتصاد دست اینهاست مثلا ستاد اجرایی را داریم مثلا بنیاد مستضعفان را داریم در مورد اینها ما باید توضیح بدهیم یا خود شخص رهبری یا خود حضرتعالی که بالاخره آمدیم اینجا بحث میکنیم چون اینها هم واقعاً اعمال سیاستهای اقتصادی میکنند توی این مملکت مثلا حوزه پتروشیمی دستشان هست حوزه نفت دستشان است اینها را هم نمیتوانیم تفکیک بکنیم».
فضاحت بهقدری بالا میگیرد که مجری تلویزیون رژیم ناگزیر برای دربردن خامنهای، گماشتگان او را بهعنوان فاسد متهم میکند و کاری هم به این ضدو نقیضگویی ندارد که اینها سرانگشتان ولایت فقیه هستند:
«مجری: یک نکتهای که هستش آیا حالا درباره همین شرکتهای تابعه که منصوبین رهبری هستند آیا پاسخگوی عملکرد بعضی از این نهادهایی که رهبری مستقیم منصوب میکنند شخص رهبری باید باشد؟ یعنی رئیس قوه قضاییه، رئیس کمیته امداد همین بنیادها بنیاد مستضعفین مثلا کمیته امداد نکتهای داشتیم که برده بودند یک ساختمان خیلی گرانقیمتی بالاشهر گرفته بودند... اما آیا این نهادهایی که رهبری خودشون مستقیما منصوب میکنند پاسخگوی عملکرد احیانا ناکارآمدیشان هم شخص رهبری باید باشد یا نه»؟