سخنرانی کارلا سندز، سفیر پیشین آمریکا در دانمارک، گرینلند و جزایر فارو (۲۰۱۷–۲۰۲۱)، در تظاهرات ایرانیان آزاده در نیویورک علیه حضور مسعود پزشکیان در سازمان ملل متحد، نقطهای مهم در همگرایی دیپلماسی جهانی با مقاومت مردمی بود. این رویداد، که در اعتراض به مشروعیتبخشی به ریاستجمهوری پزشکیان و در قلب نیویورک و مقابل سازمان ملل برگزار شد، پیام روشنی به جهان داشت: جنایات فاشیسم دینی نه قابل چشمپوشی است و نه اصلاحپذیر.
خانم سندز در آغاز سخنانش فضای زنده و پرشور تظاهرات و حضور جوانان در آن را ستود بر تداوم تاریخی این مبارزه انگشت گذاشت و گفت افتخار میکند که همراه با ایرانیان آزاده در قلب شهر نیویورک بر آن است که حقیقت را در رابطه با ایران بگوید.
بالاترین آمار اعدام در دوره پزشکیان
قسمت بعدی سخنان خانم سندز پرداختن به موج اعدامها در دوره پزشکیان بود. او با صدایی رسا به جامعه جهانی و دعوتکنندگان رئیسجمهور گماشته خامنهای به سازمان ملل هشدار داد:
او با اشاره به موج اعدامها در دوره پزشکیان به جامعه جهانی هشدار داد:
«بگذارید با قویترین وحشیترین سلاح رژیم شروع کنیم یعنی اعدامهای دسته جمعی، فقط در ماه اوت رژیم ایران ۱۷۰ نفر را اعدام کرد».
«با صدای بلند بهروشنی و با فوریت و اضطرار بگذارید با قویترین وحشیترین سلاح رژیم شروع کنیم یعنی اعدامهای دسته جمعی، فقط در ماه اوت رژیم ایران ۱۷۰ نفر را اعدام کرده است. به این فکر کنید، ۱۷۰ اعدام زندگی، ۱۷۰زندگی که فقط در یک ماه از بین رفتهاند. در ماه ژوئیه دو عضو سازمان مجاهدین خلق ایران اعدام شدند و امروز ۱۵تن دیگر از آنها در معرض اعدام فوری هستند. این فقط اعدام نیست این عدالت نیست این قتل است؛ قتل حکومتی توسط رژیمی که از مردم ایران وحشت دارد».
او سپس گفت در دوره همین رئیسجمهور بهاصطلاح مدره ۱۸۰۰ اعدام تاکنون صورت گرفته و این بالاترین رقم اعدام در دوره هر رئیسجمهور بعد از قتلعام تابستان ۱۳۶۷ است. از این رو سندز خواهان آن شد که به جای استقبال از پزشکیان در سازمان ملل باید در یک دادگاه بینالمللی همراه با علی خامنهای و همدستانش به جرم چهار دهه جنایت علیه بشریت و نسلکشی مورد محاکمه قرار گیرد.
«مردم ایران عمامه را با تاج جایگزین نخواهند کرد»
نکتهٔ مهم دیگر در سخنرانی خانم سندز رد «آلترناتیوهای دروغین» است. او گفت: «رضا پهلوی خودش را یک رهبر آینده مطرح میکند. ولی بگذارید نقشهمسیر او را مرور کنیم. برنامه او برنامهیی برای دیکتاتوری است. با متمرکز شدن قدرت در یک نفر بدون حسابرسی، بدون انتخابات. این دموکراسی نیست، دیکتاتوری است. مردم ایران پیشاپیش هم شاه و هم آخوندها را رد کردهاند. آنها به عقب نخواهند رفت و عمامه را با تاج جایگزین نخواهند کرد».
این موضعگیری قاطع از یکسو مرزبندی سیاسی با شاهپرستی و شاهپرستان است و از سوی دیگر تأکیدی است بر این واقعیت که بازگشت به گذشته نه خواست مردم ایران است و نه میتواند پاسخی به مطالبات امروز آنان باشد.
مقاومت ایران، نخستین افشاگر پروژه اتمی رژیم
در برابر این آلترناتیوها، سندز بر وجود یک بدیل واقعی و دموکراتیک تأکید کرد: یک جنبش سازمانیافته که ۶۰ سال در قامت سازمان مجاهدین و شورای ملی مقاومت علیه دو استبداد سلطنتی و آخوندی پایداری کرده است.
او خاطرنشان کرد که این سازمان مجاهدین بود که نخستین بار برنامهٔ مخفی سلاحهای اتمی آخوندها را افشا کرد: «بدون شجاعت آنها جهان شاید هیچ موقع نمیفهمید که رژیم ایران چه قصدی دارد».
این گزاره اهمیت استراتژیک دارد، زیرا سندز مشروعیت آلترناتیو را نه فقط در مخالفت سیاسی بلکه در توان عملی آن برای انجام اقدامات تعیینکننده و افشاگریهای حیاتی و تأثیرگذاری بر سیاست بینالمللی میبیند.
بخشی از سخنان سندز هشدار درباره برنامه اتمی فاشیسم دینی بود. او گفت: «اینها مذاکره نیست، تاکتیکهایی برای وقتکشی و نزدیکتر شدن به تولید سلاح هستهیی است». و نتیجه گرفت که «تنها راه مقابله با این رژیم قدرت و فشار حداکثری است». از نگاه او خانم سندز، امتیازدهی دیپلماتیک به تهران نهتنها ناکام بوده بلکه جهان را در معرض خطر «یک حکومت مذهبی مسلح به سلاح هستهای» قرار داده است.
بعد اجتماعی و ریشهداری مقاومت
خانم سندز در این سخنرانی همچنین به بعد اجتماعی مقاومت نیز اشاره کرد و حضور جوانان در گردهمایی بروکسل را «نشانهٔ زندهبودن و پشتیبانی مردمی» دانست. او افزود: «در داخل ایران جنبش کانونهای شورشی زنان و مردان جوان شجاع وابسته به مجاهدین فعالیتهایشان را در هر شهری گسترش میدهند» این یک تصویر واقعی از امتداد مقاومت و همراستا بودن آن در دو سطح داخلی و خارجی است؛ به این معنا که اعتراض در نیویورک یا بروکسل ادامه قانونمند همان شورشگری و قیامآفرینی است که در شهرهای ایران جریان دارد.
تأکید بر راهحل سوم
خانم سندز در قسمت پایانی سخنرانیاش گفت:
«بیایید بهروشنی بگوییم رژیم حاکم بر تهران غیرقابل رفرم است. کارنامه آن با خون، قتلعام، تروریسم و فریبکاری هستهیی نوشته شده است. راهحل مماشات با آن نیست، جنگ نیست، راهحل در مردم ایران و مقاومت سازمانیافته آنان است».
او بر ضرورت بهرسمیت شناختن حق مردم ایران برای سرنگونی این رژیم تأکید کرد.
«زمان آن است که تحریمهای مکانیسم ماشه علیه رژیم ایران و برنامه اتمیش فعال شود و بیش از هر چیز زمان آن است که حق مردم ایران برای سرنگونی این استبداد و برقراری یک ایران آزاد و دموکراتیک و مبتنی بر جدایی دین و دولت بهرسمیت شناخته شود.
پیام بروکسل، پیام اشرف سه و پیام تظاهراتی مثل امروز در اینجا خیلی روشن است. مردم ایران دیکتاتوری عمامه و تاج را رد میکنند. آنها خواهان آزادی، دموکراسی و یک ایران آزاد هستند».