مبارزات کارگران رنجدیده و ستمزدهای که در صنعت نفت و گاز و پتروشیمی ایران کار میکنند، تاریخچه و نمادی از مبارزات ضداستعماری و ضداستثماری هستند که جنبش طبقه کارگر ایران همواره از پیکار و نبردشان درسهای بزرگ و تاریخی آموخته است. دو قرن است که صنعت نفت ایران اصلیترین منبع درآمد سرشار و بیحساب و کتاب دیکتاتوریهای وابسته و ارتجاعی است. به همین خاطر رژیمهای ضدکارگری در این دوران بهشدت نسبت به وضعیت ذهنی و عینی، توانمندی و تشکل و تجمعات و خواستهها و آرمانهای این بخش از طبقه کارگر ایران هشیار و مراقب است و در سرکوب و مهار اقدامات عدالتخواهانه و برابریطلبانه کارگران شاغل این صنعت استراتژیک هیچ فرصتی را از دست نمیدهد. بهویژه اینکه اعتصابات پرشکوه کارگران صنعت نفت در اواخر دیکتاتوری سلطنتی پیشین، چشم حاکمان بعدی را خیره و وحشتزده کرده است. فشارهای صنفی، دستمزدهای پایین نسبت به شرایط سخت و طاقتفرسای کار و محیط عموماً گرم و آزاردهنده، جلوگیری از حق تشکل و تجمع و سرکوب و اختناق مداوم در این بخش از جامعه مصیبتزده ایران، آنقدر عیان است که گویی بیانش تکرار است، اما مبارزات کارگران ایران همچون زندگی، هر زمان نو میشود و ارتقا مییابد و به پیش میرود، هر چند نشیبها و ناکامیها و زخمهای خونچکانی هم در پیکر خود میبیند.
از رفسنجانی تا جلاد ۶۷؛ سرکوب کارگران صنعت نفت
پس از خوردن زهر آتشبس توسط خمینی ضدبشر در جنگ ضدمیهنی، کارگزار دست راستش دولتی تشکیل داد که آغازگر ظلم و ستم به کارگران و زحمتکشان ایران شد. در مورد کارگران صنعت نفت، از آن زمان حذف یک به یک امتیازات کارگرانی که در شرایط سختی کار میکردند، شروع شد. قراردادهای سفید، سند بردهداری جدید بودند و برون سپاری کارهای خدماتی و از همه بدتر پیدا شدن هیولای استثمار کنندهای به نام شرکتهای پیمانکاری، کارگران را به رنج و درد های عظیم کشاندند که تا امروز نیز ادامه دارد.
دولتهای آخوند روحانی و بهخصوص آخوند رئیسی چنان عرصه را بر کارگران پیمانی صنعت نفت تنگ نمودند که آغازگر اعتصابات و خیزش این بخش از طبقه کارگر محروم ایران گردید. از سال ۱۳۹۹ کارگران پروژهیی دست به اعتصاب زدند که نام آن را «کمپین» گذاردند. مطالبه حقوقهای شش ماه عقب افتاده، افزایش حقوق با توجه به شرایط بحران اقتصادی، با اعتصاب ۴۵ هزار کارگر، بیان اعتراضی محکم و ماندگار در این تاریخچه گردید. سال بعد علاوه بر خواستههای قبلی، افزایش مرخصیهای اختصاصی این بخش نیز بر مطالبات پیشین افزوده شد. در مقابل رژیم آخوندی هم با تهدید و دستگیری و پروندهسازی و گرفتن تعهد کتبی ۶ ماه کار بیحقوق! تلاش میکرد جلوی اقدامات بعدی را بگیرد. در اعتصابات خرداد و تیر ۱۴۰۰ بیش از ۶۰ مرکز صنعتی شامل پتروشیمی بوشهر و پارس جنوبی و پالایشگاه نفت آبادان و دیگر مراکز نفتی، وحشت فاشیسم مذهبی را برانگیخت تا جایی که یک قلم ۷۰۰ کارگر پالایشگاه نفت تهران را اخراج کرد! کارگزاران رژیم و پیمانکاران مفتخور حامیاش دست به ترفندهای کثیف و رذالتهای بیشرمانه زدند، اما اعتصاب آن سال در مجموع موفق بود.
دهها روز اعتصاب کارگران پیمانی نفت
در دور جدید مبارزات حقطلبانه کارگران پیمانی نفت، هزاران کارگر در۱۲۰ مرکز نفت و گاز کشور به دعوت هم زنجیران خود برای اعتصابی بزرگ، آری گفتند و نزدیک به یک ماه هست که در اعتصاب به سر میبرند. خواستهها همان مطالبات سال۱۴۰۰ است: «ما کارگران صنعت نفت ایران (ارکان ثالث، حجمی، برون سپار و...) که تشکیل دهنده دو سوم پیکره این صنعت عظیم هستیم، خواهان نظام عادلانه در پرداخت و حذف دلالان، واسطه گران و شرکتهای پیمانکاری نیروی انسانی... میباشیم» (ایلنا۲۷مرداد۱۴۰۰)
البته درخواستهای عادلانه دیگر نیز اضافه گردیده است: «لحاظ کردن نرخ تورم ۴۵درصدی در افزایش حقوق و بهبود معیشت کارگران، دریافت حقوق و مزایای معوقه، بهبود شرایط خوابگاهها، بهبود غذای کارگران، افزایش ایمنی در کار و اعطای ۱۴روز استراحت در ازای ۱۴روز کار».
این کمپین در دور تازه پیکار خود که دستکم بیش از بیست و پنج هزار کارگر) پیمانی ارکان ثالث، قراردادی و رسمی) صنعت نفت را با خود همراه کرده و توانسته است در برخی از مراکز و شرکتها، قراردادهای جدیدی را به کارفرما تحمیل کند. کارگران صنعت نفت با شعار: «اتحاد، اتحاد، علیه فقر و فساد» درصدد خشکاندن ریشه ظلم و ستم و استثمار در رژیم ضدکارگری آخوندی هستند. این در شرایطی است که کارگزاران جنایتکار و مفتخور وابسته به سپاه و بیت خامنهای برای شکستن اعتصاب، به پولپاشی و دادن وعدههای دروغین به سایر کارگران پرداختند ولی تا این ساعت نتوانستهاند به هدف خود برسند.
صدای ۱۰۰هزار کارگر اعتصابی صنعت نفت را بشنوید!
پیکار برای احقاق حقوق کارگران به دست خودشان و با وجود سانسور و ارعاب و دستگیری و زندان توسط جنایتکاران خامنهای و دولتهای دستنشانده مستقر، آگاهی و دانش مبارزاتی کارگران را رشد و ارتقا داده است. سخنگوی کارگران میگوید: «کارگران متحد همهچیز، کارگران متفرق هیچچیز؛ این شعار قرن نوزده کارگران در فرانسه و بریتانیا نیست؛ در همین کناره خلیجفارس کارگران قراردادی و محروم از مزایای صنعت نفت و گاز ایران کمپینی راه انداختهاند... سال ۱۳۹۹ خواسته این کارگران تغییر وضعیت به ۱۲ ساعت کار روزانه در ۲۴ روز از ماه بوده است. امروز خواسته آنها به ۱۴ روز ۱۴روز رسیده است. روندی که آغاز شد اما دیگر متوقف نشد تا به جایی رسید که امروز بیش از ۱۰۰ هزار کارگر را متحد کرده است تا حتی در سکوت کامل خبری با اعتصاب خواستههای خود را مطالبه کنند، چون بدون وجود ما کارگران چهطور پیمانکار سودهای میلیاردی ببرد؟» (رویداد ۲۴-۲۶تیر۱۴۰۳)
کارزار و نبرد جدید کارگران اعتصابی با شعار «سفره همه کارگران یکی است» و با نام «۱۴-۱۴» در پالایشگاهها، پتروشیمیها و دیگر مراکز نفت و گاز و ارکان ثالث، پتک محکمی بر عمود خیمه نظام ولایت فقیه زد تا پس از شکست در نمایش انتخابات، و پیدایی دیگر خیزش مردمی، به جهانیان ثابت گردد که زمان انقلاب است.