این روزها فضای مجازی، متأثر از فضای جامعه، از گزارشها و واکنشهای اقشار مختلف مردم در مورد حمله به ۳آخوند در صحن حرم رضوی و کشته شدن ۲تن از آنها اشباع شده است. شبکههای اجتماعی عرصهٔ طوفان خشم و نفرت مردم علیه آخوندهای فاسد و غارتگر حاکم شده است.
از همین رو برخی گماشتههای خامنهای در نمایشهای جمعه ۱۹فروردین با وحشتزدگی و سرآسیمگی مفرط به آن واکنش نشان دادند. آخوند علمالهدی، نمایندهٔ پلید خامنهای و حاکم مطلقالعنان خراسان رضوی که هم در ماجرای اخیر و هم در ماجرای ورزشگاه مشهد و حملهٔ وحشیانه به زنان متهم ردیف اول است، در نمایش جمعهٔ مشهد، از فرط غیظ و وحشت کف بهلب آورده و جیغ میکشید که: «بابا خطر هست، دشمن آمده تا بیخ گوش ما، نه! دشمن آمده تا حلق ما! همه چیز ما را گرفته و همه چیز را دارد میگیرد». خشم او از افشای جنایتهای خودش و همپالگیهایش در فضای مجازی بود که به آنها اجازه نمیدهد مثل سالهای پیش، تبهکاریها و جنایاتشان را از چشم مردم پنهان نگهدارند. آخوند علمالهدی در همین رابطه آه و ناله میکرد که «امروز متأسفانه به تعداد تمام گوشیهای هوشمند، رسانه آزاد و رسانه باز داریم در این مملکت! که تولید پیام میکنند بازنشر پیام میکنند». او در همین رابطه بر سر مجلس ارتجاع و دولت مفلوک دامادش فریاد میکشید که چرا در بستن فضای مجازی این دست و آن دست میکنند و قاطعانه عمل نمیکنند.
هراس از واکنشهای اجتماعی مردم جان بهلب رسیده که خود را در حملات جریانوار به آخوندهای حکومتی و پاسداران و بسیجیان سرکوبگر نشان میدهد، محدود به علمالهدی نیست؛ آخوند حسینی بوشهری، امام جمعه و نمایندهٔ خامنهای در قم نیز در نمایش جمعهٔ این شهر فریاد وحشت سرداده بود که: «اول ترور شخصیت میکنند، زمینه در جامعه که آماده شد، فضا که آماده شد، شخص را ترور میکنند». اشارهٔ او به خشم و نفرت مهارناپذیر مردم از حاکمیت آخوندی است که قتل جریانوار و فزایندهٔ آنها، مرحله نهایی آن است. در شامگاه ۱۳فروردین ـ ۳روز پیش از واقعهٔ مشهد ـ ۲طلبهٔ اهل سنت نیز در استان گلستان با سلاح گرم کشته شدند و رژیم تاکنون توضیح قابل قبولی در مورد علت و انگیزهٔ این قتل، همچون واقعهٔ حرم امام رضا ارائه نکرده است.
یکی از آخوندهای حکومتی بهنام فاضل میبدی با اعتراف به خشم و نفرت طوفانی مردم از آخوندها میگوید: «نوعی عصبانیت و پرخاش در میان بخشی از جامعه نسبت به حاکمیت بهوجود آمده... خود ما که گاهی ملبس در اماکن عمومی حاضر میشویم، به ما ناسزا میگویند و بدگویی میکنند» (روزنامهٔ حکومتی جهان صنعت ۱۷فروردین).
روزنامهٔ حکومتی اعتماد ۱۷فروردین نیز صراحتاً خاطرنشان میکند که «اگر باد بکاری، طوفان درو میکنی... نمیتوان توقع داشت که برخی چهرههای سیاسی و حاکمیتی در کشور، گفتمان و رفتارهای خشن را ترویج کنند و بعد جلوههای خشونت در جامعه بروز نکند».
البته آخوندها آنچه از دستشان برآمده، کردهاند، از بگیر و ببند و اعدام تا بهکار گرفتن همهٔ ابزار کنترل و سرکوب، تا بهخیال خودشان این طوفان آتشین را در قفس کنند. پس از هلاکت آخوندهای حکومتی در صحن حرم امام رضا(ع) آخوند مروی، تولیت آستان قدس، بهصحنه آمد و گفت: «همین یک سال گذشته بیش از ۱۰۰میلیارد تومان ما تجهیزات خریدیم فقط برای مسائل امنیتی زائرین، معلوم میشود یک جای کار ایراد داشته که این اتفاق افتاده... اگر این امکانات نبود اگر نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی که شب و روز دارند اینجا زحمت میکشند و تلاش میکنند نبود، ما هر روز یا هر هفته یا لااقل ماهی یک بار با یک چنین صحنههای تلخی مواجه بودیم».
البته «یک جای کار ایراد داشته» اما این ایراد، نه در کمبود تجهیزات امنیتی یا «قصور» این یا آن نیروی «نظامی و انتظامی و امنیتی» بلکه در فضای اجتماعی مستعدی است که اگر وجود نداشت، این واقعه و دهها نظیر آن، هرگز امکان وقوع نمییافت، کمااینکه هنگامی که ضارب مشغول کیفر دادن آخوندهای کذایی بود، هیچیک از زائران حرم دخالتی نکرد.
آری، آنچه امروز آخوندهای حاکم را اینچنین آشفته و هراسان نموده، تنها شرارهیی از آتشفشان عظیمی است که آنها با عملکردهای پلشتشان در اعماق جامعه برای خود ذخیره کردهاند؛ آتشفشانی که بیتردید دیر یا زود فوران خواهد کرد و دودمان ارتجاع پلید خمینی را به آتش خواهد کشید و خاکستر خواهد کرد.