بازگشایی مدارس و افتتاح سال تحصیلی جدید همانگونه که انتظار میرفت به یک معضل سیاسی اجتماعی در نظام بحرانزده و درمانده ولایت فقیه مبدل شده است.
رژیم بدون اینکه مسئولیتی در قبال جان کودکان بهعهده بگیرد، تمامی توصیههای کارشناسان را نادیده گرفته و با اصرار و سماجت ضدانسانی به بازگشایی مدارس، سرانجام آنرا عملی کرد.
کارگزاران رژیم برای «خالی نبودن عریضه» و توجیه این اقدام پر ریسک از مدتها پیش مدعی شده بودند که تمهیدات لازم را اندیشیده و برنامههای مشخصی به این منظور تدارک دیدهاند. حال آنکه جز یک سری هشدارهای بهداشتی و توصیههای عام که نه خرجی برای نظام در بر دارد و نه حتی در بسیاری از نقاط کشور قابل اجراست، کسی چیزی ندیده است.
شعر و شعارهای تو خالی به جای برنامهٔ عملی برای بازگشایی مدارس
اعتراف نمکی وزیر بهداشت رژیم بهروشنی گویای شعر و شعارهای تو خالی در این زمینهاست:
«فراموش نکنیم که دولت انگلیس فقط برای بخش سلامت بیش از ۲۲میلیارد دلار هزینه کرد و ما پس از حدود ۷ماه از یک میلیارد دلار تخصیصی کمتر از ۳۰درصد را گرفتهایم». (ستارةصبح ۱۶شهریور۹۹)
مینو محرز کارشناس و عضو ستاد مبارزه با کرونا نیز ضمن ابراز تأسف از اقدام بازگشایی مدارس گفت:
«بهتر بود مسأله بازگشایی مدارس ابتدا در ستاد کرونا مطرح میشد و متخصصان وزارت بهداشت پروتکلهای بهداشتی را برای مدارس تدوین و اعلام میکردند». (همان منبع)
این اظهارات بهروشنی مؤید این واقعیت است که رژیم هیچگونه برنامه و طرح جدی برای بازگشایی مدارس نداشته است و این عمل مجرمانه بهطور قطع و یقین به شیوع وسیعتر کرونا منتهی خواهد شد.
وی در تشریح مخاطرات بازگشایی میگوید:
«مدارس میتوانند خطرناکترین محل برای انتقال کرونا باشند زیرا کودکان و نوجوانان رعایت پروتکلها را نمیکنند و ممکن است ماسک نزنند یا ماسک خود را بردارند و با همکلاسیهای خود ارتباط نزدیک داشته باشند. ضمن آنکه ماسک و فاصله فیزیکی کافی نیستند، بلکه کلاسها باید در هر ساعت، ده مرتبه تهویه هوا شوند. » (همان منبع)
روزنامهٔ جوان (۱۵ شهریور۹۹) وابسته به سپاه نیز در توصیف این تصمیم بدون برنامه نوشت:
«تا آخرین لحظات روز پنجشنبه ۱۳شهریورماه هم سناریوی مشخصی برای بازگشایی مدارس وجود نداشت».
خطای راهبردی و یک نسلکشی
سیامک افاضلی استراتژیست دارویی در رژیم، نظر به پاییز سختی که بهلحاظ آنفولانزا در پیش است، بازگشایی مدارس را «راهبردیترین خطا در وزارت آموزش و پرورش دانسته» و آن را یک نسلکشی خوانده است:
«ما چند سال در کشور بهعلت انقلاب فرهنگی دانشگاهها را تعطیل کردیم و در نهایت هم اتفاق خاصی نیفتاد در وضعیت فعلی هم که با شرایط بسیار بحرانی بهلحاظ بیماری روبهرو هستیم، باید مدارس بسته باشند. شاید این مسأله نباید گفته شود اما بازگشایی مدارس بهصورت فیزیکی نسلکشی است، بهویژه برای قشر فقیر جامعه و با توجه به اینکه بارها هشدار فرارسیدن سختترین پاییز معاصر داده شده و واکسن هم آنقدر نیست که بتوان برای همه گروهها مورداستفاده قرار داد» (رسالت. ۱۷شهریور۹۹)
افاضلی با بیان اینکه «میتوانستند کنکور را با تأخیر دو، سههفتهیی برگزار کنند و یا مدارس را اینگونه شتابزده بازگشایی نکنند و یا قبل از بازگشایی مقدماتی را فراهم کنند.» آشکارا اذعان میکند که رژیم از ابتدا هم هیچگونه برنامهیی برای بازگشایی نداشته و صرفاً با تبلیغات و فریبکاری کودکان را به میدانهای مین کرونا در مدارس گسیل کرده است.
بازگشایی و پیآمد فراگیر آن
شمار کثیری از اولیاء دانشآموزان اعلام کردهاند که سلامت فرزندان خود را به بیسوادی آنان مرجح دانسته و بهرغم افتتاح رسمی سال تحصیلی از فرستادن کودکان به مدارس خودداری کردهاند.
روزنامهٔ حکومتی همشهری (۱۷شهریور۹۹) با وحشت نسبت به «پیآمد فراگیر برآمده از بحران کرونا» که به شکل اعتراض و «تقابل میان پدر و مادرها و نظام آموزش و پرورش» بروز کرده، هشدار دادهاست.
«چالشی که از روزهای گذشته آغاز شده بود، بالا گرفت، تعداد زیادی از والدین گفتند فرزندانشان را در شرایط کرونا به مدرسه نمیفرستند. این مهمترین تقابل میان پدر و مادرها و نظام آموزش و پرورش ایران است؛ پیامدی فراگیر برآمده از بحران کرونا. در شبکههای اجتماعی هشتگهایی به راه افتاده در اعتراض به بازگشایی مدارس مثل #نه_به_بازگشایی_مدارس و #نه_به_شروع_سال_تحصیلی»
همشهری با اشاره به یک نظرسنجی بهنقل از سایت «خبر فوری» اعتراف کرد:
«۷۷درصد والدین در پاسخ به این سؤال که آیا حاضرند فرزندانشان را در شرایط کنونی به مدرسه بفرستند، جواب منفی دادهاند و تنها ۲۴درصد اعلام کردهاند که فرزند خود را به مدرسه میفرستند».
سلامت خوب است اما برای سردمداران نظام
روحانی رئیسجمهور شیاد ارتجاع در حالی با ادعای تضمینهای ایمنی کودکان مردم را به میدانهای مین کرونا گسیل میکند که با عدم حضور در صحنه به افتتاح آنلاین سال تحصیلی بسنده کرد و به این ترتیب بطلان تضمینهای تو خالی خود را ثابت کرد.
روزنامهٔ مردمسالاری ۱۵شهریور۹۹ در مورد ریاکاری روحانی چنین میگوید:
«در حالی که رئیسجمهور کشورمان برای حفظ جان خود حتی برای دفاع از وزیر پیشنهادی نیز حاضر به حضور در مجلس شورای اسلامی نیست و جلسات هیات دولت و حتی جلسات مدیران ارشد آموزش و پرورش با حضور جناب وزیر در اتاقهایی تالارگونه برگزار میشود، چرا مردم باید به تصمیمی که بیانگر شکاف عمیق میان مردم و مسئولان است اعتماد کنند؟ آیا هیات دولت حاضر به برگزاری جلسات در شرایطی مشابه با آنچه برای فرزندان این مرز و بوم در نظر گرفته است میباشد؟»
پشت پردهٔ بازگشایی مدارس از زبان عوامل رژیم
مسلم است که رژیم هرگز نگران تحصیل دانشآموزان کشور نیست. از آنجا که سران نظام، کرونا را مائدهای به مثابهٔ مادهٔ مخدر ضد سرنگونی و باعث انفعال و یأس و افسردگی میدانند، ابایی از قربانی شدن میلیونها کودک بیگناه ندارند. آنها در راستای سیاست «کلانتلفات و سپر انسانی در برابر قیام و سرنگونی» در صددند این فرصت را جهت حفظ نظام و تداوم حاکمیت ننگین خود بکار بگیرند.
روزنامهٔ وابسته به سپاه موسوم به جوان (۱۵ شهریور۹۹) به ناگزیر یکی از علل اصرار دولت به بازگشایی مدارس را برملا کرده است:
«انگار پشتپرده این بازگشایی مدارس، به فشار مدارس غیرانتفاعی باز میگردد؛ مدارسی که اگر زیر بار آموزش غیرحضوری بروند باید شهریهشان را به نصف تقلیل دهند».
این روزنامه در ادامه مینویسد:
«بسیاری معتقدند دلیل فشارها برای بازگشایی مدارس بهصورت حضوری به فشار مدیران مدارس غیرانتفاعی برای دریافت کامل شهریههای نجومیشان باز میگردد! اما این را که چرا باید آموزش و پرورش زیر بار چنین فشاری برود، وقتی بهتر متوجه میشویم که بدانیم ۲۲۵مدیر مدارس دولتی، همزمان مدرسه غیرانتفاعی دارند! این آمار را شخص وزیر آموزش و پرورش دادهاست».
مدرسه هیچ مسئولیتی در قبال سلامت دانشآموزان ندارد
از قرار معلوم رژیم هیچگونه مسئولیتی در قبال سلامت دانشآموزان نمیپذیرد و در عوض با وقاحت حیرتآوری این مسئولیت را به گردن اولیاء میاندازد. زیرا خانوادهها مجبورند بهرغم پذیرش ریسک و فرستادن کودکان خود به مدرسه امضاء بدهند که مسئول سلامت فرزندان خود هستند؛ حتی زمانیکه آنها مجبورند ساعتهای متمادی در مدرسه و دور از پدر و مادر خود بهسر ببرند.
روزنامهٔ حکومتی وطن امروز (۱۵ شهریور۹۹) در این زمینه نوشته است:
«در یک اقدام عجیب برخی مدارس از اولیای دانشآموزان تعهد میگیرند در صورت ابتلای دانشآموز به کرونا، مدرسه هیچ مسؤولیتی ندارد! این مدارس اولیا را مجبور به امضای این تعهدنامه میکنند در حالی که وزارت آموزش و پرورش اعلام کرده حضور دانشآموزان الزامآور است. این تعهدنامههای مشکوک در حالی است که بهنظر میرسد دولت نمیخواهد مسئولیت تصمیمی را که خود گرفته برعهده بگیرد.»
از آنجا که رژیم در مرحله پایانی خود قادر به حل هیچیک از معضلات اجتماعی نیست، بدون تردید بازگشایی مدارس که اینک به یک بحران جدی تبدیل شده است گریبانش را خواهد گرفت. یا باید در برابر مقاومت مردم و اولیای دانشآموزان زمینه تن به عقبنشینی داده و از غلط کرده کوتاه بیاید [آنچنانکه عصر ۱۷شهریور وزیر آموزش و پرورش روحانی یک گام عقب نشست و گفت آموزش حضوری الزامی نیست] یا در صورت ادامهٔ این سیاست ضدبشری، منتظر عواقب وخیم آن باشد. در هر دو صورت قادر به خلاصی از تبعات آن نیست.