از روز ممنوعیت و تروریستی اعلام شدن گروه دستساز آخوندها موسوم به «حزبالله» در آلمان، مهرههای آتش به اختیار خامنهای به پریشان گوییهای ابلهانه روی آوردهاند
همچنین بهنظر میرسد این آشفتگی تا ضربهٔ دیگری که پس از این در راه خواهد بود، ادامه خواهد داشت. زیرا پیشتر انگلستان نیز رسماً حزبالله لبنان را بهعنوان یک گروه تروریستی نامگذاری کرده بود و اکنون با تصمیم مهم کشور آلمان، حکومت آخوندی بهخوبی دریافته که این داستانی میتواند در سایر کشورهای اروپایی ادامه داشته باشد.
آشفتگی ناشی از ضربه
با اندکی تأمل در واکنشهای اجزای مختلف نظام به این ضربه، از یکسو غیظ شدید آخوندها و از سوی دیگر درماندگی و استیصالشان هویدا میگردد.
از خود آخوند حسن نصرالله سرکردهٔ گروه حزبالله گرفته تا مقامات و نظریه پردازان آخوندی، هر کدام یک تحلیل میبافند. سایتها و رسانههای تحتامر خامنهای هم که بهطور معمول روی یک نت واحد «کر» میخواندند، اینبار گویا نت مشترک کر به دستشان نرسیده و هر کدام ساز نا همسان خود را میزنند!
چند فرسنگ از «خطای استراتژیک» تا «اقدام تبلیغاتی»!
پاسدار امیرعبدالهیان که مهرهٔ شناختهشده و از کاسه لیسان خاص خامنهای است، بلافاصله به فغان آمد و در همان پنجشنبه ۱۱اردیبهشت به خبرگزاری پاسداران موسوم به فارس، واکنشی دردآلود نشان داد و با ادبیات توأم با تهدید که خاص «دیپلمات ـ تروریست»های رژیم آخوندی است، ضمن «خطای استراتژیک» خواندن این اقدام آلمان، گفت: «دنبالهروی آلمان از سیاستهای کثیف منافع منطقهیی برلین را به خطر میاندازد». !
شامگاه پنجشنبه نیز پاسدار شمخانی در توئیتر مدعی شد که تروریستهای «حزبالله» بودهاند که مانع تروریستهای داعش شدهاند تا به اروپا نرسند!
پاسدار محمد صادق کوشکی، آنرا «اقدام جنگ آلمان علیه حزبالله» خواند و باز با فرهنگ تهدیدآمیز تروریستی پاسداران چنین گفت: «در آینده اگر فردی از صهیونیستها به اسارت نیروهای حزبالله در بیاید مانند دورههای قبل امکان استفاده از آلمان بهعنوان واسطه وجود ندارد و صهیونیستها باید بهدنبال راه چاره باشند».(سایت حکومتی مشرق۱۲ اردیبهشت۹۹)
اما سپاه پاسداران در خبرگزاری «فارس»، دو روز پس از واقعه دست روی محل اصلی دردش گذاشت و از اینکه مجاهدین سالهاست در اروپا و آلمان علیه «نظام» فعالیت میکنند ناله سرداد؛ سپس گریزی ابلهانه به «صحرای کربلا» زد و با یک ژاژخایی بیربط موضوع «انتقام سخت» پاسدار سلیمانی را به میان کشید!
در۱۴ اردیبهشت نوبت به «صراط» رسید که یادی از زخم دستگیری پاسدار-دیپلمات-تروریست نظام کند که هنگام پیشبرد توطئهٔ تروریستی در خاک آلمان دستگیر شد. در این میان، تلویزیون حکومتی افق روز ۱۴اردیبهشت، در عین روضهخوانی سوزناک از فعالیتهای مقاومت و مجاهدین، بیپرده نگرانی اصلی خامنهای را رو کرد که: «این مقدمهای است که بقیه کشورهای اروپایی هم ادامه بدهند این مسیر را».
شفقنا، از سایتهای تولیدی آخوندی هم بیتعارف «لبنان» را کناری نهاده، تروریستی اعلام شدن «حزبالله» را نتیجهٔ افول سیاست استمالت از آخوندهای حاکم بر ایران و مؤثر در روابط رژیم با آلمان و اروپا میداند. (۱۴اردیبهشت۹۹)
سرکردهٔ حزبالله، خودش تازه در ۱۵اردیبهشت واکنش نشان داد و اعلام کرد که این موضوع «قابل پیشبینی» بوده است و آن را تسلیم شدن آلمان در برابر آمریکا خواند. اما روزنامهٔ حکومتی وطن امروز در همین روز دعوتی احمقانه میکند به یک «واکنش قاطع» با سفیر آلمان در ایران تا حساب کار دست طرف آلمانی بیاید!
از مجلس ارتجاع، واکنش رئیس کمیسیون حقوقی قضایی در ۱۶اردیبهشت رسانهیی شد. رحیمی جهانآبادی گویا فاز دیگری دارد و بدون توجه به فریادهای آمریکا ستیزی دیگر مهرههای نظام تحلیل دیگری میدهد و آمریکا را در حال عقبنشینی میداند. از این رو کلاً مدعی این است که اقدام آلمان در جهت پر کردن خلأ قدرت ناشی از عقبنشینی آمریکاست.
تنگنای خامنهای و ممنوعیت «حزبالله»
در این میانه فارغ از شلیکهای کور مهرهها و رسانههای نظام، پدیدهٔ مسجل و مورد اتفاق همگان، فشار بیشازپیش و روزافزونی است که بر خامنهای وارد میشود. زیرا حزبالله عصای دست و بزرگترین گروه تروریستی دستساز آخوندهاست که با تکیه بر آن رویای «امپراتوری اسلامی» یا «هلال شیعی» را در دسترس خویش میدیدند. و اقدام آلمان ضربه سنگینی بر این امپراتوری است.
«عمق راهبردی» نظام اکنون توسط مردم ستمزدهٔ این کشورها به چالشی جدی کشیده شده است. قیامهای مردمی از خاک عراق تا لبنان تهدید جدی دستنشاندگان حکومت آخوندی بهشمار میآید. علاوه بر این بیتالعنکبوت خامنهای هم در ایران، بهخصوص بعد از بحران کرونا در معرض خشم و نفرت عمیق مردم ایران قرار دارد و بوی سرنگونی بیش از هر زمانی به مشام ولیفقیه درماندهٔ نظام میرسد.