در میانه تابستان داغ ۱۴۰۴ و بحران فراگیر قطعی برق در سراسر ایران، سخنگوی دولت پزشکیان، مهاجرانی، در اظهاراتی رسمی، ناترازی ۲۰هزار مگاواتی برق کشور را به «سالها عدم سرمایهگذاری» و «گسترش شبکه توزیع» نسبت داد. او گفت: «این ناترازی حاصل یک روز و دو روز نیست... لذا به جای اینکه قطع برق رو صرفاً به صنایع تحمیل بکنیم، قطع برق مقداریش به مصرف خانگی معطوف شده... با پیوستن به پویش ۲۵درجه و تمرکز دولت بر انرژی خورشیدی، امیدواریم از این شرایط سخت عبور کنیم»(سخنگوی دولت پزشکیان – ۲۳اردیبهشت ۱۴۰۴). اما آیا واقعاً ریشه بحران برق در ایران به عواملی مانند گسترش شبکه توزیع یا مصرف بالای خانگی بازمیگردد؟ شواهد متعدد نشان میدهند که دلیل اصلی این بحران، غارت گسترده و ساختارمند انرژی کشور توسط مافیای استخراج رمزارز تحتامر خامنهای و سپاه پاسداران است.
یک بحران ساختگی با توجیهات نخنما
در حالی که مردم ایران با خاموشیهای طولانی، افت کیفیت زندگی، اختلال در آبرسانی، کاهش بهرهوری آموزشی و فاجعه در کشاورزی مواجه هستند، دولت با لحنی دجالگرانه تلاش دارد این وضعیت را بهگونهیی «ملی» جلوه دهد و بر همدلی عمومی تأکید کند. همانطور که مهاجرانی گفت: «مشکل به جای اینکه پنهان بشه با مردم به اشتراک گذاشته شده»؛ گویی فقط افشای بحران، خود راهحلی برای آن است.
در همین حال، استانهایی نظیر گلستان در عمل فلج شدهاند. استاندار رژیم اعلام کرد: «قطع برق، چاههای آب را از مدار خارج کرده و صف کامیونهای کشاورزی تا یک کیلومتر امتداد یافته است... بیش از ۹۵درصد منابع آب استان از چاههای زیرزمینی تأمین میشود که قطع برق موجب اختلال جدی در تأمین آب شرب شده است»(ایلنا، ۲۳اردیبهشت ۱۴۰۴). با اینحال، دولت بهجای افشای عامل واقعی بحران، ترجیح میدهد افکار عمومی را بهسمت مصرف خانگی یا شرایط جوی منحرف کند.
پشتپرده خاموشیها
حقیقت تلخ اما جای دیگری نهفته است: سپاه پاسداران و بیت خامنهای از سال ۱۳۹۸ بهطور مستقیم وارد صنعت ماینینگ شدهاند تا با تولید بیتکوین، کمبود ارز حاصل از تحریمهای نفتی را جبران کنند. همزمان با خروج آمریکا از برجام در ۱۸اردیبهشت ۱۳۹۸ و بازگشت تحریمها، احداث مزارع استخراج رمزارز با همکاری چین به دستور خامنهای آغاز شد. از همان سال، موج خاموشیها کشور را فراگرفت. این همزمانی اتفاقی نیست.
سایت «اقتصاد آنلاین» در همان سال نوشت: «بزرگترین مزارع ماینینگ ایران در اختیار چینیهاست که با همکاری نهادهای حکومتی فعالیت میکنند». وزارت صمت در تیر ۱۳۹۹ با مصوبه هیأت وزیران، کنترل استخراج رمزارزها را رسماً در اختیار گرفت؛ نهادی که عملاً در کنترل سپاه است.
رضا اردکانیان، وزیر وقت نیرو، در همان سال تأیید کرد: «هر کسی که مجوز دارد، طبق مجوز میتواند نسبت به استخراج رمزارز اقدام کند». این مجوزها اما تنها به نهادهای وابسته به سپاه و بیت خامنهای اعطا میشود.
بر اساس گزارش پژوهشکده راهبردی مجمع تشخیص مصلحت نظام در اردیبهشت ۱۳۹۸، «هر بیتکوین ۲۱۵۰کیلووات ساعت برق مصرف میکند که معادل ۲۰بشکه نفت است». زمانی که این گزارش نوشته شد، هر بیتکوین ۳۷هزار دلار قیمت داشت. امروز، با قیمت ۱۰۰هزار دلاری بیتکوین در سال ۱۴۰۴، سود این مافیا ۳برابر شده است.
مردم در تاریکی، حکومت در سودآوری
در بهمن ۱۴۰۳، رسانه حکومتی «برنا نیوز» نوشت: «۹۵درصد مزارع غیرمجاز به سرقت برق مشغولاند». با این حال، کارگزاران حکومت همچنان مردم را مقصر معرفی میکنند. دادستان دیوان محاسبات رژیم در تیر ۱۴۰۰ صراحتاً گفت: «ما بعداً میفهمیم که این داشته ماینر تولید میکرده...».
این اظهارات نشاندهنده عمق بیاطلاعی ادعایی یا مشارکت در لاپوشانی جنایت سازمانیافتهیی است که در بالاترین سطوح حاکمیت هدایت میشود. مجلس رژیم نیز بهجای نظارت و مقابله، با تصویب قوانین مربوط به رمزارزها، مشروعیت قانونی برای این چپاول فراهم کرده است.
بحران مهندسیشده برای تأمین مالی حکومت سرکوبگر
آری، بحران برق در ایران محصول یک ساختار غارتگر و ضدملی است که انرژی کشور را برای تولید بیتکوین و حفظ ماشین سرکوب و بقای خود صرف میکند. دولت پزشکیان، با فرافکنی و فریب افکار عمومی، در واقع شریک و توجیهگر این چپاول است.
خاموشیهای گسترده، بیداری زودهنگام کودکان برای حضور در مدرسه، صف کامیونهای کشاورزی و خانههای بیآب و بیبرق، نتیجه مستقیم استراتژی رژیم برای بقای مالی و امنیتی خویش به بهای رنج مردم است. باید گفت، این بحران «نقشهای مهندسیشده» برای تأمین منافع یک اقلیت غارتگر است که با تمام ابزارهای قدرت، برق را از خانههای مردم ربودهاند تا آن را به سکههای طلایی دیجیتال در حسابهای خود تبدیل کنند. پاسخ این غارتگری و مکیدن شیره جان یک ملت، بیگمان انقلابی آتشین است؛ همان چیزی که پویش کانونهای شورشی و خیزش مردم ایران در حال رقم زدن آن است.