صفحات اول روزنامههای حکومتی امروز نهم اسفند بیشترین عنوانهای خود را اختصاص دادهاند به دود و دم های اقتصادی نوبخت سخنگوی دولت و همچنین مجیزگویی آخوند روحانی از پاسدار قاسم سلیمانی، اما در کنار این عنوانها بحرانهای اقتصادی اجتماعی بیشترین تیترهای همین روزنامه را پر کرده است:
آفتاب یزد: 110روز از زلزله کرمانشاه گذشت و همچنان دو هزار خانواده بدون کانکس هستند. بودجه مورد نیاز برای تأمین این مقدار کانکس تنها ۶میلیارد و ۶۰۰میلیون تومان است- در این مملکت شش میلیارد تومان پیدا نمیشود؟
امتیاز: دستگیری 241تن از اراذل و اوباش، هشدار پلیس درباره فروش محصولات پیش ساز مواد محترقه
بهار:پروانه سلحشوری: چرا جاسوس نبودن کاظمی الآن اعلام شد؟
تجارت: گرانی همزاد اسفند
تجارت:لشکر بیکاران ناشی از رکود
خراسان: عراقچی و سردار صفوی در نشست دیپلوماسی آب و فرصتهای هیدرو پلیتیک غرب آسیا مطرح کردند؛ زنگ خطرهای سیاسی امنیتی آب
جهان صنعت: تخم مرغ و لبنیات در صف گرانی
رسالت: چرا در اجرای عدالت بهویژه عدالت اقتصادی عقب هستیم؟- در حوزة مبارزه با نابرابری و فساد، عقب هستیم. تا کنون کدام مسؤل را بهخاطر نقض قواعد عدالت برکنار کردیم؟
- بیعدالتی در حوزه اقتصادی ناشی از امضاهای طلایی است باید در این مورد بازنگری کنیم – رانت و ناکارآمدی مدیریتهای ارشد مانع ایجاد عدالت اقتصادی است – برخی با شعار عدالت بهدنبال ارتزاق خود هستند. عدم شفافیت، موجب بیعدالتی است
فساد و اختلاس و جنگ باندی در کنار آن موضوع بعدی است که عنوانهای زیادی را در روزنامههای امروز اشغال کرده:
آرمان: پرونده تخلفات مدیر کل قم در بازرسی
آرمان: محمدعلی انصاری: برخیها از انتقاد نان میخورند
ابتکار: مؤسسه همشهری زیر ذرهبین تحقیق و تفحص
ابتکار: تحقیق و تفحص مجلس علیه مافیای خودرو
اقتصاد ملی: این بار در گمرک، کشف فساد مالی
عصر اقتصاد: مدیران آبی کشور مطرح کردند: رودخانه خوارها نصیحت پذیر نیستند
کیهان: فقط یک نمونه که خبرگزاری فارس از گیلان مخابره کرده و به رسانهها کشیده شده است، آقای کرباسچی شهردار اسبق، که این روزها، در این دانشگاه و آن دانشگاه برای عدالت و آزادی و حق انتخاب سخنرانی میکند، سال 82کارخانه رشت الکتریک را با حدود 600کارگر برای همسر خود، همسر قبه، همسر عبدالله نوری و همسر شریعتی دهقان خرید، کارگرانش را بیکار کرد و حالا میخواهد زمین باقیمانده از آن کارخانه پررونق را با 60آپارتمان لوکس در شمال تهران معاوضه کند!
آرمان: جالب است بدانید یکی از کارمندان مؤسسه همشهری از سال 91 برای ادامه تحصیل به خارج از کشور رفت و در سال 93 بهدلیل اتمام مدت مرخصی بدون حقوق و با توجه به اینکه امکان بازگشت حضوری به کار نبود، تقاضای تبدیل وضعیت و دورکاری شد و از اول شهریور 93 این فرد بهعنوان کارمند مؤسسه همشهری و با پست دبیر سرویس همشهری آنلاین ماهانه حقوق و مزایا دریافت میکرد و این در حالی است که چهار نفر دیگر نیز بهرغم عدم حضور در محل کار حقوق دریافت میکردند. نظری گفت: علاوه بر این 19نفر از کارمندان شرکت همشهری در سال 90، 30نفر در سال 91، 32نفر در سال 92، 54نفر در سال 93، 35نفر در سال 94، 51نفر در سال 95 و 47نفر در سال 96 بهرغم عدم حضور مستمر در محل کار بهصورت ماهانه حقوق و مزایا دریافت میکردند. وی با بیان اینکه استخدام 16نفر بهعنوان مشاور مدیرعامل از سالهای 90 تا 96 بدون کارکرد مشخص و بدون مجوز قانونی و برخلاف ساختار سازمانی همشهری باعث شد که یکمیلیارد و 500میلیون تومان هزینه به همشهری تحمیل شود، گفت: این از جمله مواردی بود که علاوه بر ابهام در مجلات و ضمائم، امور بازرگانی، عدم وصول مطالبات، قراردادهای غیرمتعارف و همچنین هزینههای بدون مستندات در تحقیق و تفحص مورد تأیید قرار گرفته است.
وطن امروز: عضو کمیسیون اقتصادی مجلس معتقد است برخی اختلاسگران را به بهانه مأموریت از کشور فراری میدهند.
حملات به دولت روحانی هم در روزنامههای هر دو باند موضوع اخبار و مطالب تحلیلی است:
ابتکار: عضو کمیسیون شوراها: استیضاح ربیعی رأی میآورد – اصرار نمایندگان به استعفای وزیر کار
اقتصاد پویا: سؤال از رئیسجمهور دوباره کلید خورد
کارون: درایتی: روحانی متهم است که بیشتر در مقام حرف مسائل را مطرح میکند
جوان: اگر واقعاً دلمشغولی این روز و شبهای آقای روحانی «امتناع» علوم انسانی اسلامی است... پس چه کسی باید برای کوچک شدن روزبهروز سفره خانواده ایرانی، به تأخیر افتادن مکرر پرداخت حقوق کارگر ایرانی، بیکار ماندن جوان تحصیلکرده ایرانی، بر باد رفتن سرمایه هزاران خانوار ایرانی در مؤسسات بیاعتبار، شرمساری پدر ایرانی در مقابل خانوادهاش به جهت عدم تهیه معاش مناسب و رشد آسیبهای اجتماعی ناشی از مشکلات اقتصادی و معیشتی غصه بخورد؟
رسالت: رئیسجمهور به جای هشدار به دانشگاهها در مورد اساتید دوتابعیتی و زیان علوم انسانی متکی بر تفکر مادی، میآید اسلامی شدن علوم انسانی را با عبارات موهن و غیرواقعی تخطئه میکند... رئیسجمهور هنگام خواندن روضه این مصیبت، اگر غش و ضعفی دارد باید به سمت منافع ملی و ملت بیفتد نه آن طرف که بوی کفر و بیدینی و وطنفروشی میدهد.
غلط کردن گویی نسبت به سیاستهای سرکوبگرانه در وحشت از قیام مردم ایران در روزنامههای حکومتی امروز هم دیده میشود:
آرمان: دبیر شورای عالی حوزههای علمیه ضمن اعلام شرکت نکردن در جلسات جامعه مدرسین گفته است: آیتا... استادی توضیح میدهد که «اوایل انقلاب به خیال انجام وظیفه بهعنوان کار قضایی یا شبهقضایی به مسافرت به بندرعباس و بار دیگر بندرعباس و نیز سبزوار، تبریز و زنجان رفتم اما بعدها که به آن سفرها مروری داشتم، به این نتیجه رسیدم که ای کاش این ماموریتها را نمیپذیرفتم، محیط آرام نبود و گاهی تحت تاثیر برخی سر و صداها کاری انجام میشد، افرادی مانند حقیر هم سابقه و خبرویت در برخورد با مسائل نداشتند
و گاهی منافقان غیرمستقیم در بخشی از امور تحریک میکردند که شاید برخیها متوجه نبودند در هر حال بنده برای کسانی که شاید به ناحق محکوم شدند و رنجی را تحمل کردند و... مدام طلب مغفرت میکنم به امید اینکه این لغزشهای به یک معنی غیرعمدی مورد عفو و بخشش خلق و خالق متعال قرار گیرد».
حملات باندها به احمدینژاد در روزنامههای چهارشنبه ادامه دارد. در یک مورد ایستادگی او در مقابل باند خامنهای تأیید شده است:
جهان صنعت: احمدینژاد اگر چه از دل اصولگرایی برآمد اما در عمل نشان داد پایبندی چندانی به اصول ندارد.
در یک نکته تردیدی نیست. احمدینژاد برای قدرتِ نهاد ریاستجمهوری جنگید و در مقابل کسانی که سودای تشریفاتی کردن آن را داشتند ایستاد و حداقل به این خاطر قابل ستایش است.
حمله توامان به حسن روحانی و احمدینژاد در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، قبل از هر چیز عمق شقه در رأس نظام را به نمایش گذاشته است:
کیهان:شریعتمداری در نامه به ضرغامی : امروز هم اشعثها هستند و مثل همان اشعثها نق میزنند، یکی تسلیم شدن در مقابل آمریکا را سیاست هوشمندانه! جا میزند، آن دیگری نامه به علی زمان را سرگشاده مینویسد که دیگران هم ببینند و تحسینش کنند
در روزنامههای هر دو باند در کنار خط و نشان کشیدن برای احمدینژاد، فاز پایانی نظام و بیعملی خامنهای در مقابل او برجسته شده است:
ابتکار:به نظر میرسد مشاوران و نزدیکان احمدینژاد از مدتها پیش پروژه عبور از جمهوری اسلامی ایران را کلید زده و در پی ایفای نقش در میدان «پساجمهوری اسلامی» هستند. عملکرد و رفتارهای احمدینژاد در ماههای اخیر حکایت از آن دارد که تئوریسینهای حامی او به این باور قطعی رسیدهاند که جمهوری اسلامی توان ادامه حیات نداشته و لازم است برای روزگار پس از این نظام ترفندی بیندیشند و جایی برای خود در ماشین قدرت، پس از فروپاشی نظام دست و پا کنند. در چنین شرایطی خویشتنداری و صبوری کلیه نهادهای قضایی و حاکمیتی در برابر او ـ که گرچه بسیار سخت، ناراحتکننده و کسالتبار شده است ـ حتی اگر ناشی از نقاط ضعف خودشان هم باشد، بسیار هوشمندانه و زیرکانه است.
احمدینژاد سعی دارد با استفاده از هر ابزاری چهرهای جذاب! و البته رادیکال از خود ارائه دهد، بسیار علاقهمند است که مدتی را در بازداشت، حصر یا تحت فشار بگذراند. او تلاش میکند با این تحرکات به دو هدف عمده دست پیدا کند. نخست تطهیر سیمای زشت و کریهی که از هشت سال زمامداری امور از خود به یادگار گذاشت و دوم ایفای نقش در دورانی با شاخصها و ملاکهایی غیر از جمهوری اسلامی.
اعتماد:محمدرضا باهنر طی سخنانی در نشست خبری با اهالی رسانه درباره اظهارات اخیر احمدینژاد و نامه او به رهبری اظهار کرد: اگر بخواهیم اصل نظام را زیر سؤال ببریم خوب نیست و ایشان باید در رفتار خود تجدیدنظر کنند.احمدینژاد در رفتارهای خود باید تجدیدنظر کند.
انزوای جهانی و منطقهیی نظام موضوع روزنامههای باند همسو با روحانی است. برخی از این روزنامهها تلویحا به توصیه به خوردن برخی زهرهای جدید کردهاند:
آرمان: آیا سرنوشت برجام در ابهام است؟
حدود یکماه پیش جلسهیی در بروکسل تشکیل شد که وزرای خارجه عضو ناتو در آن شرکت داشتند و در روزهای پایانی هم از آقای دکتر ظریف دعوت بهعمل آوردند که با ایشان هم مستقیماًًًً مذاکره کنند. دو روز قبل از این مذاکرات، وزیر امور خارجه آلمان با اشپیگل مصاحبه و در آنجا بیان کرده بود اگر بخواهیم با ایران در ارتباط با برجام همکاری کنیم، ایران باید سه پیشنهاد ما را عملی کند و در غیراینصورت ما تعهدی نسبت به برجام نخواهیم داشت. پیشنهادهایی که حول محورهای متوقف کردن آزمایشهای موشکی، خارج شدن و دست کشیدن از فعالیتهای منطقهیی و حقوق بشر بود.
در این میان پذیرفتن شرط خارج شدن از منطقه برای ما با توجه به هزینههایی که برای برجام پرداخت کردهایم، سخت خواهد بود. در واقع دیپلوماسی بسیار پنهانی آمریکا با مقامات اروپایی یعنی انگلیس، فرانسه و آلمان و سفر رکس تیلرسون به اروپا و همچنین سفر برخی مقامات اروپایی به آمریکا برجام را وارد دوران جدیدی کرد که با شک و تردید باید به آن نگریست. اتحادیه اروپا برخلاف گذشته که با صمیمت و صداقت از برجام در برابر آمریکا حمایت میکرد اکنون دیگر در مورد برجام پافشاری نمیکند. سفر حساس وزیر خارجه انگلیس که چندی پیش به ایران انجام شد و دست خالی برگشت مزید بر علت دوری اتحادیه اروپا از ما و به همان نسبت نزدیکی به مواضع آمریکاست.
معاون رئیسجمهور آمریکا هم در آخرین اظهارنظر خود از اینکه طی دو ماه آینده هیچ تعهدی نسبت به برجام نخواهند داشت، پرده برداشت. وضعیت شکنندهای که بین ایران، اتحادیه اروپا و آمریکا وجود دارد برجام را به سرنوشت مبهمی دچار کرده است. بارها به اینکه اتحادیه اروپا را از دست ندهیم، توصیه داشتهام که چنانچه اتحادیه اروپا را از دست دهیم هم برجام را از دست خواهیم داد و هم تحریمها بازخواهد گشت.
تحریمهای سازمان ملل، کنگره آمریکا، کاخ سفید و اتحادیه اروپا که طی آن دیگر قادر به صادر کردن آسان نفت نخواهیم بود و سیستمهای بانکی از اینکه هست، بستهتر خواهد شد
تمام تلاشهایی که برای برداشته شدن تحریمها شد، بیثمر میشود.
نتانیاهو هم به آمریکا سفر میکند که این هم حاوی پیامهای جدیدی برای ما خواهد بود. مثلث شوم عربستان، اسراییل و آمریکا ما را در لحظه بسیار حساسی قرار داده که دقت بالای مسئولان را میطلبد. در واقع با دیوانه شمشیر به دستی روبهرو هستیم که با حرف نمیتوانیم او را مهار کنیم. روسیه و چین هم قدرت چانهزنی چندانی در این میان ندارند و بیشتر حالت خنثی دارند چون کشورهای تاثیرگذاری در این توافقنامه نبودهاند. در واقع فقط چهار کشور آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا هستند که اساس برجام را نگه داشتهاند...روسیه و چین توانایی احیای اقتصاد ما را ندارند و تنها اتحادیه اروپاست که میتواند در کشور ما سرمایهگذاری کند.
در روزنامههای باند ولیفقیه ارتجاع، ضمن حمایت از ادامه جنایتهای رژیم در سوریه به شکاف درون نظام اذعان شده و به همسویی باند رقیب با «جریان برانداز خارج کشور» حمله شده است:
وطن امروز: وطن امروز:سرمقاله: اهمیت راهبردی پاکسازی غوطهشرقی
سازمان رزم تروریسم تکفیری برای منطقه غوطه بهدلیل اشراف بر پایتخت این کشور اهمیت ویژهیی قائل است. در هر منطقهیی از سوریه که ارتش و نیروهای مقاومت با اجرای عملیاتی دستاورد قابلتوجهی داشتهاند یا پیشروی آنها ادامه دارد، تروریستها با استفاده از اهرم غوطه بهدنبال ایجاد شوک در اقدامات ارتش و مقاومت برمیآیند. این
یکی از مهمترین اهداف ایجاد این بحران در منطقه غرب آسیا تغییر غیرقانونی نظام قانونی سوریه و ضربات غیرقابل جبران به مقاومت بوده است.
اما در اینجا چند سؤال درباره برخی موضعگیریها از سوی برخی سیاسیون در داخل ایران مطرح است که غیرعادی به نظر میآید.
اینکه گفته شده عملیات در غوطه باعث نقض حقوق بشر در این منطقه و کشته شدن غیرنظامیان شده است جای بسی تأمل دارد. آن دسته از سیاسیونی که این قبیل اظهارنظرها را به شکل علنی دنبال میکنند، یا از وضعیت منطقه غوطه بیخبرند یا اینکه این اقدامات هدفمند و با سیاستی خاص دنبال میشود... چگونه میشود برخی سیاسیون داخل همان مواضعی را اتخاذ کنند که شبکه برانداز در خارج از ایران و دولتهای حامی تروریسم در سوریه اتخاذ میکنند؟