ایران جزو کشورهای ثروتمند جهان است و سومین ذخایر بزرگ شناختهشده نفت و دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. در عین حال نخستین رتبه جهانی در منابع روی، دومین رتبه جهانی در زمینه منابع مس، نهمین رتبه جهانی در معادن آهن، دهمین رتبه جهانی در معادن اورانیم، و یازدهمین رتبه جهانی در زمینه معادن سرب را هم داراست.
ایران با داشتن یکدرصد جمعیت جهان بیش از ۷درصد منابع معدنی دنیا را در اختیار دارد. یعنی ایرانیان باید در زمره شهروندان مرفه در جهان محسوب شوند.
اما در عمل مردم ایران به خاک سیاه فقر نشستهاند و در حال حاضر قدرت خرید اکثریت ۸۰درصدی زیر خط فقر هم روزبهروز پایینتر میآید.
وضعیت فقر و گرسنگی مردم در حدی است که مردم نه تنها در تجمعات مختلف و در کف خیابانها اعتراضشان را نسبت به آن ابراز میکنند، بلکه در فرصتی هم که در گفتگو با رسانههای حکومتی پیدا میکنند، از فقر و مشکلات زندگی شکایت میکنند.
یکی ازشهروندان تهرانی در گفتگو با تلویزیون شبکه یک ۱۵شهریور ۹۷ در پاسخ به سؤال خبرنگار که میپرسد «شما الآن درآمدتان در ماه چقدر است» جواب میدهد: «روزی ۳۰هزار تومان روزی ۲۱تومان».
در ادامه خبرنگار از او میپرسد «به خرجتان میرسد»، او چنین جواب میدهد: «بهزور بهزور با نان خالی و اگه پول پسانداز داشته باشم یک کم پنیر میگیریم الآن خدا شاهده بعد از عید من یک ۱۰۰گرم هم گوشت نخریدم یک دانه مرغ نخریدم به خانوادهام کجا میرسد»؟!
اضافه بر فقر و ناتوانی مالی، گرانی و نابسامانی اقتصادی هم طاقت مردم را طاق کرده است، هیچ قیمتی در بازار تعین ندارد بهگونهیی که مردم را در تشویش و نگرانی انداخته است. بهخصوص که به بسیاری از کارگران ماهها حقوقشان پرداخت نشده است یا یکسوم حقوق پایه پرداخت میشود.
اینچنین است که به گزارش خبرگزاری حکومتی تسنیم کارگران یک تکه نان را هم به سختی بهدست میآورند.
در ۳۱مرداد ۹۷ در مصاحبه با کارگران در آذربایجان تصویر دهشتناکی از وضعیت فقر و نداری در میان کارگران این منطقه در تلویزیون حکومتی منعکس شد.
یکی از کارگران از «به سختی گیرآوردن یک تکه نان» میگوید: «الآن طی این یک ماه اخیر همه چیز ۱۰۰درصد گران شده. هیچکس هم توانش رو نداره الآن نان هم گران شده. من بازنشستهام ماهی ۴۰۰تومن حقوق میگیرم نمیتوانم کاری انجام بدهم».
یک کارشناس اقتصادی هم به گرانیهای وحشتناک اعتراف میکند و در مصاحبه با تلویزیون شبکه ۳ رژیم در ۱۲شهریور ۹۷ میگوید: «افزایش قیمتها واقعاً وحشتناک است، برنج ۴۶درصد، کره ۵۱درصد، تخممرغ ۳۷درصد، دارو خیلی جاها نایاب شده».
البته این فقر و نداری و گرانی فقط مختص مردم است، اما برای کارگزاران رژیم و آقازادهها چیزی به نام گرانی معنی ندارد.
در این زمینه یک بنگاهدار معاملات ملکی در تهران در مصاحبه با تلویزیون حکومتی ۱۵شهریور ۹۷ در رابطه با خانههای مستأجری! و کرایهای! آقازادههای سران و مهرههای رژیم میگوید: «آن آقازادهای که حالا من نمیدانم کجاست میآید اینجا روی این برج را اجاره میکند ۳میلیارد و ۸۰۰میلیون رهن کامل؛ ماشینش میره طبقه بالا بغل دست خودش قسم هم میخوره توی رسانهها میگه من مستاجر هستم متوجهی چی گفتم؟ مستاجر هست قسماش هم راسته».
در چنین شرایطی که یکی از آقازادهها ۳میلیارد و ۸۰۰میلیون تومان رهن میدهد و خانهر هنیاش هم آن مشخصات را دارد، متقابلاً مردم باید برای لقه نانی شبانهروزی تلاش کنند و به جایی هم نرسند.
آنچنان که یک هموطن شریف در مصاحبه با تلویزیون با بغضی در گلو میگوید: «والله از خجالت زن و بچه نمیتوانیم خانه برویم، یک چیزی میخواهند نمیتوانیم بخریم چه کنیم الآن یک ماهه میآییم اینجا کار نیست.
هر ماه هر چی کار میکنم همان روز نرسیده به خانه تمام میشه من ۲ماه ۳ماه است واسه خانهام نمیتوانم میوه بخرم هر ۳ماه یک هندوانه بخرم شما کار میکنید هندوانه کیلویی ۲۵۰۰تومان.
فقط برای زن و بچهام داریم نفس میکشیم تا الآن هم خودمون رو کشتیم الآن قیافه من را نگاه کن فکر میکنی چند سالم است؟ هان؟ به من میآید چند سالم باشه؟ من ۳۵سال ۳۸سالم است این آقا چند ساله است آقا؟ ما اصلاً داغونیم هیچکداممان ظاهرمان به سنمون نمیخوره از بس داغون شدیم از بس که فکر کردیم ترکیدیم».تلویزیون شبکه یک ۱۵شهریور ۹۷)
اما این بیعدالتیها جامعه را به یک انبار باروت تبدیل کرده که یک نمونهٔ آن در قیام دیماه ۹۶ و قیام مرداد ۹۷ رژیم را بهلرزه انداخت.
در وحشت از خشم و خیزش مردم بهجان آمده از این حاکمیت پلید است که امیر محبیان، یکی از مهرههای باند خامنهای، اعتراف میکند: «مجموع ناراحتیهایی که در بین مردم هست این احتمال را ایجاد میکند که یک زلزله ۷.۵ریشتری ایجاد بشود.(تلویزیون شبکه چهار ۱۶شهریور ۹۷)
برآورد این کارشناس و مهره رژیم دقیق است و ظاهراً پیشبیینی زلزله ۷.۵ریشتری برای نظام، هم بر اساس جمعبندی کارشناسان و مهرههای دیگر از قیامهای دیماه ۹۶ و مرداد ۹۷ است که در این قیامها ارکان آن بهلرزه درآمد.
زیرا ارتش گرسنگان، ارتش حاشیهنشینان، ارتش بیکاران و سایر ارتشهای مردم مصیبتدیده و آسیبدیده از نظام آخوندی، دیگر تاب تحمل آن را ندارند و خواهان براندازی و سرنگونی آن هستند.
ارتشهای فقرزده و محرومی که حمایت کانونهای شورشی و مقاومت سازمانیافتهشان را با خود دارند که عزم دارند بنای حاکمیت پلید آخوندی را خراب کنند و ایرانی آزاد و حکومتی دموکراتیک و کثرتگرا بر ویرانههای آن بنا نهند.