مافیای فساد و غارت در آموزش و پرورش بیداد میکند. ساختار طبقاتی با فربهتر شدن هر چه بیشتر دو یا سه دهک بالا و محرومیت حداقل ۷دهک جامعه از حق طبیعی تحصیلات مطلوب بهسرعت پیش میرود. این مافیا نظامش را از مدرسه چیده، در کنکور غربال میکند و در دانشگاه مراحل نهاییاش را پیش میبرد.
بهنوشتهٔ روزنامهٔ حکومتی آرمان امروز (۵مهر): «نخستین چالش مصوبه اخیر نهادینهشدن شکاف طبقاتی توسط نظام آموزشی است. تنوع و تعدد مدارس در آموزش و پرورش فعلی ما به ۲۳ نوع رسیده است. هر کدام از این مدارس کیفیت آموزشی متفاوتی را به دانشآموزان ارائه میدهند».
به این صورت مانند سایر پهنهها در زمینه آموزش و پرورش نیز شاهد تعمیق بیعدالتی و طبقاتی شدن آن هستیم.
یک استاد دانشگاه با اشاره به گرانی و تورم افسارگسیخته که سران رژیم به مردم تحمیل کردهاند میگوید:
«در عینحال که قشر بزرگی از جامعه از آموزش عالی باکیفیت فاصله میگیرند، قشر دیگری از جامعه خاصهپروری میشوند. بنابراین در ایران با پدیدهیی به نام «طبقاتی شدن دانشگاه» مواجه هستیم که رشتههای پولساز و صندلیهای داغ دانشگاههای برتر کشور به طبقه خاصی از اجتماع تعلق میگیرد» (آرمان امروز ۶مهر ۱۴۰۲).
آقای وزیر و مقایسه آموزش و پرورش با نمایشگاه اتومبیل
طبقاتی شدن آموزش چهره واقعی خود را در صحبتهای وزیر آموزش و پرورش آشکار میکند. وی در مصاحبه با یک شبکه تلویزیونی رژیم، شهریههای نجومی مدارس انتفاعی آموزش و پرورش را با نمایشگاههای اتومبیل مقایسه کرده و میگوید:
«برای ماشین مدل بالا هم باید پول بیشتری بدهید! شاید خانواده دنبال چیز دیگری است، ما که نباید پولش را بدهیم» (تجارتنیوز ۱۰شهریور ۱۴۰۲).
وی همچنین در رابطه با منوی لاکچری غذا در مدارس غیردولتی میگوید:
«عدالت آموزشی را نباید با این حاشیهها ترکیب کرد. این ارتباطی به مدرسه و آموزش و پرورش ندارد. ما بر منوی غذایی مدارس غیردولتی نظارتی نمیکنیم» (آرمان امروز ۶مهر ۱۴۰۲).
به این ترتیب میتوان به دیدگاه سران رژیم در رابطه با آموزش و پرورش پی برد. اشرافیتی که حاصل ۴دهه غارت ثروتهای عمومی توسط سران رژیم است در حال نهادینه شدن در وزارت آموزش و پرورشی است که مطابق قانون اساسی خود رژیم، آموزش در آن باید در همه مقاطع رایگان باشد.
نقش کنکور در تعمیق شکاف در جامعه
اوج این غارتگری را در بررسی قبول شدگان در کنکور سراسری میتوان درک کرد. روزنامه آرمان امروز با اشاره به سهمیههای ۲۶گانهٔ کنکور، در رابطه با وضعیت قبولشدگان در کنکور سراسری مینویسد:
«در سیستم آموزشی ما، یا باید جزء یکی از سهمیههای ۲۶ گانه کنکور باشی تا بتوانی وارد دانشگاه شوی یا بچه پولدار که بتوانی با ضرب و زور کلاسهای کنکوری چند ده میلیونی و یا معلم خصوصی بتوانی رقبای خود را در این رقابت میلیونی شکست دهی. حتی حالا که قرار است شرط معدل در قبولی کنکور مؤثر باشد، باز هم دانشآموزانی که در مدارس غیرانتفاعی و لاکچری درس میخوانند، بیشک شانس بیشتری از دانشآموزانی دارند که در مدارس معمولی تحصیل میکنند... به میزانی که تورم افزایش مییابد، دهکهای کامیاب اقتصادی از سهم بیشتری از کیک کنکور بهرهمند میشوند. این قشر از جامعه، فرزندان خود را به بهترین مدارس غیردولتی و کلاسهای خصوصی میفرستند و در نتیجه رشتههای پولساز دانشگاهی در بهترین دانشگاهها نصیب فرزندانشان میشود. چهبسا در سال گذشته از میان ۴۰نفر اول کنکور هر ۴۰نفر از مدارس غیردولتی، استعداد درخشان و از این قبیل بودهاند» (آرمان امروز ۵مهر ۱۴۰۲).
به این صورت طبقاتی شدن آموزش که از مدارس آغاز گردید در نهایت خود به کنکور، دانشگاه و... میرسد. منشاء ظهور پدیده منحوس آقازادهها را میتوان در این مهم جستجو کرد. دانشآموزان نیز مانند سایر اقشار مردم پس از قیام سراسری ۱۴۰۱ برای آینده روشن خود خواهان سرنگونی این رژیم هستند. نقش جدی دانشآموزان در این قیام و میزان بالای شهدا و مجروحان دانشآموز نشان داد آنها برای تغییر آینده به گروگانگرفته شده خود حاضر به پرداخت هر قیمتی هستند.