خامنهای و رسانههای حکومتی این روزها کارشان شده است گرفتن فیگور تثبیت و ادعای اقتدار نظام. کاری هم به تناقضات فرمایشاتشان ندارند. انگار که به این ضربالمثل معروف وفا دارند که دروغ خناق نمیآورد، مالیات هم ندارد. به قدری نیازشان به دود و دم بالا رفته که فقط به تولید آن فکر میکنند. کاری با ناهمخوانی این حرفها ندارند. مثلاً حرفهای ولیفقیه ارتجاع که از جمله گفت: «جوانان مؤمن با نابودی داعش آمریکای مستکبر را به زانو درآوردند» اگر درست باشد لازمهاش حداقل انسجام درونی نظام باید باشد و بالا رفتن «هیمنهٴ امام خامنه ای»، اما همین امام خود خوانده وسط این ادعاها اذعان میکند «عدهیی بلندگوی دشمن شدهاند و آیه یاس میخوانند» و یا «عدهیی بلندگوی دشمن شدهاند که آقا نمیشود در مقابل قدرت ها ایستاد». این اعترافات به شکاف درون نظام و رویارویی برخی از بدنهٴ حاکم با خط ولیفقیه ارتجاع وقتی جدیتر میشود که اساسیترین ادعای وی را هدف قرار دهد. تثبیت قدرت منطقهیی نظام از جمله این ادعاهاست و ادعای پیروزی نظام در سوریه در قلب آن قرار دارد حال آن که در رسانههای باند رقیب نه تنها خبری از این ادعاها نیست بلکه ضمن اذعان به شکست دخالتهای نظامی توصیه به خوردن جامهای زهر بعدی میکنند.
یک روزنامه باند روحانی تحت عنوان «تجربه مذاکرات برجام پیشرویمان است» نوشته است: «آیا همان تجربه را نمیتوان اینبار در منطقه تکرار کرد؟ اما آیا میتوان امیدوار بود که پرونده سیاستهای منطقهیی ایران حالا و بر حسب ضرورتهای تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارتخارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزیهای میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با «تمام» همسایگانش بدل کنند؟» (روزنامه همدلی- 2آذر).
سایت حکومتی بهار از باند روحانی هم در روز اول آذر با اذعان به شکست راهحلهای نظامی دخالتهای رژیم در منطقه نوشته است «زمان مناسبی است که مدیریت ادامه این بحران برعهده دیپلوماتها گذاشته شود. بحرانهایی در حد و اندازه آنچه امروز در خاورمیانه بهطور عام و در سوریه بهطور خاص در جریان است بدون توجه به بعد دیپلوماسی قابل حل نیست».
واکنشهای رسانهها و مهرههای باند علی خامنهای به این نوع موضعگیریها بر عکس آن فیگورهای تثبیت از قضا حاکی از این است که در نظام سنگ روی سنگ بند نیست. یک سایت حکومتی از باند خامنهای در توضیح مواضع باند رقیب زیر عنوان «اصلاح طلبان: پرونده منطقه را از قاسم سلیمانی بگیرید و به ظریف بدهید!» نوشته است: «اصلاح طلبان مدعی هستند که باید پرونده منطقه از سپاه قدس به وزارتخارجه تحویل داده شود» (سایت حکومتی موسوم به شهدای ایران ـ 2آذر).
یامینپور از باند خامنهای در تلویزیون رژیم در روز 30آبان به امکان ترکیدن بادکنک دود و دمهای ولیفقیه اشاره کرد و گفت: «جمهوری اسلامی باید یک تحلیل رسمی از موفقیت در میدان داشته باشد که بر اساس این الگو و این تحلیل رفتارش را در منطقه تنظیم کند؛ برای منطقه پسا داعش اگر این تحلیل غلط از آب در آمد ما برای آینده ممکن است رفتارمان را تغییر بدهیم یعنی بگوییم دست شما درد نکند مدافعان حرم! حاج قاسم سلیمانی! خسته نباشید بازنشسته شدید تشریف بیاورید بروید سر خانه و زندگیتان استراحت کنید حالا ما میخواهیم از ابزار دیگری و روش دیگری برای کنترل منطقه حفظ امنیت (استفاده کنیم).
اما مهدی محمدی مهره مذاکرهکننده تیم پاسدار جلیلی در دورهٴ احمدینژاد روز 30آبان به تلویزیون رژیم آمد تا خبر از محتوم بودن جامهای زهر بعدی که در گلوی نظام ریخته خواهد شد بدهد. برخلاف همیشه هیچ خبری هم از ادعای اقتدار در اظهارات وی نبود: «من استنباطم این است که ما با این صحنه مواجه خواهیم شد اروپاییها وارد میدان خواهند شد بهویژه دولت فرانسه گزینههایی را پیشنهاد خواهند کرد که شما یا مذاکره درباره برنامه موشکی و منطقهیی را میپذیرید یا مای اروپا تحریمهای ضد برنامه منطقهیی و برنامه موشکی را مشترک با آمریکا اجرا خواهیم کرد حتی ممکن است بریم تحریمهای جدیدی هم اعمال کنیم».
یک روزنامه باند روحانی تحت عنوان «تجربه مذاکرات برجام پیشرویمان است» نوشته است: «آیا همان تجربه را نمیتوان اینبار در منطقه تکرار کرد؟ اما آیا میتوان امیدوار بود که پرونده سیاستهای منطقهیی ایران حالا و بر حسب ضرورتهای تازه از نیروی قدس سپاه پاسداران به وزارتخارجه منتقل شود تا محمدجواد ظریف و همکارانش کالای پیروزیهای میدانی ایران در منطقه را به کالای روابط حسنه ایران با «تمام» همسایگانش بدل کنند؟» (روزنامه همدلی- 2آذر).
سایت حکومتی بهار از باند روحانی هم در روز اول آذر با اذعان به شکست راهحلهای نظامی دخالتهای رژیم در منطقه نوشته است «زمان مناسبی است که مدیریت ادامه این بحران برعهده دیپلوماتها گذاشته شود. بحرانهایی در حد و اندازه آنچه امروز در خاورمیانه بهطور عام و در سوریه بهطور خاص در جریان است بدون توجه به بعد دیپلوماسی قابل حل نیست».
واکنشهای رسانهها و مهرههای باند علی خامنهای به این نوع موضعگیریها بر عکس آن فیگورهای تثبیت از قضا حاکی از این است که در نظام سنگ روی سنگ بند نیست. یک سایت حکومتی از باند خامنهای در توضیح مواضع باند رقیب زیر عنوان «اصلاح طلبان: پرونده منطقه را از قاسم سلیمانی بگیرید و به ظریف بدهید!» نوشته است: «اصلاح طلبان مدعی هستند که باید پرونده منطقه از سپاه قدس به وزارتخارجه تحویل داده شود» (سایت حکومتی موسوم به شهدای ایران ـ 2آذر).
یامینپور از باند خامنهای در تلویزیون رژیم در روز 30آبان به امکان ترکیدن بادکنک دود و دمهای ولیفقیه اشاره کرد و گفت: «جمهوری اسلامی باید یک تحلیل رسمی از موفقیت در میدان داشته باشد که بر اساس این الگو و این تحلیل رفتارش را در منطقه تنظیم کند؛ برای منطقه پسا داعش اگر این تحلیل غلط از آب در آمد ما برای آینده ممکن است رفتارمان را تغییر بدهیم یعنی بگوییم دست شما درد نکند مدافعان حرم! حاج قاسم سلیمانی! خسته نباشید بازنشسته شدید تشریف بیاورید بروید سر خانه و زندگیتان استراحت کنید حالا ما میخواهیم از ابزار دیگری و روش دیگری برای کنترل منطقه حفظ امنیت (استفاده کنیم).
اما مهدی محمدی مهره مذاکرهکننده تیم پاسدار جلیلی در دورهٴ احمدینژاد روز 30آبان به تلویزیون رژیم آمد تا خبر از محتوم بودن جامهای زهر بعدی که در گلوی نظام ریخته خواهد شد بدهد. برخلاف همیشه هیچ خبری هم از ادعای اقتدار در اظهارات وی نبود: «من استنباطم این است که ما با این صحنه مواجه خواهیم شد اروپاییها وارد میدان خواهند شد بهویژه دولت فرانسه گزینههایی را پیشنهاد خواهند کرد که شما یا مذاکره درباره برنامه موشکی و منطقهیی را میپذیرید یا مای اروپا تحریمهای ضد برنامه منطقهیی و برنامه موشکی را مشترک با آمریکا اجرا خواهیم کرد حتی ممکن است بریم تحریمهای جدیدی هم اعمال کنیم».