حاکمیت آخوندی در عرصههای داخلی، اقتصادی، آسیبهای اجتماعی، منطقهای و بینالمللی در بنبست قرار دارد و در شرایط کنونی در این عرصهها به نقطهای از بنبست و آچمز رسیده است که هیچ طرح و برنامهای برای برونرفت از هیچیک از این بحرانها ندارد.
باندهای متخاصم با یادآوری قیامهای قبلی نسبت به قیام بزرگتر و خطر محتوم سرنگونی به یکدیگر هشدار میدهند، مجلس ارتجاع روز ۱۶دی صحنه بروز همین وضعیت بود.
داوود محمدی اذعان کرد اینکه اعضای مجلس آخوندی «دیدگاههای خود را در خصوص شرایط خطیر و حساس کشور مطرح میکنند» بهخاطر « حجم عظیم آسیبها و خطراتی است» که نظام آخوندی را تهدید میکند.
او بیراهحلی و ناکارآمدی کارگزاران حکومت و انزوای سیاسی را عامل اصلی این وضعیت دانست و گفت: «در تحلیل شرایط موجود عوامل متعددی مؤثرند که از بین آنها ۳عامل از همه مهمتر و تاثیرگذارتر است، عامل اول ضعفها و اشتباهات و ندانمکاریها و قصور برخی مسئولان و متصدیان و عدم انگیزه و راهبرد مناسب در جهت رفع نارساییها و مشکلات موجود کشور است. عامل دوم عدم بکارگیری مدیران توانمند و دلسوز و شجاع و ساده و سالم و عامل سوم فشارها و توطئههای رژیم قلدر و عهدشکن حاکم بر آمریکا و اقمار شوم آن رژیم صهیونیستی و ارتجاع منطقه است. ارکان نظام باید بدانند دشمن به چیزی جز فروپاشی راضی نخواهد شد».
شرایط وخیم اقتصادی موجب شده که برخی اعضای مجلس ارتجاع هزینههای هنگفتی را که رژیم صرف صدور تروریسم میکنند زیر سؤال برده و فروپاشی و سقوط شوروی سابق را به سران نظام یادآوری کنند.
جلیل رحیمی جهانآبادی وضعیت کنونی آن را با زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوری سابق مقایسه میکند و میگوید: «ما در عرصه سیاست خارجی هزینههای زائد زیادی داریم اگر چه نفوذ ما در منطقه مهم هست اما یک نکته را فراموش نکنیم؛
تا تو از بغداد بیرق آوری - در کلاته کشت نگذارد کلاغ
بعضی وقتها ممکن است هزینههای زائد، ما را در خیابانهای تهران زمینگیر کند زمانی که اتحاد جماهیر شوروی سرنگون شد ۱۳هزار کلاهک اتمی داشت در بیش از ۲۰کشور نفوذ خارجی و حضور خارجی داشت ایستگاه فضایی میر داشت اما در خیابانهای مسکو تکه پاره شد و امنیتش و تمامیت ارضی شوروی از بین رفت.
دوستان و عزیزان امروز مردم برای تأمین معیشت خودشون برای پر کردن شکم های فرزندان خودشون سیر کردن شکم های گرسنگان این سرزمین مشکل دارند ما اگر نتوانیم هزینههای زائد سیاست خارجی هزینههای زائد سیاستهای داخلی را درمان کنیم آسیب امنیت ملی ما نه توسط دشمنان ما که در خیابانهای شهرهای ما رخ خواهد داد».
مشابه این هشدار نسبت به پیآمد اعتراض اقشار به جان آمده را حسن کامران داد: «اگر درست عمل میکردیم معلمها گاهی نمیآمدند اعتراض بکنند، امروز دشمن از همین تجمعات سوءاستفاده میکند و شکاف حفاظتی و گسل جدید».
اظهارات این نمایندگان مجلس ارتجاع آیینه تمامنمایی از عملکرد ننگین این حاکمیت است، عملکردی که ایران را به ویرانهای تبدیل کرده است و هیچ جای آبادی برای این مرز و بوم نگذاشته است و مردم آن را نیز در دام فقر و انواع دیگر بحرانها گرفتار کرده است.
اما در اظهارات آنها یک واقعیت دیگر هم وجود دارد و آن اذعان به وضعیت وخیم، ورشکستگی همهجانبه و موقعیت لرزان رژیم است.
موقعیتی که بهقول آن نماینده مجلس ارتجاع(حسن کامران) باعث «شکاف حفاظتی و گسل جدید» برای آن شده است، که البته این شکاف و گسل را مردم قیامکننده و فعالیتهای کانونهای شورشی و فعالیتهای مقاومت ایران برای آن بهوجود آوردهاند. شکاف و گسلی که یک نماینده دیگر هراس از این دارد که مانند شکاف و گسل در اتحاد جماهیر شوروی سابق که منجر به فروپاشی آن شد منجر به سرنگونی حاکمیت ولایت فقیه شود.
هشدارهای آنها و هشدارهای روزهای قبل آنها در زمینه بحرانهای لاعلاج گریبانگیر حکومت، بیانگر این واقعیت است که رژیم در تمامی زمینهها به بنبست رسیده و در گرداب بحران سرنگونی غوطهور است.
بحران و بنبستی که نتیجه ۴۰سال برباددادن منابع ملی، ۴۰سال سرکوب و اختناق مطلق، ۴۰سال چپاول و غارت، ۴۰سال سیاست صدور ارتجاع و تروریسم و ۴۰سال بههدردادن منابع کشور در جنگ و پروژه ضدملی اتمی و... میباشد.
مشخصات و ویژگیهایی که این نمایندگان مجلس برای نظام ردیف کردند مشخصات یک حاکمیت بحرانزده و پابهگور است.
این وضعیت معلول شرایط انقلابی جامعه و نفرت عمومی مردم از رژیم است که تمامی راههای خروج از بحران سرنگونی را بر آن بستهاند.
این وضعیت زار و نزار رژیم محصول رشد و اعتلای اعتراضات مردمی، فعالیتهای براندازانه مردم و کانونهای شورشی است.
نتیجه اتودینامیک این همه فجایعی که این حکومت بر سر مردم و ایران آورده است، وضعیت کنونی است که نمایندگان مجلس آن درباره آن روضه وامصیبتا میخوانند.
اظهارات یک نماینده دیگر مجلس به نام محمدرضا بادامچی قابل توجه است که میگوید: «در این ۴۰سال ۲تریلیون دلار سرمایه خارجی وارد کشور شده است اما ما چه کردیم؟ بیایید عملکرد خود را قضاوت کنیم کارنامه ۴۰ساله اقتصادی ما چگونه بوده است؟ ما را چه شده است... از عقبماندگیهای کشور و مردم خود شرمنده نمیشویم. از غم جوانان بیکار و زنان سرپرست خانوار گرفته تا مصیبت کارتنخوابها و بیخانمانها و درد کودکان بیپناه و هزار رنج بزرگ ایرانیها شرمسار نیستیم؛ مردم در آتش بیتدبیری ما میسوزند».
باید گفت مردم از بیتدبیری نظام نمیسوزند بلکه از تدبیر آن در زمینه سرکوب و غارت خود میسوزند.
کشور و مردمی که در اثر سیاستهای خائنانه، غارتگرانه و ضدمردمی آن نه تنها دهها سال عقب نگهداشته شدند، بلکه دهها سال نیز نسبت به زمانی که سر کار آمد به عقب رفتند.
اما با این وجود مردم هرگز تسلیم شرایطی که این حکومت بر آنها تحمیل کرد نشدند و همواره و در سر هر بزنگاه علیه آن شورش و اعتراض کردند و آن را به چالش کشیدند.
در این ۴۰سال مردم نه تنها تسلیم نشدند بلکه مقاومت سازمانیافتهای هم داشتند که نه تنها تسلیم و مقهور دود و دم خمینی نشد، بلکه از همان روز اول رودروی سیاست ارتجاعی و ضدایرانی او ایستاد و در هر سرفصل آتش نبرد علیه این حکومت را بیشازپیش شعلهور و فروزانتر کرد.
ادامه این نبرد قهرمانه توسط مردم و مقاومت سازمانیافته آنان است که امنیت نظام را در خیابانهای شهرهای ایران برباد خواهد داد و آن را روانه گورستان تاریخ خواهد کرد.