سال ۱۴۰۰ در بین دیگر سالها اهمیت خاصی دارد. به این اهمیت از جنبههای مختلف میتوان پرداخت. آنچه در این نوشتار به اختصار مورد بررسی قرار میگیرد، وضعیت نظام ولایی در نمایش انتخابات ریاستجمهوری است. از این منظر دو مؤلفهٔ جدی را باید در این بررسی مختصر گنجاند:
۱ـ کسادی نمایش انتخابات از هماکنون آنچنان واضح است که رسانههای حکومتی نیز پیشاپیش اصطلاح «انتخابات سرد»! را در مورد آن بهکار میبرند. یک روزنامهٔ حکومتی از این هم فراتر رفته و نوشته است:
«انتخابات ۱۴۰۰ در بیسابقهترین رکود، بیمیلی و ناامیدی نسبت به انتخابات گونهگون در چهار دههٔ اخیر پس از استقرار جمهوری اسلامی ایران قرار دارد... برونداد این ناوضعیت، تشدید شکاف ملت و حاکمیت، ناامیدی بیسابقه به بهبود اوضاع در سطوح مختلف و شکلگیری افقی تاریک در سپهر سیاسی کشور است» (مستقل. ۲۸فروردین ۱۴۰۰).
۲ـ هر دو باند نظام در این نمایش متضرر و آبروباخته هستند. این یعنی تمامیت نظام ولایی از طرف مردم طرد و نامشروع اعلام شده است.
«مشکل جناحهای سیاسی کشور، اصولگرا، اصلاحطلب یا هر جناح و دسته و حزب دیگر این است که حیات سیاسیشان به ایستگاههای انتخاباتی منحصر شده است. بحران هویت، بیبرنامگی و مدیریت هیأتی در همه احزاب سیاسی مشاهده میشود» (علیرضا بهشتی. شرق - ۲۸فروردین ۱۴۰۰).
شهروند سال۱۴۰۰ و بلوغ آگاهی
بهدلیل گسترش رسانههای سانسورگریز و عبور مردم از فیلترینگ و دستیابی به روشنگریهای سیاسی در اینترنت و شبکههای اجتماعی، اکنون جامعه به حدی از آگاهی دست یافته که دیگر حاکمیت ولایی را نمیپذیرد. القائات فقه حکومتی و دجالگریهای آخوندی دیگر نمیتواند نسلهای امروزی ایران را بفریبد و آنچه را که میخواهد به آنان دیکته نماید. انتخابات نمایشی از این فرایند نوظهور مستثنا نیست.
«شهروند معاصر با اندکی تلاش و پیگیری میتواند بفهمد که آیا انتخابات در نظام سیاسی که او در آن زندگی میکند، واقعاً انتخابات است یا صرفاً نمایشی از انتخابات است. مردمسالاری، از هر نوعی که باشد، تعریفی کانونی دارد. به نظامهایی مردمسالار گفته میشود که تصمیماتی که به سرنوشت آنها بهعنوان فرد یا عضوی از جامعه مربوط میشود، مورد قبول همه یا اکثریت شهروندان، ضمن حفظ حقوق اقلیت، باشد. اگر انتخابات از شرایطش ساقط شود؛ یعنی اگر انتخابات رقابتی، منصفانه، آزادانه و شفاف نباشد، شهروند امروز میفهمد که از انتخابات پوستهای بیش باقی نمانده است» (همان منبع).
تحریم انتخابات قلابی
خامنهای در دورههای پیشین با اتکا به رأیسازی در اتاق تجمیع آرا اگر نمیتوانست کاندید مورد نظر خود را از صندوق بیرون بکشد، این توانایی را داشت که آمار شرکتکنندگان را ضریب بزند و رقم درشتی را در تبلیغات مهندسی شدهٔ خود اعلام نماید؛ اما اکنون بهدلایلی که گفته شد، مانند گذشته دست باز برای انجام چنین کاری ندارد؛ اگر به آن اقدام نماید خود را رسواتر از پیش کرده است.
بنابراین قابل پیشبینی است که انتخابات قلابی با تحریم قاطع مردم ایران مواجه شود و فقط رقم بسیار پایینی؛ آنهم از بدنهٔ حاکمیت و وابستگان به آن در این نمایش شرکت کنند. مشارکت پایین در نمایش انتخابات ـ همانطور که سران رژیم بارها اعلام کردهاند ـ «امنیت»! نظام را به خطر خواهد انداخت.
«مسئولان نظام میدانند که تنها قوت آنها در عرصه سیاست بینالمللی، پشتوانه مردمی است. از همین منظر است که امنیت کشور به مسألهٔ انتخابات قابل گرهخوردن است» (همان).
«امنیت نظام»، اسم مستعار گزینهٔ براندازی و سرنگونی است. همه میدانند که پیشبرنده گزینهٔ سرنگونی مقاومت ایران است و از سال۱۳۶۰ تاکنون بر این خواسته مونیستی پا میفشارد.
گزینهٔ سرنگونی
گزینهٔ سرنگونی، گزینهیی نیست که نظام ولایت فقیه به آن نیندیشیده باشد؛ اما آنچه عجیب مینماید و باید در حکم یک شاخص جدی به آن باور داشت، رد و بدل شدن این گزینه در رسانههای وفادار به اصل نظام است. این پاراگراف را با هم بخوانیم:
«اگر مردم و رأی آنها صرفاً بهمنزله زینتالمجالس تلقی شود، چیزی از جمهوریت نظام باقی نخواهد ماند. امروزه اثرات ناشی از این وضعیت، دامن همه مردم کوچه و بازار را گرفته و منجر به این شده که شهروند ما احساس کند راهحل مشکلات روزمرهای که کمرش زیر آنها خم شده است، از صندوق رأی نمیگذرد. این وضعیت خطرناکی است و باید بدون مجامله برای آن چارهای اندیشید؛ وگرنه ممکن است راهحل در جاهایی دیگر جستوجو شود، جاهایی که ممکن است از ناکجاآباد سر در بیاورد» (همان).
یک نمونهٔ دیگر:
«چگونه میتوان این فهم و ادراک را در ساختار سیاسی کشور ایجاد کرد که در صورت برطرف نکردن نارضایتیها و معایب ساختاری/ رفتاری درون حاکمیت این امکان وجود دارد که نه از تاک نشانی باقی بماند و نه از تاکنشان؟» (اعتماد. ۲۸فروردین ۱۴۰۰)
***
آری، برآیند عبور مردم از نظام ولایی و باندهای سوخته و آبروباختهٔ آن، رویآوردن به گزینهٔ سرنگونی است. تحریم انتخابات قلابی با شعار «رأی من سرنگونی» و «آری به جمهوری دمکراتیک» امروز به یک گزینهٔ سراسری تبدیل شده است.