روزنامههای حکومتی در روز یکشنبه دوازدهم آبان مهمترین مطالب خود را به ادامه قیام مردم عراق و لبنان و کشمکش بر سر FATF اختصاص دادهاند. در کنار آن حملات متقابل باندی و اعتراف به پارهیی از بحرانهای اقتصادی اجتماعی دیده میشود.
روزنامههای هر دو باند حاکم تلاش کردهاند قیام مردم عراق و لبنان را به کشورهای دیگر نسبت دهند، و از دولتهای حاکم دفاع کنند، و قیامها و بهخصوص نفرت مردمی علیه رژیم را کوچکنمایی کنند، اما نتوانستهاند وحشت نظام از رانده شدن از این کشورها را پنهان کنند.
مردمسالاری: در میان ناآرامیها، جسارتها و شعارهایی هم علیه ایران مشاهده و شنیده شده است که طبیعی بهنظر میرسد و یادآور حرکتهای بصره تابستان سال پیش و در پی توقف صادرات برق ایران است و از این حیث غیرعادی نباید تلقی شود که هم در عراق و هم در لبنان به عقاید و مشی شیعه و نماد اقتدار آن مخالفاند... اکنون نیز بهترین راهبرد و مدیریت این اوضاع در هر دو کشور، تعدیل رفتار خودمان و... پاسخ منطقی و فوری به مطالبات به حق مردم معترض و پرهیز از هر نوع خشونت است.
همدلی: به سیاستورزانمان گوشزد شود سیاست ما در عراق نباید در جهتی سوق یابد که این دو نوع چالش داخلی و خارجی عراق به حاشیه برده شود و مردم عراق مشکلات دست به گریبان خود را از جانب ایران ببینند... هیچ تلاشی نباید در مسیری قرار گیرد که مردم عراق را در مقابل ایران قرار دهد...سیاستهای عجولانه و اشتباه همیشه استعداد تغییر این معادله را دارند و در جهانی که سلطه رسانهیی علیه ماست این خطر بسیار جدی است.
ایران: حسن دانایی فرد، سفیر اسبق در عراق: من شعار علیه جمهوری اسلامی را اولین بار در سال ۲۰۰۵ در خلال اعتراضات وقت مردم عراق شنیدم.
ستاره صبح: تظاهرات مردمی ضددولتی در لبنان و عراق زنگ هشدار برای تهران را به صدا آورده است...در اکتبر، اول در عراق و سپس در لبنان، اعتراضات خیابانی در سراسر کشور علیه شرایط وخیم اقتصادی و فساد بومی نخبگان سیاسی فرقهیی آغاز شد که در هر دو کشور، متحدان طرفدار ایران نقش غالب را در حکومت دارند... تحولات مشابه در لبنان را نیز باید مدنظر داشت. امل سعد استاد علوم سیاسی در دانشگاه لبنان گفت: «شیعیان هدف عمده اعتراضات بودند».
ترس این گروه این است که خشم موجود در لبنان به خشمی علیه حزبالله تبدیل شود.
وطن امروز: در چنین وضعیتی جهتدهی به مطالبات مردمی برای جولاندهی توسط آنان که از ایجاد ناامنی در منطقه سود میبرند، اقدامی پرمانع و ناممکن محسوب نمیشود.
رخدادهای دیماه ۹۶ در ایران بهخوبی یادمان است؛ مردم کشورمان بهحق اعتراض و مطالباتی داشتند و مثلث آمریکایی- عبری-سعودی با میدانداری (مجاهدین) فرصت را برای پهن کردن بساط ناامنی در ایران مناسب دید... نگرانی از تبدیل شدن یک اعتراض مدنی به بحران امنیتی همچنان باقی است... درباره بحرانها. ممکن است آتش بحران و آشوب در یک نقطه جرقه بزند اما شعلههای آن تمام مرزها را میدرد...
رسالت: واکنش مردم به فساد برخی از مسئولان در این کشورها، چندان دور از انتظار نبوده و نیست و قطعاً این معضل همانند آتش زیر خاکستری است که سایر دولتها نیز اگر تدبیری برای رفع آن نیندیشند، از گزند آن در امان نخواهند ماند و دیر یا زود در این زمینه با واکنش مردمی مواجه خواهند شد... بعد از ایران، به سراغ سایر اعضاء جبهه مقاومت از جمله؛ عراق و لبنان رفته و این امکان وجود دارد که آتش این توطئه به سایر کشورهای متحد ایران نیز سرایت کند... لازم است همه کشورهای اسلامی بهویژه کشورهای عضو جبهه مقاومت، با سرعت موضوع انقلاب اداری برای شایستهسالاری و رفع فساد در کشورهای خود را در دستور کار قرار داده و قبل از وقوع هر گونه اتفاق غیرقابل کنترل،...برنامهریزی نمایند.
FATF موضوع حمله روزنامههای باند خامنهای به دولت روحانی است:
کیهان: این روزها، دولت روحانی از یکسو و دولت ترامپ از سوی دیگر در یک نقطه به اشتراک نظر رسیدهاند و هر دو دولت بر تصویب لوایح FATF اصرار میورزند! این مقایسه اگر چه ظاهر ناخوشایندی دارد ولی واقعیتی محسوس و غیرقابل انکار است... باید از دولت و سخنگوی محترم آن پرسید آیا شما آقایان از اینکه FATF شرط و تحفظ ایران را نپذیرفته و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه قدس، وزارت اطلاعات، وزارت دفاع، سازمان صدا و سیما و افرادی نظیر سردار قاسم سلیمانی را مصداق تروریسم میداند! بیخبرید؟! و اگر بیخبر نیستید که نیستید چه اصراری دارید که مملکت را به نابودی بکشانید؟!
رسالت: هیچ تضمینی وجود ندارد که با تصویب لوایح الحاق ایران به کنوانسیونهای پالرمو و CFT، موضوعات و فشارهای جدیدی به ایران برای انجام آن مطرح نشود. لذا امید است، همانگونه که با هوشیاری اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام، کنوانسیون پالرمو عملاً رد شد، کنوانسیون CFT هم رد شود.
یک روزنامه همسو با روحانی به شکست سفر جهانگیری برای عضویت در شانگهای اذعان کرده:
جهان صنعت: مقامات کشور نمیتوانند انکار کنند که در پشت درهای سازمان منطقهیی همکاریهای شانگهای گیر افتادهاند، از یکسو برای دور زدن تحریمهای ایالات متحده و افزایش توان مقاومت در جنگ اقتصادی ایران به یکایک کشورهای عضو این سازمان، منطقه و سایر نهادهای مشابه احتیاج مبرم دارد و از دیگر سو، کشورهای عضو این سازمان با وجود تقاضاهای مکرر تهران از تبدیل وضعیت کشور مان از عضویت ناظر به عضویت کامل امتناع میورزند و مقامات ایرانی این بیمهری را نمیتوانند پاسخ دهند.
اعتراف به پارهیی از بحرانها در روزنامههای هر دو باند حاکم دیده میشود:
همدلی: ابراهیم اصغرزاده: بخش مهمی از فساد مملکت بهخاطر پیدایش یک طبقه نوکیسه از نورچشمیهاست؛ خانوادههایی که فرزندانشان، دامادها و عروسهایشان درگیر مسائل اقتصادی شدهاند. بحران خانوادهسالاری یا خویشاوندسالاری دارد مملکت را از پا درمیآورد و اصولگرایان و اصلاحطلبان را هم شامل میشود.
ایران: (برای) سردرگمی سیاستهای اقتصادی کلان و فرصتطلبی بیهزینه فرصتطلبان از آشفتگیهای ارزی، شاهد فشار سنگین اقتصادی بر مردم بهویژه گروههای درآمدی متکی بر حقوق و دستمزد بودهایم.
رسالت: علاوه بر شکاف طبقاتی درآمدی، شکاف طبقات قدرتی نیز بهوجود آمده است، طوری که استادان، پلیسها و مدیران قدرت خاصی در حوزه خود دارند اما قدرتشان قانونی نیست و هرکاری که دلشان بخواهد میکنند